والدین دور افتاده تلویزیونی ، فرزندان ناشناخته اینترنتی

آرمان امروز- سرويس جامعه: يکي از ارکان اعتراضات و ناآرامي‌هاي اخير که ابعاد پررنگي داشته، نقش نوجوانان کم سن و سال و حضور آنها در اعتراضات خياباني است که باعث شده، اعتراضات به داخل مدارس و کلاس‌هاي درسي برسد. اين موضوع که در 43 سال اخير بي‌سابقه بوده، سبب شده که اين سوال در ذهن مسئولان و کارشناسان به‌وجود بيايد که «آيا ما با شکاف يا گسست نسلي مواجه شده‌ايم؟» البته اين سوال سال‌هاست که در جامعه ايراني و نقش پررنگ شبکه‌هاي اجتماعي در ميان دهه هشتادي‌ها مطرح است. آنچه که در اين سال‌ها نمايان بوده، در عصر پرشتاب جهاني شدن و نوسازي با آن، مساله شکاف نسلي ذهن. شکاف نسلي را مي‌توان درجه متفاوتي از عدم پاي‌بندي جوانان به ارزش‌ها و هنجارهاي والدين و جامعه عنوان کرد که تحت‌تاثير فاکتورهاي متعددي چون تغييرات سريع اجتماعي، افزايش و توسعه رسانه‌هاي جمعي، افزايش سطح تحصيلاتي و آموزشي به خصوص در زنان و دختران دانست. کارشناسان بارها و به بهانه اعتراضات اخير گفته‌اند که «يکي از پيامدهاي شکاف نسلي که خود را به صورت يک مساله اجتماعي در جامعه ما نشان داده است، حجاب زنان و دختران و نحوه مديريت آن است.» البته اين شکاف نسلي که کارشناسان به آن باور دارند فقط در اعتراضات اخير خود را نشان نداده و در طي سال‌هاي گذشته به اشکال مختلف خود را نشان داده است. گسترش کسب و کارهاي آنلاين و جايگزيني با اشتغال سنتي پدران، تغيير شيوه زندگي در تضاد با جامعه‌اي که سه دهه پيش در ايران جاري بود و عواملي از اين دست سبب شده که کارشناسان براين باور باشند که ميان دهه 60 (والدين) با فرزندانشان که دهه هشتادي و نودي به‌حساب مي‌آيند، گسست و شکاف نسلي به‌وجود بيايد.
البته اين موضوع در ميان مسئولان و سياستگذاران براي قشر نوجوان کشور نيز جاري بوده و آنها هيچگاه اين شکاف نسلي و تغيير سبک زندگي آنها و اينکه هنوز نتوانسته‌اند شيوه تربيتي را با الگوها و مباني امروز طتبيق دهند. در اين ميان، کارشناسان براين باورند که سال‌هاي اخير شاهد سياست‌گذاري‌هاي فشار اجتماعي براي برون‌رفت و حل اين مساله اجتماعي بود‌ه‌ايم. ما شاهد نسلي هستيم که در جهان جديد تکنولوژي و ارتباطات زندگي مي‌کند و تا حدي تحت‌تاثير نهادينه شدن ارزش‌ها و هنجارهاي جامعه و خانواده نيستند، عدم مديريت صحيح تضادهاي فکري و فرهنگي به وجودآمده، زمينه را براي بروز شديدترين حالت گسستگي بين نسل‌ها و متعاقبا بحران هويتي ناشي از اين امر در جامعه فراهم مي‌کند.
