آیا گسل فعلی قابل ترمیم است

دیاکو‌‌حسینی
رفتاري که از سوي ايالات متحده آمريکا طي چند دهه اخير حول محور «تحريم» سر زده است باعث شده که تحريم به عنوان يکي از ابزارها در سياست خارجي هر کشوري عمل کند که گاهي قدرت سياسي و اقتصادي کشورهايي چون آمريکا باعث مي‌شود اين ابزار تحريم کارکرد و تأثير جدي خود را داشته باشد و گاهي هم کشورها به دليل نداشتن قدرت اقتصادي و تجاري چندان بالا سعي مي‌کنند از ماهيت نمايشي تحريم‌ها استفاده کنند. بنابراين تحريم کارکرد خود را از نظر اقتصادي، تجاري و سياسي و ديپلماتيک با هدف موازنه قوا دارند. اينجا توان کشورهاست که تعيين مي‌کند تحريم‌ها مي‌توانند در کدام بُعد و در چه سطحي و تا چه عمقي اثرگذار باشند. لذا جمهوري اسلامي ايران اکنون با هدف نوعي موازنه سازي و همچنين نمايش ديپلماتيک دست به تحريم مقامات اروپايي در چند روز اخير زده است و گرنه تهران هم به عدم تأثير آن در حوزه اقتصادي و تجاري واقف است. در قسمت ديگري از سؤالتان به تحريم‌هاي اروپا عليه ايران اشاره داشتيد. واقعيت است که بعد از موضوع مهسا اميني و تجمعات يک ماه گذشته کشورهاي اروپايي کاملاً تحت فشار افکار عمومي قرار دارند؛ طبيعتاً در چنين مواردي کشورهاي اروپايي سعي مي‌کنند براي پاسخ گويي به افکار عمومي هم که شده دست به اعمال تحريم بزنند؛ وگرنه هم اروپايي‌ها و هم آمريکا برداشت واقع بينانه‌اي از شرايط ايران دارند و مي‌دانند که رويدادهاي يک ماه گذشته تأثير عمده، عميق، پايدار و گسترده‌اي در سياست‌هاي جاري کشور، به خصوص سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران نخواهد داشت. يعني تحريم هاي اخير اروپا به واسطه رويدادهاي يک ماه گذشته در کشور تحريم هاي چندان اثرگذار و جدي در حوزه اقتصادي و معيشتي ايران نيستند. در مجموع واقعيت اين است که نه تحريم هاي جمهوري اسلامي ايران عليه مقامات اروپايي و نه به عکس، تحريم هاي اروپايي (منظور من صرفا دور جديد تحريم‌ها در چند هفته اخير عليه مقامات ايراني است) چندان جدي نيستند و حوزه اثر بالايي ندارند. اروپايي‌ها دست به اعمال تحريم هاي کليدي در حوزه پولي و بانکي نزدند، لذا اين تحريم‌ها در حوزه اقتصادي و معيشتي چندان اثرگذار نيستند، اما بايد پذيرفت که تحريم هاي متقابل ايران و اروپا عليه همديگر مي‌تواند تبعات خاص خود را در حوزه سياسي و ديپلماتيک داشته باشد. در اين بين اروپايي‌ها همواره سعي کرده‌اند به عنوان يک طرف ميانجي، واسط و هماهنگ‌کننده گفت‌وگوهاي هسته عمل کنند. حال با اين گسل ديپلماتيک ديگر آن حسن نيت سابق بين تهران و اروپا وجود دارد؟ اگر در مسير تقابلي که اکنون اروپا و ايران عليه همديگر در پيش گرفته‌اند، دو طرف زياده روي کنند و نهايت اعمال تحريم اروپا به حوزه هاي کليدي کشيده شود مي‌تواند روابط کنوني را هم به شدت مخدوش کند و به تأثيرات منفي جدي را به روابط دو طرف بگذارد. نه اينکه روابط مخدوش نشده است، اما من بر اين باورم که هنوز فرصت لازم براي توقف اين نمايش هاي تحريمي تهران و اروپايي عليه همديگر و ترميم شکاف کنوني وجود دارد. لفاظي هاي کنوني ايران و اروپا عليه همديگر قابل کنترل است. اما در صورت ادامه اين وضعيت و کشيده شدن پاي تحريم هاي اروپا به حوزه هاي کليدي مانند نفت و مناسبات پولي و بانکي، آن زمان ترميم اين وضعيت کار چندان ساده‌اي نخواهد بود. به همين دليل شاهد هستيم که مقامات اروپايي تحريمهايي را اعمال مي‌کنند که به روابط با جمهوري اسلامي ايران آسيب چند جدي وارد نکند. چون هنوز اروپا به از سرگيري گفت‌وگوها و احياي برجام اميدوار است. بنابراين تلاش شده تا تحريمهايي اعمال شود که به ميز گفت‌وگوها لطمه وارد نکند. از آن طرف کانال ارتباطي بين ايران و اروپا کماکان برقرار است و کشورهاي اروپايي و نماينده اتحاديه اروپا با وزارت امور خارجه ايران و شخص وزير تماس‌هاي تلفني مکرري دارند. تداوم اين کانال گفت‌وگو عليرغم وجود تحريم‌ها مي‌تواند فضا را تعديل کند و به نوعي نشان داد که اروپا ضمن پاسخ‌گويي به افکار عمومي در مسئله حقوق بشر، تمايلي ندارد روابط با تهران تحت الشعاع رويدادهاي داخلي ايران در يک ماه گذشته قرار بگيرد.