ب مثل برند

ترانه بنی یعقوب
گزارش‌نویس
​​​​​



چرا تب خرید پوشاک از ترکیه هر روز داغ‌تر می‌شود؟ لباس ایرانی کیفیت ندارد یا قیمت‌ها مناسب نیست؟ هرچه هست آیا واقعاً کار باید به جایی بکشد که سفارش بدهند و هزینه باربری و جابه‌جایی را تقبل کنند یا سختی سفر و هزینه‌هایش را به جان بخرند تا فقط لباس و کیف و کفش ترک بخرند؟ خروج این همه پول از کشور چه ضرری به تولیدکننده و مصرف کننده داخلی می‌زند و چگونه باعث این چرخه معیوب می‌شود؟
سحر از طرف خانواده‌اش برای خرید همه اعضای خانواده انتخاب می‌شود چون به راه و چاه سفر آشناست و می‌داند از کجا و چطور خرید کند. خانواده پولی در اختیار او گذاشته‌اند تا برای همه‌شان خرید کند. برای همین است که در طول سفر مدام مجبور است با خانواده تماس بگیرد و برخی کالاها را با آنها چک کند. می‌گوید گوشه‌ای می‌نشستم و با تک تک آنها تماس می‌گرفتم و جنس نشان می‌دادم و دوباره سایز لباس و کفش را چک می‌کردم: «راستش را بخواهی یک مدت ما از سایت‌هایی که جنس می‌آورند، خرید می‌کردیم. بعد متوجه شدیم چقدر در هزینه باربری و فرستادن پول پیک و... متضرر می‌شویم چون کسی که جنس را می‌آورد به جز اینکه هزینه باربری را براساس وزن کالا دریافت می‌کند، هزینه پیک را هم از مشتری می‌گیرد و آن کسی که برای ما جنس می‌آورد، خانه‌اش کرج بود و برای همین هزینه پیک هم می‌دادیم. گاهی برای چند آدرس چند بار هزینه پیک پرداخت می‌کردیم برای همین حساب و کتاب کردیم که اگر همه با هم جمع شویم و پول هزینه سفر یک نفر را  تأمین کنیم، بیشتر سود می‌کنیم.»
اما سفرهزینه زیادی دارد و تازه به اندازه 30 کیلو بیشترهم نمی‌توان بار آورد. آیا سحر و خانواده‌اش به این هم فکر کرده‌اند؟ می‌گوید: «راستش بعضی برندها اصلاً دیگر اینجا پیدا نمی‌شوند، مثل کتونی‌های ورزشی. اگر هم پیدا شود و کسی برایت بیاورد باید قیمت بیشتری بابت خریدشان پرداخت کنی. درعین اینکه جنس‌های ایرانی با کیفیت پایین‌تر قیمت بالاتری دارند. مثلاً کافی است به چند تا از همین چرم فروشی‌های معروف بروی و قیمت کیف و کفش‌شان را بپرسی؛ می‌بینی دقیقاً با قیمت بالا می‌فروشند در حالی که دقیقاً همین جنس‌ها در ترکیه نصف قیمت است. همین شد که تصمیم گرفتیم برای خرید یک نفر از اعضای خانواده را به سفر بفرستیم که این بار نوبت من شد. هم فال است هم تماشا. هرچند اعصاب خردی‌های خودش را هم دارد چون باید حواست به سایز و سلیقه همه باشد. بعضی اوقات هم سفارش فرد همان چیزی که می‌خواهد نمی‌شود که آن وقت می‌توان آن را به دوست و آشنا یا کس دیگری فروخت.»
