ایران و چالش‌های بین‌المللی

یوسف مولایی استاد دانشگاه  
 
 
 


همان‌طور که بارها تاکيد کرده‌ام بايد درباره برجام انعطاف نشان دهيم، آن را احيا و امضا کنيم؛ چون در غير اينصورت، هزينه پلان «ب» يا آنچه قرار است جايگزين شود، بيشتر است. اين درحالي است که اگر برجام مورد علاقه ايران هم نباشد، ولي در مقايسه آنچه مي‌خواهد اتفاق بيفتد، به نفع ايران است که انجام شود. البته الان ديگر مساله تحولات داخلي و تغيير مواضع کشورهاي خارجي مثل آمريکا و اتحاديه اروپا نه اينکه احياي برجام را غيرممکن ساخته باشد ولي اين روند را با مشکل مواجه کرده به اين معناکه اميدواري چنداني وجود ندارد که در اينصورت ايران بيايد از مواضع قبلي خود انعطاف نشان دهد درحالي که حتي با انعطاف هم معلوم نيست جواب دهد يا نه. ظاهرا طرف مقابل فعلا در مسير عدم احياي برجام قرار دارد تا با اعمال پلان ب فشارهاي بيشتري به ايران وارد کنند. به اضافه اينکه وقتي برجام احيا نشود، چون در چارچوب برجام، مکانيسمي براي رصد کردن و کنترل فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران در قالب پروتکل الحاقي وجود ندارد، اصل را بر اين مي‌گذارند که ايران در مسير صلح آميز نيست و اجماع جهاني به‌وجود مي‌آورند و اينک چه اتفاقي خواهد افتاد قطعا اتفاق مبارکي نمي‌تواند بيفتد؛ وقتي دنيا اجماع کند که ايران يک تهديد بين‌المللي و امنيتي براي صلح جهاني است و فعاليت هسته‌اي و نقض حقوق بشر را در کنار هم قرار مي‌دهند و موضع سختي عليه ايران اتخاذ مي‌کنند. از طرفي موضع جامعه جهاني عليه ايران بابت آنچه گفته مي‌شود (به‌کارگيري پهپادهاي ايراني در جنگ اوکراين توسط روسيه) را شديدتر کرده، احتمال اجماع را بيشتر مي‌کند. واقعيت اين است که به نظر مي‌رسد با اشتباه محاسباتي دچار مشکل شده‌ايم. اشتباه در محاسبه اينکه در شرايط بين‌المللي نقش آمريکا و متحدانش چقدر است؟ ايران در بلوک شرق چقدر قدرت دارد؟ چه کارهايي مي‌تواند انجام دهد؟ و اينکه برجام را به موقع با يک انعطاف حداقلي مي‌توانست به سرانجام برساند، اما ايران در محاسبات خود فکر کرد هرچه فشار بيشتر بياورد و مقاومت بيشتري کند، امتياز بيشتري مي‌گيرد. لذا به مسائل ديگر فکر نکرد و اين اشتباه در محاسبه باعث شده که دچار اين مشکل شويم. واقعيت اين است که آينده خيلي قابل پيش بيني نيست و تحولات خودش، خودش را تجميع مي‌کند و به سمت جلو مي‌رود. يعني هر تحول و رويدادي، رويداد بعدي را به وجود مي‌آورد و توالي اين رويدادهاست که نهايتا مي‌تواند مشکل توليد کند. اگر روسيه و چين کنار ايران نبودند، قطعا پرونده به شوراي امنيت مي‌رفت و توسل به زور عليه ايران در فصل هفتم صادر مي‌شود ولي چون وتو مي‌شود، معلوم نيست چگونه به ابزارهاي ديگري متوسل مي‌شوند.