مسعود مرسلپور نگهداشت سرمایه انسانی

در تقسیمات جهانی محدوده‌ای از کره زمین که در آن یک ملت زندگی نموده و دارای سرزمین مشخص جمعیت دائمی و تصمیم و حکومت مرزی است ، صاحبنظران بر این باورند اصلی ترین عنصر تشکیل دهنده یک کشور ملت هستند که این ملت متشکل از مردمان دارای فرهنگ یکسان و همزیستی جامعه مسالمت‌آمیز دارند. گرچه مردم هسته اصلی هستند طبعا جغرافیای طبیعی، سیاسی، ژئوپلتیکی و اقتصادی نیز سهمی در ایجاد کشور دارد که از قوه به فعل درآوردن اینگونه سرمایه ها توسط مردم (سرمایه انسانی) هستند در کشورهایی که به صورت علمی و عملی، هسته اصلی با ظرافت ها و دقت کافی در حوزه های مختلف حفظ گردد طبیعتا آن کشور با پیشرفت همه جانبه روبرو بوده و هستند اما گاهی اوقات دلایل مختلفی موجبات واگرایی و یا عدم تعلق فرد یا افراد به کشورشان می شود که مهمترین علت و علت العلل آن می تواند انگشت اتهام به سوی دیگران دراز کردن باشد که معمولاً کار راضی نیز می باشد .عادت ها، رفتارها و انتخاب شما که موجبات سلامتی ،موفقیت و روابط اجتماعی می گردد و سه عامل یاد شده بالا در آن نقش اساسی دارد که بعضاً از سوی دیگران مورد توجه قرار نمی گیرد و حتی برخی اوقات افزایش اتهام و تهمت زنی بدون ادله و استناد و نادیده گرفتن عادت ها، رفتارها و انتخاب می تواند موجودیت کشوری را به خاطره بیاندازد. در شرایط فعلی جامعه بین‌المللی و گسترش ارتباطات آنی و تاثیرگذاری تبلیغات و انتشار افکار و مواضع تاثیرگذارنده بر رفتار افکار و شخصیت جامعه اثر گذار بوده و از سویی صرف نظر از ملیت تبلیغ کننده مرزهای جهانی را در می‌نورد و در این شرایط دسترسی سریع و آسان و امپریالیسم تبلیغی به روش ها، شیوه ها و متد های مختلف به ویژه منطبق بودن آن بر ذائقه افراد با شکل مشکلات مردم می تواند تاثیرات مخرب بسیاری به دنبال داشته باشد از سویی در صورت تعمق ، تعقل ، دانش و تجربه در زمینه های مدیریت و روش های اجرایی آن می توان کارخانه به دانشگاه و دانشگاه به کارخانه مردم از مدیر بیاموزند و مدیر از مردم امپریالیسم تبلیغی آرام‌آرام خاصیت خود را از دست می دهد و با خلق ایده های عالی در سطوح مدیریتی جامعه از پایه تا میانی ماندگاری، همگرایی و رشد متوازن همه جانبه در یک کشور شکل گیرد در حال حاضر در کشور عزیزمان بعضی از مولفه‌های همگرایی ،توسعه متوازن همه جانبه مورد خدشه قرار می‌گیرد که گرچه ظاهراً برای ترمیم آن زمان زیادی گذاشته اما با راهکارهایی از قبیل :
1- احترام به عقاید و رفتار دیگران در چارچوب عرف و قانون و توجه به اصل حفظ سرمایه انسانی با شیوه های حکمرانی موثر و رفع انحصار در انتخاب
2- تغییر در نگرش مدیریت سیاسی، اجتماعی با رعایت اصل توجه به تخصص و درون‌زایی وزارتخانه ها و ارگان ها و سازمان های دولتی و همچنین فراوانی تخصص در تدوین مقررات و کاهش جدی دستورالعمل ها و بخشنامه ها و آیین نامه ها با شیوه تدوین قوانین جامعه قابلیت دارا بودن در اعمال و اجرا
3- توجه به اصل واقعی سرمایه گذاری بخش خصوصی و حمایت از آن از طریق کاهش بروکراسی زائد اداری


4- توجه به اصل برابری و احترام به قانون و اجرای آن و عدم تقسیم جامعه به صورت قشری گری از قبیل خودی و غیرخودی، انقلابی و غیر انقلابی و...
5- شفافیت در حکمرانی با مردم و توجه به اصل میزان رای ملت است و اتخاذ تمهیدات و برنامه‌ریزی لازم برای مشارکت حداکثری جامعه در ساختار و پیشرفت ملی کشور
6- درون زایی در جلب حمایت از حکمرانی و پاسخگوی آن دسته از مدیرانی که سرمایه های ناشناخته داشته که بعضاً پس از آشکار شدن آن فاصله طبقاتی مستمر را با افزایش داده و موجبات شکاف بین مردم با خودشان و حاکمیت مس گردد .
7- بازخوانی و آسیب‌شناسی سیاستهای اجرا شده و یا در حال اجرا با شیوه اعمال نظرات و سلایق مختلف در چارچوب قانون
8-رفع منازعات داخلی و خارجی با استفاده از اصل مدیریت بر قلب ها و فن دیپلماسی واقعی