زیر پوست اعتراض
به گزارش خبرنگار شهروندآنلاین؛ «درباره قوانین مرتبط با زنان، همانطور که میدانیم و میدانید قانون مدنی ما در حوزه خانواده کاملا نیاز به بهروزرسانیشدن و بازنگری دارد. این قوانین حتی نسبت به قوانین ابتدای قانونگذاری هم عقبتر هستند.» پروانه سلحشوری، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با «شهروند» درباره اینکه در قانون اساسی ما حقوق و جایگاه زن چقدر مورد توجه قرار گرفته است، میگوید: «یکی از عواملی که باعث شده حضور زنان در جامعه کمرنگ شود و این بخش بزرگی از جامعه حس ناکارآمدی داشته باشد، وجود همین قوانین سختگیرانه است. اینکه زن برای خارجشدن از کشور باید اذن همسر داشته باشد یا اینکه زنها برای حضانت فرزندان مشکل دارند؛ همینطور برای دیه، مهریه و … وقتی در مواردی قانونی دست و پای زن بسته میشود، همین موضوع حس تحرک و کنش اجتماعی زن را کمتر میکند.»
تغییرات نسلی مطالبات زنان را تغییر داده است
این نماینده سابق مجلس شورای اسلامی به سالهای تدوین قانون اساسی بعد از انقلاب اسلامی اشاره میکند: «ساختار اجتماعی در کنار روابط اجتماعی در آن سالها باعث شده بود قوانین تدوینشده بتوانند کارکرد داشته باشند. اما هر چه جامعه جوانتر شد و تغییر نسلی رخ داد، باعث شد نسل جدید الگوهای ساختاری نظام جمهوری اسلامی را آنطور که چند دهه پیش تدوین شده است، نپذیرد.»
من تصور نمیکنم روسری دلیل بلندشدن صدای اعتراض باشد
«چه میتوان گفت من هرچه بگویم ممکن است تعبیر بدی شود. نارضایتی در جامعه فعلی زیاد است؛ از گرانی، بیکاری و تورم. در این شرایط تصور نمیکنم روسری دلیل بلندشدن صدای اعتراض باشد.» منصوره اتحادیه، تاریخنگار و ناشر درباره زمینههای تاریخی اعتراضات زنان در ایران میگوید: «درست است که یک دختر جوان از دنیا رفته، اما این بهانه، جامعه جوان را در شرایط فعلی جریحهدار کرده است و دلیل اصلی بلندشدن صدای اعتراض نیست.»
این تاریخنگار با بیان اینکه من اگر جوان بودم شاید جور دیگری فکر میکردم، ادامه میدهد: «آدمها در سن بالا دنیادیدهتر هستند و آرامش را به خیلی چیزها ترجیح میدهند. من با نوه نوجوانم در این روزها مشکل دارم، چون بینش و نگرشهایمان متفاوت است.»
اتحادیه معتقد است: «در تاریخ، اعتراضات زنان همیشه بودهاند و همواره زنان در صحنههای عمومی جامعه حضور فعال داشتهاند تا صدای مطالبات خود را به گوش سردمداران برسانند. در دوره مشروطه زنها شروع به تظاهرات کردند؛ اول در کنار مردان یعنی آنچه مردان میخواستند و بعد از آن برای مطالبات اختصاصی خودشان. زنان و جوانان همیشه در صحنه بودند. تاکید میکنم که زنان جوان همیشه در طول تاریخ ایران برای بیان خواستههایشان در عرصه عمومی حاضر و پیشگام بودهاند. در دوره مشروطه و بعد از مشروطه این اتفاقها به مراتب رخ داده. زنهایی که از طبقه متوسطه جامعه بودهاند، نه زنان رجال و همسران و خانوادههای سیاسیون. در دوره پهلوی هم به همین شکل؛ زنان برای حق رأی و حق طلاق و آزادیهای سیاسی و برابری در صحنه بودند. در انقلاب اسلامی هم زنان حضور فعال داشتند. جالب است که آن موقع زنان برای حجاب راهپیمایی کردند. جوانان امروز قطعا آن روزگار را ندیدهاند. اما ما به خاطر داریم که علامت زنان در روزهای مبارزات انقلاب برای نشاندادن رویکرد سیاسی، همین روسری بود.»
