قدرت چین ریشه در استقبال از اصلاحات دارد

آینده جهان در پکن رقم می خورد آرمان امروز|کيارش رويان: بيستمين کنگره حزب کمونيست چين يکشنبه در پکن افتتاح شد و تا 22 اکتبر ادامه خواهد داشت. حدود 2300 نماينده مجمع به نمايندگي از 97 ميليون نفر از اعضاي حزب حاکم چين، نتايج پنج سال اخير عملکرد دولت را مورد بحث و بررسي قرار خواهند داد و اهداف و مقصودهاي توسعه اين کشور را براي پنج سال آينده و احتمالا براي يک دوره طولاني ‌تر تصويب خواهند کرد. مراسم افتتاحيه از ساعت 10 صبح به وقت محلي تحت تدابير امنيتي شديد آغاز شد. شي جين پينگ، رئيس ‌جمهوري چين در جريان سخنراني افتتاحيه اين کنگره حزبي که هر پنج سال يک ‌بار برگزار مي‌شود، گفت کشورش به کنترل همه‌جانبه هنگ‌ کنگ دست يافته و آن را از هرج و مرج به حکومتداري تبديل کرده است. رئيس‌جمهوري چين همچنين تاکيد کرد که پکن قاطعانه مبارزه بزرگي را عليه جدايي‌ طلبي و مداخله در تايوان به راه انداخته است. او با تاکيد بر اينکه در مورد تايوان مصمم است، گفت که اين نشان‌ دهنده عزم و توانايي قوي پکن براي حفاظت از حاکميت و تماميت ارضي کشور و مخالفت با استقلال تايوان است. در راستاي بررسي اين آخرين تحولات در چين و سرانجام برگزاري کنگره حزب کمونيست، آرمان امروز گفت و گويي با محمدعلي بصيري، استاد روباط بين الملل داشته است که در ادامه مي خوانيد.
بيستمين کنگره حزب کمونيست چين با چه اهدافي آغاز به کار کرده است؟
چين يک دولت کمونيستي و تک حزبي است، گرچه خودشان را دموکراسي شرقي مي‌دانند و سوسيال دموکراسي‌ها از مهد کودک مردم را درگير کار سياسي مي‌کنند و در کنگره نهايتا افراد منتخب نشستي برگزار مي کنند. کنگره حزب کمونيست با اين هدف برگزار مي شود تا اهداف 5 سال آينده کشور ترسيم شود و مشخص شود که آيا رئيس جمهوري شايستگي اين را دارد تا همچنان در راس قدرت باقي بماند. اعضاي حزب همچنين اشکالات و موانعي که در مصوبات نشست هاي غرب بوده را بررسي مي‌کنند. چين در دهه هاي اخير همواره به اين شکل پيش رفته است اما تلاش کرده است همواره اصلاحاتي را در دستور کار خود قرار دهد و بر همين اساس با نظام کمونيستي شوروي تفاوت دارد زيرا در ساليان اخير انعطاف بيشتري از خود نشان داده است و در مقابل اصلاحات از خود مقاومت نشان نداده است. چينم همواره يک بازسازي دروني داشته است تا ستون هاي اين نظام فرسوده نشود و بتواند با قدرت به مسير خود ادامه دهد. خصوصاً در حوزه اقتصاد عملاً به سمتي اقتصاد را سوق مي‌دهند که اقتصاد نيمه آزاد، نيمه دولتي و شبه‌دولتي شده در دستور کار قرار گرفته و اين روش را به اقتصاد متمرکز دولتي که در واقع فلسفة تشکيل حکومت کمونيستي است ترجيح داده اند. شوروي سابق اين انعطاف را در اقتصاد نداشت و پس از دهه 90 و بعد از فروپاشي شوروي، چيني‌ها عملاً ديگر روش شوروي را دنبال نکرده اند و توانسته‌اند دوام بياورند و يک الگوي خاص اقتصادي را که ترکيبي از سوسياليسم و ليبراليسم است پيش‌بردند و امروز در دنيا حرف هاي زيادي براي گفتن دارند. اگر حالا نگوييم که رتبه اول در اقتصاد هستند بلکه در رقابت با اقتصاد کاملاً آزاد غرب از جمله آمريکا رتبه دوم شدن هم موفقيت قابل تقديري است که چين به آن دست پيدا کرده است.
