بازسازی روحیه‌ای که ویران شده

مرضیه موسوی- شهروند آنلاین؛ بحران‌های اجتماعی، همه‌گیری‌هایی نظیر کرونا، حوادث بزرگی مثل سیل و زلزله و حتی تصادف‌های بزرگ یکی از مهم‌ترین تهدیدهای سلامت روان فردی و اجتماعی به‌شمار می‌رود؛ وقتی که نظم و ثبات نسبی زندگی اجتماعی بر هم می‌ریزد و افراد تجربه‌های سختی مثل ترس، اضطراب، مرگ، فقدان و … را پشت سر می‌گذارند. سابقه حمایت‌های روانی در جمعیت هلال‌احمر هم به یکی از سنگین‌ترین بحران‌های کشور برمی‌گردد.

«محمد گلفشان»، رئیس سازمان جوانان جمعیت هلال‌احمر می‌گوید: «شوک روحی زلزله رودبار و منجیل آنقدر سنگین بود که تعداد زیادی از بازماندگان را راهی بیمارستان‌های روانی کرد. از همان سازوکاری برای حضور مشاوران، روان‌شناس‌ها و روان‌پزشکان داوطلب در کنار تیم‌های امدادی در حوادث بزرگ اتخاذ شد. در زلزله بم این حمایت‌ها‏ بسیاری از افراد را از افسردگی‌های حاد نجات داد. به طوری که یکی از نوجوانانی که همه اعضای خانواده‌اش را از دست داده و دچار افسردگی شدید شده بود، به کمک تیم‌های حمایت روانی به زندگی برگشت و در دهه هشتاد به یکی از المپیادی‌های کشور تبدیل شد.»

آنچه روند کار و دامنه فعالیت‌های تیم‌های سحر را شکل داد و ترسیم کرد، کسب تجربه در حوادث مختلف و البته همراهی و همکاری روان‌شناسان، روان‌پزشکان و مشاوران اجتماعی در تیم‌های تخصصی سحر بود.



این روزها فعالیت‌های تیم‌های حمایت روانی سحر تنها مختص افراد حادثه‌دیده نیست و در حوادثی مثل متروپل آبادان یا سقوط هواپیما، تیم‌های حمایت روانی به سراغ امدادگران و نیروهای عملیاتی هم می‌رفتند تا تاثیر منفی حوادث دلخراش در ذهن آنها را کم‌رنگ‌تر کنند.

گلفشان می‌گوید: «یکی از مهم‌ترین اقدامات تیم‌های حمایت روانی‏، ارتباط گرفتن با امدادگران و تیم‌های عملیاتی است که در حوادث سخت حضور دارند. این تیم‌ها به دلیل مواجهه مستقیم با صحنه‌های دردناک و تلخ و تکان‌دهنده، ممکن است شوک و ناراحتی‌های زیادی را تجربه کنند. برای همین مشاوران تخصصی در این حوزه نزدیک آنها مستقر هستند تا به حل بحران‌های روحی آنها در زمان حادثه کمک کنند. مصداق‌هایی از این فعالیت‌ها را در حادثه متروپل داشتیم که تیم‌های حمایت روانی به امدادگران، آتش‌نشان‌ها و حتی نیروهای اورژانس خدمات‌رسانی می‌کردند.»

در ساختار جدید تیم‌های سحر، هر تیم 14 نفره سحر یک فرمانده و 3 عضو تیم خدمات کمک‌های اولیه روان‌شناختی، 3 عضو تیم مراقبت‌های بهداشتی در کاروان‌های نیکوکاری، 4 نفر در فضای دوستدار کودک‌ونوجوان، هیأت مذهبی و سوگواری ، برنامه فرهنگی و ورزشی در منطقه حادثه‌دیده فعالیت دارند.

 

وقتی نهادهای بینالمللی هم به میدان می‌آیند

حمایت‌های روانی در حوادث و بحران‌ها آنقدر موضوع مهمی است که در سیل سال 1398 کشور،‌ یونیسف طرحی برای حمایت روانی از کودکان متاثر از سیل با همکاری هلال‌احمر کلید زد؛ طرحی به نام فضای دوستدار کودک که در دو شهرستان پلدختر و آق‌قلا اجرا شد.

«صبا روزبه»، کارشناس فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی هلال‌احمر استان لرستان که مسئولیت فعالیت تیم‌های سحر در سیل پلدختر را برعهده داشت، از تجربه فعالیت در بحران می‌گوید: «سیل سال 98 خسارت‌های زیادی در محله کوی سازمانی‌های پلدختر به بار آورده بود.

خانه‌ها و وسایل زندگی مردم همه در گِل‌ولای از بین رفته بود و بازگشت به شرایط عادی ماه‌ها زمان می‌برد. خانواده‌های زیادی خانه و زندگی خود را از دست داده بودند. برخی داغدار شدند و برخی دیگر تجربه‌ای نزدیک به مرگ را تجربه کردند. همه اینها باعث شده بود تا مردم از نظر روحی و روانی نیاز به کمک داشته باشند. به‌خصوص بچه‌ها.»

درست روزهای نخست بعد از سیل بود که تیم‌های سحر به مناطق حادثه‌دیده اعزام شدند. مشاوران، روان‌شناسان و روان‌کاوها به سراغ خانواده‌ها می‌رفتند و در این میان بچه‌ها آسیب‌پذیری بیشتری داشتند.

