مسیر اعتلای فرهنگی از امنیت معاش می گذرد

فرشاد مومني استاد دانشگاه و اقتصاددان در يک نشست مجازي با موضوع « سرمايه نمادين فرهنگي در مذهب شيعه و کاربست آن در زندگي امروزي» با بيان اينکه نسبت بين فرهنگ و توسعه يکي از پرمناقشه ترين بحث ها بوده است، گفت: دانايي ترکيبي از خردمندي و توانمندي است در حاليکه در درک مصطلح ما، دانايي بيشتر جنبه محفوظات دارد. اينها حکمت هايي دارد که از دريچه انديشه توسعه بايد بررسي شود.
وي افزود: چيني ها هزار سال پيش از  غربي ها کاغذ را  و 1500 سال قبل از اروپايي ها کوره بلند ذوب فلزات را اختراع کرده بودند اما چرا اين پيشگامي ها براي چيني ها دستاوردي نداشت؟ مانوئل کاستِلز مي گويد حکومت هاي چيني فکر مي کردند اگر اين چيزها رواج پيدا کند چشم و گوش مردم باز مي شود. توقعاتشان از حکومت بالا مي رود و به سادگي زير بار هر امر و نهي حکومت نمي روند بنابراين حکومت گران آن قابليت ها را از بين بردند و نفهميدند فلاکت هاي سنگين تري از آنچه که بر سر مردمشان آمد، بر سر خودشان خواهد آمد.
وي افزود: «اينگلهارت» در کتاب درخشان خود مي گويد شواهد تاريخي نشان مي دهد که عالي ترين و متعالي ترين جلوه هاي اعتلاي فرهنگي در زماني ظاهر شده که سطوحي از امنيت معاش فراهم شده است. اين موضوع خيلي تکان دهنده است. برخي از حکومت گرامي ما مي خواهند پس گردن مردم را بگيرند و آنها را بهشت ببرند. مرحوم علامه حکيمي به خطابه حضرت علي ابن ابي طالب(ع) در پايان سال سوم حکومت خود استناد مي کردند که من بر اساس آن مقاله اي نوشتم که موفقيت خارق العاده اميرالمومنين(ع) در عرض سه سال مبني بر حل مساله معاش، مسکن و بهداشت را در آن تشريح کردم. علامه حکيمي با عصبانيت مي گفت مگر شما نمي گوييد مولايتان علي ابن ابي طالب(ع) است؟ کجاي اين خطابه گفته است که من اهتمام کرده ام که زلف خانم ها را پنهان کنم، کجايش گفته است من انجمن اسلامي يا مسجد ساخته ام؟  شما امنيت اقتصادي را تامين کن چراکه با آن در هم تنيدگي که بين معاش و معاد در تعاليم ديني وجود دارد، مردم خودشان بهتر بلد هستند چکار کنند. پرسش اصلي ما بايد اين باشد که چرا توليد و فناوري از درک ما از فرهنگ غائب است و بپرسيم اين غيبت چقدر نفاق، ظاهرسازي و فريب کاري ايجاد کرده است سپس به مباني نظري اعتلاي فرهنگي بپردازيم.
 مومني در ادامه بيان کرد: در روابط تابعي بين فرهنگ، ديانت و توسعه هيچ عنصري به اندازه آزادي و عدالت نقش ندارد. اگر حکومتي مي خواهد اعتلاي فرهنگي پيدا کند و در اين خواسته خود صادق است، نبايد به بگير و ببند، ضرب و شتم،تکفير و ... بپردازد. راه اعتلاي فرهنگي اين است که سراپرده حريت را باز کند. مسئله بسيار حياتي ديگر، پيدا کردن شاخص هاي مناسب براي سنجش اعتلاي فرهنگي است که در اين زمينه هم دچار گرفتاري هاي زيادي هستيم. بعضي مواقع در تبليغات حکومتي به مسائلي استناد مي کنند که بديع و شگفت آور است و نسبتي با علم و اخلاق ندارد.


عضو هيات علمي دانشگاه علامه در پايان سخنان گفت: فلسفه وجودي دولت از منظر اقتصادي اين است که بايد يک طرف سومي وجود داشته که به صورت عادلانه در اختلافاتي که در مبادله ها پديدار مي شود حمايت کند لذا آنها که مي خواهند به نام فرهنگ کرکره عقل را پايين بکشند بايد بدانند که از آن تلقي که دارند براي مسلمانان عزت پديد نمي آيد. پشت کردن به اين بديهيات و تمسک به مسائل ديگر امنيت اقتصادي و امنيت معيشتي مردم را تهديد مي کند. وقتي ببينيم در طول سي سال گذشته جراحي اسم رمز نابود کردن معيشت مردم و به فلاکت انداختن آنها است، بايد گفت راه اعتلاي جامعه ما از مسير گفت و گوهاي علم محور و اخلاق محور مي‌گذرد