روزنامه آرمان ملی
1401/07/11
تلآویو در آذربایجان عامل ناتوست
آرمان ملی- احسان اسقایی: ایران و عربستان با واسطهگری عراق درحال بازسازی روابط فیمابین هستند. چندین نشست بین مقامات دوکشور در ارتباط با حل مسائل اختلافی برگزار شده است و برخی خبر از آمادگی عراق برای برگزاری نشست مشترک بین وزرای خارجه ایران و عربستان میدهند. البته هنوز این نشست برگزار نشده و خبری نیز در ارتباط با برگزاری آن در آینده نزدیک منتشر نشده است. به نظر میرسد ریاض در انتظار است تا تکلیف پرونده هستهای ایران مشخص شود، آنگاه به منظور توسعه روابط خود با تهران تصمیمگیری کند. البته این احتمال هم وجود دارد که تاخیر در برگزاری نشست مشترک بین ایران و عربستان به منظور از سرگیری روابط دوجانبه به علت اوضاع داخلی نهچندان مطلوب در عراق باشد. چون عراق نیازمند آن است که با این نشست مشترک عملا خود را دارای جایگاهی در معادلات دیپلماتیک منطقه نشان دهد، از این منظر فعلا برگزاری نشست مشترک بین ایران و عربستان را به تاخیر انداخته تا نوعی ثبات در بغداد ایجاد شود. در هر صورت با توجه به اینکه دولت سیزدهم از ابتدا تاکنون سیاست خارجی خود را بر مبنای توسعه روابط دوجانبه با کشورهای اسلامی و خصوصا کشورهای منطقه قرارداده است، احیای روابط ایران و عربستان دور از ذهن نیست. «آرمان ملی» به منظور بررسی تحرکات صورت گرفته بین ایران و عربستان برای احیای روابط دیپلماتیک دوجانبه با جعفرقنادباشی، کارشناس روابط بینالملل به گفتوگو پرداخته است که در ادامه میخوانید. ایران و عربستان با وجود اختلافات در مباحث مختلف از جمله تناقض در نگاه به منطقه و اینکه هرکدام سر یک طیف از معادلات غرب آسیا هستند به این نتیجه رسیدهاند که روابط فیمابین را احیا کنند. چه شد که طرفین با وجود اختلافات به این سمت و سو حرکت کردند؟در زمان دولت گذشته یعنی دولت دوازدهم روندی به منظور احیای روابط بین تهران و ریاض آغاز شد اما این روند به علت تغییر دولت در ایران با تعویق روبهرو شد اما مدتی است که روند قبلی از سرگرفته شده است. مذاکرات بین ایران و عربستان به گونهای پیش رفته است که طرفین آن را مثبت تلقی کردهاند. این تلقی در زمینه برقراری مجدد روابطه و بازگشایی سفارت دوکشور است. این مذاکرات همراه با نیت دوجانبه صورت گرفته است. مذاکرات بین ایران و عربستان نشان دهنده آن است که عربستان از برخی تنشآفرینیها درگذشته خود دست برداشته است. با توجه به شرایطی که در منطقه و جهان میگذرد، مذاکره بین ایران و عربستان هم تشدید شد. آنچه بر مذاکره بین دو کشور سایه انداخته است، برخی کنشها و واکنشها بین جریانهای بینالمللی و منطقه است. با این حال ایران بنا به سیاست راهبردی که در دستورکار قرار داده است و بر آن اساس تنشزدایی در منطقه را دنبال میکند، به این مورد توجه کرده است. ایران خواهان آن است که هرگونه تنشی که موجب سوءاستفاده قدرتهای خارجی در منطقه میشود، از بین رود و شرایطی درمنطقه به وجود آید که قدرتهای خارجی توجیهی برای حضور خود در منطقه نداشته و از آن شرایط سوءاستفاده نکنند. از این رو ایران همچنان بر راهبرد خود مبنی برکاهش تنش در منطقه تاکید دارد.
آنچه موجب قطع رابطه ایران و عربستان شد، چه بود؟
عدول عربستان از شرایط متعادل در ارتباط با ایران ریشه بحران در روابط تهران- ریاض است. عربستان به یک سری از خصومتها در منطقه دست زد و موجب بدبینیهایی شد، به طوری که روابط ایران و عربستان تحت تاثیر آن سیاست نادرست به مرحله قطع روابط رسید. اگر این روابط مجددا در حال از سرگیری است بخشی از آن به این علت است که عربستان از سیاست تنشزدایی خود عدول کرده است. با این حال عربستان مانند برخی از کشورهای دیگر در رابطه با ایران، از توصیهها و سیاستهای برونمرزی متاثر است و به تناسب خصومتهایی که برخی دولتهای غربی علیه ایران اعمال میکنند، به همان تناسب در رابطه ایران عمل میکند. این مورد نقطه ضعف برای عربستان و مانعی بزرگ برای احیای روابط ایران و عربستان است. عربستان از کمک به گروههای تجزیهطلب در ایران و گروههای تروریستی در منطقه و ایران کوتاهی نمیکند. کمک به تروریستها از سوی عربستان مساله مهمی است که هیچ گاه از سوی تهران نادیده گرفته نمیشود.
