عصر عقلانیت چرا شما را به سوی «خیر عفاف» رهنمون نمی‌کند؟!

  قانون حجاب و نوع برخورد و مدل رفتاری پلیس امنیت اخلاقی که همچنان تحت عنوان گشت ارشاد می‌شناسیم، به واسطه جریان‌سازی‌های رسانه‌ای همواره یکی از مناقشه‌برانگیز‌ترین موضوعات کشورمان بوده است. این مسئله، اما در سال‌های اخیر و پس از فراگیری شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی و فعالیت‌ها و جریان‌سازی‌های مهره‌هایی همچون مسیح علی‌نژاد، جدی‌تر از قبل مطرح شد و در دو ماه گذشته با مرگ تأثربرانگیز مهسا امینی و وقوع این رخداد در جریان حضور وی در کلاس‌های توجیهی پلیس امنیت اخلاقی به شکلی جدی‌تر از قبل مطرح شده است. در اغتشاشاتی که پس از این ماجرا با سناریوسازی‌های شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان و اپوزیسیون خارج‌نشین با همراهی برخی سلبریتی‌های داخلی و خارجی شکل گرفت نیز قانون حجاب و پلیس امنیت اخلاقی یکی از محوری‌ترین موضوعات و مباحثی بود که تلاش می‌شد با طرح «حجاب اجباری» در برابر حجاب قانونی، به چالش کشیده شده و زیر سؤال برود. این در حالی است که طرح دوگانه حجاب اجباری در برابر حجاب قانونی بخشی از سناریوی براندازی علیه نظام جمهوری اسلامی است و فارغ از نظام‌های ارزشی قوانین، این یک اصل کلی است که حتی قانون بد از بی‌قانونی بهتر است و تمکین به قانون در همه جای دنیا امری پذیرفته شده است. همه مردم دنیا همچنان که نظم و امنیت در سایه قوانین را می‌پذیرند، به محدودیت‌ها و باید و نباید‌های آن هم تمکین می‌کنند. با تمام اینها، اما وقایع اخیر نشان داد در حوزه‌های گوناگون همچنین حوزه حجاب نیازمند یک آسیب‌شناسی جدی هستیم. نشست علمی بررسی تحولات اخیر با موضوع «زن، عفاف، پوشش» در پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی با حضور دکتر نیره قوی سرپرست پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، زهرا آیت‌اللهی سرپرست گروه اخلاق اسلامی پژوهشگاه و تعدادی از استادان برجسته حوزه و دانشگاه برگزار و به واکاوی آنچه در دو ماه اخیر با آن مواجه بودیم، پرداخته شد. آیت‌اللهی: پوشش اجتماعی در همه جای دنیا قانون دارد
«حجاب اجباری» کلیدواژه‌ای است که این روز‌ها بیش از همیشه به گوش‌مان می‌خورد و مفهومی در برابر حجاب قانونی است. سؤال این است که آیا حکومت اسلامی می‌تواند حجاب را که امری شخصی است و جزو اصول یا فروع دین نیست، اجبار کند؟
زهرا آیت‌اللهی، سرپرست گروه اخلاق اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی این سؤال را اینگونه پاسخ داد: «مطابق آیه ۵۹ سوره احزاب و ۳۱ سوره نور و نیز روایات، رعایت حجاب برای زنان واجب است. همه فق‌های بزرگ و همه مذاهب اسلامی هم حجاب را واجب می‌دانند. در ایران هم حکومت اسلامی وظیفه دارد احکام اسلام را پیاده کند. در مورد حجاب اگر فردی در منزل خود حجاب نداشت، کسی به او کاری ندارد ولی در اجتماع دیگر نحوه پوشش شخصی محسوب نمی‌شود، برای پوشش اجتماعی هم در همه جای دنیا قانون وجود دارد. در کشور ما حدود پوشش را سلیقه‌ها تعیین نمی‌کند بلکه اسلام تعیین می‌کند که حدود پوشش چه باشد.»
وی معتقد است: در همه کشور‌ها قانون اساسی آن کشور تعیین می‌کند که در آن کشور قوانین چگونه تعیین شود. قانون اساسی ایران تعیین کرده است که مجلس شورای اسلامی باید قانون را در قالب طرح یا لایحه بررسی کند و اگر اکثریت به آن رأی دادند، تصویب می‌شود و البته اصل چهارم قانون اساسی تعیین کرده که تمام قوانین باید بر اساس موازین اسلامی باشد و حجاب جزو موازین اسلامی است. مسئله آن است که دستگاه‌های فرهنگی و دستگاه‌های علمی آموزشی قریب به اتفاق ضعیف عمل کرده‌اند. تعداد مردان مخالف الزام به حجاب بیشتر از زنان است!


