روزنامه خراسان
1401/08/07
بدرود آقای «دیدنی ها»، آن روی باب راس و عبور طارمی از مسی
حلاوت یک شنبه های دهه 60 با «آقای دیدنیها»
گفتوگوی خراسان با صداپیشگان باسابقه ابوالحسن تهامینژاد و سعید شیخزاده درباره ویژگیهای زندهیاد استاد جلال مقامی و مروری بر کارنامه این هنرمند پیش کسوت
مائده کاشیان
هنوز مدت زیادی از درگذشت زندهیاد منوچهر اسماعیلی نگذشته بود که یکی دیگر از بزرگان عرصه دوبله، استاد جلال مقامی نیز دار فانی را وداع گفت و جامعه هنری دوباره به سوگ نشست. زندهیاد جلال مقامی اوایل اسفند 1400 همسرش رفعت هاشمپور را که او نیز جزو پیش کسوتان دوبله ایران بود ،از دست داد و در سالهای پایانی عمرش به دلیل بیماری و کسالت در عرصه هنر فعالیت نمیکرد. این هنرمند روز پنج شنبه بر اثر ایست قلبی، در 81 سالگی درگذشت. به همین بهانه، در ادامه مطلب مروری داشتیم بر کارنامه هنری زندهیاد مقامی و با ابوالحسن تهامینژاد و سعید شیخزاده نیز گفتوگو کردیم. صدای رابین ویلیامز و دستیار «پوآرو» زندهیاد جلال مقامی از سالهای نوجوانی کار خود را در عرصه هنر آغاز کرد. او با حضور در تئاتر و سینما بازیگری را تجربه کرد، اما در زمینه صداپیشگی و اجرا، فعالیت جدیتر و تاثیرگذارتری داشت. مرحوم مقامی به عنوان صداپیشه به جای ستارههای مشهوری مانند رابین ویلیامز، عمر شریف، وارن بیتی و مایکل کین دیالوگ گفته بود. در تعدادی از سریالهای خارجی نیز، این صدای زندهیاد جلال مقامی بود که شخصیت آنها را در ذهن مخاطب، به کاراکتری به یاد ماندنی تبدیل کرده بود. شخصیت «آرتور هستینگز» در «پوآرو»، «آروین برانت» در «ارتش سری»، «دکتر واتسون» در فصل اول «شرلوک هلمز» و «سمیر» در «هشدار برای کبرا 11» از کاراکترهای مشهور در کارنامه این هنرمند هستند. تماشای «دیدنیها»ی دنیا با جلال مقامی اگرچه که صدای تکرارنشدنی و گرم مرحوم جلال مقامی در فیلم و سریالهای مختلف شنیده شده و او نیز جزو ستارگان هنر دوبله ایران شناخته میشود، اما تصویر این هنرمند هم به اندازه صدای او برای مخاطب به یادماندنی است و هروقت نام جلال مقامی به میان میآید، موسیقی معروف تیتراژ برنامه «دیدنیها» در ذهن مخاطبان تداعی میشود و تصویر این هنرمند به عنوان مجری برنامه در ذهن نقش میبندد. برنامه «دیدنیها»، سال 62 زمانی که تلویزیون مانند امروز برنامههای متنوع و شبکههای مختلفی نداشت، یک شنبهها از شبکه 2 روی آنتن میرفت. این برنامه شامل بخشهای مختلفی بود و مخاطبان را سرگرم میکرد، به همین دلیل مردم مشتاقانه منتظر فرا رسیدن روز یک شنبه و پخش قسمت جدیدی از این برنامه بودند. یکی دیگر از جذابیتهای مهم این برنامه حضور مرحوم مقامی در مقام مجری آن بود. مخاطبانی که با صدای این هنرمند آشنا بودند، چهره صداپیشه محبوب خود را در برنامهای جذاب میدیدند. مرحوم مقامی با چهرهای موقر