«دین حقیقی» و «دین تزویری» در نگاه حافظ

آرمان امروز: همه ساله بيستم مهرماه به عنوان روز بزرگداشت حافظ شيرازي تبديل به فرصتي مي شود تا جامعه بيشتر با انديشه هاي اين شاعر بزرگ ايراني آشنا شود. شاعري که هر چند سده ها پيش مي زيسته اما انديشه ها و تفکرات او همچنان مي تواند در جامعه امروزي الگويي بي بديل براي پيش برد توسعه انساني، سياسي و اجتماعي باشد. شاعري که امروز ديگر فقط ايراني نيست و آوازه جهاني دارد و همگان انديشه او را راهگشا مي دانند. در راستاي بررسي انديشه هاي حافظ شيرازي و کارکرد آن در جامعه امروزي، آرمان امروز گفت و گويي با غلامرضا ظريفيان، استاد دانشگاه تهران و معاون وزير علوم دولت اصلاحات داشته است که در ادامه مي خوانيد.
 
جايگاه حافظ در تاريخ ادبيات ايران چيست و به چه علت در ميان جامعه از محبوبيت زيادي برخوردار است؟
اشعار حافظ در تاريخ ادبيات ايران اشعارش به گونه اي هستند که مي توان آن ها را شبيه به معجزه دانست. علت اين امر آن است که حافظ با هستي شناسي و عمق تاريخي ايرانيان پيوند خورده است و اشعارش از همين بستر ريشه مي گيرد. سروده هاي حافظ اين ظرفيت را دارند تا در تمامي دوره ها از قبيل دوران سنت، مدرنيته و حتي پسامدرن به عنوان رهنمود مورد توجه قرار گيرند. حکمتي که در شعر حافظ وجود دارد در تمامي اعصار مورد توجه قرار گرفته و هيچ گاه رنگ و بوي تازه خود را از دست نداده است. مهم ترين ويژگي اشعار حافظ هشدارهايي است که در درون خود نهادينه کرده و اقشار مختلف مي توانند از اين هشدارها درس گيرند. هشدارها و حکمت هاي حافظ جنبه هاي گوناگوني دارند که مي تواند در جنبه هاي مختلف زندگي به کار آيد.