آیت‌اللهی در پاسخ به این سؤال که نزدیک ۷۰‌درصد مردم با الزام به حجاب مخالفند، بنابراین در مورد قانون حجاب باید به عرف مراجعه کرد، گفت: «اولاً این آمار صحیح نیست، آخرین آمار مستند علمی نشان می‌دهد اکثر مردم با حجاب موافقند. بله، تعداد زیادی که البته خیلی کمتر از۷۰‌درصد است با الزامی بودن حجاب مخالفند، جالب اینکه پژوهش مرداد۱۴۰۱ نشان می‌دهد تعداد مردان مخالف الزام به حجاب خیلی بیشتر از زنان مخالف الزام به حجاب است و نیز تعداد مجردان مخالف الزام به حجاب خیلی بیشتر از متأهلان مخالف الزام به حجاب است. این تفاوت در تعداد مخالفان خیلی معنادار است، مثلاً چرا در تهران مردان ۱۰درصد بیشتر از زنان مخالف حجاب الزامی هستند؟ مگر آن‌ها باید حجاب داشته باشند که اینقدر مخالفت می‌کنند؟ نکته بعدی اینکه قرار نیست قانون تابع عرف باشد. اگر عرف اشتباه بود، باز باید قانون از عرف پیروی کند؟ یک زمانی عرف عربستان زنده به گور کردن دختران را پذیرفته بود، حالا آیا باید زنده به گور کردن دختران را قانونی می‌کردند؟
آیت‌اللهی می‌گوید: مردم ما خدا را دوست دارند، قرآن را هم قبول دارند و می‌دانند که آنچه خدا می‌گوید به خاطر محبتی است که به آن‌ها دارد، حالا اگر آن‌هایی که وظیفه فرهنگی و آموزشی دارند، با استدلال و منطق و با کلام مؤثر مردم را نسبت به اینکه خداوند مهربان از باب لطف به انسان‌ها حجاب را الزامی کرده سخن می‌گفتند، اکثر مردم با الزام به حجاب هم موافق می‌شدند. حجاب فواید زیادی برای زنان، مردان، خانواده‌ها و اجتماع دارد. کتاب‌های بسیار خوبی هم در این زمینه نوشته شده است. اگر مردم اعتیاد را بد بدانند، با پیشگیری از اعتیاد و اصلاح معتادین برای ترک آن همراهی می‌کنند. اگر مشروب‌خواری یا کشف حجاب یا روابط نامشروع یا امثال این گناهان را بد بدانند با آن مخالفت می‌کنند. مهم آن است که مردم باید نسبت به حق و آنچه مصلحت آن‌ها در آن است، باورپذیر شوند و همه هم می‌دانیم هیچ کس به اندازه خدایی که مهربان‌ترین است، مصلحت ما را نمی‌داند. قانون‌پذیری، اما نیازمند فرهنگ‌سازی و آگاهی‌بخشی است، پس اگر در حوزه قانون‌پذیری با چالش مواجهیم، باید با نگاهی آسیب‌شناسانه ببینیم مشکل در کجاست.
وی در پاسخ به این سؤال که حالا اگر مردم قانونی را نخواهند باید چه کار کنند؟ گفت: «قانون اساسی در اصل۷۴ روش آن را تعیین کرده است. مخالفان قوانین موجود می‌توانند در ارتباط با نمایندگان‌شان پیشنهادات خود را پیگیری کنند، البته در چارچوب موازین اسلامی باید مطابق اصل ۴ قانون اساسی باشد.»
کم‌کاری برای قانون‌پذیری
آیت‌اللهی معتقد است برای قانون‌پذیری مردم هم کم‌کاری داریم! وی ادامه داد: «چرا نباید در مدارس ما درسی در مورد آموزش قوانین و نیز مهارت قانون‌پذیری داشته باشیم؟ دانش‌آموز امضای مادر را پای برگه مدرسه جعل می‌کند و نمی‌داند جعل امضا جرم است. جوان ما رشوه می‌دهد و زیرمیزی دادن را زرنگی می‌داند. قوانین مربوط به همسایگی، قوانین اجتماعی، قوانین خانوادگی در کدام کتاب درسی آموزش داده می‌شود؟ مهارت‌های زندگی به ویژه مهارت قانون‌پذیری در کدام درس مدرسه آموزش داده می‌شود؟ نتیجه آن برخی تخلفات نوجوانان در سطح شهر می‌شود، البته این به آن معنا نیست که تا مردم علت قوانین را نفهمیده‌اند، می‌توانند تخلف کنند. در همه جای دنیا مردم می‌دانند باید به قانون احترام گذاشت.»
