موازنه جدیدی در عرصه انرژی درحال وقوع است

  در شرایطی که اروپایی‌ها با چالش انرژی روبه‌رو هستند تصمیم دیگری از سوی کشورهای تولید کننده نفت اتخاذ شد که شوک دیگر به مصرف کنندگان انرژی بود. چرا این تصمیم گرفته شد؟
 به نظر می‌آید کشورهای تولید کننده نفت(اپک) و روسیه با توجه به بحران‌های اقتصادی پیش‌رو تصمیم گرفتند بیش از گذشته به منافع خود بیندیشند و به فشارهای سیاسی از خارج در ارتباط با افزایش تولید نفت، کم اهمیت باشند. آمریکا چندین بار از عربستان و امارات و اکثر کشورهای اپک خواسته بود که سطح تولید نفت خام را افزایش دهند تا قیمت نفت و فرآورده نفتی در اروپا با قیمت‌های مناسب‌تر تعدیل شود. البته با توجه به استمرار و تداوم بحران حضور روسیه در اوکراین و انفجارهایی در نورد استریم یک و نورد استریم دو قطعا فشارهای بیشتری بر اروپا افزوده خواهد شد و هر تلاشی که آمریکا به کار برده بود تا از بحران اروپا برای شیل و ال ان جی‌های تولید خود به اروپا برساند، به این ترتیب قادر نخواهد بود و طبعا بحران اروپا تشدید پیدا خواهد کرد و قیمت فرآورده‌های انرژی در آمریکا به شدت بالا خواهد رفت. در حقیقت نوعی موازنه جدید در این حوزه در حال وقوع است که مقداری از ابعاد فشارهای سیاسی و معادلات ائتلافی بین آمریکا و کشورهای وابسته به خود در منطقه در حال اتفاق افتادن است. گویا این کشورها نوعی موازنه اقتصادی و سیاسی خاصی را بین آمریکا و اروپا از یک طرف و روسیه و چین از طرف دیگر در نظر دارند. 
  این تصمیم اخیر در شرایطی از سوی کشورهای عربی گرفته می‌شود که در گذشته آنها در تولید نفت گوش به فرمان ایالات متحده بودند. در مقطعی نیز به آمریکا نفت ارزان در برابر عدم توافق با ایران در پرونده هسته‌ای را پیشنهاد دادند. آیا کشورهای تولید کننده نفت تصمیم به بازی سازی در حوزه انرژی دارند؟
اگر منظور این است که این کشورها به دنبال استقلال سیاسی و استقلال در تصمیم‌گیری از آمریکا هستند؛ درست نیست و استقلال این کشورها از آمریکا محلی از اعراب ندارد اما اگر به بخش‌های مختلف تولید نفت در آمریکا یعنی، شیل و سرمایه‌گذاری در این حوزه نگاهی بیندازیم به وابستگی این بخش به حزب جمهوریخواه آمریکا پی خواهیم برد. در طول سال‌های گذشته نفت شیل با تولید و سرمایه‌گذاری مضاعف روبه‌رو شده است. در نتیجه افزایش قیمت نفت در مجموع به ضرر آمریکا نخواهد بود. البته دموکرات‌ها در بخش کاغذ بازی‌های نفتی فعالند در نتیجه شرکت‌های آنها ضربه خواهند دید. 


  با این حساب سر طیف افزایش قیمت نفت را باید به نوعی در داخل آمریکا هم جست وجو کرد؟
 بله این تصمیم می‌تواند به نوعی ایجاد دست انداز در مسیر آقای بایدن باشد که در آینده به بحث‌های حقوق بشری با این کشورها ورود نکند. از سوی دیگر می‌تواند علامت مثبتی به جمهوریخواهان باشد که در انتظارند که انتخابات کنگره را طوری طرح ریزی کنند که به صف بندی‌های قدرتمند‌تر در برابر دموکرات‌ها دست یابند. جمهوریخواهان در عرصه سیاسی از این افزایش قیمت انرژی بهره خواهند برد. 