و آرام در «دیدنیها» حاضر میشد و صدای گیرا و بیان صمیمی او نیز توجه مخاطب را بیشتر به این برنامه جلب میکرد. «دیدنیها» به مدت 12 سال پخش میشد و جزو آثار نوستالژیک تلویزیون محسوب میشود. ماندگاری تصویر ستارهها با صدای مقامی سابقه آشنایی ابوالحسن تهامینژاد صداپیشه قدیمی و باسابقه با مرحوم جلال مقامی، تقریبا به سال 1337 و دوران آغاز فعالیت هنری او و مقامی میرسد. این هنرمند پیش کسوت درباره ویژگیهای شخصیت حرفهای مرحوم مقامی میگوید: «آقای مقامی شخصیت ویژهای بود و با صدای خاص و هنری که داشت، طوری در کار دوبله هنرنمایی میکرد که تصویر بسیاری از ستارههای بزرگ سینما که ایشان به جای آنها صحبت کرده بود، با صدای ایشان در ذهن مردم نقش بسته و اگر فرد دیگری به جای آنها حرف بزند، قبول نمیکنند.» تهامینژاد ادامه داد: «ایشان هم در دوبله و هم در تئاتر درخشیدند ودر اجرای تلویزیونی و سینما نیز فعالیت کردند. شاید حضور ایشان در سینما مثل حضور درخشانشان در دوبله و کار مجریگری ایشان نبود، اما به هرحال آقای مقامی در همه این رشتهها کار کرده بودند.» استاد صداپیشگی و یک هنرمند کامل سعید شیخزاده که به واسطه مرحوم جلال مقامی وارد عرصه دوبله شده، درباره سابقه آشنایی خود با این هنرمند توضیح میدهد: «آقای مقامی استاد من بود، اصلا دلیل حضور من در دوبله ایشان بوده است و اولین بار از طریق آقای مقامی وارد دوبله شدم. ایشان مدیر دوبلاژ فیلم «مرگ پلنگ» بود و من نقش کوتاهی در آن فیلم بازی کرده بودم. آقای مقامی همان جا از من دعوت کرد که وارد دوبله شوم و جای خودم صحبت کنم. آموزشهای زیادی به من داد و روی من کار کرد تا بتوانم دوبله را یاد بگیرم، بعد از آن هم مرتب با آقای مقامی در کارهای مختلف همکاری داشتم و قطعا استاد اصلی من ایشان است.»شیخزاده در ادامه درباره ویژگیهای مرحوم مقامی میگوید: «حقیقتا حضور آقای مقامی مایه ارتقای کار دوبله بود. به قدری هنرمند بودند و قلب و ذهن هنرمندی داشتند که همیشه با راهنماییهاییشان و سبک کاری که انجام میدادند، نسل ما را رو به جلو میبردند و ما شاگردی ایشان را میکردیم. آقای مقامی مدیریت میکرد و ما از ایشان آموزش میدیدیم. چه در زمینه دوبله، چه در زمینه مدیریت دوبلاژ و چه حتی در زمینه اجرا، یک هنرمند کامل بودند. چون خودشان هم در تلویزیون سابقه اجرا داشتند و بازیگری هم کرده بودند، بارها و بارها من را راهنمایی میکردند. هر وقت برنامه داشتم، ایشان تماشا میکرد و با من تماس میگرفت و نکات مثبت و منفی را میگفت. همیشه پیگیر کارهای شخص من و بچههای دیگر بود.» او در ادامه توضیح میدهد: «رابطهشان با جوانها بسیار خوب بود و تقریبا میتوانم بگویم ما پرورش یافته نسل آقای مقامی هستیم. جدا از این که ایشان در کار بسیار حرفهای بودند، رفتارشان هم حرفهای بود و با مهربانی و صبر کارشان را