روزنامه جوان
1401/08/04
تأثیر هماهنگی میدان و دیپلماسی در پیشبرد اهداف نظام
دو کلیدواژه «میدان» و «دیپلماسی» درچند سال اخیر به یکی از واژههای پرتکرار در میان افکار عمومی و نخبگان تبدیل شده است. منظور از مفهوم دیپلماسی روشن است، و مراد از «میدان» نیز فعالیتهای میدانی یا میدان عملیات نظامی است. جمهوری اسلامی ایران به دلیل واقع شدن در یک موقعیت ویژه ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک در میانه سه حوزه امنیتی غرب آسیا، حوزه خزر (مشتمل بر قفقاز و آسیای مرکزی) و جنوب آسیا (شامل شبه قاره و افغانستان) فارغ از هر نظام سیاسی با هر رویکرد و راهبردی به منظور دفاع از امنیت ملی، حفظ تمامیت ارضی و منافع ملی، ناچار به حضور فعال در این سه حوزه راهبردی است.صیانت از سه گانه «کیان، حریم و منافع» از مهمترین دستور کارهای دیپلماسی و میدان است. دوگانهسازی و دوگانهانگاری مفهوم «میدان» و «دیپلماسی» از پایه نادرست و رقیب دانستن این دو بلاوجه است. براساس «نظریه میدان»، نسبت «میدان سیاست و دیپلماسی» با «میدان رزم» یک نسبت منطقی است و میان آنها یک رابطه معقول وجود دارد که تکمیلکننده همدیگر هستند و در تأمین منافع ملی مقوم و مکمل همدیگرند. تولید قدرت و ثروت زمانی اتفاق میافتد که دیپلماسی و میدان به شکل همگرا عمل کنند. دستاوردهای میدان و دیپلماسی قابل تبدیل و مبادله با یکدیگر است. هر دو میدان عرصه کسب سرمایه، مشروعیت و اعتبار هستند. تعامل و تضایف دو عنصر دیپلماسی و میدان یک اصل ثابتی است که ازسوی دولتمردان و سیاستمداران پذیرفته شده است، کشورها برای تأمین و تضمین منافع حیاتی و منافع ملی ناچار به تمسک آن هستند. تجمیع بهرهگیری بهینه از سرمایهها در میدان «سیاست خارجی و روابط بینالملل» از الزامات حکمرانی خوب است. در مقابل، غفلت از این ظرفیتها، از جمله موانع تأمین منافع ملی در عرصه سیاستورزی است.
جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان یک نظام عملگرای دینپایه در عرصه روابط بینالملل، همواره بر پیادهسازی این اصل عقلایی تأکید داشته و دارد. رفتار و عمل نظام اسلامی در بحران سوریه، عراق و در بحران آذربایجان و ارمنستان مصادیق روشن از عمل به این قاعده معقول است.
نظام اسلامی با تأکید بر این دو عنصر کلیدی در بحرانهای مختلف از جمله بحران قره باغ، ناظر به حوزهها و میدانهای مختلف و متنوع دیپلماسی (رسمی، عمومی، اقتصادی) نظامی و اقتصادی میکوشد به عنوان یک کنشگر فعال وتعیینکننده در این میدانها حضور داشته باشد. هدف اساسی ایران اسلامی، کسب حداکثر سرمایه، در عرصههای مختلف در وضعیت بحرانهای منطقهای و بینالمللی است. بحران آذربایجان و ارمنستان نیز به عنوان یکی از بحرانهای پیچیده و حساس از این اصل و قاعده استثنا نیست.
جمهوری اسلامی ایران در چارچوب اصل هماهنگی دیپلماسی و میدان توانسته است علاوه بر افزایش قدرت و اقتدار و اعتبار ملی، سرمایه ملی را در میدان سیاسی فرهنگی (پرستیژ)، میدان اقتصادی (ثروت) به اعتبار منطقهای پایدار در عرصه سیاست خارجی تبدیل کند؛ و ناظر به اصل تأمین منافع ملی و تضمین استقلال ملی، راهبرد بلندمدت سیاست خارجی کشور را به منصه ظهور و بروز برساند. آثار و نتایج راهبرد نگاه به شرق با تکیه به اصل همسایه محور در عرصه دیپلماسی و میدان را در حوزه بازدارندگی، حفظ و صیانت از منافع ملی، رفع تحریمها و خنثیسازی راهبردهای دشمن ملموس و مشهود است. نتایج و آثار هماهنگی دیپلماسی و میدان در بحران آذربایجان و ارمنستان به عنوان موضوع روز فارغ از فضای رسانهای و عملیات روانی پیرامون آن درچند محور قابل احصا و یادآوری است.