مونا هم یکی دیگر از کسانی است که خرید سالانه‌اش را در ترکیه انجام می‌دهد. 12-10 میلیون خرج می‌کند و دو سه روزه به ترکیه می‌رود و برمی‌گردد. چرا؟ چون معتقد است، جنس‌های ایرانی با کیفیتی که دارند اصلاً به قیمت واقعی‌شان نمی‌ارزند: «همین سه ماه پیش یک کفش دو میلیونی که از یک برند مشهور چرم ایرانی خریده بودم از وسط به دو نیم تقسیم شد. درحالی که با این پول می‌توانم کفشی بخرم که دست‌کم پنج سال استفاده کنم. شاید هزینه و فایده سفر به نظر خیلی‌ها به صرفه نباشد اما به لحاظ روانی حس بهتری دارم اینکه همان کالایی را خریده‌ام که دوست دارم و احساس می‌کنم سرم کلاه نرفته است. خیلی‌ها را می‌شناسم که هدف‌شان از سفر به ترکیه فقط و فقط خرید است.»
امیر هم از آنهایی است که چند بار در سال به ترکیه می‌رود و برای دوستانش خرید می‌کند، اما سفر او یک جور تجارت شخصی هم هست. او می‌‌گوید: «من قیمت جنس‌ را کمی بالاتر می‌برم و به دوستانم می‌فروشم تا خرج سفرم هم دربیاید. مشکل اصلی ما با جنس‌های ایرانی‌ای است که کیفیت لازم را ندارند. هنوز پوشاک ما تنوع لازم را ندارد و کیف و کفش هم همین طور. هر ساله تعداد زیادی به ترکیه می‌روند چون خرید دارند و با اینکه می‌دانم این به نفع فروشنده ایرانی نیست، اما چاره‌ای نداریم. من و دوستانم اهل ورزش و کوهنوردی هستیم و کفش‌هایی که برای این کار لازم داریم الان داخل کشور قیمت بسیار بسیار بالایی دارند.»
حسین جعفری، طراح و فروشنده لباس با اظهار تأسف از اینکه تعداد زیادی از مردم هنوز فکر می‌کنند جنس خارجی بهتر است، تأکید می‌کند: «من هنوز قبول ندارم مسأله، کیفیت باشد چون می‌بینم خیلی از جنس‌های ایرانی کیفیت خوب و مناسبی دارند. من خودم به عنوان یک طراح لباس هیچ وقت لباس خارجی نپوشیده‌ام. آن برندهایی که مردم برای خریدشان به ترکیه می روند نازل‌ترین کیفیت را دارد و با تولید انبوه و عمر کمی که دارد مدت استفاده‌شان هم اندک است اما در ذهن مردم جا افتاده که این جنس‌ها کیفیت بهتری دارد. این موضوع ذهنی است و واقعیت ندارد. درباره کیف و کفش نمی‌توانم با قطعیت نظر بدهم چون پروسه تولید آنها با لباس متفاوت است. هنوز توی ذهن خیلی از مردم جنس خارجی یا برند ارزش بیشتری دارد و برای همین حاضرند کلی خرج سفر کنند و برخی برندها هم از این شرایط سوء‌استفاده می‌کنند.»
این طراح لباس ادامه می‌دهد: «من طرفدار لباس ایرانی و پارچه ایرانی هستم و همیشه در طراحی کارهایم ملیت و فرهنگ خودمان را در نظر می‌گیرم. برخی از مدل‌های خارجی اصلاً با فرهنگ ما تناسبی ندارد. اگر هم مردم از کیفیت لباس ایرانی گلایه دارند، مطمئن باشند این مشکل از طراحی یا خرج کار نیست بلکه به دلیل  کیفیت نامناسب پارچه و اقلام وابسته وارداتی است. در بازار پارچه‌های تقلبی زیاد شده و گاهی پارچه ظاهر قشنگی دارد اما کیفیت ندارد. همین طور پارچه‌هایی که در انبارها مانده و دلال‌ها نگه داشته‌اند تا گران شود بعد توزیع کنند، شرایط نگهداری خوبی ندارند و مردم از همان‌ها می‌خرند و استفاده می‌کنند. بعد خریدار می‌بیند آن لباس زود گشاد می‌شود یا سوراخ می‌شود و قاعدتاً نتیجه می‌گیرد جنس ایرانی خوب نیست! باید کمی واقع بین باشیم و شرایط تولید کننده ایرانی را هم در نظر بگیریم.»
