روزنامه جوان
1401/07/10
به فصل سوم برسید دیگر کتابم را زمین نمیگذارید
«سکوت شکسته» روایت ناگفتههای رزمندگان اطلاعات عملیات است که به شکل ویژهای به عملیات «کربلای یک» پرداخته است. این کتاب براساس خاطرات محمود پاکنژاد و سیدهادی سعادتمند، شامگاه چهارشنبه ۶ مهر ۱۴۰۱ با حضور فرماندهان و نیروهای واحد و گردانهای عملکننده در عملیات کربلای یک در جوار شهدای گمنام مرکز صدا وسیمای قم رونمایی شد. سالهای دفاعمقدس سرشار از خاطراتی است که هنوز در سینهها مانده و ثبت و حتی نقل آن میسر نشده است. شمار زیادی از رزمندگان هشت سال دفاعمقدس هستند که هنوز لب به سخن نگشودهاند و خاطراتشان را در صندوقچه دل نگه داشتهاند؛ خاطراتی که اگر بیان شود کتابهای زیادی را در توصیف لحظات سلحشوری این دلاوران و قهرمانان ملی میتوان به نگارش درآورد. کتاب «سکوت شکسته» روایتی است جذاب و خواندنی از خاطرات محمود پاکنژاد، فرمانده اطلاعات عملیات لشکر ۱۷ علیبنابیطالب (ع) در هشت سال دفاع مقدس که تنها دلیلش برای شکستن این سکوت، لبیک به فرمان رهبر معظم انقلاب اسلامی است که فرمودند: «رزمندهای که خاطراتش را ثبت نکرده، مأموریتش پایان نیافته است.» این کتاب به همت سیدهادی سعادتمند از رزمندگان دوران دفاعمقدس به رشته تحریر درآمده و معتقد است: «نویسندهای که بتواند روایت را از پالایشگاه ذهن خود عبور دهد در جذب مخاطب موفقتر خواهد بود.» چه شد که وارد عرصه نویسندگی جنگ شدید؟ خودتان هم در جبهه حضور داشتید؟ بله، من ۳۶ ماه در جبهه حضور داشتم و از اعضای گردان رزمی بودم و فقط به شناخت خود از جنگ اکتفا نکردم. برای نوشتن کتاب درباره جنگ تحمیلی و به دست آوردن حال و هوای دفاعمقدس بیش از ۱۰ سال در حوزه ادبیات جنگ به ویژه جنگهای اول و دوم جهانی پژوهش کردم. در حالی که ادبیات هشت سال دفاع مقدس را دنبال میکردم، به دنبال سوژهای برای روایت بودم که شخصیت راوی از یک طرف دارای کاریزما باشد و بتواند با نسل جوان ارتباط برقرار کند و از طرف دیگر کتاب مورد توجه و نظر بانوان قرار گیرد. ماحاصل تلاشهایم خلق اثری با عنوان «سکوت شکسته» شد. اثری که با استقبال خوب مخاطبان مواجه شد و در سه ماهه نخست با توجه به اینکه ناشر بخش خصوصی بود، کتاب به چاپ چهارم خود رسید. این کار پس از کتاب راضیه دومین کتاب چاپ شده من است. انگیزهتان از نگارش این کتاب چه بود؟ برای نگارش فیلمنامه عملیات کربلای یک جلسهای با حضور رزمندگان و فرماندهان حاضر در عملیات تشکیل شد. در این میان افرادی که در این مجلس جمع شده بودند تا عملیات کربلا یک را روایت کنند، حاج محمود پاکنژاد حضور داشت. من و حاجمحمود بیش از ۳۰ سال همدیگر را ملاقات نکرده بودیم. آخرین عملیاتی که من و ایشان با هم همرزم بودیم، عملیات والفجر ۱۰ بود. حاج محمود پاکنژاد نقش محوری در عملیات کربلای یک داشت که در اسناد بسیاری به آن اشاره شده است، اما ایشان حرفی نمیزد و در جلسه ساکت مینشست. ایشان همان ابتدا گفت، میخواهید فیلمی بسازید که خودمان و خانوادهمان ببینیم؟! و همین جمله انگیزهای شد که پای حرفهای ایشان بنشینم و روایتهایش را به رشته تحریر درآورم. مهمترین ویژگی ایشان کاریزمای شان بود که توجه من را خیلی به خودش جلب کرد. همه از توان و مجاهدتهای حاج