انجام میدادند. دوست نداشتند هیچ کاری را در حد معمولی انجام بدهند، همیشه به ما میگفتند هرکاری را که انجام میدهید، در سطح بسیار بالا و بهترین انجام دهید.» پورتو آماده تمدید تا 2026 با شاهزاده پارسی طارمی با عبور از مسی جهانی شد گروه ورزش/ مهدی طارمی ستاره بیچون و چرای این روزهای باشگاه پورتو است، به ویژه بعد از درخشش او در بازی تیم پرتغالی مقابل کلوب بروژ بلژیک در هفته پنجم لیگ قهرمانان اروپا؛ جایی که طارمی دو گل از چهار گل تیمش در این بازی را به ثمر رساند و یک پاس گل داد تا نامش در کنار لیونل مسی از پاریسنژرمن، جیوانی سیمئونه از ناپولی و رافا سیلوا از بنفیکا جزو نامزدهای بهترین بازیکن هفته قرار گیرد و درنهایت در رقابت با ابرستارهای چون مسی، این طارمی بود که موفق شد بالاتر از لیونل مسی بازیکن نامدار پاریسن ژرمن، بهعنوان بهترین بازیکن هفته اروپا انتخاب شود. اینگونه بود که برای نخستین بار، عنوان بهترین بازیکن هفته لیگ قهرمانان اروپا به یک ایرانی رسید. نگاهی به درخشش بینظیر طارمی در چند سال گذشته با پیراهن پورتو البته خالی از لطف نیست و شیب تند صعودی بدل شدن او به یک ستاره تمام عیار، مدتهاست که رسانههای دنیا را به وجد آورده است.
استارت درخشش طارمی، از جدایی از پرسپولیس زده شد. هرچند که در آغاز راه با مشکلاتی مواجه شد. او ابتدا راهی سوپر لیگ ترکیه شد و به تیم ریزه اسپور پیوست. اما پنج سال پیش اولین ماجراجویی ستاره ایرانی برای لژیونر شدن با بدشانسی مواجه شد و کودتای ناکام ترکیه رخ داد که طارمی به این دلیل قراردادش را با این باشگاه ترکیهای فسخ کرد و به پرسپولیس برگشت. بعد از بازگشت، حکم جنجالی محرومیت شش ماههاش از فوتبال را پشت سرگذاشت و پیشرفت خود را با پیوستن به الغرافه قطر آغاز کرد.
طارمی بعد از الغرافه راهی لیگ پرتغال شد و به تیم ناشناخته ریوآوه پیوست. ستاره ایرانی در یک فصل حضورش در ریوآوه درخشش بینظیری داشت و با 18 گل زده در رده دوم بهترین گلزنان قرار گرفت. موفقیتهای متوالی طارمی باعث شد پورتو غول فوتبال پرتغال روی او دست بگذارد و درنهایت موفق به جذبش شود. حالا اما ستاره ایرانی در سومین سال حضورش در پورتو به بازیکنی تبدیل شده که توانسته بالاتر از مسی، بهترین بازیکن هفته اروپا شود. این جهش بزرگ باعث شد اوزکان اوندر خبرنگار ترکیهای از رشد ستاره ایرانی به وجد بیاید و در توئیترش چنین بنویسد: «از ریزه اسپور بهعنوان بهترین بازیکن هفته لیگ قهرمانان اروپا انتخاب شد. مهدی طارمی رشد شگفتانگیزی داشته است!» حالا همین رشد شگفتانگیز مسئولان باشگاه پورتو را بر آن داشت تا به فکر بیفتند و ستاره ایرانی خود را دو سال دیگر در این تیم ابقا کنند. پایگاه خبری «کالچو مرکاتو»ی ایتالیا به تازگی گزارش داده باشگاه پورتو در حال مذاکره با مهدی طارمی برای تمدید قرارداد او