صبا روزبه می‌گوید: «چند کمپ اسکان اضطراری در شهر راه افتاده بود. مدارس تعطیل بودند و هیچ فضایی برای بازی و تفریح و حتی زندگی عادی کودکان وجود نداشت. خانواده‌ها اغلب درگیر بازسازی خانه‌ها و خالی کردن گِل‌ولای از خانه بودند و وقت نداشتند تا به نیازهای کودکان توجه کنند. آن زمان یادم است مشکلاتی مثل شب ادراری، لکنت زبان، ترس جدایی از والدین و … در بین کودکان خیلی شایع شده بود.»

تحقیقات اولیه از مردم سیل‌زده نشان داد اغلب شهروندان به برپایی فضای دوستدار کودک خوش‌بین هستند و آن را برای بازگرداندن روحیه به کودکان و نوجوانان ضروری می‌دانستند. برای همین یک فضای دوستدار کودک مطابق با استانداردهای جهانی به کمک هلال‌احمر و یونیسف در پلدختر راه‌اندازی شد.

صبا روزبه می‌گوید‌: «حادثه‌ای مثل زلزله و سیل، همه زندگی را برای افراد متاثر از حادثه مختل می‌کند. تیم‌های سحر در سیل لرستان مدیریت مورد را در پیش گرفتند. ما به سراغ هر یک از خانواده‌ها می‌رفتیم تا به صورت موردی به مشکلات و دغدغه‌هایشان رسیدگی کنیم. خانواده‌ها دسترسی به دارو، تجهیزات پزشکی‌ای مثل ویلچر و مواردی اینچنینی نداشتند و همین مسأله باعث تشدید نگرانی‌هایشان می‌شد. وقتی دیدند که تیم‌های ما به صورت موردی این مسائل را برایشان حل می‌کنند بسیار امیدوارتر از قبل بودند. همچنین روان‌شناسان و مشاوران به صورت موردی به مشکلات و تنش‌های روانی خانواده‌ها می‌پرداختند.»

 

اثرات انکارناپذیر حادثه

زلزله کرمانشاه تنها یکی از عرصه‌های حضور تیم‌های حمایت روانی سحر در حوادث سال‌های اخیر بود. تیم‌های تخصصی حمایت روانی از استان‌های مختلف به مناطق متاثر از زلزله اعزام می‌شدند و اقداماتی ازجمله مشاوره و روان‌شناسی و بازی با کودکان و … را انجام می‌دادند.

«رقیه حاجی‌پور»، سرتیم سحر هلال‌احمر اهواز به همراه تیمش، 10 روز بعد از زلزله به یکی از روستاهای سرپل‌ذهاب اعزام شده بود.

او می‌گوید: «10 روز از زلزله گذشته بود که ما اعزام شدیم و دومین تیم حاضر در منطقه بودیم. با این حال هنوز اثرات روانی زلزله را روی مردم احساس می‌کردیم. افسردگی، میل به خودکشی، بحران‌های روحی و … خیلی بین مردم شایع بود. در چنین شرایطی افراد آموزش‌دیده و متخصص می‌توانند تاثیر زیادی در بازگشت شوق زندگی برای حادثه‌دیده‌ها داشته باشند.»

حادثه متروپل، یکی دیگر از تجربه‌های او و تیمش در سال‌های اخیر بود که کارنامه‌ای خوش برایشان به جا گذاشت. حاجی‌پور می‌گوید: «در متروپل به دلیل ابعاد و نوع حادثه، روز اول که به آبادان رفتیم با خشم مردم روبه‌رو بودیم.

کسی ما را نپذیرفت. ولی ما دوستانه در کنارشان بودیم. اقدامات موثری که انجام دادیم در جلب‌نظر و اعتماد مردم و به‌خصوص خانواده‌های بازمانده‌ها خیلی موثر بود و ما را از خودشان می‌دانستند. بعد هم سر زدن به تک‌تک خانواده‌های جانباختگان و تهیه گزارش از شرایط روحی و وضعیت معیشت آنها بود. وظیفه تعریف شده ما این ارزیابی‌ها و اقدامات اولیه بود و معرفی افرادی که به کمک نیاز داشتند، به بهزیستی و سایر نهادهای مربوطه. با این حال ما هنوز با برخی از خانواده‌های داغدیده متروپل در ارتباط هستیم و خدمات مشاوره‌ای به آنها می‌دهیم.»

حاجی‌پور درباره ضرورت حضور تیم‌های سحر در مناطق حادثه‌دیده می‌گوید: «اثرات فیزیکی حوادث به مرور از بین می‌روند و دیر یا زود همه چیز به حالت قبل برمی‌گردد، اما این بازگشت به حالت قبل، نباید به قیمت فراموش شدن عمق فاجعه و آلام مردم متاثر از آن تمام شود. افرادی که زندگی عادی خود را از دست داده‌اند، یا خانواده، خانه و زندگی‌شان از بین رفته قطعا با ترس‌ها و مشکلات فکری پیچیده‌تری روبه‌رو خواهند شد که در کنار بازسازی دوباره خانه‌ها و شهرها بعد از حوادث، باید این روحیه‌ها هم بازسازی شوند. تیم‌های سحر کارشان همین است.»

//انتهای پیام

با شما همدردیم/ روایتی از تیم‌های حمایت روانی سحر در کنار آوارهای متروپل