سرپرست گروه اخلاق اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی با اشاره به مصوبه ۱۳۹۸ شورای عالی انقلاب فرهنگی تأکید کرد: «اگر مسئولان مربوط این مصوبه را می‌خواندند و ۳۰ دستگاهی که برای‌شان تکلیف مشخص شده به وظایف خود عمل می‌کردند، این غائله‌ها به پا نمی‌شد.»
وی در پاسخ به این سخن که در ایران راه گفتگو بسته است و مسئولان به سخنان معترضان کاری ندارند، تصریح کرد: «در کدام کشور وقتی دانشجویان اعتراض می‌کنند برخی از آن‌ها حرف‌های رکیک می‌زنند و آغاز آشوب‌های داخل دانشگاه بر سر موضوع قتل دختری است که همه دلایل قطعی نشان داد اصلاً قتلی در کار نبوده است. با این وصف در یک دانشگاه مانند دانشگاه الزهرا خود رئیس‌جمهور با دانشجویان از نزدیک صحبت می‌کند. در دانشگاه شریف وزیر علوم با دانشجویان معترض صحبت می‌کند. در دانشگاه علامه و خواجه نصیر سخنگوی دولت با معترضان صحبت می‌کند. این همه گوش شنوا و تعامل صمیمی با معترضان در کجای دنیا سراغ دارید؟ در تمام این نشست‌ها هم بالاتفاق تعداد قابل توجهی از معترضان نیامدند که حرف مسئول دولت را بشنوند و با شعار‌های خود حتی مانع حرف زدن او در مواردی شدند. در حقیقت بیش از آنکه مسئولان تحمل شنیدن حرف معترضان را نداشته باشند، معترضان تحمل شنیدن حرف متفاوت با نظر خودشان را نداشتند. من وقتی این صحنه‌ها را مشاهده می‌کردم، یاد این عبارت رهبری می‌افتادم که گفتند مقتدر مظلوم.» قوی: حجاب برای حضور اجتماعی زن ضرورت پیدا می‌کند
از نگاه نیره قوی، سرپرست پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، در اندیشه دینی و سخنان رهبران ما تأکید شده که ضروری است زنان تعاملات اجتماعی داشته باشند و در نتیجه ضرورت پیدا می‌کند که دارای حجاب باشند. نکته مهمی که به نظرم در بحث وضعیت‌شناسی حجاب و پوشش بسیار ضروری است، اشاره به جمله شهید مطهری است که می‌گوید:‌ای کاش هیچ وقت کلمه حجاب برای پوشش و تعیین حدود شرعی به کار نمی‌رفت. در قرآن، حجاب به معنای پرده به کار برده شده و‌ای کاش همان پوشش یا عفاف را به کار می‌بردیم. در جمهوری اسلامی ایران وقتی از عفاف سخن می‌گوییم باید این نکته را در نظر داشته باشیم که در قرآن و مبانی دینی ما، عفاف فقط مربوط به زنان نیست بلکه به عفاف زن و مرد در کنار همدیگر اشاره شده است.
به گفته وی، عفاف یک ویژگی انسانی با جلوه‌های درونی و بیرون است که در رفتار، گفتار و اندیشه انسان‌ها بروز دارد و بارزترین و زیباترین جلوه و مصداق پایبندی به عفاف، پوشش مناسب داشتن یا با ادبیات دینی حجاب است. بر این اساس، ارزشمندی عفاف قابلیت تعمیم به حجاب، به عنوان بارزترین مصداق را امکانپذیر می‌کند و باید گفت بی‌شک عفاف به دلیل فطری بودن، ارزش و هنجار مهم در دین، اخلاق دینی، آیین‌های کهن و حتی در اخلاق سکولار است و همواره به عنوان مفهومی ارزشمند و پسندیده و در شمار «باید‌های اخلاقی» در جوامع مختلف بشری بوده است. نسبت میان عفاف و حجاب اینگونه است که عفاف یک موضوع عام است و پوشش یا حجاب، یکی از نماد‌ها یا مصادیق آن است.