عراق در این مرحله تلاشهای زیادی صورت داد تا رابطه عربستان و ایران بهبود یابد، چه چیزی از بهبود رابطه تهران- ریاض عاید بغداد میشود؟
اینکه عراق در برقراری رابطه بین ایران و عربستان نقشآفرینی میکند، دلایلی دارد. یکی از این دلایل این است که عراق دو همسایه بزرگ و قدرتمند در دو سویه خود دارد. عربستان و ایران آن دو همسایه هستند و فقدان ارتباط این دوکشور با هم به نفع بغداد نیست. همچنین عربستان و ایران دارای دو ساختار متفاوت از یکدیگر هستند. در عربستان مردمسالاری و توجه به آرای مردم جایی ندارد اما در ایران طی 43 سال گذشته حدود 40 انتخابات برگزار شده است. این مورد در آن معناست که دو ساختار سیاسی متفاوت در دو کشور حکمفرماست و این دو کشور در عرصه سیاست خارجی نیز180 درجه با یکدیگر متفاوت عمل میکنند. عربستان آنقدر با آمریکا همکاری میکند که واشنگتن از آنها با عنوان گاو شیرده یاد میکنند. این در حالی است که ایران به عنوان دشمنترین دشمن آمریکا معرفی شده است. اختلاف ایران و آمریکا در حدی است که با به شهادت رساندن سردار سلیمانی ایران وارد فاز نظامی علیه آمریکا هم شد. از این رو بغداد اینگونه میاندیشد که این دو همسایه بهشدت متضاد، اگر به هم نزدیک نشوند اثرات آن تضاد بر بغداد اثرگذار خواهد بود. لذا تلاش دارند از این تضاد رهایی یابند. همچنین عراق از زمان حمله آمریکاییها و سرنگونی صدام به این سو نتوانسته در عرصه سیاست خارجی رویکرد قابل دفاعی داشته باشد و نقش مثبتی در منطقه ایفا کند. مردم عراق خواستار این هستند که بغداد به عنوان یک کشور بزرگ منطقه که دارای ثروت و فرصتهای زیادی است، در معادلات مختلف نقشآفرین باشد. افرادی در عراق در عرصه سیاسی هستند که برای فواید انتخاباتی تلاش میکنند تا اندازهای به این خواست افکار عمومی پاسخ دهند و تصور میکنند که نقشآفرینی در ارتباط با رابطه ایران و عربستان میتواند شروعی برای نقشآفرینی سیاسی عراق در منطقه باشد.
در طول سالهای پسابرجام آمریکاییها و صهیونیستها دست به ایران هراسی در منطقه زدند، بهطوری که تحت تاثیر همین ایران هراسی برخی از کشورهای غربگرای منطقه عملا به سمت بهبود رابطه خود با تلآویو حرکت کردند. احیای رابطه ایران و عربستان تا چه میزان میتواند این روند را متوقف کند؟
هرگونه همکاری کشورهای اسلامی و دوستی و نزدیکی روابط این کشورها کمک میکند که سیاستهای ضد ملتها و کشورهای اسلامی با موانعی روبهرو شوند و ناکام بماند. سیاست تلآویو هم همواره سیاستی سلطهطلبانه و افزونخواهانه در عرصه ارضی بوده است. اسرائیل از تاسیس تاکنون همواره به دنبال تضعیف کشورها بوده است. از این رو طبیعی است اگر ایران و عربستان با یکدیگر رابطه حسنه برقرار کنند این رابطه به نفع کشورهای اسلامی است. منتها در این صحنه ممکن است فرصتطلبیهایی هم وجود داشته باشد. این فرصتطلبیها شبیه فرصتطلبیهای امارات متحده عربی است. امارات تلاش دارد عادی سازی روابط خود با اسرائیل را با سفر به ایران و گفتوگو با مقامات ایرانی توجیه کند. آن هم به این شکل که امارات با همه کشورها چه دوست و چه دشمن رابطه دارد. این مورد یعنی سوءاستفاده از روابط با ایران. امارات برای اینکه در عرصه کشورهای اسلامی به خیانت و رابطه با اسرائیل متهم نشود؛ تلاش میکند رابطه خود را با ایران حفظ کند. البته ممکن است سایرکشورها نیز چنین سیاستی را دنبال کنند که همزمان با برقراری رابطه با ایران رابطه با کشورهای ضداسلامی برقرار کرده و آن را مانند امارات توجیه کنند کما اینکه آقای اردوغان هم چنین میکند. اردوغان در پاسخ به اعتراضات شدید که چرا با تلآویو رابطه دارید؟ با این بهانه که ترکیه با همه کشورها رابطه دارد؟ خیانت به کشورهای اسلامی را توجیه میکند.
