اژدهای سرخ در کمین دار و دسته نیویورکی

آرمان امروز- رضا پورحسين: سند راهبرد دفاعي جديد آمريکا منتشر شد و در مهم ترين قسمت آن آمده است که درگيري با چين نه اجتناب‌ناپذير است و نه مطلوب اما استراتژي نظامي ايالات متحده را تلاش براي جلوگيري از تسلط پکن بر مناطق کليدي تعيين مي‌کند. اشاره به مناطق کليدي با تجمع نظامي تهاجمي چين در آب‌هاي چين جنوبي و افزايش فشار بر تايوان مرتبط است. پنتاگون در اين اسناد هشدار مي‌دهد چين درصدد تضعيف متحدان آمريکا در اقيانوس هند و اقيانوس آرام و استفاده از ارتش رو به رشد خود براي زير سلطه گرفتن و تهديد همسايگانش است. اين گزارش مي‌گويد مسکو با سلاح‌هاي هسته‌اي، عمليات سايبري و موشک‌هاي دوربرد تهديدي جدي براي ايالات متحده و متحدانش است و هشدار مي‌دهد که همکاري رو به رشد چين و روسيه چالش‌هاي خطرناک‌تري براي ايمني و امنيت داخلي است. وزير دفاع آمريکا در اين خصوص مي‌گويد، «چين تنها رقيبي است که هم قصد دارد نظم بين‌المللي را تغيير دهد و هم به طور فزاينده‌اي قدرت انجام اين کار را دارد. روسيه بر خلاف چين نمي‌تواند در درازمدت به طور سيستماتيک ايالات متحده را به چالش بکشد». آمريکا براي نخستين بار با 2 رقيب داراي سلاح هسته‌اي يعني روسيه و چين روبه‌رو است. اين استراتژي که همراه با 2 گزارش ديگر درباره دفاع موشکي و تسليحات هسته‌اي منتشر شد، طرحي جامع براي برنامه‌ريزي نظامي آمريکا براي 4 سال آينده ارائه مي‌کند.
استراتژي قبلي که سال 2018 در زمان رئيس‌جمهور وقت دونالد ترامپ منتشر شد، منعکس‌کننده تغيير اساسي از تمرکز نظامي آمريکا بر مقابله با افراط‌گرايان به ارتشي بود که بايد براي جنگ با يک قدرت بزرگ آماده شود. استراتژي دفاعي 2022 آمريکا افزايش تمرکز بر متحدان اين کشور به عنوان عنصر کليدي دفاعي اين کشور است. اين راهبرد بر تلاش گسترده‌تر دولت جو بايدن، رئيس‌جمهور کنوني آمريکا براي ترميم روابط با اين متحدان تاکيد مي‌کند که توسط دونالد ترامپ، رئيس‌جمهور پيشين رانده شده بودند.
محور سند جديد بر مفهوم «بازدارندگي يکپارچه» قرار دارد، به اين معني که ايالات‌متحده از ترکيب گسترده‌اي از قدرت نظامي، فشار‌هاي اقتصادي و ديپلماتيک، و اتحاد‌هاي قوي از جمله زرادخانه هسته‌اي آمريکا‌ براي پيشگيري از تهاجم دشمن استفاده خواهد کرد. اين گزارش نتيجه‌گيري مي‌کند که چين «پرپيامدترين رقيب استراتژيک براي دهه‌هاي آينده» باقي مي‌ماند، در حالي که روسيه يک تهديد فعلي است.
از زمان آخرين گزارش پنتاگون چين تهديد ديرينه خود براي بازپس‌گيري تايوان حتي «در صورت لزوم با توسل به زور» را تشديد کرده است. همزمان روسيه و کره‌شمالي همگي آزمايش‌هاي تسليحات هسته‌اي خود را تسريع کرده‌اند. اين نخستين سند استراتژي آمريکا از زمان پايان جنگ 20 ساله اين کشور در افغانستان و خروج تمام نيرو‌هاي آن در سال گذشته از اين کشور است. ايالات متحده تمرکز خود را تا حد زيادي از عمليات ضدتروريستي که طي 2 دهه گذشته در راهبرد اين کشور غالب بود، روي تهديدات رقباي اصلي مانند چين برگردانده است. گزارش جديد خواستار افزايش تحقيق و توسعه در زمينه فناوري‌هاي پيشرفته از جمله در عرصه‌هاي هوش مصنوعي و انرژي هدايت شده و جذب نيروي ماهر است. در راستاي بررسي رقابت چين و آمريکا و آينده تحولات سياسي در عرصه بين المللي، آرمان امروز گفت و گويي با اميرعلي ابوالفتح، تحليلگر ارشد مسائل بين الملل داشته است که در ادامه مي خوانيد.