تاثیرات سیاست هماهنگی دیپلماسی و میدان در بحران آذربایجان و ارمنستان، ناظر به بازیگران حاضر درصحنه، تهدیدات محتمل، تأمین و تضمین منافع ملی و صیانت از دستاوردها قابل ارزیابی است که در چند محور به آن اشاره میشود:
۱. ایجاد موازنه میان راهبرد تقابل با امریکا و متحدانش در منطقه و کنترل چالشهای ناشی از آن. ۲. ایجاد بازدارندگی و سیاست مهار تهدید و کنترل توسعه طلبی رژیم صهیونیستی درمنطقه. ۳. سیاست تعامل موازن سازنده با کشورهای اروپایی، آذربایجان و ارمنستان و ترکیه با اجرای دقیق و هدفمند سیاست تنشزدایی توأم با اقتدار و قدرت ۴. پیگیری و اجراییسازی سیاست توسعه منافع و مشترکات امنیتی، اقتصادی و سیاسی با کشورهای عضو شانگهای و توافقات بلند مدت با روسیه، چین و غیره. ۵. موفقیت در پیادهسازی راهبرد رفع تحریمها و خنثیسازی آنها از طریق اصل ترکیبی دیپلماسی و میدان و بهرهگیری مطلوب از ابزارهای سخت (نظامی) و نرم (دیپلماسی و اقتصادی) درعرصه تعامل و تقابل با بازیگران حاضر در منطقه. ۶. صیانت از جایگاه جمهوری اسلامی ایران به عنوان بازیگر مرجع، متحد، مطمئن و سازنده در شرایط شکلگیری بلوکبندیها و ائتلافهای جدید منطقهای.
نکته پایانی اینکه باید همواره مدنظر دستاندرکاران حوزه حکمرانی باشد، این است که «میدان دیپلماسی» نه رقیب بلکه همراه، مکمل و مقوم «میدان رزم» است. دیپلماسی بدون پشتوانه قدرت نظامی و آوردهها و سرمایههای «میدان رزم»، بی اعتبار و فاقد نفوذ کلام است و میدان رزم نیز در کنار سلحشوری به درایت و دیپلماسی نیازمند است؛ موضعی که در دولت نیابتی اصلاحات مورد غفلت قرار گرفت و نتایج بسیار خسارتباری را برای حوزه دیپلماسی به دنبال داشت و سالها جمهوری اسلامی را از دستاورها و فواید ناشی از آن محروم کرد.
سایر اخبار این روزنامه
مأموریت رسانههای مستقل مقابل غرب
مأموریت رسانههای مستقل مقابل غرب
کاپیتولاسیون و داغی که بر دل امریکاییها ماند!
کاپیتولاسیون و داغی که بر دل امریکاییها ماند!
تأثیر هماهنگی میدان و دیپلماسی در پیشبرد اهداف نظام
تأثیر هماهنگی میدان و دیپلماسی در پیشبرد اهداف نظام
نخبه کارمند شما نمیشود تصمیم کلان به او بسپارید
نخبه کارمند شما نمیشود تصمیم کلان به او بسپارید
کرانه باختری در وضعیت جوش انتفاضه
کرانه باختری در وضعیت جوش انتفاضه
اروپا مانع راستیآزمایی پهپادها!
اروپا مانع راستیآزمایی پهپادها!
زن، آزادی، شکایت
زن، آزادی، شکایت
سونامی تاج به بانوان نرسید
سونامی تاج به بانوان نرسید
انگلیس چهلم گرفت!
انگلیس چهلم گرفت!
انگلیس چهلم گرفت!
انگلیس چهلم گرفت!
رئیسجمهور: تمام مدیران متخلف درکمبود دارویی اخیر را برکنار کنید
رئیسجمهور: تمام مدیران متخلف درکمبود دارویی اخیر را برکنار کنید
رئیسجمهور: تمام مدیران متخلف درکمبود دارویی اخیر را برکنار کنید
رئیسجمهور: تمام مدیران متخلف درکمبود دارویی اخیر را برکنار کنید