سحر همایونی دیگر طراح لباس و صاحب یک برند ایرانی درباره دلایل گرانی برندهای ایرانی و گرایش مردم به اجناس ترک می‌گوید: «واقعیت این است که جنس‌های ترک و برندهای تولید انبوه قیمت ارزان‌تری نسبت به تولیدات ما دارند و در این باره تردیدی نیست. بنابراین کسی که دو دوتا چهارتای ساده هم که می‌کند، می‌بیند برایش به‌صرفه‌تر است که از سایت‌هایی که این روزها برای خودشان کسب و کار درست کرده‌اند و از ترکیه جنس می‌آورند، خرید کند. حالا من وارد مقوله سفر نمی‌شوم چون سفر خودش کلی هزینه دارد و گاهی هم دیده‌ام کسانی که به قصد خرید می‌روند، هزینه اضافه بار زیادی را هم متحمل می‌شوند. اما باید بگویم بهتر است خریدار ایرانی آنقدر راحت ما «تولیدکنندگان لباس داخل» را قضاوت نکند. چون پارچه ایرانی خودش قصه طولانی دارد که موجب می‌شود جنس ایرانی گران‌تر از جنس تولید انبوه خارجی از آب دربیاید. این روزها پارچه ایرانی با کیفیت بسیار کم و محدود عرضه می‌شود و بازار پارچه هم مافیای پیچیده خودش را دارد؛ گروهی که واردات را در دست دارند و تعیین کننده قیمت هستند. ما هم وقتی بین پارچه‌های ایرانی کیفیت مناسب را پیدا نکنیم مجبوریم سراغ پارچه وارداتی برویم. قیمت پارچه وارداتی هم به قیمت ارز وابسته است. بنابراین اگر ارز بالا برود، قیمت پارچه هم بالا می‌رود. درحالی که فروشنده خارجی اصلاً این مشکلات و مسائل را ندارد. البته در کنار همه این‌ها باید بگویم خیلی از کسانی که هنوز برند می‌پوشند مقهور نام آن برند هم هستند. گاهی می‌بینم مثلاً لباسی که من تولید می‌کنم از نظر کیفیت و ظاهر هیچ کم از همتای خارجی‌اش ندارد، اما باز هم برندپوش‌ها ترجیح می‌دهند یک برند خارجی را انتخاب کنند. آن عده شاید هیچ وقت ایرانی پوش نشوند اما عده‌ای هستند که اگر جنس با کیفیت و با قیمت مناسب دست‌شان بدهی اصلاً سراغ خرید این جور کالاها نمی‌روند. ما باید دنبال تأمین رضایت آن عده باشیم.»
به گفته او نقش تبلیغات را هم نباید نادیده گرفت. عده‌ای که دائم به سفر می‌روند درباره کیفیت چیزهایی که خریده‌اند، تبلیغ می‌کنند درحالی که شاید آن اجناس کیفیت خوبی نداشته باشند. بسیاری از برندهایی که ایرانی‌ها در ترکیه از آنها خرید می‌کنند اجناس نازلی عرضه می‌کنند، اما مردم از آنجایی که با برندهای خوب آشنایی ندارند مسحور نام همان چند برند می‌‌شوند. کالاهای برخی از این برندها حتی در اروپا هم به اجناس یک بار مصرف معروفند اما در کنار گرانی جنس ایرانی و تبلیغات می‌توان به مردم حق داد که این گونه بی‌محابا پولشان را در این برندها هدر بدهند. رنج سفر را به جان بخرند و کلی هزینه کنند و در عین حال فکر کنند سود کرده‌اند. تنها راه حل این مشکل این است که برای تولیدکننده ایرانی کاری کنیم تا لباس ارزان قیمت و با کیفیت بهتر تولید کند. این تنها راه جلوگیری از دست رفتن سرمایه‌های کشور است.