*آمريکا در سند استراتژيک امنيت ملي و دفاعي خود عنوان کرده است که اصليترين تهديد براي آنها چين است، مؤلفههاي اين تهديد چه مواردي است؟
ارزيابي تحليل‌گران راهبردي آمريکا اين است که چين تنها کشوري است که هم انگيزه براي تغيير نظم آمريکايي دارد و هم توان آن را دارد. از نظر آمريکايي‌ها کشورهاي زيادي هستند که علاقه‌مند به تغيير نظم جهاني که پس از جنگ جهاني دوم شکل گرفته، هستند. اين نظم جهاني به رهبري و برتري سياست ايالات متحده شکل گرفت و خيلي از کشورها مي‌خواهند اين را برهم بزنند ولي قدرت و توان آن را ندارند ولي چين اين قدرت و توان را دارد و به لحاظ فکري و ايدئولوژيکي، رويکرد چين از نظر آمريکايي‌ها مغاير با شيوة زمامداري ليبرال دموکرات است. يک نوع نظام حکومتي اقتدارگرا با هدايت يک حزب فراگير يا همان حزب کمونيست را مدنظر دارد و از لحاظ اقتصادي، در حال حاضر يا اقتصاد دوم جهان است يا بعد از ارزيابي‌ اقتصاد اول جهان و قدرتمند شده است. قدرت مالي‌ چين و فناوري‌ها که در حوزه‌هاي هايتک دارد زمينه را فراهم مي‌کند که به اصلي‌ترين تهديد ايالات متحده بدل شود در حالي که در مورد روسيه اين ارزيابي را ندارند و معتقدند روسيه نيز انگيزه دارد براي برهم زدن نظم آمريکايي اما اقتصاد آن ضعيف‌تر از آن چيزي است که بتواند اقدامات عملي انجام دهد. در اسناد بالادستي امنيتي ايالات متحده به کرات خطر اصلي چين قلمداد شده است و اين از چندسال پيش اين نگراني و هشدار داده شده و هرچقدر که مي‌گذرد شدت اين هشدار شديدتر مي‌شود.
*اين بدان معناست که اساساً آمريکا توان کنترل چين را ندارد؟
بايد توجه داشت که اين يک بحث گسترده است و بايد در حوزه هاي مختلف مورد بررسي قرار گيرد. در بعضي از حوزه‌ها، ايالات متحده دست‌بالا را دارد اما در بعضي از فناوري‌ها، مثل فناوري‌هاي ارتباطي، فناوري‌هاي کامپيوتري و ريزتراشه هايي که بر سر آن جنگ و دعوا است؛ چين قدرت بيشتري دارد. در حوزة توليد علم و از نظر زبان و فرهنگ آمريکايي‌ها دست بالايي را دارند و مي‌توانند چين را کنترل کنند اما در حوزه‌هاي ديگري مثل توليدات محصولات پرمصرف، خدمات بانکي و مالي، اين‌ها موضوعاتي است که چيني‌ها به برابري رسيده‌اند يا برتر از آمريکا شده اند. خيلي سخت است که با يک جمله بگوييم که آمريکا توان کنترل چين را دارد يا خير. بايد حوزه‌هاي مختلف مورد بررسي قرار گيرند زيرا در بعضي از حوزه‌ها، آمريکايي‌ها توان کنترل چين را دارند اما در بعضي از حوزه‌ها ندارند.
*آيا چين با جذب نظر و قدرت کشورهاي عربي ميتواند بر آمريکا غلبه کند و آيا اساسا نزديکي چين و کشورهاي عربي در ماه هاي اخير با اين هدف در دستور کار قرار گرفته است؟
بايد توجه داشت که کشورهاي عربي به جز منابع عظيم انرژي قابليت ديگري ندارند و نمي توانند در نقش يک متحد قدرتمند ظاهر شوند. درست است که همين منابع انرژي مهم و تعيين کننده است اما به تنهايي نمي تواند يک کمک بزرگ براي چين باشد. به جز موضوع انرژي، کشورهاي عربي چيزي براي عرضه کردن به چين و پيوستن به يک ائتلافي چيني عليه کشورهاي غربي ندارند. به همين علت بعيد به نظر مي رسد که کشورهاي عربي بتوانند در جنگ قدرت هاي بزرگ نقش خاصي ايفا کنند. کشورهاي عربي ضعف هايي دارند و به همين علت نمي توانند براي ساير کشورها از جمله قدرتي نظير آمريکا يک تهديد باشند.