تا پایان ماه ژوئن 2026 است. این درحالی است که قرارداد فعلی طارمی تا پایان ماه ژوئن 2024 اعتبار دارد. طارمی 30 ساله که ارزشش در بازار نقلوانتقالات 30 میلیون پوند تخمین زده شده، مورد توجه باشگاههایی همچون آرسنال و میلان قرار دارد. او که در دو فصل گذشته یکی از بهترین گلزنان پورتو و لیگ برتر پرتغال بوده، این فصل نیز عملکرد خوبی از خود ارائه داده و در 15 بازی از رقابتهای مختلف که برای پورتو به میدان رفته، در کنار به ثمر رساندن 11 گل، هفت پاسگل هم برای همتیمیهایش ساخته است. پرونده آن روی «باب راس»! در سالروز تولد «باب راس»، نقاش معروف و مو فرفری برنامه «لذت نقاشی» که سالها از تلویزیون پخش می شد از سبک زندگی جالب این هنرمند گفتیم علیرضا کاردار | روزنامهنگار اگر یادتان باشد چند سال قبل، شبکه 4 برنامهای پخش میکرد به نام «لذت نقاشی» که در آن یک نقاش با موهای فرفری، روی بوم نقاشی با چند حرکت کاردک و قلممو، نقاشیهایی از طبیعت میکشید و همزمان با لحنی آرامشبخش فن نقاشی را هم آموزش میداد. نقاشیهایی با تکنیک رنگ روغن که بسیار طبیعی و زیبا بودند و دوبله دلنشین و صدای گرم «کیکاووس یاکیده» هم به زیبایی نقاشیها میافزود. او در این برنامه قصد داشت به بیننده ثابت کند که همه میتوانند نقاشی کنند و معتقد بود: «این تکه بوم، جهان شماست و روی آن میتوانید هر کاری که قلبتان میخواهد انجام بدهید.» نقاش در طول برنامه چند بار نقاشیاش را تغییر میداد و مثلا با دو حرکت کاردک، جنگل را تبدیل به دریا و دریا را تبدیل به صحرا میکرد. اصطلاحات و جملههایی هم که در طول آموزش به کار میبرد یکی دیگر از جذابیتهای برنامه بود؛ مثلا «حالا برای این ابر کوچولو یک دوست میکشیم... چند تا درخت هم کنار برکه میذاریم تا تنها نباشه... شاد باشی کوه زیبا... سرخ جوهر روناسی، قهوهای وَن دایک و زرد اُخرایی اضافه میکنیم و...». از این که آن برنامه چقدر به رشد نقاشی و تربیت نقاش در کشورمان کمک کرد، آماری در دست نیست ولی آنچه مسلم است در دورانی که تلویزیون شبکهها و برنامههای متعدد و متنوعی نداشت، «لذت نقاشی» یکی از برنامههای مورد علاقه مردم بود. امروز 29 اکتبر، سالروز تولد «باب راس» همان نقاش مو فرفری، خوشاخلاق و هنرمند است. به این بهانه نگاهی انداختهایم به زندگی 53 سالهاش تا ببینیم که بود و چه کرد.
راز محبوبیت «رابرت نورمن راس»
از اهداف جالب این معلم هنر و مجری تلویزیونی تا محل ضبط برنامهای که همه را مجذوب سادگیاش میکرد
«باب راس» با نام واقعی رابرت نورمن راس در ۲۹ اکتبر ۱۹۴۲ به دنیا آمد و در ۴ ژوئیه ۱۹۹۵ بر اثر ابتلا به سرطان از دنیا رفت. او که نقاش، معلم هنر و مجری تلویزیونی اهل آمریکا بود، بیشتر به عنوان سازنده و مجری برنامه «لذت نقاشی» شناخته میشد که بیش از ۱۱ سال از شبکه پیبیاس در آمریکا و کانادا پخش شد.
