ما و كنشگري نوجوانان

پديده كنشگري نوجوانان كه اخيرا به نحوي گسترده در كشور ما مورد توجه قرار گرفته، نه جديد است و نه اختصاص به كشور ما دارد. برخي از اين پديده غافلگير و شگفت‌زده شده، احساس خطر كرده و متاسفانه زبان به تخطئه آن گشوده‌اند. اخبار و تحليل‌ها در برخي رسانه‌هاي محافظه‌كار و حتي درشت‌گويي‌هاي توهين‌آميز برخي چهره‌ها عليه آنها هم گوياي ميزان غافلگيري و شگفتي آنها است و هم مواجهه ناشيانه آنها با اين پديده را نشان مي‌دهد كه مي‌تواند منشأ مشكلات حادي براي حكومت و جامعه شود. يكي از روزنامه‌هاي تهران در خبري كه بازتاب‌دهنده برخورد طيفي از اصولگرايان با مساله است، خبر داده كه «بيش از ۹۰ درصد بازداشت‌شدگان نوجوان تجمعات اخير به صورت دوست دختر - دوست پسري در اغتشاشات حاضر شده بودند...» و «مسائل جنسي در به صحنه آوردن نسل جديد براي تجمع عنصر تعيين‌كننده‌اي بوده است.» تلاش براي ربط دادن اين موضوع به سكس در واقع در ادامه تلاش چند دهه‌اي طيفي از تندروها براي بي‌اعتبار كردن منتقدان از طريق اتهامات جنسي است؛ ضمن اينكه در مواردي ناآگاهي به امور نيز در اين نحوه برخورد موثر است. ضمن اينكه به‌طور كلي، جامعه هر چقدر سنتي‌تر باشد، مقاومت آن در برابر ورود نوجوانان و جوانان به كنشگري سياسي و مدني بيشتر است.  اين در حالي است كه حداقل يك دهه گذشته شرايط در حال تغيير بوده و نوجوانان مجهز به شبكه‌هاي مجازي در اكثر كشورها نسل‌هاي پيشين را مجبور به جدي گرفتن كنشگري خود كرده‌اند. پژوهش‌هايي كه در برخي كشورها در اين مورد انجام شده، حاكي است كه شمار فزاينده‌اي از آنان ضمن ابراز نااميدي از اينكه بزرگسالان قادر به حل مسايل‌شان باشند، خود با سروصداي فراوان جهاني را كه به ارث برده‌اند، به زير سوال مي‌كشند و راه و رسمي متفاوت را مطالبه مي‌كنند. در كشورهايي كه تغيير سياست‌ها از طريق انتخابات ممكن است، نوجوانان به نحوي بي‌سابقه متمايل به شركت در انتخابات شده‌اند و  همزمان عمده كنشگري آنها در حوزه‌هاي اجتماعي بروز يافته است. مطابق يك نظرسنجي در استراليا 66 درصد از نوجوانان ابراز تمايل كرده‌اند كه در 18 سالگي در انتخابات شركت كنند. در ارتباط با مسائل اجتماعي، در موارد متعددي نوجوانان با ملاحظه بي‌عملي بزرگسالان خود تصميم به اقدام گرفته‌اند. 
