عراق و ساخت و پاخت‌هاي پشت پرده

 روز پنجشنبه رييس‌جمهوري جديد عراق انتخاب شد و اين كشور پس از حدود يك‌سال بلاتكليفي، رييس‌جمهوري جديد خود را شناخت. در همان روز، رييس‌جمهوري جديد نيز شياع السوداني – نامزد توافقي گروه چارچوب هماهنگي كه در همان روز پنجشنبه خود را به عنوان نامزد بزرگ‌ترين فراكسيون پارلماني مجلس تثبيت كرد – را مامور تشكيل دولت جديد عراق كرد. حالا او سي روز فرصت دارد تا دولت جديد عراق را تشكيل دهد. اما آنچه روز پنجشنبه اتفاق افتاد يك اتفاق ساده سياسي نبود؛ جداي از تنشي كه ميان گروه‌هاي سياسي با بزرگ‌ترين جريان رقيب، يعني مقتدي صدر وجود دارد، آنچه شاهد بوديم يك ساخت و پاخت كاملا سياسي مطابق با انگيزه‌ها و تمايلات يك جريان سياسي خاص بود كه با توجه به منافع تنگ سياسي خود، حتي متحدان خود را كنار و معادله جديدي را رقم زد. در حالي كه همه گروه‌هاي سياسي شيعه و كرد، بر انتخاب برهم صالح به عنوان رييس‌جمهوري جديد عراق، توافق كرده بودند، 48 ساعت قبل از موعد راي‌گيري در پارلمان، نوري مالكي با مسعود بارزاني كه به آب و آتش مي‌زد برهم صالح رييس‌جمهور نشود و حزب اتحاد ميهني كردستان را تحقير كند و درهم بشكند، مخفيانه ساخت و پاخت كرد و پذيرفت امتيازاتي را كه مسعود بارزاني اين همه مدت منتظر آن بوده را از دولت جديد بگيرد در مقابل از ريبر احمد، نامزد خود براي رياست‌جمهوري كوتاه بيايد، همچنين معاون رييس‌جمهوري آينده عراق شود. اتفاقي كه بدون هيچ‌گونه هماهنگي با ديگر اعضاي چارچوب هماهنگي حاصل شد و حتي هشدار بافل طالباني كه چهارشنبه شب توييت زد و نوشت، برادران چارچوب هماهنگي لطفا خيانت نكنيد و تا آخر به عهدتان با كسي كه تا آخر با شما بوده، پايبند باشيد، نيز اثر نكرد. 
تصور نوري مالكي- در چارچوب تحركات سياسي، نوري مالكي، يكي از ماهرترين سياستمداران عراقي است كه تنها منافع خودش را مي‌بيند و براي رسيدن به منافع خودش هيچ اصول اخلاقي را رعايت نمي‌كند. نوري مالكي با ساخت و پاخت با مسعود بارزاني به تصور خود چند هدف را مي‌تواند دنبال كند؛ اول اينكه سمت جديدي در دولت جديد مي‌گيرد كه اين باعث مي‌شود نفوذ از دست رفته او در طول حدود چهار سال گذشته احيا شود. دوم اينكه چون رشيد عبداللطيف، رييس‌جمهوري جديد، وزير منابع آبي در دولت او بوده و هميشه از نگاه پايين به بالا به مالكي مي‌نگريسته، مالكي احساس مي‌كند او زير دستش عمل خواهد كرد و  
خود مي‌تواند هدايت او را در دست داشته باشد. سوم اينكه مالكي احساس مي‌كند با توافقي كه با مسعود بارزاني بر سر تشكيل دولت داشته است پس همراهي او را نيز حتي اگر تمايلي به اين كار نداشته باشد، خواهد داشت. چهارم، شياع السعوداني، نخست وزير مكلف به تشكيل كابينه، عضو حزب الدعوه است، حزبي كه مالكي رياست آن را برعهده دارد و كل دوران رشدش را در دولت مالكي سپري كرده است، بنابراين لاجرم به مالكي به عنوان يك مرشد مي‌نگرد كه بايد احترام او را حفظ و به توصيه‌هايش عمل كند.  