تولد «لذت نقاشی» از سال 1983
«لذت نقاشی» با هنرمندی باب راس از ۱۹۸۳ آغاز شد و میلیونها نفر در سراسر دنیا این برنامه تلویزیونی را تماشا کردند و لذت بردند. باب راس بیتردید از مشهورترین نقاشان معاصر است اما در دنیای هنر او را جدی نمیگرفتند. نقاشان حرفهای کارش را بیارزش میدانستند و حضور تلویزیونیاش را نشانۀ عامهپسند بودنش قلمداد میکردند. با اینحال در حرکات دست، موهای فرفری عجیبش و مهربانی و آرامش بینظیرش چیزی سحرآمیز وجود داشت. در پایان دهۀ ۱ ۹۸۰ لذت نقاشی ۸۰ میلیون بیننده در سرتاسر جهان داشت و روزی ۲۰۰ نامه دریافت میکرد. کمی بعد از شروع پخش برنامه، شرکت راس شماره تلفن 800 را راهاندازی کرد که طرفداران میتوانستند با آن تماس بگیرند تا دربارۀ تکنیکهای نقاشی سؤال کنند؛ مثلا بپرسند: «درختهای من تار میشود یا رودهایم مضحک به نظر میرسند یا رنگهایم طوری با هم مخلوط میشود که کارم را خراب میکند و ....» گاهی آدمها زنگ میزدند تا فقط دربارۀ زندگی صحبت کنند. این شماره تلفن هنوز هم در حال پاسخ گویی به علاقهمندان نقاشی است.
کشیدن نقاشی سیاهوسفید بهخاطر طرفداری که کوررنگی داشت
راس معتقد بود: «هنر من برای همۀ آنهایی است که دلشان میخواسته رؤیایشان را روی بوم بیاورند. هنر سنتی نیست. هنر فاخر نیست. من هم تلاش نمیکنم به کسی بگویم که هست.» در زیر ویدئوهای یوتیوب این هنرمند تقریبا همه اظهار نظرها سرشار از قدردانی است. مثلا: «اگر همۀ معلمها مثل راس بودند، هیچکس شکست نمیخورد، هیچکس از نمایش کارش احساس شرمندگی نمیکرد، هیچکس وحشت نداشت که در کلاسهای هنری شرکت کند. او خیلی الهامبخش است!» و «نقاشی نمیکرد که نشان بدهد چه نقاش خوبی است. نقاشی میکرد تا نشان بدهد تو هم میتوانی نقاش خوبی باشی.» باب راس ارتباط بسیار صمیمانه و نزدیکی با طرفدارانش داشت و اگر یکی از آن ها برای مدتی به وی نامه نمینوشت خودش جویای حال او میشد. یک بار یکی از طرفدارانش در نامه خود به باب گفته بود که به دلیل کوررنگی قادر به نقاشی کردن نیست و باب راس در جواب یک اپیزود از برنامه خود را به کشیدن نقاشی تنها با رنگ خاکستری، سایههای قهوهای، آبی و سفید اختصاص داد. باب و شریکش برای برنامهشان فرمول موفقیت را پیدا کرده بودند: پسزمینهای مشکی که فقط راس و سهپایهاش در فضایی تا حد امکان صمیمی در آن حضور داشته باشند. کار بداهه به نظر میرسید اما او همیشه نسخهای کاملشده از نقاشی را بیرون کادر داشت که راهنمایش بود. همچنین باب شلوار جین و پیراهن یقهدار سادهای میپوشید تا برنامه ویژگی بیزمانی خودش را حفظ کند. انرژی مثبت، آرامش و خوشحالی باب راس مُسری بود. در آخرین ضبطهایش او کلاهگیس به سر دارد و بیشتر از حد معمول خسته است اما روحیهاش همچنان بالاست. مردم تا روزی که به دلیل سرطان دستگاه لنفاوی از دنیا رفت، حتی نمیدانستند که او بیمار است.