تا چه ميزان احتمال دارد رئيس جمهوري چين پس از اين کنگره تغيير کند؟


مشخصا يکي از اهداف تشکيل کنگره حزب انتخاب رئيس جمهوري بعدي است و اين امر در مناسبات درون حزبي صورت مي گيرد. در اين انتخاب موارد زيادي مورد بررسي قرار مي گيرد و اگر از لحاظ سن، کارآمدي و توانايي مقابله با بحران ها، رئيس جمهور لايق تشخيص داده نشود، رأي لازم را در کنگره کسب نمي کند و به راحتي عزل مي شود. ظاهراً رئيس جمهوري فعلي چنان مخالف جدي ندارد و با اعتراض خاصي مواجه نشده است و بر همين اساس به نظر مي رسد که کنگره او را تغيير ندهد و تا سال 2027 رئيس جمهور باقي خواهد ماند.
مسئله تايوان تا چه ميزان براي اعضاي حزب کمونيست چين در انتخاب رئيس جمهور آتي اهميت دارد؟
سياست حزب کمونيست، وجود چين واحد است و اين مساله براي آن ها بسيار مهم است و بر همين اساس شاهد بوديم که رئيس جمهوري چين عنوان کرد که بر هنگ کنگ مسلط شده و در تلاش است تا تايوان را نيز زير سلطه چين قرار دهد. از دهه 70 ميلادي که چين وارد تاثيرگذاري جدي در عرصه بين المللي شده است و کرسي هايي در شوراي امنيت و مجمع سازمان ملل را گرفته اند، نقشي پر رنگ داشته ان اما از آن زمان تمام تلاش ديپلماتيک، سياسي و رسانه اي بر اين بوده که تايوان برگردد به چين و با اين اذعان که از طريق سيل نظامي و غيره درگيري مسلحانه، تا الان تمام تلاششان بر همين مسير بوده عليرغمي که 1 سال گذشته، تنش هاي شبه نظامي هم شروع شد ميان تايپه و پکن، آن ها با يک سد محکم ديگر نيز در اين عرصه مواجه شده اند. آمريکايي ها هم از تايوان حمايت کرده اند که فضا را متشنج کرد ولي ظاهراً مديريت در اين خصوص صورت گرفته است تا نزاع جديدي رخ ندهد. چيني ها که همچنان روند مسالمت آميز را ترجيح مي دهند از طريق مذاکره و معاملات تجاري با غرب و آمريکا مي خواهند اهرم هايي ايجاد کنند تا تايوان را به تدريج به خودشان برگردانند، کما اين که اين راه را در مورد هنگ کنگ هم رفته اند و هنگ کنگ را چند سال پيش موفق شده اند که به خودشان برگردد.
چين در مناطق مورد اختلاف ديگر نظير تبت، هنگ کنگ و مرز با هندوستان به چه شکلي عمل مي کند؟
ساير مناقشات مرزي چين نيز همچين حالتي دارد. چپن مهمترين موفقيتش بعد از انقلاب، مخصوصاً بعد از مرگ مائو اين بوده که از طريق مسالمت آميز، ديپلماتيک و اقتصادي تلاش کرده مشکلات داخلي و خارجي از جمله اختلافات مرزي را مديريت کند چه در بحث اختلافات مرزي که با هند در تبت دارد، چه اختلافاتي که با شوروي سابق يا روسيه داشت چه اختلافاتي که در درياي ژاپن با ژاپني ها سر جزاير داشت و از جمله هنگ کنگ و تايوان تقريباً در هنگ کنگ به همان روش موفق شد مسئله اش را حل کند و با روس ها اختلافات مرزيشان را در دهه گذشته حل کرده اند و با ژاپني ها در وضعيت حل کردن اختلاف هستند. با هندي ها گرچه يکي دو جنگ بر سر مرزهاي تبت شده و اختلافاتي بوده ولي کوشش بالايي دارند خصوصاً در بحث مسير ابريشم جديد که هندي ها به نوعي در آن وارد شده اند و يا همکاري که در شانگهاي با چين دارند. عملاً چيني ها از طريق مذاکره معامله ديپلماتيک و اقتصادي تلاش کرده اند در اين پنج دهه اختلافات مرزيشان را با همسايگان، ريشه اي حل کنند و به مرزهايي باثبات و امن دست پيدا کنند.
چه زماني مي توان چين را قدرت اول جهان دانست؟ و آيا اين امر براي آن ها محقق مي شود؟
فاکتورهاي اقتصادي، دفاعي، علمي، تکنولوژي و فرهنگي امروز بسيار تعيين کننده هستند. درست است که امروز همچنان قدرت اول جهان آمريکاست اما چين سرعت بيشتري در مسير پيشرفت طي مي کند و در زماني که شيوع کرونا همه را زمين گير کرده بود اما چين همچنان پيش مي رفت. 5 سال آينده براي جهان بسيار مهم است و چين شايد در اين بازه زماني بتواند بيش از گذشته در جهان قدرت نمايي کند و بيش از پيش جايگاه نخست آمريکا در جهان را به معرض خطر بياندازد.