محمود خاطرات و روایات زیادی داشتند. سکوت ۴۰ ساله حاج محمود بهانهای شد که قهرمان داستان کتاب «سکوت شکسته» شود که جذابیت خاصی برای خوانندگان اثر داشت. رزمندهای نبود که سابقه خدمت در لشکر ۱۷ علیابنابیطالب (ع)در زمان دفاع مقدس را داشته باشد و از نقش و اثر ایشان در عملیاتها حرفی به میان نیاورد. به همین دلیل وقتی قرار شد با حضور مهمانهای محدود و در شرایط همهگیری ویروس کرونا از کتاب سکوت شکسته رونمایی شود، بیش از ۵۰۰ نفر از پیشکسوتان دفاعمقدس در این برنامه حضور پیدا کردند. حاج محمود پاکنژاد، نمونهای است از میان صدها نیروی رزمنده اطلاعات، عملیات لشکر ۱۷ قم که نقشی بیبدیل در تاریخ دفاع مقدس داشتهاند و چنان همراه با همرزمانشان خوش درخشیدند که هرچه بیشتر برای شناختشان تلاش کردم تشنهتر شدم. «سکوت شکسته» چرا این نام را برای کتاب انتخاب کردید؟ انتخاب این نام یعنی شخصیت اصلی این کتاب «محمود پاکنژاد» از نیروهای اطلاعات عملیات بود. ویژگی شخصیتی نیروهای اطلاعات عملیات در گزینشها و همچنین در دورههای آموزشی این است که بتوانند سکوت کنند؛ یعنی در اصل آدمهایی هستند که ساکت بوده و حتی همرزمان روایتهای همدیگر را نمیدانستند، یعنی از مأموریتی که گروهها انجام دادهاند، گروهی که در مجاورت ایشان قرار دارد، بیاطلاع است. محمود پاکنژاد هم یک شخصیت ساکت بود و همرزمانش میدانستند که نقش تأثیرگذاری دارد. در واقع منظور از «سکوت شکسته»، شکستن سکوت محمود پاکنژاد و دیگر نیروهای اطلاعات عملیات است که میخواهم بگویم دیگر دوره سکوت گذشته و وقت روایتکردن از خاطرات و مجاهدتهایی است که در دوران دفاع مقدس برایشان رقم خورده است. خودتان به عنوان اولین مخاطب این اثر مهمترین ویژگی آن را چه چیزی میدانید؟ از آنجا که ما از نیروهای اطلاعات عملیات، روایتهای محدودی داریم از اصلیترین ویژگی کتاب این است که از زبان نیروی اطلاعات عملیات روایت میشود. اهمیت روایت نیروهای اطلاعات عملیات به این است که به عناصر روایت واقف هستند و، چون معمولاً باید بعد از مأموریتشان گزارش مینوشتند، زمین و زمان را خوب میشناختند. به همین جهت روایتهایشان روایتهای شنیدنی و عناصر گزارش در این روایتها رعایت شده است. به نظر خودم جذابترین فصل کتاب، فصل سوم با عنوان «هورالحمار کابوسم بود، فاو میزبانم» است که خیلی برایم جذاب بود. داستان در آن کاملاً دراماتیک اتفاق میافتد و کسانی که کتاب را خوانده و به این فصل رسیدهاند، میگویند دیگر نتوانستیم کتاب را زمین بگذاریم، اما از نظر اهمیت و اسناد موجود فصل یک کتاب بسیار مورد توجه است که در آن به نقش محمود پاکنژاد در عملیات کربلا یک میپردازد که ما در این فصل درایت و جسارت ایشان را در عملیات در اوج میبینیم. از چه طریقی صحت اسناد و گفتگوها را مورد سنجش قرار میدادید؟ این پژوهش و تحقیق تا به تألیف کتاب منجر شود، چقدر طول کشید؟ در کتاب «سکوت شکسته» با داستان واقعی و مستند مواجه هستیم. کار فردی انجام شد و همزمان با پیادهکردن اسناد مکتوب و همرزمان محمود پاکنژاد مسیر روایت را چک میکردم. راستی آزمایی اهمیت ویژهای برایم داشت، به ویژه اینکه من منتقد جدی کتابهای دفاعمقدس هستم که مبنای روایتهای آنها مداحی است و توجهی به منطق روایت در آن نمیبینم. این شیوه روایت از جنگ به شدت خطرناک است. من پس از جنگ، بیوقفه درباره تصمیمها، عملکردها و دستاوردهای دفاع مقدس پژوهش کردم. خودم نیروی رزمی بودم و با سازمان رزم آشنایی داشتم، اما بارها از نبوغ تصمیمسازان و عملکرد رزمندگان دفاع مقدس شگفتزده شدم. سالهای متوالی مطالعه کردم و در بین کتابهای مربوط به جنگ و خاطرات ثبت شده آن به دنبال نام و نشان از کسانی بودم که «نابغه جنگ» خطاب شده باشند. حسن باقری (غلامحسین افشردی) را یافتم. او در سن ۲۴ سالگی وارد عرصه جنگ شد و تنها ظرف مدت دو سال توانست به استراتژیست بزرگ جنگ تبدیل شود و معاونت اطلاعات ـ رزمی سپاه و جنگ را پایهگذاری کند. توانمندیهایش تا جایی پیش رفت که لقب نابغه دفاع مقدس را گرفت، اما افسوس که از او جزء نام، یاد، خاطره و تعدادی شاگرد با واسطه چیز دیگری نیافتم، زیرا در بهمن سال ۶۱ عروج کرده بود. سراغ شاگردانش را گرفتم و به سردار زینالدین، فرمانده لشکر ۱۷ و بعد به فرمانده اطلاعات عملیات لشکر ۱۷، امیرحسین ندیری رسیدم. این دو بزرگوار هم عروج کرده بودند. گشتم و گشتم تا پاکنژاد را پیدا کردم و هدفم از نگارش این اثر به اشتراک گذاشتن لذت تشنگیام در فهم بخشی از تاریخ پرافتخار کشورم بوده و هست تا نسلی را معرفی کنم که در حفظ ایران اسلامی مؤثر واقع شدند. کار نوشتن کتاب «سکوت شکسته» از اولین مصاحبه تا اتمام کتاب یکسال طول کشید. این اثر، بدون سفارش نهادی خاص از سوی ناشرخصوصی در قالب قراردادی مناسب منتشر شد و خوشبختانه در زمانی کوتاه به همت انتشارات شهید کاظمی به چاپ چهارم رسید. آیا خاطرهای از زمان نگارش کتابتان دارید؟ من برای اینکه بتوانم آقای پاکنژاد را برای گفتگو و نگارش کتاب همراه کنم، بسیار با ایشان صحبت کردم. او سخت حاضر به همراهی میشد و نهایتاً به ایشان گفتم، رهبری میفرمایند رزمندهای که خاطراتش ثبت نشده مأموریتش پایان نیافته است. ایشان بعد از شنیدن این جمله، سه شرط برای همکاری با من گذاشتند و گفتند: رزمندگان اطلاعات عملیات نه در زمان جنگ دیده شدهاند نه پس از جنگ، اگر خروجی کتاب دیدهشدن زحمات و نقش رزمندگان اطلاعات باشد، موافق هستم. شرط دوم این بود بخشی از خاطراتی مکتوب شود که شاهد زنده داشته باشد و آن خاطرات تأیید شوند و شرط سوم آقای پاکنژاد این بود که ابتدا باید برای مرحوم دکتر طاهری و شهید ندیری کتاب نوشته شود. دکتر طاهری پدر معنوی نیرویهای اطلاعات عملیات لشکر ۱۷ علیابنابیطالب (ع) بود و شهید ندیری که فرمانده ایشان بود را مرشد خودش میدانست. من باید به طرحی میرسیدم، همزمان که از آقای پاکنژاد مینویسم از دکتر طاهری و شهید ندیری هم روایت کنم که الحمدلله این کار به بهترین شکل ممکن در کتاب سکوت شکسته اتفاق افتاد. من در این کتاب نقش راهنما را به دکتر طاهری دادم و محمود که جسارت و مدیریت را از فرمانده خود، شهید ندیری آموخته بود، در جای جای داستان از فرمانده خویش یاد میکند و اینگونه شخصیت شهید ندیری به درستی به مخاطب معرفی میشود. آنچنان این کار به خوبی اتفاق افتاد و شهید ندیری به زیبایی معرفی شد که محتوای کتاب در مورد شهید ندیری نیز تأثیر گذاشت و قرار است برای شهید ندیری از همین محتوای به نگارش درآمده در کتاب سکوت شکسته فیلم ساخته شود. شهید امیرحسین ندیری از شهدای عملیات والفجر ۳ است. اشاره کردید، جامعه هدف مخاطب شما در کتاب سکوت شکسته نسل جوان و بانوان هستند، چرا این طیف و گروه سنی را مورد توجه قرار دادهاید؟ نسل جوان امروز حوصله خواندن متنهای بلند را ندارد و از طرفی جذابیت اولین خواستهای است که از متن دارد و این دو خواسته در کتاب سکوت شکسته مورد توجه قرار گرفته است. از نظر من در این عصر بانوان ۵۰ درصد جامعه که نه بلکه صد درصد جامعه را تشکیل میدهند. به این معنا که مردان جامعه تربیتشدگان متأثر از بانوان جامعه هستند پس باید فضایی را نویسنده در داستان بسازد که بانوان بتوانند با قهرمان یا مکمل همذاتپنداری کنند. داستان کتاب «سکوت شکسته» با نهال، نماینده نسلی که از حوادث جنگ بیاطلاع است، شروع میشود. شاهین خان شخصیت دیگر این کتاب، یک نظامی قبل از انقلاب مطلع از چگونگی جنگ است، اما ساکت و نقش ضدقهرمان را دارد. راوی داستان «سکوت شکسته» حاج محمود پاکنژاد است که آخرین مسئولیت ایشان در لشکر ۱۷ علیابنابیطالب (ع) فرماندهی اطلاعات عملیات لشکر بوده است. قهرمان کتاب ما محمود است که در جنگ هزینه داده و با پایان جنگ بدون هیچ چشمداشتی لباس سپاه را از تن درآورده و به فعالیت اقتصادی و صادرات صنایعدستی میپردازد و در طول داستان کتاب با مادر نهال، ایران خانم و خانواده نهال آشنا میشود. داستان درباره خاطرات جنگ محمود رزمنده بازمانده از جنگ و سؤالهایی که نهال از جنگ دارد، شکل گرفته و پیش میرود. چه کسانی میتوانند راویان خوبی از جنگ تحمیلی باشند و آثار تأثیرگذاری از دفاع مقدس منتشر کنند؟ به نظر من خاطراتی که از دوران دفاعمقدس منتشر میشود، تحت عنوان فرهنگ جبهه برای خلق آثار بزرگ و ماندگار باید از پالایشگاه ذهن نویسنده گذشته و دارای قالب، ساختار و در ژانر مشخص یا تلفیقی از چند ژانر روایت شود. از خامی دربیاید تا بتواند مورد استفاده نسل امروز و آینده قرار بگیرد. باید بدانیم خاطره خام، برای نزدیکان و خویشاوندان شاید مورد قبول باشد، اما خاطره را برای ارائه در جامعه فرهنگی نمیپسندم و به نظر من برای اینکه بتوانیم با جامعه هدف ارتباط برقرار کنم باید از مسیر داستان وارد شوم، زیرا مخاطب در خاطره با یک روایت رها در میان آسمان و زمین مواجه است. شاهد این ادعا چاپ کتابهای متعدد در حوزه دفاعمقدس است که معمولاً در شمارگان زیر هزار متوقف شده است. به عنوان مثال، کتاب «جنگ چهره زنانه ندارد» نمونه خارجی روایت جنگ است، نوعی خاطرهنگاری است، ولی نویسنده کتاب روایتها را از پالایشگاه ذهن خود گذرانده و از این طریق تأثیرگذار و موفق هم بوده است. به نظرم اگر نویسندهای که به فهم لازم از جنگ دست یافته باشد، میتواند با آثار داستانی دفاعمقدس را به جهان بشناساند. در کتاب سکوت شکسته تلاش شده به بخشی از سؤالهای مخاطب درباره جنگ جواب داده شود. اینکه جنگ تحمیلی از نظر زمانی دارای سه مقطع متفاوت است؛ یکی مقطع شروع جنگ است که تکنیک و تاکتیکها در این مرحله بسیار ساده است. مقطع دوم که هر دو طرف دچار تحول میشوند و خود را برای جنگ پیچیدهتر آماده میکنند و در مقطع سوم جنگ تخصصی میشود. به عنوان فردی که در نیمه دوم جنگ حضور داشتهام و در این حوزه قلم میزنم، معتقدم نوشتن در این زمینه نیازمند پژوهش، تحقیق