5 نکته جالب درباره زندگی «باب راس»
اطلاعات زیادی از سبکزندگی «باب راس» موجود نیست چراکه بر خلاف شخصیتی که از او در برنامه لذت نقاشی سراغ داریم، در زندگی شخصیاش آدم کم حرفی بوده است. اما در ادامه، به سراغ چند نکته جالب درباره او خواهیم رفت.
موهای فرفریاش، طبیعی نبود؟
اولین چیزی که در چهره باب راس بهچشم میخورد، موهای بلند و فرخورده او بود. جالب است بدانید این موها که مانند کلاهپشمی بزرگی روی صورت او قرار گرفته بود، موهای طبیعی باب راس نبود و این هنرمند موهایش را فر میزد. موهای واقعی باب راس کاملاً صاف بود و از قرار معلوم به این نتیجه رسیده بود که فرزدن موها نسبت به کوتاهکردن آنها دردسر و خرج کمتری دارد. هرچند او دیگر نتوانست موهایش را کوتاه کند چرا که این موها به نمادی از شخصیت و چهره او در میان تماشاچیان تبدیل شده بود.
زندگی مرموز
در برنامه میدیدیم که این هنرمند هنگام آموزش لحظهای سکوت نمیکرد و دایم در حال حرفزدن بود. اما جالب است بدانید باب راس در زندگی شخصیاش آدم بسیار خودداری بود و چیزی از زندگیاش را به بیرون درز نمیداد. به همین دلیل بیشتر اطلاعاتی را که از باب راس میدانیم، دوستان و همکارانش به رسانهها گفتهاند. حتی مصاحبههایی که از او باقیمانده هم اطلاعات زیادی از زندگیاش را برملا نمیکند و در زمان حیات هم گفته بود از این که در معرض دید نباشد، لذت میبرد. این قضیه باعث شد تا سه زن ادعای همسری باب راس را داشته باشند و گفته میشود حاصل ازدواجهایش دو پسر است که یکی از آنها از نام فامیلی راس استفاده نمیکند.
تمرین و ابداع روش جدید
باب راس موفقیتش را مدیون تمرینهای شبانهروزی است. او مدتی بعد از شروع کار توانست روش ویژه خود را که برگرفته از روش مرطوب روی مرطوب است ابداع کند. در روشهای کلاسیک رنگ روغن معمولاً پس از خشک شدن یک لایه رنگ، لایه بعدی و جزئیات بعدی را اضافه میکنند و به همین دلیل نمیتوان اثری را یکباره خلق کرد. اما در روش مرطوب روی مرطوب میتوان در کمتر از یک ساعت بهطور کامل یک اثر را خلق کرد. باب زمانی که در استخدام نیروی هوایی ارتش بود، از هر فرصتی برای نقاشیکردن استفاده و سبک خاصش به او کمک میکرد تا در مدت زمان کمی، تابلوهای نقاشی زیبایی ترسیم کند. سرعتعمل باب راس در نقاشی به جایی رسید که ظهرها وقتی برای ناهار به منزل میرفت در کنار خوردن ساندویچ، یک تابلو هم نقاشی میکرد و بعد از ظهر آن را برای فروش به بازار میبرد.
عاشق طبیعت و حیوانات
باب راس درباره علاقهاش به طبیعت گفته بود که احساس میکند رفتارش عجیب و غریب است چرا که با درختان و حیوانات حرف میزند و از هم صحبتی با حیوانات و طبیعت بیشتر از گفتوگو با آدمها لذت میبرد. اگر تمام برنامههای «لذت نقاشی» را دیده باشید حتما دیدهاید که باب حیوانهای دستآموز خودش را هم به برنامه آورده بود. زمانی که باب کودک بود هم علاقه خاصی به حیوانات داشت و اصرار میکرد حیوانهای عجیب و غریبی را نگهداری کند. مثلا در کودکی یک تمساح مصدوم را پیدا کرده و میخواسته آن را در وان حمام خانهشان نگهداری کند. همچنین مدتی از یک «آرمادیلو» نگهداری میکرده است. جالب این که راس در مدتی که در نیروی هوایی آمریکا خدمت میکرد هرگز دست به اسلحه نبرد و درگیر جنگ نشد و فقط اطلاعات و گزارشهای واحد بهداری را ثبت میکرد.
