روزنامه آرمان امروز
1401/08/07
از مهران مدیری بودن خستهام
مهران مديري با انتشار متني به حواشي اخير به ويژه شايعه همکارياش براي ربودن علي کريمي واکنش نشان داده، از کساني که درباره اوشايعه ميسازند گله کرد. وي نوشت: اگر از من متنفريد، به هر دليلي که باشد، قابل احترام است، چرا که از انديشهتان سرچشمه ميگيرد، اما اين ميزان از ناجوانمردي در هيچ لغتنامهاي معنا نشده... ديروز دوستي از من پرسيد خسته اي؟ گفتم بله. گفت از مردم؟ گفتم هرگز. گفتم از خودم... من از مهران مديري بودن خستهام.اين نوشته دفاعيه نيست، دلنوشته است. دلنوشتهاي غمگين و سرشار از حيرت. مينويسم براي مردمي که بيش از سي سال برايشان شايد مهمترين و قطعا پربينندهترين سريالهاي طنز تلخ اين کشور را ساختهام. لذت را بردهام، رنجش را هم کشيدهام.
اما در حيرتم از اين ميزان کينه و دشمني... از اين همه سناريوهاي حيرتانگيز، که نه از مردم، که از آدمهايي که نميشناسم، تا به حال نديدمشان و حتي صدايشان را هم نشنيدهام، بيرون ميزند.
چه اتفاقي دارد ميافتد؟ نميدانم....
اين موجودات شريف کجا هستند؟ کجا زندگي ميکنند؟ نميدانم...
شغلشان چيست؟ نويسندهاند؟ منتقدند؟ سياسياند؟ نميدانم...
فقط ميپرسم شما شبها راحت ميخوابيد؟ شما بعد از 120 سال راحت ميميريد؟ فرزندانتان که بزرگ شدند، برايشان از حقيقت ميگوييد؟
از شايعه کثيف چک 30 ميلياردي شروع شد که طبيعي است، هر فيلمنامهاي نياز به آغاز دارد. با شايعه کثيف سفر 6 روزه من به دبي ادامه پيدا کرد که من اين 6 روز در وين بودم، و فيلمنامه با يک پايان شگفتانگيز تعقيب و گريز و عمليات بر روي قايقهاي تندرو خاتمه يافت.
چه اتفاقي دارد ميافتد؟ آن پشت چه خبر است؟
اگر از من متنفريد، به هر دليلي که باشد، قابل احترام است، چرا که از انديشهتان سرچشمه ميگيرد، اما اين ميزان از ناجوانمردي در هيچ لغتنامهاي معنا نشده... اما چيزي که غمگين ترم ميکند، سکوت است. سکوت کسانيکه اين همه سال مرا ميشناسند و هيچکس حرفي نزد.
در اين چند روزي که مانند ده سال گذشت فقط خانواده و عزيزان، انبوهي از فن پيج هاي دوست داشتني، چند نفر ار دوستان با معرفت و مردمي که در کوچه و خيابان هنوز اظهار لطف ميکنند و دست تکان ميدهند و با همه اندوه اين روزها نگاهشان مهربان است، مرا به زندگي اميدوار نگه داشتند. شايد بگوييد در اين روزهاي کشور از خود حرف زدن خودخواهي است. بله اين درست است اما همه اين حرفها از سر خستگي و دلشکستگي بود. بعد از اين باز هم بنويسيد، باز هم بنويسيد، باز هم بنويسيد، قلمتان روي چشم.
ديروز دوستي از من پرسيد خسته اي؟ گفتم بله. گفت از مردم؟ گفتم هرگز. گفت از کي؟ گفتم از خودم... من از مهران مديري بودن خستهام.
خدانگهدار”
سایر اخبار این روزنامه
داغ شهدا و هتک حرمت حرم اهل بیت (ع) جز با جستجوی سر رشته ی فاجعه آفرینی ها جبران نخواهد شد
«باکو» مرکز توطئه علیه «ایران»
خشونت از هر طرف که باشد دل ها را آزرده می کند
مسئولین باید بیدار شوند
گزارش هفته نامه داعش از عملیات تروریستی در شیراز
باز هم گاف صدا وسیما این بار اخراج میهمان از برنامه زنده
راهپیمایی سراسری در محکومیت حمله تروریستی شیراز
«پلوسی » جان سالم به در برد
استیضاح وزیرصمت با چه منطقی؟
آیا گسل فعلی قابل ترمیم است
روش راستی آزمایی اعتراضات
راهپیمایی سراسری در محکومیت حمله تروریستی شیراز
از مهران مدیری بودن خستهام
ایران ما سوگوار است