شاهدیم که رژیم صهیونیستی بازی جدیدی را در مرزهای شمالی ایران شروع کرده است. تلآویو چرا به سیاستگذاری در آذربایجان علیه ایران ورود کرده است. نیت تلآویو علیه ایران در آذربایجان چیست؟
تلآویو در آذربایجان عامل ناتوست. رژیم تلآویو در مقایسه با تهران وزنی ندارد. این رژیم از نظر جغرافیایی نیز یک بیستم یکی از استانهای ایران وسعت ندارد. اگر ایران را به 4500 قسمت تقسیم کنیم، غزه به اندازه یک قسمت آن خواهد بود. تلآویو در برابر غزه و مقاومت در این منطقه کوچک و درمانده است. درحال حاضر نیز از کرانه باختری هراس دارند که قدری بزرگتر از غزه بوده و در حال مسلح شدن علیه تلآویو است. لذا اینکه اسرائیلیها بخواهند علیه ایران نقشآفرینی نظامی کنند، غیرممکن است. اقدام نظامی اسرائیل علیه ایران یک بلوف است و متأسفانه روزنامهها و رسانهها بدون توجه به ضعف اسرائیل در برابر فلسطینیها که علنا نمیتوانند غزه را مهار کنند، اقدامات اسرائیل علیه ایران را توسعهطلبی نظامی تلقی میکنند. در شمال ایران یک رژیم ضعیفی وجود دارد که آذربایجان نام دارد. این رژیم از نظر ساختاری دیکتاتوری است، از نظرچرخش قدرت نیز در آذربایجان انسداد سیاسی ایجاد شده و ضعفهای بسیار زیادی دارد. رژیمهای ضعیف برای اینکه در قدرت بمانند عموما به کشورهای خارجی متکی میشوند. اسرائیلیها در آذربایجان خود را دلال حمایتهای غرب معرفی کردهاند. در ارتباط با اردوغان هم همین طور است. اینکه اخیرا اردوغان مقامات اسرائیل را پذیرفته بهخاطر مشکلات اقتصادی است که برای ترکیه به وجود آمده است. از این رو اسرائیلیها در آذربایجان اعلام کردهاند که به این کشور کمک مالی خواهند کرد که اقتصاد آذربایجان احیا شود. تلآویو در آمریکا دارای نفوذ است و آمریکا را مجاب به نزدیکی با آذربایجان خواهد کرد و... از این منظر تلآویو از این ضعف رژیمهایی که پایگاه مردمی ندارند و نگران آینده خود هستند، استفاده میکنند اما در آذربایجان این ناتو است که سیاستگذاری راهبردی صورت داده تا هر چه بیشتر به سمت محاصره روسیه گام بردارد و تصور ناتو این است که با همکاری با آذربایجان میتواند به خزر راه پیدا کند و روسیه را محدود کند. این سیاست راهبردی است که سالهای سال از طرف ناتو در حال اجراست و اسرائیل نقشی در آن ندارد و تنها ممکن است توجهاتی داشته باشد که آن سیاست ناتو به فشار علیه ایران تبدیل شود. حلقوم اسرائیل در دست حزب اللهی است که طرفدار ماست. اسرائیل در شمال خود با حزب ا... در جنوب با حماس در محاصره تهران است و در حال حاضر با دلالی و لابی کردن تلاش دارند در آذربایجان فشاری را علیه تهران ایجاد کنند.
سایر اخبار این روزنامه
محدود کردن فضای مجازی گستره اعتراضات را بیشتر کرد
پشت پرده گرانی مــــــرغ
پرونده نمازیها بسته شد
تلآویو در آذربایجان عامل ناتوست
دولت نقد و اعتراض قانونی را به رسمیت بشناسد
هزینه قطع اینترنت در چند روز اخیر چقدر بوده است؟
خواستههاي مردم و احساس آرامش
در آینده نزدیک توافقی در کار نخواهد بود
مردم چطور اعتراض کنند؟
فضای دانشگاه نباید هرگز دستخوش اغتشاش و ناامنی شود
ماموریت قالیباف به ۳ کمیسیون تخصصی
دانشجو نباید دچار سیاستزدگی و حزبگرایی شود
روسیه و جنگ سوم جهانی