بی‌اعتنایی ایرانیان مقیم اروپا به سیرک برلین کوه اپوزیسیون موش زایید

  سرویس سیاسی- رسانه‌های ایرانی معاند که برای اجرای یک عملیات گسترده روانی تدارک دیده بودند‌، در ادامه اما به انتشار تصاویر ساختگی و ارائه آمارهای تخیلی متوسل شدند. بیشتر تصاویر با هدف نشان دادن آمار بالای مشارکت‌کنندگان نشان داده می‌شد اما هنگامی که دوربین چهره معترضان را از نزدیک نشان می‌داد دو نکته حائز اهمیت بود. شمار قابل‌توجهی که ایرانی نبوده و احتمالا برای شرکت در این تجمع اجاره شده بودند؛ و گروه دیگری که با تکان دادن پرچم گروه‌های تجزیه‌طلب چهره واقعی و انگیزه نهایی معاندین از اغتشاشات اخیر را نشان دادند. شنیده‌ها نیز حاکی است که گردانندگان تجمع برلین، دست به دامن گروه‌های مدنی غیرایرانی از جمله دگرباش‌ها، شیطان‌پرست‌ها، اتباع آفریقایی و پناهندگان سایر کشورها از جمله اوکراین شده و آنها را با وعده‌های مالی به تجمع آورده بودند.
قرائت بیانیه یک آزارگر جنسی
در حمایت از همجنسگراها!
اما در این میان اقدامات وقیحی نیز توسط گردانندگان پشت صحنه این تجمع، آن‌هم به نام مطالبه معترضان ایرانی انجام شد؛ که از آن جمله می‌توان به قرائت بیانیه‌ای در حمایت از همجنسگرایی از سوی یک آزارگر جنسی و قالب کردن آن به‌عنوان یکی از اولویت‌های مطالبات معترضان اشاره کرد.


واقعیت این است که اگرچه جامعه ایران مطالباتی دارد، اما با خاستگاه اغتشاشگران که از نهادهای امنیتی غربی تغذیه فکری می‌شوند متفاوت است. اغتشاشگران به نام مطالبه زنان برهنه می‌شوند و به ساحت بانوی ایرانی اهانت می‌کنند، به نام دموکراسی از عناصر ضددموکراسی و کودتاچی حمایت می‌کنند و به نام دفاع از آزادی، حامی تشدید تحریم‌ها علیه ایران هستند.
همچنین همراه آوردن پرچم‌ها و نشانه‌های مختلف از سوی شرکت‌کنندگان دارای ویژگی مهم دیگری نیز بود و آن مشخص شدن خاستگاه هر یک از گروه‌های شرکت‌کننده در تظاهرات و نسبت مطالبات آنها با اعتراضاتی که در ایران مطرح شد.
از آمار‌سازی ضدانقلاب از تجمع برلین تا وضعیت واقعی براندازها
بررسی نشانه‌هایی که در تظاهرات برلین از آن استفاده شد، نشان می‌دهد که بخش اصلی جمعیت شرکت‌کننده، طرفداران همجنس‌گرایی، منافقین، تجزیه‌طلب‌ها، سلطنت‌طلبان و آنارشیست‌ها بوده‌اند. صرف‌نظر از ماهیت هریک از این گروه‌ها و بی‌ارتباط بودن مطالبات این افراد با موضوعاتی که از سوی معترضین در ایران مطرح شد، مشخص است که نسبتی میان آنها وجود ندارد. اما موضوع بسیار مهمی که در این خصوص باید به آن توجه شود و رسانه‌های معاند تعمداً از آن عبور کردند عدم حضور بیش از ۹۵ درصدی جمعیت ایرانیان مقیم اروپا در نمایش و هزینه روز شنبه در برلین بود.
در حالی که این رسانه‌ها همواره با دروغ‌پردازی ادعا می‌کنند که مردم ایران به‌دلیل نبود آزادی و ترس از برخوردهای امنیتی در اجتماعات اعتراضی در داخل کشور شرکت نمی‌کنند، درخصوص برخورد سرد ایرانیان مقیم اروپا با نمایش برلین در مهد آزادی! که سرویس ایاب و ذهاب و هزینه خورد و خوراک و... هم برای آن پیش‌بینی شده بود، چیست؟!
در واقع با وجود جو‌سازی‌های چند روزه ضدانقلاب برای تجمع مخالفان در پایتخت آلمان و به خدمت گرفتن اتوبوسی افراد نامعلوم، تصاویری که از مراسم منتشر شد، حاکی از حضور کم‌تعداد شرکت‌کنندگان در این تجمع و شکست ضدانقلاب بود.
به‌رغم تبلیغات گسترده در رسانه‌های فارسی‌زبان حتی آماده‌‌سازی وسائل ایاب و ذهاب و غذای رایگان برگزار‌کنندگان انتظار داشتند جمع زیادی در این اجتماع شرکت کنند اما باز اپوزیسیون نتوانستند تعداد قابل‌توجهی آدم برای اعتراضات برلین مهیا کنند و تعداد افراد شرکت‌کننده باعث عددبازی رسانه‌های فارسی‌زبان شد؛ مثلا ایران اینترنشنال مدعی شد که حدود ۸۰ هزار نفر در این تجمع شرکت کرده‌اند. بی‌بی‌سی فارسی هم به نقل از یکی از شرکت‌کنندگان برآورد وی را بیش از ۱۲۰ هزار نفر در تجمع روز گذشته برلین دانست.