  پرونده هسته‌ای تهران در کنار افزایش قیمت انرژی در آمریکا تا چه میزان بر سرنوشت  دموکرات‌ها در انتخابات کنگره اثرگذار است؟
مساله ایران موضوع درجه چندم برای جامعه آمریکا و تصمیم‌گیران آمریکا و فضای عمومی انتخاباتی آمریکا محسوب می‌شود، اما آنچه تاثیر مستقیم‌تری بر گرایش رأی دهندگان آمریکا می‌گذارد، وضع اقتصادی شرکت‌های وابسته به احزاب است. هر حزبی که شرکت‌های آن سود بیشتری در وضعیت فعلی (انرژی) ببرند، برنده انتخابات آمریکا خواهند بود و استفاده بیشتری از این فضا خواهند برد و در کمپین‌های انتخاباتی و با امکانات و تسهیلات بیشتری می‌توانند سرمایه‌گذاری کنند. 
  بحران انرژی هم اینک نیز در اروپا وجود دارد. تصمیم اخیر در حوزه انرژی شرایط جدی را برای این کشورها ایجاد کرده است آیا ممکن است اروپا در پی بحران انرژی و سرما گرفتار بحران سیاسی شود؟
افزایش مجدد قیمت انرژی، فشار بیشتری را به احزاب سیاسی اروپا وارد خواهد کرد و بر شکاف آمریکا و اروپا نیز افزوده خواهد شد. در حقیقت آمریکا در بحران انرژی با سرنوشت اروپایی‌ها درحال بازی کردن است. این درحالی است که تحت فشار این شرایط تولید در اروپا با کاهش روبه‌رو خواهد شد و آمریکا تلاش می‌کند برای استحکام جایگاه خود در تامین انرژی اروپا بهره‌گیری کند. طبعا با کاهش تولید در اروپا معادلات اقتصادی زیادی تغییر پیدا خواهد کرد. ارزهای اروپایی تحت تاثیر این مورد ارزش خود را از دست خواهد داد و این کاهش در زمانی اتفاق خواهد افتاد که قدرت صادرات اروپا به علت کاهش تولید افزایش پیدا نمی‌کند. در این موقعیت البته برخی کشورهای اروپایی به سمت وسویی حرکت می‌کنند که با روسیه معاملات جدیدی انجام دهند و گرایش بیشتری هم به سوی کشورهای حوزه خلیج فارس پیدا خواهند کرد تا به نوعی انرژی مد نظر خود را تامین کنند. وضعیت اروپایی‌ها حادتر از این حرف‌هاست زیرا تعداد زیادی از نیروگاه‌های هسته‌ای اروپا یا تعطیل شده یا با کاهش تولید مواجه است یا در حال طی دوره‌های تعمیر و نگهداری هستند و اروپا احتمالا به سمت و سوی سوخت‌های سنتی از قبیل هیزم، ذغال و ذغال سنگ بیشتر روی خواهد آورد. 
  تاچه میزان احتمال دارد اروپا تحت تاثیر این بحران‌ها که دیگر چند سویه شده است؛ تصمیمات جدی در حوزه سیاسی و بین‌المللی بگیرد؟
کشورهای اروپایی تک تک اقداماتی را در این زمینه آغاز کرده‌اند. البته به صورت دسته‌جمعی و در قالب اتحادیه اروپا نیز تصمیماتی اتخاذ می‌کنند اما از قرار معلوم به صورت انفرادی تحرکات جدی‌تری را آغاز  کرده‌اند. به طوری که ایتالیا تحرکاتی را برای تامین انرژی در شمال آفریقا در نظر دارد. آلمان به سمت عربستان، امارات و قطر حرکت می‌کند. سایر کشورها نیز در صدد هستند که امکانات دیگری را برای عبور از بحران انرژی در روزهای سرد برای خود تامین کنند. در هر صورت اروپایی‌ها در اولین سال قطع انرژی از سوی روسیه با چالش‌های به مراتب جدی‌تری از چالش‌های قبلی خود روبه‌رو خواهند شد. 
  آمریکا اویل شیل را ایجاد کرده که با قیمت‌های پایین صرفه صادراتی ندارد؛ اکنون در پس تصمیم اخیر در حوزه انرژی چه میزان بر قدرت صادراتی نفت شیل در آمریکا افزوده خواهد شد؟
کاهش تولید و صادرات نفت بهترین فرصت برای شرکت‌های نفت تگزاس و هستون است. زیرا سال‌هاست که در نفت شیل سرمایه‌گذاری کرده و در انتظار فرصت فعلی بوده‌اند. بنابراین افزایش قیمت نفت به نفع این شرکت‌هاست و طبعا آثار سیاسی آن نیز بروز خواهد کرد و تاثیرات آن نیز در کارگزارهای انتخاباتی خواهیم دید. 