نقاشی با انگشت بریده
پدر و مادر باب راس در کودکی دایم با هم مشاجره داشتند و کار آنها به طلاق کشید و هرکدام با فرد دیگری ازدواج کردند. در نهایت دوباره این ازدواجها به طلاق انجامید و پدر و مادر باب دوباره با هم ازدواج کردند. شرایط دشوار خانواده تأثیر زیادی بر شخصیت و آینده باب گذاشت. در نتیجه زمانی که کلاس نهم بود تصمیم گرفت درس و مشق را رها کند و با پدرش در یک کارگاه نجاری مشغول کار شود ولی روحیه لطیفش با نجاری سازگار نبود و نهتنها درس و مدرسهاش را به هدر داد که ناواردی او در نجاری باعث شد نوک انگشت اشاره دست چپش هم بریده شود. به همین دلیل اگر با دقت به برنامههایش نگاه کنید متوجه خواهید شد که باب جلوی دوربین پالت رنگها را بهگونهای در دست نگه میداشت تا بریدگی انگشتش از نظر مخفی بماند.
لذت نقاشی در حکم آرام بخش برای بینندگان!
در زمان پخش این برنامه، شایعه شده بود که «باب راس» برای کشیدن چنین نقاشیهای سریعی در طول سالها حتما از مواد نیروزا یا دست کم نوشیدنیهای کافئیندار و انرژیزا استفاده میکرده اما چنین نبوده است. در ضمن، شیوه نقاشی راس چنان آرام و عمقی بود که تماشاگران را به خواب فرو میبرد. طبق آمار بیش از ۹۰ درصد از طرفداران هنگام تماشای «لذت نقاشی»، نقاشی نمیکردند و تنها دلیلشان برای تماشای آن، خود باب راس بود زیرا به آنها آرامش خاصی میداده است. «باب راس» گفته بود که نامههای متعددی از طرفدارانش دریافت کرده که گفته بودند هنگام پخش برنامهاش راحتتر به خواب میروند. به گفته خودش این موضوع یکی از همان «اتفاقات کوچک خوشحالکننده» مدنظرش بود. حتی امروز هم بسیاری از افراد ادعا دارند که برای حل مشکل بیخوابی خود، برنامه «لذت نقاشی» را تماشا میکنند.
نقاشیهای «باب راس» کجاست؟
او در مجموع بیش از ۳۰ هزار تابلوی نقاشی کشیده که 3برابر بیشتر از تعداد آثاری است که «پیکاسو» خلق کرده اما ...