اما پلیس برلین نفرات شرکت‌کننده را ۳۷ هزار نفر اعلام کرد، این جمعیت ۳۷ هزار نفری شامل اتباع سایر کشورها از جمله افغانستان و کردهای سایر کشورهاست و جمعیت خالص ایرانی‌ها کمتر از این رقم است.
انشقاق شدید میان گروهک‌های ضدانقلاب و برهم خوردن محاسبات دشمن
انشقاق شدید میان گروهک‌های ضدانقلاب در برلین باعث شد تا این نمایش قدرت‌نمایی خیابانی به یک سیرک مضحک تبدیل شود، به صحنه آوردن پرچم‌های گروهک‌های تجزیه‌طلب از یک‌سو و نیز تریبون گرفتن تعدادی همجنس‌باز و آزارگر جنسی از سوی دیگر باعث شد محاسباتی ادراکی دشمن برهم ‌خورده و خار و خفیف شوند.
هدف از میدان دادن به پرچم‌های مختلف آن بود تا اتحاد حداکثری میان گروهک‌ها پدید آید! پیش از آغاز تجمع اخیر جریان ضدایرانی در برلین اسماعیلیون در بخشی از دستورالعمل‌های خود خطاب به شرکت‌کنندگان اعلام کرده بود که ضدانقلاب می‌تواند پرچم خود را به همراه بیاورد. در این دستورالعمل آمده بود که پرچم‌ها در جمعیت پخش باشند و در یک قسمت جمع نشوند. نکته عجیب آن بود که پرچم رژیم کودک‌کش صهیونیستی نیز در بخشی از این نمایش در دست برخی از اوباش قرار داشت.
همچنین طبق اظهارات برگزارکنندگان این تجمع ضدایرانی، شرکت‌کنندگان با امضای کارت‌پستال‌هایی خطاب به مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی، خواستار تحریم مردم ایران شدند؛ گرچه پیش ‌از این نیز اسماعیلیون به‌عنوان سرکرده اوباش ضدایرانی با برگزاری کمپین‌های متعدد خواستار تحریم ایران در حوزه‌های مختلفی مثل سیاست و ورزش شده بود.
دستگاه اطلاعاتی و عملیاتی دشمن در تلاش بود با استفاده از هسته‌های سخت خشونت‌طلب و تروریستی خود در داخل و نمایش رنگی در خارج روی خط «جنگ احزاب» موج مرده اغتشاشات را زنده نگه دارد؛ اراده الهی این بساط شوم را برهم زد. رقص پرچم‌های گروهک‌های تجزیه‌طلب که جز به ویرانی ایران قانع نیستند و نیز تکانه‌های رقاصه‌های همجنس‌باز و منحرف غبار از میدان برداشته و حق و باطل را به‌درستی نشان داده است.
این صحنه چنان هویدا شده است که حتی گرگ‌های طمع‌کرده به غنیمت در ضدانقلاب نیز به اعتراض درآمده‌اند تا راه‌شان را از لابی صهیونیستی جدا کنند.
واکنش فعالان رسانه‌ای
به سیرک ضدانقلاب در برلین
فعالان رسانه‌ای نیز به گردهمایی مضحک ضدانقلاب در اعتراض به نظام مقدس جمهوری اسلامی در برلین آلمان واکنش‌های متفاوتی نشان داده‌اند.
محسن مقصودی مجری برنامه تلویزیونی ثریا در مطلبی با عنوان «چرا افتضاح برلین مهم است؟» نوشت: «براندازان تازه فهمیدند خیابان، فضای مجازی نیست که بشود با ‎لشکر ربات‌ها و هشتگ‌های فیک اکثریت شد. آنها حتی در اروپا هم در اقلیت محض‌اند. در کل اروپا با 1.200.000 هزار ایرانی فراخوان بدهی و به اندازه نصف استادیوم آزادی هم نیایند!
‏همیشه گفته‌ام اکثر ایرانیان خارج از کشور سرمایه ملی‌اند. بسیاری از آنها حتی اگر دل‌بسته جمهوری اسلامی نباشند، اما عاشق ایران‌اند. دلداده پرچم و خاک ‎ایران‌. حاضر نیستند با کفتارهای خارجی و منافقین و سلطنت‌طلب‌ها علیه کشورشان همراه شوند. مقابل توطئه تجزیه ایران می‌ایستند.»
همچنین وحید یامین‌پور در واکنش به این تجمع مضحک نوشت: «تعداد افرادی که ادعاشده در ‎برلين جمع شدند حتی به میانگین تعداد ایرانیان ساکن غرب که در انتخابات‌های گذشته ریاست جمهوری ایران شرکت کردند هم نمی‌رسد. سال ۹۶ و ۸۸ به‌طور میانگین حدود ۲۰۰ هزار نفر اکثرا ساکن اروپا، آمریکا، استرالیا و ترکیه در انتخابات شرکت کرده‌ بودند. ولی غرب و آمریکا این‌بار اساساً تمرکزش را بر «وانمایی» گذاشته است و نه «بازنمایی». رسانه‌ها قرار نیست آنچه رخ داده را بازنمایی کنند؛ بلکه بناست یک رویداد غیرواقعی را صحنه‌پردازی کرده و به‌جای واقعیت گزارش کنند.»