ناکارآمدی مدیران، عاملی برای گسترش اعتراضات اردبیل

محمد زاهدي اصل
مديري که در شرايط حساس و بحراني فعلي، بايد حمايت حداکثري را از نوباوگان اين سرزمين داشته باشد و حافظ امنيت رواني دانش آموزان گردد، به دليل ناکارآمدي در مديريت بحران با فراخواندن نيروهاي امنيتي براي برقرار نظم و کنترل فرزندان اين سرزمين که امانت تلقي مي‌شود، بحران را تشديد مي‌کند که نتيجه آن زخمي شدن و بازداشت تعدادي از اين آينده سازان و فشار روحي و رواني به خانواده‌ها و مردم شريف اردبيل وارد گرديد. به‌عنوان فرزند خطه‌ با افتخار سبلان، اين حادثه غمبار ناشي از ضعف مديريت را محکوم مي‌کنم، اتفاقي باثر تاثر و تاسف عميق گرديد. تا کي بايد شاهد بي‌تدبيري‌ها از سوي مسئولاني باشيم که الفباي مديريت بحران را نمي‌دانند. در نهاد تعليم و تربيت کشور چه روش‌هاي تربيتي اعمال مي‌شود که وزير آن معترضان و منتقدان نوجوان را هم‌رديف با بزهکاران تلقي کرده و تنبيه آنان را در مراکز کانون اصلاح و تربيت توصيه مي‌کند. تاکي بايد شاهد چنين مواضع نادرست و ضد تربيتي مسئولان نهاد تربيتي کشور باشيم؟‌ زماني‌که به نارضايتي‌ها توجه نشود و فرصت اعلام و ابراز آن فراهم نگردد و از اتفاقات ناشي از ضعف مديريت‌ها عذرخواهي نشود و بلعکس معترضان، اغتشاشگر و عامل دشمن و بيگانه شمرده شود، چه انتظاري از نسل جوان امروز داشت؟‌ چرا فرهنگ دلجويي، عذرخواهي، استعفاء و حذف مديران ناکارآمد در کشور ما وجود ندارد، که نتيجه چنين وضعيتي، سلب اعتماد از جامعه و عميق‌تر شدن فاصله اعتماد ميان دولت و ملت مي‌شود. بپذيرم در سايه سياست‌هاي ناکاآمد، آستانه تحمل کاهش قابل توجهي يافته و فشارهاي زندگي و معيشتي همراه با ضعف مديريت در عرصه‌هاي مختلف عامل عصبانيت مردم است. تا کي نمي‌خواهيم واقعيت جامعه را ببينيم و اين موضوع را صداي اعتراض مردم را بشنويم. خشنوت کلامي و عملي برخي از مسئولان عاملي براي گسترش خشونت در سطوح مختلف است، آيا وقت آن نرسيده، روش‌هاي ديگري را در اداره جامعه آزمون
 کنند.
استاد  بازنشسته
مددکاري اجتماعي دانشگاه علامه