و آموزش است و بین میرزابنویس بودن و نویسنده جنگ تفاوت قائل هستم و به نظر من کسی که میخواهد از جنگ تحمیلی بنویسد، باید جنگ جهانی اول و دوم جهانی را خوب بشناسد. شما از نقدهایی که به کتابتان میشود، استقبال میکنید؟! به جرئت میتوانم بگویم استقبال که نه، من درخواست میکنم که این اتفاق بیفتد، آنچه باعث شده کتابهای مربوط به دفاع مقدس نشاط و پویایی نداشته باشند، دلیلش خالی بودن فضای نقد و بررسی است که باید هرچه زودتر بین دفاعمقدس و ادبیات دفاعمقدس تفکیک قائل شویم. به این معنا که اگر دفاع، مقدس است به این معنا نیست که ادبیات دفاع مقدس هم قداست دارد. نقد، زمینه پویایی ادبیات دفاعمقدس را فراهم میکند که به شدت لازم و ضروری است. به نظر شما مسئولان چگونه میتوانند از کسانی که در حوزه ایثار و شهادت فعالیت دارند، حمایت کنند؟ به نظر من باید نشست هماندیشی با هدف محققشدن این دو خواست مقام معظم رهبری، یعنی تبدیل مطالعه کتابهای دفاع مقدس به فرهنگ و خلق آثار هنری از منابع و متون فاخر ادبی دفاعمقدس با حضور مسئولان و پیشکسوتان دفاعمقدس، صاحب نظران ادبی و محافل ادبی برگزار شود. این نشستها میتواند با این چند سر فصل همراه باشد. ۱- متولیان ادبیات دفاع مقدس با هدف افزایش کمی و کیفی آثار دفاع مقدس از نقد و بررسی کتابهای دفاع مقدس در محافل ادبی استقبال کنند. ۲- مجامع علمی و مراکز آموزشی با ورود به نقد و بررسی کتابهای دفاعمقدس به کمک متولیان ادبیات دفاعمقدس آماده و دلیل فاصله ایجادشده بین جامعه هدف ادبیات دفاعمقدس که جوان امروز و نسلهای آینده میباشد را آسیبشناسی کند و همچنین به راهکاری برسند تا کتابهای دفاع مقدس با حضور صاحبنظران در صداوسیما نقد و بررسی شود. در پایان به اولین کتابی که از شما به چاپ رسیده، اشاره کنیم. کتاب «راضیه» سیر محتوایی کتاب به چه ترتیبی است؟ کتاب «راضیه» را برای نوجوانان و جوانان نوشتم. در این کتاب با سه داستان مواجه هستیم؛ داستان اول با عنوان «بوی خون» برگرفته از تجربه شخصی خودم از اولین اعزام به جبهه است. مخاطب در این داستان با فضای خط پدافندی، مجروحیت و اتفاقات بعد از آن آشنا میشود. داستان دوم با عنوان «بدرقه» به بعد اجتماعی جنگ، خانوادهها و مادرانی که فرزندانشان در جبهه حضور دارند، میپردازد و از زبان سوم شخصی روایت میشود. در داستان سوم «راضیه» زمان حال مورد توجه قرار گرفته است. در این داستان روایتی از شهیدرضا خوشنژاد را پیشرو داریم. ایشان در عملیات والفجر مقدماتی به شهادت رسیده است.
سایر اخبار این روزنامه
انتقام جنایت جمعه سیاه زاهدان در دستور کار سپاه
مصادره آشوب!
سلبریتی خوب، سلبریتی بد
علل کینهتوزی دشمنان از پلیس مقتدر ایران
سناریوسازی برای افت کیفی و کمی آموزش پزشکی
فروش ۴۰ هزار میلیارد تومانی «فملی» در نیمه نخست امسال ثبت شد
به فصل سوم برسید دیگر کتابم را زمین نمیگذارید
فرح پهلوی همکار صدام در جنگ بود
این همه کشته و شهید را چرا هیچگاه نمیبینند؟!
آیا محمد بنسلمان ارتقای مقام گرفته است؟
فرصت طلایی برای رنگرز
نصرالله: امریکا ناتوان از جنگ با ایران تشویق به اغتشاش میکند
نصرالله: امریکا ناتوان از جنگ با ایران تشویق به اغتشاش میکند
دانشگاه میتواند بستر استدلال نرم باشد نه آتش گرم!