لزوم «گفت‌وگو با خیابان»

علیرضا صدقی روزنامه‌نگار  
نزديک به 40 روز است که مردم حال خوبي ندارند. به عبارت دقيق‌تر، توسعه فرآيندهاي نارواداري و دشمن‌انگاري بخش يا بخش‌هايي از جامعه، موجب شده تا فاصله‌هاي کم و بيش موجود ميان مردم و حاکميت، افزايش يابد. اين همه، در کنار اخبار ناخوشايندي که به امري روزمره در جامعه ايران تبديل شده، مردم ايران را غمگين‌ و گروه‌هايي از آنان را نسبت به سال‌هاي پيش عصباني کرده است. عصبانيت باقي‌مانده از سال‌هاي دور و نزديک و برخورد با معترضان خياباني سبب شده تا دوقطبي‌اي ايجاد شود. درست در اين هنگامه است که حاکميت در ايران مي‌تواند يکي از دو راه مشخص و تجربه‌شده در دنياي سياست را اتخاذ کند. نخستين راه گام نهادن در مسيري است که برخي نظام‌هاي سياسي ـ به ويژه ـ در قرن بيستم ميلادي پيمودند و در اندک زماني اعتبار و مشروعيت خود را از دست دادند و راهبرد دوم حرکت در مسير اصلاح بنيادين امور و تغيير اساسي بسياري از روندها و فرآيندهاي محافظه‌کارانه است. درخصوص اتخاذ راه نخست که حرفي و کلامي نيست. چرا که به هر روي «صلاح مُلک خويش خسروان دانند». ليکن براي دست يازيدن به راهبرد دوم نخستين اقدام را بايد در باز کردن مسير «گفت‌وگو با خيابان» تعريف کرد. جمهوري اسلامي در اولين اقدام بايد بتواند خود را از ورطه «مسئله مخاطب» رها کند و از اين طريق به گفت‌وگو با خيابان بپردازد. خيابان‌هايي که اين روزها کم و بيش در اختيار جوانان و نوجوانان دهه هشتادي و صد البته گروه‌هايي ديگر از جامعه است که با آن‌ها و مطالبات‌شان همراه هستند. خروج از ورطه «مسئله مخاطب» پيش و بيش از هر چيز مستلزم به رسميت شناختن صداها و «روايت‌هاي غيررسمي» است. در حقيقت سکانداران امور بايد روايت‌ها و قصه‌هاي «جوانانِ خيابان» را بشنوند و با رويکردي پدرانه و در مسيري پيامبرگونه با آن‌ها همدلي کنند. چه اين‌که حذف و طرد جوانان، ره‌آوردي جز درد و داغ و درفش نخواهد داشت. در پس رفع بحران مخاطب و به رسميت شناختن روايت‌هاي غيررسمي امکان، مجال و فرصت گفت‌وگو و در نهايت دستيابي به «مفاهمه‌اي ملي» فراهم مي‌آيد. جامعه ايرانِ امروز ـ اعم از حاکميت، معترضان و مردم ميان اين دو طيف ـ براي عبور سلامت و سالم از اين وضعيت راهي جز وارد شدن به اين طريق ندارد. البته ناگفته پيداست که آغاز اين حرکت و ورود به مسير گفت‌وگوي ملي در بستري مبتني بر واقعيت‌هاي عيني به رسميت شناختن آحاد جامعه در حوزه مسئوليت حاکميت در همه ابعاد آن است و اين حاکميت است که ابتدا بايد در اين مسير گام بردارد. در کنار اين موضوع بايد توجه داشت که فرصت براي حصول نتيجه در چنين فرآيندي اندک و مسير آن بسيار ناهموار است. لذا حاکميت بايد تاب‌آوري لازم براي اين «جراحي گفتماني» را داشته باشد.