ریشه‌های دوزخی یک باغ(نگاه)

    سید ابوالحسن موسوی طباطبایی جوزپ بورل مسئول سياست خارجی اتحادیه اروپا طی سخنانی اهانت‌آمیز، اروپا را به باغی تشبیه کرد که اروپاییان آن را ساخته‌اند و اکثریت مابقی جهان را جنگلی دانست که در صورت غفلت باغبانان(اروپا) به این باغ حمله‌ور می‌شوند! هر چند سخنان وی ناظر به جنگ روسیه و اوکراین بوده است، اما نمی‌توان ابعاد چنین تعابیری را در همین چارچوب محدود ساخت. بلکه این سخنان از زوایای متعددی قابل تأمل است.   خودشیفتگی و خود برتربینی در غرب واقعیتی بسیار تلخ و ملموس است. مردم اروپا و آمریکا از بدو تولد با انبوه تبلیغات رسانه‌ای، به این باور می‌رسند که نسبت به دیگر مردم جهان متفاوت و برتر هستند و این حس دروغین و منفور، انگیزه بسیاری از جنایات غرب در گستره این کره خاکی شده است.    چنان‌چه به گذشته باغ اروپا- به زعم خودشان- مراجعه کنیم، آن را باغ وحشی پرزرق و برق می‌‌یابیم که برای رسیدن به مطامع خود از هیچ درنده‌خویی در حق کشورهای دیگر فروگذار نکرده است. یا آن را انگلی می‌بینیم که برای تداوم حیات خویش‌، خون ملل محروم را مکیده است. اروپا و آمریکا مشعلدار جنگ و جنایت و آتش افروزی‌ در جهانند و اگر امروز سردمداران آن به خود می‌بالند و از گل و بلبل سخن می‌گویند، بدانند که داشته‌هایشان از غارت کشورهای دیگر است و کشتی صنعت‌شان بر امواج خون محرومان سیر می‌کند. این مقاله نگاهی گذرا به تاریخچه جنایات غرب دارد: جنگ‌های صلیبی این جنگ‌ها، نبردهای هولناک و خونینِ حداقل دویست ساله‌ای است که اروپا علیه مسلمانان به پا کرد. آنان در سرزمین مسلمین از قتل و اسارت و غارت هیچ کوتاهی نکردند. اروپاییان به بهانه جهاد و در حقیقت تحت عنوان کشورگشایی و سلطه و جاه طلبی رو به مسلمانان آوردند. آنها که در اوایل سده یازدهم میلادی دچار قحطی و خشکسالی شده بودند‌، سرزمین‌های مسلمین را به اشغال خود درآوردند. پاپ به آنان وعده آمرزش گناهان‌، زندگی بهتر وسرزمین موعود در فلسطین را داده بود. صلیبیان بعد از ورود به مرزهای مسلمین‌، مردان را کشتند و زنان را هتک حرمت نموده و نوزادان را بر نیزه‌، کباب کرده و خوردند. برده‌داری اروپا در سایه قدرت طلبی، فساد و خشونت به این باور رسید که خداوند، سفید پوستان را نژاد برتر و انسانهایی آرمانی آفریده و رنگین پوستان را تحت سیطره و در خدمت نژاد سفید خلق نموده است. این تفکرِ خود برتر پندار و نژاد‌پرستانه سرمنشأ تجاوز به خاک آفریقا و به زنجیر کشیدن انسان‌های بی‌گناه و مظلوم گردید. با توسعه اقتصادی در اروپا و آمریکا و نیاز به نیروی کار ارزان و رایگان‌، این کشورها‌، با پا نهادن بر همه ارزش‌های انسانی، رسما به تجارت برده روی آوردند و میلیونها برده سیاه را که بخش عمده‌ای از آنان مسلمان بودند، چون کالا داد و ستد نمودند. هر چند برده داری عمری چند هزار ساله دارد و منحصر در غرب نیز نبوده است اما شیوه بی‌پیشینه اروپا و آمریکا در این امر، باعث شد تا ۱۵ میلیون نیروی کار، تحت عنوان تجارت برده، برای همیشه از آفریقا خارج شوند. به تاراج رفتن ثروت و نیروی انسانی آفریقا، باعث شد که این قاره هیچ گاه نتواند به جنبه‌های توسعه خود بیندیشد. استعمار دولت‌های استعماری به هدف تاراج منابع و معادن ملت‌های ضعیف و در اختیار گرفتن اداره کشورها، پا به خاک آنها می‌گذاشتند. آثار سوء حضور یک کشور بیگانه شاید هیچ گاه از اقتصاد، سیاست و فرهنگ یک کشور برطرف نشود. انگلستان با ورود به خاک هند و تأسیس کمپانی هند شرقی، قدرت کنترل این کشور را در دست