بعد از قتل 14 دانش‌آموز و سه بزرگسال در مدرسه‌اي در فلوريداي امريكا، دانش‌آموزان خود كارزاري را براي تغيير قانون تملك سلاح در امريكا شروع كردند. اِما گونزالس 17 ساله كه دانش‌آموز همان مدرسه بود، از سازمان‌دهندگان اصلي اين كارزار است. او در توييتر 1.5 ميليون فالوور دارد و ميليون‌ها دانش‌آموز را به ميدان آورده است. آميكا جرج 18 ساله با بسيج افكار عمومي، احزاب سياسي انگليس را ناچار از گنجاندن كمك به دختران كم‌بضاعت در ارتباط با ملزومات عادت ماهانه كرد. در حوزه محيط زيست شمار زيادي از نوجوانان توانسته‌اند موج‌هايي در سطح ملي و بين‌المللي ايجاد كنند. گرتا تونبرگ سوئدي در 16 سالگي جنبشي زيست‌محيطي را شروع كرد و از جمله به نحوي موثر ترامپ را به چالش كشيد، ژيوتزكات مارتينز كه از 6 سالگي در ارتباط با محيط زيست فعال بوده، در كلورادوي امريكا به همراه دوستان زير 18 سالش موفقيت‌هاي زيادي در ايجاد چالش حقوقي براي دولت‌هاي اوباما و ترامپ در ارتباط با سوخت‌‌هاي فسيلي آلاينده داشته‌اند. ماري كوپني كه در 8 سالگي با نامه‌اي به اوباما در مورد مشكل آب در فلينت ميشيگان به شهرت رسيد و اكنون در 15 سالگي از فعالان اين حوزه است. نوجوانان بسياري در مبارزه با نژادپرستي، حمايت از مهاجران، اقليت‌هاي قومي، جنسي و جنسيتي و ... فعال هستند. در كشورهاي اسلامي نيز جنبش جوانان و نوجوانان عمدتا از بهار عربي آغاز شد و چهره‌هايي مانند يارا شهيدي، فعال حقوق زنان و شما بنت سهيل فعال حقوق جوانان كه در 22 سالگي وزير امور جوانان در امارات شد در زمره آنان هستند. ملاله يوسف‌زاي فعال آموزش دختران در مناطق تحت نفوذ مسلمانان افراطي كه در 15 سالگي هدف ترور طالبان پاكستان قرار گرفت، در 17 سالگي برنده جايزه نوبل شد. اينها و صدها مانند اينها تنها چهره‌هاي شناخته‌شده‌تر از بين ميليون‌ها نوجواني هستند كه با كنشگري مدني و سياسي جوامع خود را دستخوش تحول كرده‌اند. پژوهش‌ها نشان داده كه كنشگري نوجوانان هم براي جامعه مفيد است هم براي خود آنها. در پژوهش‌هايي كه در دانشگاه فورتهم و دانشگاه ماساچوست انجام شده، مشخص شده نوجواناني كه فعاليت مدني دارند، در موقعيت بهتري براي جلوتر رفتن در تحصيلات و گرفتن كار با درآمد بهتر قرار دارند. مطابق اين پژوهش‌ها، كنشگري نوجوانان و جوانان نگرش آنها در مورد خود و آينده‌شان را تغيير مي‌دهد. جامعه بايد زمينه‌ها و بسترهاي مناسبي براي شنيده شدن صداي جوانان و نوجوانان فراهم كند و سير عادي و رو به جلوي جوامع امروزي تنها در اين صورت ممكن است. مقاومت در برابر شنيدن صداي جوانان جامعه را با مخاطرات عظيمي مواجه خواهد كرد. تحولات چند هفته گذشته در ايران فرصتي فراهم كرد كه ما نيز صداي نوجوانان را براي نخستين‌بار بشنويم. نوجوانان كنوني كه با توجه به امكانات اطلاع‌رساني جديد، از نوعي بلوغ فكري زودرس برخوردارند، پرسشگرتر و نقادتر و حق‌طلب‌تر از پيشينيان خود هستند. شك نيست كه ما به عنوان نسل انقلاب و دو، سه نسل بعد از ما در حال خالي كردن صحنه هستيم و بسياري از ما شايد پيش از اين بايد از هر گونه كنش سياسي و تصدي امور اجرايي فاصله مي‌گرفتيم. در اين نيز شكي نيست كه كودكان و نوجوانان امروز ما صاحبان بر حق اين آب و خاكند و ما اگر مي‌خواهيم آينده كشورمان را بعد از اينكه ما نيستيم، ببينيم، بايد به چهره آنها نيك بنگريم.