اگر سری به فروشگاههای آنلاین بزنید با انواع محصولات هنری و حتی غیرهنری با برند «باب راس» روبهرو میشوید، از رنگ و قلم نقاشی تا نوشابه انرژیزا، ساعت، لیوان و حتی لباس با برند «باب راس». اما تنها چیزی که دسترسی به آن تقریبا غیرممکن است یکی از آثار نقاشی متعلق به اوست. «باب راس» در طول فعالیت هنری خود بیش از ۳۰ هزار تابلوی نقاشی خلق کرد که تنها شمار اندکی از آنها در چند سال گذشته به حراجیهای آثار هنری راه یافت و با مشتریهای زیادی که داشت اغلب هرکدام بیش از ۱۰ هزار دلار فروش میرفت. در سال 1983 «آنت کوالسکی» که یکی از شاگردان «باب راس» بود و مسحور نقاشیهای او شده بود به او پیشنهاد همکاری داد و این دو با روی هم گذاشتن پس اندازشان و تاسیس شرکت «باب راس» تصمیم گرفتند یک برنامه تلویزیونی بسازند. راس برای اجرای برنامه هیچ دستمزدی نمیگرفت اما کمپانی «باب راس» در کنار اجرای این برنامه به فروش رنگ، لوازم نقاشی، برگزاری کارگاههای آموزشی، ویدئوهای آموزشی و... میپرداخت تا جایی که در سال ۱۹۹۲ درآمد این شرکت به ۱۵ میلیون دلار رسید. «باب راس» در طول فعالیت خود توانست ۳۵۱ قسمت از برنامه «لذت نقاشی» را ضبط کند و برای هر قسمت سه نسخه از یک نقاشی را میکشید؛ یک نسخه قبل از شروع برنامه، یکی هنگام اجرای برنامه و یک نسخه هم بعد از فیلم برداری. این هنرمند در مجموع بیش از ۳۰ هزار تابلوی نقاشی کشیده که سه برابر بیشتر از تعداد آثاری است که «پیکاسو» از پرکارترین نقاشان در نوع خودش خلق کرده است. به عنوان بخشی از توافقنامه میان او و کمپانی «باب راس»، نقاشیهایی که در طول برنامه «لذت نقاشی» کشیده شده، متعلق به این کمپانی است و زمانی که «باب راس» درگذشت، تمام آثار او به «والت کوالسکی» و همسرش آنت به عنوان تنها مالک کمپانی «باب راس» رسید. هم اکنون ۱۱۶۵ نقاشی اورجینال «باب راس» که میلیونها دلار ارزش دارد در دفتر کمپانی نگهداری میشود که مکان دقیق آن مشخص نیست. همچنین این شرکت دارای ۱۵۴ کپی رایت و چندین و چند علامت تجاری با نام «باب راس» است و از طریق آن، میلیونها دلار از محل فروش محصولات و ویدئوهای آموزشی درآمد کسب میکند. جالبتر این که تعداد نقاشیهای باب راس تنها به چیزهایی که برای برنامه «لذت نقاشی» کشید، ختم نمیشود و او در زندگی شخصیاش هم حدود ۳۰ هزار تابلو کشیده است. آمار آثار هنری باب راس حتی از این مقدار هم بیشتر است و زمانی که در آلاسکا زندگی میکرد، برای کسب درآمد روی ظرفهای زراندود نقاشی میکشید. آمار دقیق این ظرفها مشخص نیست اما یک فروشگاه محلی در سال ۲۰۱۸ مدعی شد که دو ظرف زراندود دارد که باب راس روی آنها نقاشی کشیده است. گفته میشود مالک قبلی این ظرفها، هرکدام از آنها را در سال ۱۹۷۱ با قیمت ۲۵ دلار خریده بود که با قیمت گزاف ۳۵۰۰ دلار در یک روز بهفروش رسیدند.
منابع این پرونده: ویکی پدیا، ایسنا، برترینها، باشگاه خبرنگاران جوان، ترجمان
سایر اخبار این روزنامه
بیانیه تحلیلی وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه درباره نقش سیا در اغتشاشات اخیر
قیصرامین پور؛پهلوان گفت و گو با جوانان
ثبات نقدینگی همزمان با رشد پایه پولی
اشتباهات دومینووار یک متاهل در خانه مجردی
باند گوشی قاپ های خشن متلاشی شد
آتش زیر خاکستر آرامش عراق
ید واحده در برابر دست دشمن آتش افروز
یک صدا علیه جنایت تروریستی شاهچراغ
بدرود آقای «دیدنی ها»، آن روی باب راس و عبور طارمی از مسی
وعده های بودجه ای دولت و مجلس برای مشهد
اطلاعیه شورای تامین درباره حوادث تلخ 8 مهر ماه زاهدان
زنگ خطر برای کسانی که کمتر از5 ساعت می خوابند
نگرانی عمیق پشت سدهای کم عمق