گرفت و آسیب‌های بی‌شماری به این ملت وارد ساخت. قحطی بزرگ و در پی آن، مرگ میلیونها هندی که بر اثر اهمال دولت انگلستان صورت گرفت یکی از این خسارات است. تسخیر مصر، جنگ افروزی در آفریقا، کشتن صدها هزار نفر در افغانستان، به قتل رساندن قبایل و عشایر عراقی با بمب‌های شیمیایی و گازهای سمی در سال ۱۹۲۰ و سال‌‌های پس از آن و تجزیه کشورها گوشه‌ای از جنایات دولت استعماری انگلستان است. دولت بریتانیا در ایران نیز با حضور شوم خود، صدمات غیر جبرانی به ملت و کشور ما وارد ساخت؛ ایجاد زمینه قحطی بزرگ در زمان جنگ جهانی اول که طی آن میلیون‌ها تن از هموطنان مظلوم ما جان باختند، جدا کردن مناطق مهمی از پیکره کشور پهناور ایران، گرفتن امتیازات متعدد و سیطره بر امور مهم اقتصادی و سیاسی کشور، ایجاد تفرقه بین اقوام ایرانی، حمایت از رژیم پهلوی و کودتای ۲۸ مرداد از جمله خیانت‌های روباه پیر استعمار در این مرز و بوم است. دیگر کشورهای اروپایی نظیر اسپانیا، پرتغال، دانمارک، آلمان، فرانسه و... نیز در طول ۴۰۰ سال عمر ننگین استعمار، پرونده‌ بسیار سیاهی در مناطق مختلف آسیا و آفریقا دارند که نسل‌کشی ایتالیا در لیبی، اقدامات وحشیانه هلندی‌ها در حق بومی‌های‌اندونزیایی، جنایات بلژیک در کنگو مانند قتل عام میلیون‌ها آفریقایی و فجایع وحشیانه فرانسه در الجزایر گوشه‌ای از فهرست این تبهکاری‌ها می‌باشد. برقراری حکومت‌های دست نشانده   نظام سلطه و در رأس آن آمریکا، برای برقراری حکومت‌های دلخواه خود از دو طریق عمل می‌کند:   اول براندازی یک نظام از راه کودتا، انقلاب رنگی، تهدید و رشوه. مانند انقلاب‌های مخملینی که در کشورهای گرجستان و صربستان ایجاد شد و نیروهای طرفدار غرب را به قدرت رسانیدند. کودتای ۲۸ مرداد در ایران از همین دست است.   دوم حفظ رژیم مطلوب به هر طریق ممکن مانند حکومت عربستان سعودی. بدیهی است که تلاش استکبار برای حفظ یک رژیم تا هنگامی است که تأمین منافع خود را در آن ببیند و چنان‌که نیازش مرتفع شد، از محافظت آن رژیم دست برداشته یا خود به سقوط آن کمک می‌کند. آن گونه که در رژیم‌های عراق و لیبی مشاهده گردید. جنگ و حمله نظامی جنگهای خونین بسیاری مستقیما یا به شکل نیابتی از سوی آمریکا و متحدانش به پا شده است از جمله: - جنگ ویتنام که بیش از سه و نیم میلیون نفر به دست ارتش آمریکا کشته شدند. - بمباران هیروشیما و ناکازاکی که طی آن بیش از ۲۲۰ هزار نفر قتل عام شدند. - حمله به مردم پاکستان به نام مبارزه با تروریسم. - حمله به دو کشور عراق و افغانستان پس از حادثه ۱۱ سپتامبر و اشغال آنها که طی آن یک میلیون نفر در عراق و بیش از ۲۰۰ هزار نفر در افغانستان کشته شدند. - کودتای نظامی در بیش از ۶۰ کشور جهان در سده اخیر و... جنگ نرم  خواسته استکبار، جهانی پر از فتنه و آشوب است. او آرامش خود را در رنج و سختی جهانیان می‌بیند و تنها از طریق جنگ افروزی، تجزیه کشورها و ایجاد ناآرامی بین ملت‌ها است که منافعش تأمين می‌شود. البته هرگاه حمله نظامی بی‌اثر باشد، گزینه جنگ نرم پیش رو خواهد بود. این روش با تقویت مخالفان داخلی و خارجی، ایجاد اختلاف بین اقشار و اصناف ملت، نبرد رسانه‌ای توسط شبکه‌های ماهواره‌ای و مجازی و پشتیبانی از نافرمانی مدنی صورت می‌گیرد. مقام معظم رهبری در اشاره به این نوع راهکُنش (تاکتیک) دشمن می‌فرمایند:«جنگ نرم، راست است. این یک واقعیت است. یعنی الان جنگ است البته این حرف را من امروز نمی‌زنم. من بعد از جنگ از سال ۶۷ همیشه این را گفته ام؛ بارها و بارها. علت این است که من صحنه را