این تاریخنگار ادامه میدهد: «ما در محیط دانشگاه بودیم؛ گروههایی که مبارزه میکردند برای براندازی رژیم پهلوی، حجاب برایشان نوعی سمبل انقلاب و آزادی بود. همان روزها بود که دخترهای محجبه تکوتوک در دانشگاه ظاهر شدند و سریع میتوانستیم موضع زنان را از مبارزه درک کنیم. در حالی که آن روزها برای حجاب هیچ اجباری وجود نداشت.»
تاریخ میتواند درکی از گذشته و امروز جامعه به ما بدهد
او با بیان اینکه یکی از ارکان انقلاب همین مسأله حجاب بود که بعد از پیروزی انقلاب خیلی سریع به ثمر نشست، ادامه میدهد: «شاید عدهای خوششان نیاید، اما من اعتراضات امروز را تحریکشده از خارج میبینم. با این حال مرگ مهسا امینی بسیار ناحق بود و انگیزهای شد برای نشاندادن نارضایتیهای بسیار زیاد اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی. همین امر باعث شد جوانان وارد عرصه شوند. ما منکر نارضایتیهای ناشی از بیکاری و گرانی نیستیم. ما جامعهای مصرفی شدهایم که مردم بهشدت درگیر گذران روزمره خود شدهاند. با این حال ما هم جزئی از دنیا هستیم، در همه دنیا جوانان رفاه اجتماعی، آرامش، آسایش و آزادی میخواهند؛ این مطالبات باید از سوی مسئولان پاسخ داده شود.» این تاریخنگار با بیان اینکه حالا نمیدانم راه پاسخگویی درست به این مطالبات و چارهاش چیست؟ بر اهمیت توجه به جنبههای سیاسی و تاریخی مسائل روز تاکید میکند: «تجربه تاریخ درس نمی دهد؛ عبرت نمیدهد. مسائل ظاهرش تکرار میشود، ولی درنهایت تکرار نمیشود. باید تاریخ دانست تا درک اجتماعی عموم جامعه بالا برود. تاریخ به ما درک و بینش عمیقتر نسبت به مسائل میدهد. تاریخ میتواند درکی از گذشته و امروز جامعه به ما بدهد.»
گفتمان زنان با هم شاید راهحل رسیدن به مطالباتشان باشد
او توضیح میدهد: «وقتی یک جوان امروزی با مادر و مادربزرگش صحبت کند متوجه تحولات عمیق سیر فرهنگی و اجتماعی جامعه خواهد شد. من شاید امروز چون در جامعه نیستم درک عمیقی از مسائل روز جامعه نداشته باشم، ولی وضعیت فعلی تاسفبرانگیز است و نمیدانم به کجا میخواهیم برسیم؟ آیا اگر اجباریبودن حجاب برداشته شود، برای جوان امروز کفایت میکند یا مسائل مهمتر از آن وجود دارد؟»
این تاریخنگار معتقد است: «رویارویی سیاسی با مطالبات اجتماعی همیشه بوده و هست و نمیتوان از آن اجتناب کرد. اما آن چیزی که میتواند به حصول نتیجه بهتر منجر شود، گفتمان و گفتمان و گفتمان است. من به دختر خودم و همه جا هم میگویم ما زنها از هر قشر و اعتقادی که هستیم باید بتوانیم با هم حرف بزنیم. مشکل ما این است که ما با هم حرف نمیزنیم؛ آن کسی که عقیدهای به حجاب ندارد با آن کسی که چادر سر میکند، گفتوگو نمیکند. مشکل ما این است که نمیتوانیم بنشینیم و با هم حرف بزنیم. راهحل شاید همین باشد که بتوانیم با هم حرف بزنیم. قبل از انقلاب هم همین بود و زنها با هم حرف نمیزدند. حالا هم همین است.»
سلامت اجتماعی وقتی رخ میدهدکه زنان و مردان در کنار هم هستند
لیلا ارشد، کارشناس و پژوهشگر آسیبهای اجتماعی که سالها با زنان آسیبدیده اجتماعی در ارتباط بوده و در این حوزه فعالیت داشته، معتقد است که سلامت اجتماعی وقتی رخ میدهد که زنان و مردان در کنار یکدیگر فعالیت کنند.
او تاکید دارد که قوانینی که برای زنان در جامعه وجود دارد، گاهی هم عدماجرای قوانینی که حق زنان است، ابتدا ایجاد خشم میکند و سپس تبدیل به اعتراض میشود.