فشار اجتماعي جواب نميدهد
آن‌طور که يک جامعه شناس در گفت‌وگو با «آرمان امروز» معتقد است: «راه برون‌رفت از مسائل مطروحه، فشار اجتماعي نيست، چنين سياست‌گذاري‌ها و واکنش‌هايي در جامعه، به‌رغم نداشتن نتيجه مطلوب و دلخواه، باعث افزايش شکاف بين مردم و دولت و ايجاد حس بدبيني و عدم اعتماد و نيز زمينه‌ساز بي‌ثباتي و آنومي در جامعه را شکل مي‌دهد.» ابراهيم فياض، جامعه‌شناس درخصوص وضعيت اين روزهاي جامعه مي‌گويد: وقتي ما 14-15 ميليون تحصيل کرده دانشگاهي داريم، اين افراد که برخي از آنها نخبه هستند، از من ريش سفيد و پيرمرد پيروي نمي‌کند. آنها دنباله‌روي و سنت خواهي را مي‌گذارد کنار و دنبال ذهن، دانش و از افکار خود تبعيت مي‌کند. در نتيجه به وضع موجود قانع نيست.  براساس تحقيقات هر نسلي در واکنش به بروز رسانه جديد اعتراض‌هايي نيز شکل گرفته است. در اصل با بروز هر رسانه مقتضياتي نيز تغيير کرده است. زماني که رسانه مطبوعاتي در جامعه پيدايش کرد، در راستاي آن جنبش مشروطه نيز شکل گرفت. با نوآوري راديو، موج مصدقي‌ها شکل گرفت. همچنين با بروز تلويزيون تحولات 1968 در جهان رخ داد. انقلاب چين نيز با پيدايش فکس شکل گرفت. انقلاب اسلامي با نوار کاست شکل گرفت. اين روزها نيز با وجود شبکه‌هاي اجتماعي آگاهي مردم نسبت به گذشته بيشتر شده است. به همين دليل با پيدايش شبکه‌هاي اجتماعي از لحاظ جامعه‌شناسي گسستي ميان نوجوانان و ميانسالان رخ داده است؛ گسستي که اين روزها منجر به اعتراضات و مطالبات جدي جوانان و نوجوانان شده است. البته به عقيده من با اتمام اين اعتراضات در سطح خيابان، مطالبات نوجوانان فراموش نمي‌شود، بلکه درون آنها ريشه مي‌دواند. بنابراين اعتراض نوجوانان و جوانان محدود به خيابان‌ها نمي‌شود، بلکه به مدارس و دانشگاه‌ها نيز رسوخ مي‌کند. چه‌بسا امکان زد و خورد نيز ميان دانش‌آموزان با معلمان قابل پيش‌بيني است.


براي گسست نسلي چه کرده‌ايم
وي افزود: به نظرم متاسفانه تاکنون آموزش‌و‌پرورش، آموزش عالي و نهادهاي آموزشي ديگر تلاشي براي درک و حل اين گسست نسلي نکرده‌اند. آنها هميشه اين گسست را انکار کرده‌اند. اين در حالي است که گسست نسل‌ها هيچ‌گاه انکارشدني نبوده و نيست. ضمن اينکه معتقدم اگر وضع به همين منوال پيش رود انقلاب فضاي مجازي رخ مي‌دهد، زيرا اين روزها آگاهي‌هاي عمومي نوجوانان و جوانان بيشتر شده است. سوالات آنان عميق‌تر و مطالباتشان هم دقيق‌تر شده است. البته اخيرا نسل نوجوان دختر نقطه مرکزي اين اعتراضات است. دوران انقلاب اسلامي پسران نقطه مرکزي انقلاب بودند و همان‌ها نيز به جنگ رفتند. اما امروزه دختران به دنبال حق و حقوقشان به خيابان‌ها آمده‌اند. به همين دليل برخي مسئولان به جاي هيزم به آتش ريختن بايد نوجوانان و جوانان را درک کنند.
دکتر فياض با اشاره به واکنش‌ها و اظهارات برخي مسوولان در شعله‌ور کردن اعتراضات اخير نيز بيان کرد: دولت بايد متوجه شود، انقلاب جهاني که به واسطه دختران و نوجوانان در حال وقوع است، چيست. دولت به جاي مقابله بايد آنها را درک کند. اين اعتراضات بسيار جدي است، به جاي سرکوب بايد کنار مردم باشند. امروزه نوجوانان و جوانان در اغلب شهرها به خيابان‌ها آمده‌اند، هشتگ دهه هشتادي‌ها فراگير شده است و ما اين را بايد بپذيريم که گسست نسل‌ها منجر به وقوع چنين رويدادي شده است. ضمن اينکه معتقدم گسست نسل‌ها با سرکوب حل نمي‌شود بلکه با درک متقابل و رفع محدوديت‌ها حل مي‌شود. اگر چنين اتفاقي رخ دهد، نوجوانان و جوانان از اعتياد و بسياري مشکلات ديگر هم نجات پيدا مي‌کنند.
او ادامه داد: از لحاظ جامعه‌شناسي از سال 68 تا 78 موضوع اقتصادي در کشور حاکم بود، اما از سال 88 تا 1400 مساله جنسي حاکم شده است. اما اخيرا از مرحله جنسي رد و وارد مرحله ارتباطي شده‌ايم. مسوولان بايد بدانند با فيلتر فضاي مجازي نمي‌توانند مردم را کنترل کنند. فيلتر راه‌حل نيست. همان‌طور که پيش‌تر گفتم تنها راه‌حل اين امر درک نوجوانان و عقب‌نشيني است. اين روزها سونامي را پيش‌بيني مي‌کنيم، اگر دولت خواهان صلح است بايد از وقوع آن بدون خشونت جلوگيري کند. البته به نظرم اين روزها با ورود به امر ارتباطي، يک سونامي در حال وقوع است. بنابراين با تغيير ساختار و عقب‌نشيني مي‌توان دوباره آرامش را به کشور بازگرداند.