  چین در حال حاضر در پروژه محاصره‌ای آمریکا قرار دارد و آمریکا قصد دارد که این کشور را در منگنه قرار دهد تا روی دست واشنگتن نزند. از سوی دیگر چین وابستگی شدید به انرژی دارد. آیا عدم مخالفت جدی آمریکا با کاهش تولید نفت توسط کشورهای تولید کننده نفت خام به منظور افزایش مضاعف فشار بر چین نیست؟
البته با افزایش قیمت انرژی در جهان تحت تاثیر اقدام اخیرکشورهای تولید کننده نفت و روسیه، تمامی کشورها و مصرف کنندگان انرژی در جهان با مشکلاتی روبه‌رو خواهند شد. چین هم از این مورد بی‌تاثیر نخواهد بود، البته چین تدابیر دیگری برای خود تدارک دیده است. از جمله اینکه خطوط نفت و گاز از روسیه راه‌اندازی خواهد کرد که توافقی بلندمدت برای چین است و از درجه خوبی از اطمینان هم برخوردار است. همچنین خرید نفت در چین نه با دلار بلکه با ارز یوآن یعنی ارز چین صورت می‌گیرد. حتی کشورهای خلیج فارس نیز در برابر صادرات نفت به چین یوآن دریافت می‌کنند. بنابراین با این تدابیر تاحدودی آثار افزایش قیمت انرژی را به  حداقل خواهد رساند و اقتصاد خود را مدیریت خواهد کرد. البته فشارهای ایالات متحده آمریکا و تدابیری که این کشور برای مقابله با رشد اقتصادی چین در نظر دارد، همچنان ادامه خواهد داشت اما بعید است اقتصاد غول چین تاثیرات بزرگ و عمیقی از افزایش قیمت انرژی بگیرد. 
  ایران در این بازی یعنی افزایش قیمت انرژی چه سودی را می‌تواند عاید خود کند، آیا می‌تواند اروپا را وارد کش و قوس با آمریکا نماید تا واشنگتن به برجام بازگردد؟ یا اینکه تدابیر جدی‌ای در حوزه‌های دیگر ایجاد کند تا از این  مساله سود ببرد؟
 اروپایی‌ها نیازمند عمق بخشیدن به نگاه خود در ارتباط با مسائل اقتصادی و ارتباطات خود با ایران هستند. موضوعی که اگر در گذشته جدی می‌گرفتند اکنون با بحران انرژی روبه‌رو نبودند. اروپا باید تا حدودی تحت تاثیر فشاهای آمریکا برای خود قدرت مانور ایجاد کنند. البته یگانگی سیاسی و نظامی و حتی اقتصادی اروپا با آمریکا معادلات آنها را با یکدیگر تا حدودی پیچیده کرده است. البته دستان ایران در توسعه صادرات محصولات نفتی چندان بسته نیست. به خصوص اگر با تصمیم گیری علمی‌تر و قوی‌تر در حوزه‌های مختلف ورود کند. البته آمریکایی‌ها نیز در شرایط ناگهانی فعلی به سختی می‌توانند تصمیم بگیرند زیرا کشورهای تولید کنند نفت تصمیم یکباره‌ای را اتخاذ کرده‌اند. در این شرایط می‌توان تدابیری ایجاد کرد که آمریکایی‌ها با وضعیت مناسب‌تری با پرونده هسته‌ای ایران مواجه شوند. این مورد نیازمند تدابیرجدی از سوی ایران است و ایران باید بتواند از موقعیت فعلی به نفع خود استفاده کند. بحران کنونی انرژی دست تهران را در صادرات نفت باز می‌کند. حال باید دید این موضوع تا چه میزان از سوی مقامات دو طرف جدی گرفته می‌شود، اما در هر صورت موقعیت خوبی برای ایران به وجود آمده زیرا ایران نفت دارد و اکنون در پرتوی این تصمیم کشورهای تولید کننده نفت بهترین موقعیت را به دست آورده است تا به حداکثر خواسته‌های خود در ارتباط با مسائل باقی مانده در موضوع هسته‌ای دست یابد. البته اگر ایران قصد دارد از این موقعیت استفاده کند باید دیپلماسی فعالی را در مورد آن راه اندازند زیرا تمامی کشورهای دریافت کننده انرژی درحال ایجاد تدابیری هستند که از موقعیت فعلی عبور کنند.