ارشد به جدا کردن زنان و مردان در پارکها اشاره میکند و میگوید: «یک نمونه ساده که در جامعه رخ داده جداکردن مردان از زنان در فضاهای عمومی شهر است که این ماجرا خشونت را افزایش میدهد. اینگونه مقررات در حوزه عمومی میتواند وارد حوزه خصوصی هم شده و به خانه تسری پیدا کند تا جایی که پدر، برادر و شوهر تصور کنند که باید سختگیریشان را بیشتر کرده یا حتی فکر کنند سختگیریشان قانعکننده و توجیهپذیر است. همه این تفکیکها در سالهای گذشته نتایج مناسبی بهدنبال نداشتهاست و این سختگیریها میتواند نتیجه عکس داشته باشد. »
او بر این باور است که در حال حاضر ما دچار مشکلات جنسیتی شدهایم و باید این را دانست که این جداسازی هرگز به زنان کمک نکرده، زیرا برخلاف قوانین طبیعت است.
ارشد، موضوع آموزش پایه را مهم میداند و تاکید میکند که آنچه در کشور ما فراموش شده و به آن توجهی نمیشود این است که ما باید به کودک، نوجوان و جوان آموزش دهیم که چطور از خودش مراقبت کند، چطور به خودش احترام بگذارد و یاد بگیرد که رابطه بینفردی خود را تنظیم کند.
لیلا ارشد توضیح میدهد که برخی از قوانین بهگونهای است که رنگ حمایت کمتری دارد، این امر حس حمایت یک زن را ارضا نمیکند و به این باور میرسد که شهروند درجه دوم به شمار میرود. در واقع در این قوانین نقش زنان بسیار کمرنگ است. قوانینی مانند ارث و دیه این دیدگاه را تقویت میکند. شما مادری را تصور کنید که به هر دلیلی در خارج از چارچوب ازدواج مادر شده است. گرفتن شناسنامه برای کودکش بسیار مهم است. شناسنامهداشتن حق کودک است، اما این مادر ناچار است با دوندگی بسیار برای کودکش شناسنامه بگیرد. اگر شناسنامه به او بدهند یکسری مشکلات دارد. اگر هم مادر موفق به گرفتن شناسنامه نشود، این کودک از همه حقوق شهروندی خود محروم میشود.
او بر این باور است که زنان باید حقوقی داشته باشند که بتوانند از آن استفاده کنند و در طولانیمدت تاثیر خودش را داشته باشد. در واقع در حال حاضر زنان به مرحلهای رسیدهاند که گمان میکنند دیده نمیشوند و این احساس ناکامی آنها را به اعتراض میکشاند.
او به بحث حضور زنان در استادیوم ورزشی اشاره میکند و میگوید: «من پیش از انقلاب برای دیدن فوتبال به ورزشگاه آزادی میرفتم، یادم میآید اصلا شعارها و رفتارهای توهینآمیز علیه تیم مقابل وجود نداشت. به هر حال، یک مرد ایرانی و شرقی به نوعی در تربیت خانوادگیاش حفظ احترام در حضور زنان وجود دارد. واقعیت این است که وقتی محیط کاملا مردانه یا زنانه میشود، ممکن است کنش و کلامی توهینآمیز ردوبدل شود که وقتی کنار هم هستند، این اتفاق نمیافتد. من این موضوع را بهصورت عینی حتی در طبقات اجتماعی دیگر هم شاهد بودم. مرد آسیبدیده اجتماعی را میدیدم که بهخاطر حضور من مراقب صحبتکردن و ادبیاتی که به کار میبرد، بود. مردان و زنان بهنوعی همدیگر را تکمیل میکنند و در اصلاح هم نقش دارند. باید به جوانان آموزش دهیم که در کنار هم باشند، اما همراه با احترام. باید یاد بگیرند که یک غیرهمجنس را فقط موجودی نبینند که نیازهای جنسیشان را برآورده میکند.»
او اشاره میکند که موضوع حجاب اولویت اول زنان در جامعه ما نیست، هر چند که باید به این نکته اشاره کرد که در گذشته زنان با هر حجاب و پوششی در کنار هم قرار میگرفتند و هیچ مشکلی وجود نداشت. اما در حال حاضر نکته مدنظر دیدهشدن زنان در قوانین است که همه خواستههای زنان را تحت پوشش قرار میدهد.