می‌بینم. چه بکنم اگر کسی نمی‌بیند؟» و در جای دیگر فرموده‌اند:« امروز جمهوری اسلامی و نظام اسلامی با یک جنگ عظیمی مواجه است.» تأسیس رژیم جعلی بیش از هفتاد سال است که مردمی از سرزمین آبا و اجداد خود بیرون رانده و آواره شده‌اند. غاصبان به محل زندگی‌شان حمله برده و آنان را قتل عام نموده‌اند. گاه آوار خانه را بر سرشان فرو ریخته و گاه به چادرهای اردوگاهشان در بیابانها حمله کرده و بر سرشان بمب‌افکنده‌اند. آن‌گاه یهودیان را با زبان و رنگ و ملیت و فرهنگ‌های گوناگون از سراسر جهان فرا خوانده و در خانه‌ها و سرزمینهایی که با قتل و غارت از صاحبانشان غصب کرده‌اند، اسکان داده‌اند!    این قصه شگفت انگیز‌، تأسیس رژیم جعلی اسرائیل توسط غرب است. ایجاد یک ملت ساختگی به بهای نابودی یک ملت اصیل. و شگفت‌تر این که سازمان‌های بین‌المللی و حقوق بشر در برابر این ظلم فاحش سکوت اختیار نموده بلکه غاصبان را مظلوم و مُحق و ملت رانده شده فلسطین را تروریست و گناهکار می‌دانند. غرب وحشی که خود را مهد آزادی می‌داند، تاب کوچک‌ترین اعتراض یا انتقاد به رژیم نژاد‌پرست و جنایت پیشه اسرائیل را ندارد و به شدت با هر منتقدی برخورد می‌کند. حمایت از نسل کشی آنچه که در یمن اتفاق می‌افتد یک فاجعه است. ملتی در حال نابود شدن! صحنه‌های دردناک کودکان بی‌گناه که بر اثر کمبود غذا و دارو جان می‌سپارند و یا زیر موشک و بمب تکه تکه می‌شوند هر انسانی را منقلب می‌سازد. حمایت غرب از این جنایات ددمنشانه و سکوت مجامع بین‌المللی دو تیغه یک قیچی است که به مدد آن، رژیم کودک‌کش وهابی به قلع و قمع خود ادامه دهد. باید افزود که تنها مردم یمن این‌گونه زیر سایه مخوف ظلم نیستند بلکه بسیاری از کشورها مانند مردم بحرین، لیبی، میانمار، پاکستان، شیعیان عربستان و... همچنان طعم تلخ بیداد را می‌چشند. برخورد دو گانه غرب با مقوله حقوق بشر اگر از چشمان گروهی پنهان بود، جنگ اوکراین آن را کاملا آشکار و عریان ساخت. جنایات غرب در حق ایران هدف تصمیمات و توطئه‌ها و محور شرارت‌های غرب، جمهوری اسلامی ایران است! بسیاری از رفتارهای نابخردانه اروپا و آمریکا در منطقه به دلیل مقابله با قدرت رو به تزاید ایران است. تشکیل داعش و تجهیز آن که به ویرانی دو کشور عراق و سوریه منتهی شد، هدفی غایی داشت و آن ایران بود. جنگ با یمن، ناامن کردن کشورهای منطقه و حمایت از رژیم‌های مرتجع عرب، همه با هدف مبارزه با ایران صورت می‌گیرد.  جدا از این خباثت‌ها، اگر به گذشته نیز نگاهی کنیم، درمی‌یابیم که غرب با ملت بزرگ ما تعامل بی‌شرمانه‌ای داشته است. از جمله حمایت از رضاخان و تأسیس رژیم پهلوی، برپایی کودتای ۲۸ مرداد و باز گردانیدن شاه فراری به وطن، حمایت همه‌جانبه از گروهک جهنمی منافقین(نیای داعش) و دیگر گروه‌های مخالف و محارب مانند سلطنت‌طلبان، کومله، دموکرات و پژاک، تحریک صدام درجهت برافروختن آتش جنگی هشت ساله و حمایت تسلیحاتی حتی شیمیایی از وی، حمله به هواپیمای مسافربری و شهادت ۲۹۰ مسافر بی‌گناه، حمله به کشتی‌ها و سکوهای نفتی ایران در دوران جنگ تحمیلی، پشتیبانی از حمله شیمیایی عراق به ایران، حمایت از اغتشاشات و فتنه گران در سال‌های ۷۸، ۸۲، ۸۸، ۹۶، ۹۸ و هدایت و رهبری همه‌جانبه رسانه‌ای در فتنه اخیر که بیست روز برخی از شهرها را با ناآرامی و اغتشاشات داعش صفتان روبه‌رو ساخت و خسارت‌های چند ده میلیاردی به زیر ساخت‌های کشور وارد کرد و باعث به خون غلتیدن بهترین جوانان این مرز و بوم شد.   آری غرب باغی است که میوه‌ای جز زقوم و ضریع به بار نمی‌آورد.