شكي نيست كه مالكي با وجود اينكه محبوبيت چنداني ندارد، اما چهره كاريزماتيك و اثرگذاري محسوب مي‌شود كه اين ويژگي را خودش به خوبي مي‌داند. براي همين مالكي گمان مي‌كند امور دولت آينده صرفا در دست او خواهد بود و مي‌تواند مرد اول قدرت عراق شود، حتي اگر افكار عمومي با او همراه نباشند. تصور مسعود بارزاني- در معادله به وجود آمده، مسعود بارزاني خود را برنده مي‌بيند؛ اولا، آنچه حزبِ رقيبِ كرد مي‌خواست تحقق پيدا نكرد و اين‌گونه وانمود كرد كه اين حزب به قدري ضعيف است كه نمي‌تواند اراده خود را به كرسي بنشاند. ثانيا، او تاثيرگذارترين چهره سياسي كرد عراق است كه توانايي تغيير بازي دارد و مي‌تواند زمام امور را در دست داشته باشد. ثالثا، در بر هم زدن بازي‌اي كه باب ميلش نيست و منافع او را تامين نمي‌كند، توانايي دارد. بارزاني خوب مي‌دانست كه ريبر احمد به عنوان نامزد او نمي‌توانست از پارلمان راي بگيرد، چراكه اجماع همه گروه‌هاي سياسي از شيعه و سني بر انتخاب برهم صالح بود، براي همين در لحظه آخر يار نزديك خود در حزب اتحاد ميهني كردستان را به عنوان نامزد توافقي، بدون مشورت حزب اتحاد ميهني، مطرح كرد و با توافقي كه با مالكي رسيده بود، او را به رياست‌جمهوري رساند. مسعود بارزاني كه از توافق خود با مقتدي صدر و جريان پيروز اهل تسنن در عراق نتوانست دولت اكثريت را بدون احزاب نزديك به ايران تشكيل دهد، اكنون درصدد است دولتي ضعيف تشكيل شود كه منافع حداكثري اقليم كردستان تامين شود. گفته مي‌شود او با مالكي به توافق رسيده است تا تكليف پيوستن كركوك به اقليم كردستان، ماده 140 قانون اساسي، پول‌هاي پرداخت نشده به اقليم كردستان به دليل اختلافات موجود بر سر صادرات نفت و گاز اقليم و بودجه اقليم را به سود كردها هر چه سريع‌تر روشن كند.  اين را هم بايد يادآور شد كه مسعود بارزاني همچنان كينه شكست رفراندوم استقلال كردستان را در دل دارد و از هيچ فرصتي براي تلافي آن اتفاق خودداري نمي‌كند، او در اين راستا شيعيان را عامل اصلي شكست طرح خود مي‌داند. چه خواهد شد؟ بايد ديد آيا شياع السوداني با اين امتيازات عريض و طويلي كه مالكي به همه داده است، مي‌تواند دولت تشكيل دهد؟ آيا مقتدي صدر اجازه مي‌دهد دولت به راحتي تشكيل شود؟ او شنبه 23 مهر بيانيه شديداللحني عليه ماموريت تشكيل دولت جديد صادر كرد و نسبت به هر گونه مشاركت در آن هشدار داد، اين نشان مي‌دهد كه او براي روند تشكيل دولت نقشه دارد و نمي‌گذارد به آساني سوداني دولت تشكيل دهد.  معمولا دولتي كه به اين شيوه تشكيل مي‌شود، ضعيف و با حداقل كارآمدي خواهد بود، به ويژه كه در افكار عمومي عراق اين‌گونه مطرح شده است كه بازندگان انتخابات مي‌روند دولت تشكيل دهند. واقعيت اين است كه افراد تشكيل‌دهنده دولت جديد از محبوبيت چنداني در عراق برخوردار نيستند، اگر هم‌اكنون توانسته‌اند به اكثريت برسند به دليل استعفاي نمايندگان جريان صدر بوده است. وانگهي، مشاركت حداقلي در انتخابات خود گواه غيرمقبول بودن گروه‌هاي سياسي عراق نزد افكار عمومي است. حالا بايد ديد چنين دولتي چقدر دوام خواهد آورد.