حکمت ها و هشدارهاي حافظ چه ويژگيهايي دارد که در دنياي امروز ميتوان از آن بهره برد؟
مشخصا امروز مي توان براي حل مسائل کشور نيز از حکمت هاي حافظ بهره برد و در بند بند اشعار حافظ رهنمودهايي وجود دارد که به کمک جامعه مي آيد. همان گونه که از اسم حافظ مشخص است، او انس خاصي با قرآن داشته و بر همين اساس بسياري از سروده هاي او رنگ و بويي قرآني دارد. حافظ از قرآن همواره ياد گرفته است و مي توان آثار آيات قرآن را در جاي جاي اشعار حافظ مشاهده کرد. حافظ توجه خاصي به جامعه ديني و آسيب هاي آن داشته و همواره به اين مولفه ها اشاره کرده است. دليل توجه به اين مباحث نيز ريشه در انس داشتن حافظ با قرآن است. در قرآن کريم شاهد هستيم که همواره از جامعه بني اسرائيل به عنوان يک نمونه جامعه ديني ياد مي شود و آيات متعددي در خصوص اين جامعه در قرآن آمده است. جامعه بني اسرائيل يک جامعه تمام ديني است و قرآن همواره نقاط ضعف و قدرت اين جامعه ديني را يادآوري کرده است. قرآن از اين مسير فرصت ها و تهديدهاي جامعه ديني را ترسيم کرده که مشخصا در جامعه ايران نيز کارآيي دارد زيرا حتي پيش از ورود اسلام به ايران، مساله دين و پرستش خداوند در جامعه ايراني وجود داشته و مساله روز بوده است.
حافظ در اشعار خود به شکل متعدد از خداوند ياد کرده و مي ناب و عشق به حق تعالي را مطرح مي کند. حافظ علاوه بر اين که عشق به باري تعالي را ترسيم مي کند، چند نکته نيز در خصوص جوامع ديني مطرح مي کند که به صورت مشخص امروز نيز ما در جامعه خود با آن دست به گريبان هستيم. اشعار بسيار زيادي از حافظ وجود دارد که علل دين ستيزي و دين گريزي در جامعه را بيان مي کند. بر همين اساس حافظ يکي از مهم ترين آفت هاي جامعه ديني را ريا و تزوير مي داند و به مسائلي نظير تظاهر مي پردازد. حافظ در اين خصوص هشدارهاي متعددي به ما مي دهد و عنوان مي کند که دين حقيقي با تظاهر و ريا در تضاد است و بايد از آن برحذر بود. حافظ يک مرزبندي دقيق ميان دين داران حقيقي و افراد متظاهر دارد و به ما در خصوص آفت هاي اين تقابل هشدار مي دهد.  حافظ در اين خصوص مي گويد «در اين خرقه بسي آلودگي است/ خوشا وقت قباي مي فروشان» يا در جايي ديگر اشاره مي کند که «شرمم از خرقه آلوده خود مي آيد/ که بر او وصله به صد شعبده پيراسته ام». در قرآن نيز در همين راستا اشاره شده است که «آيا نديدي که چگونه برخي جايگاه خود را خداي خود کرده اند». در همين ميان است که ويژگي هاي جامعه تزوير نيز بيان مي شود و در خصوص خطر سوق يافتن به سمت آن هشدارهاي جدي داده مي شود. در ميان چنين هشدارهايي با اندکي تامل به اين نکته مي رسيم که جامعه ما نيز از تزويرها خشم آلود شده و بسياري از مشکلات ريشه در همين ظاهرسازي ها دارد. حافظ در اين خصوص به درستي اشاره مي کند که «گر چه بر واعظِ شهر اين سخن آسان نشود  تا ريا وَرزَد و سالوس مسلمان نشود». حافظ با اين گفته ها به خوبي نشان مي دهد که نگران زيست اخلاقي است و جامعه اي که از اين منش فاصله مي گيرد را در معرض خطر مي داند. بر همين اساس است که حافظ به اخلاق، صداقت، درستي، امانت داري، وفاداري، دوستي، مهرباني و دوري از خشونت توصيه مي کند. حافظ همواره تاکيد دارد که آزار و اذيت ديگران از چنين مسيري عبور مي کند و بايد از آن دوري کرد. شريعتي که حافظ از قرآن آموخته ريشه در اين ندارد که براي تحقق آن بايد به ديگران آسيب رساند. حافظ صراحتا عنوان مي کند که زيست صحيح از نگاه قرآن، زيست اخلاقي است و در عين حال به ما مي آموزد که اساس يک انسان وارسته و اخلاق مدار، بر پايه آزادي شکل مي گيرد. اگر در چنين بستري شخصيت هاي انساني شکل گيرند، مشخصا ديگر آدمي فريب قدرت، ثروت و جايگاه ها را نمي خورد و در مسير آزادگي خود باقي مي ماند. حافظ صراحتا عنوان مي کند که اگر مي خواهيم جامعه مبتني بر امنيت و رشد داشته باشيم بايد به نيکي در کنار يکديگر زندگي کنيم و قدر يکديگر را با وجود تمامي تفاوت ها بدانيم. حافظ به همين علت است که مي گويد «بيا تا قدر يکديگر بدانيم/ که تا نگه ز يکديگر نمانيم». شعري که در آن زيست کريمانه اولويت پيدا مي کند و حرکت به سمت آن توصيه مي شود. دوري کردن از خشونت مهم ترين مقوله اي است که حافظ بر آن تاکيد دارد و آن را مسيري براي رسيدن به شکوفايي مي داند. با توجه به چنين مقوله اي است که حافظ مي گويد: «کريمان جان فداي دوست کردند/ سگي بگذار ما هم مردمانيم». در ادامه نيز حافظ دوري کردن از افراطي گري را توصيه مي کند و حتي تاکيد دارد که آدمي نبايد با دشمن خود نيز رفتاري فراتر از اعتدال داشته باشد. اين که حافظ بر اين باور است حتي با دشمن خود بايد رفتاري متعادل داشته باشيم و از عرف خارج نشويم، يک پيام بزرگ است که بايد مورد توجه قرار گيرد و مشخص مي کند افراطي گري در هيچ زمينه اي نتيجه نمي دهد. اين نيز برخواسته از آموزه هاي قرآن است به شکلي که در آيات الهي آمده است که نبايد با دشمنان دين نيز ناعادلانه رفتار کرد.
حافظ در خصوص زندگي جمعي و مولفههاي آن در اعصار مختلف به عنوان اساسي ترين اصل براي شکل گيري اجتماع، چه پيام هايي دارد؟
حافظ به شکلي ويژه به زندگي جمعي و اجتماع تاکيد مي کند اما از سوي ديگر نيز بر اين باور است که با وجود اين که انسان ها در پيرامون يکديگر زيست مسالمت آميز دارند اما نبايد در زندگي خصوصي يکديگر دخالت کنند. حافظ خاطرنشان مي کند که «به پيـر ميکده گفتم که چيست راه نجات/ بخواست جام مــي و گفـت عيـب پوشيدن». اين بيان حافظ حاکي از اين است که پرونده سازي و عيان کردن عيب ديگران بي شک نمي تواند مسيري براي رشد و تعالي جامعه باشد و بر همين اساس توصيه مي کند که مردم عيب هاي يکديگر را بپوشانند. امروز علاوه بر اين که عيب ديگران پوشانده نمي شود بلکه به دروغ نيز براي ديگران پرونده سازي مي شود.
يکي ديگر از مولفه هايي که حافظ در اجتماع بر آن تاکيد دارد عشق به وطن و محل زيست خود است به گونه اي که در بيت هاي مختلف به ان اشاره دارد. عشق به ملت و وطن را حافظ در کنار يکديگر مي داند و همواره از خداوند مي خواهد که اين موارد حفظ شود. در همين ميانه است که حافظ پرهيز از استبدادهاي فردي و جمعي را توصيه مي کند و آن را مساله اي مهم براي حفظ اجتماع مي داند.
يکي ديگر از آسيب هاي امروز جامعه ما فاصله اي است که ميان حرف و عمل ما وجود دارد که سده ها قبل حافظ در خصوص آن هشدار داده است. حافظ به شدت به اين مساله توجه داشته است که افرادي که در صدر هستند نبايد ميان حرف و عمل آن ها تفاوتي وجود داشته باشد. قرآن نيز براين اصل تاکيد کرده است و عنوان داشته اگر چيزي بگوييد که به آن عمل نکنيد، يکي از بزرگ ترين گناهان است. حافظ نيز در اين زمينه مي گويد: «واعظان کين جلوه در محراب و منبر مي کنند/ چون به خلوت مي روند آن کار ديگر مي کنند»، هشداري که باز هم حافظ آن را عنوان کرده و آفت تمام اعصار دانسته است.