قوی با تأکید بر اینکه منظومه فکری رهبران دینی این است که زنان حضور اجتماعی داشته باشند و برای این حضور اجتماعی است که حجاب ضرورت پیدا می‌کند، افزود: «نمی توانیم انکار کنیم انقلاب اسلامی باعث شد بسیاری از خانم‌های با شخصیت و با ظرفیت ما، خودشان پذیرای رعایت کردن و پایبندی به عفاف و حجاب شوند. منظور از جامعه‌پذیری، ارتقا دادن و تسهیل‌گری برای پذیرش ظرفیت، برای انسان‌های باشخصیتی است که می‌خواهند در جامعه با ارزش‌ها و نماد‌های اصلی آن جامعه همنوا شوند. این جامعه‌پذیری خود را در قالب قانون نشان داد و در اصل چهارم قانون اسلامی اشاره شده است که همه قوانین و مقررات و اقدامات نهاد‌های مختلف باید اسلامی باشند.» استفاده ابزاری از زنان برای تغییر
از نگاه قوی تا نیمه‌های دهه سوم انقلاب حجاب چالش جامعه ما نبود، اما از این زمان با بروز اندیشه‌هایی با مبانی غربی مواجهیم.
وی تأکید کرد: «قریب بیست و چند سال قبل در سند راهبردی امریکا آمده است که در ایران می‌توانیم از ابزار زنان برای تغییرات مورد نظر استفاده کنیم و از جمله این تغییرات، تشکیل خاورمیانه بزرگ است. از سوی دیگر کنت دمارانش، رئیس سابق سازمان جاسوسی فرانسه که مشاور کسانی، چون کیسینجر و ریگان بود، کتابی با عنوان «جنگ جهانی چهارم» دارد که در آن می‌گوید: «ریگان، من را خواست و گفت در مقابل ایران باید چه کار کنیم که بنده گفتم فلان میزان پول می‌خواهیم تا هزینه و زنان را پیشتاز کنیم. باید از زنان و دختران جوان استفاده و برنامه‌ریزی کنیم تا نظام و سیستم را تغییر دهیم، چون اگر این نظام سالم باقی بماند، منافع ما به خطر می‌افتد.»
وی با تأکید بر اینکه این سخنان مربوط به چهار دهه قبل است، می‌افزاید: «کنت دمارانش می‌گویدجوانان را هم باید معتاد کنیم!»
طبق تأکید وی از سوی دیگر در داخل کشور غفلت‌هایی در این مورد شده و هر چه اصرار بالاترین مقام نظام بر این است که بروید در زمینه حجاب کار کنید، اما برخی مسئولان خود را به غفلت زده‌اند.
قوی در عین حال تأکید می‌کند: «امروزه محکوم کردن دولت‌ها دوای درد ما نیست و باید به سیستم توجه کنیم، بنابراین نباید صرفاً دنبال قانونگذاری برویم قوانین زیادی در زمینه عفاف و حجاب در کشور ما وجود دارد.» وضعیت مطلوب جامعه اسلامی
قوی در توصیف وضعیت مطلوب جامعه اسلامی ما اینگونه توضیح داد: «وضعیت مطلوب جامعه ما در نظام دینی اینگونه قابل توصیف خواهد بود که افراد در آن اعم از زن و مرد پایبند به عفاف باشند و زنان آن پایبند به حجاب با باورمندی به دین یا باورمندی به ارزش‌های اخلاقی یا الزام به رعایت ضوابط قانونی باشند تا سلامت و امنیت و تعالی فرد، خانواده، اجتماع در سطوح خرد و کلان آن تضمین شود. در این مسیر، آنچه مهم‌ترین عامل علاوه بر توجه مردم باید مطرح باشد، اراده و عزم جدی مسئولان است که به موضوع عفاف و حجاب، به عنوان یک واجب دینی با جایگاه و الزام قانونی که نقش و تأثیر بسزایی در جامعه دارد، بنگرند نه یک موضوع صرفاً فرهنگی و حاشیه‌ای با برنامه تقویمی و فصلی جهت ارائه گزارش کار به دستگاه‌های نظارتی.»
وی، اما در توصیف وضعیت موجود، جامعه را در مواجهه با مسئله حجاب به شش گروه تقسیم‌بندی کرد. دسته‌بندی جامعه در برابر مسئله حجاب در وضعیت موجود
گروه اول: عموم مردم، به دلیل مسلمان بودن، پایبند قانون الهی عفاف هستند، صرف‌نظر از اینکه پایبندی به عفاف در مصوبات قانونی کشور مطرح باشد یا نه.
گروه دوم: این گروه نه به جهت باور به دین، بلکه صرفاً به جهت اخلاق، خود را ملزم به رعایت عفاف می‌دانند.
گروه سوم: گروهی که صرفاً به دلیل الزامات قانونی خود را ملزم به رعایت می‌دانند و نه از جهت دینی و اخلاقی.
گروه چهارم: به رغم وجود مبانی مستحکم دینی و اخلاقی و همچنین جایگاه و اهمیت آن در قوانین به جهت کمی و کیفی، متأسفانه هیچ‌گونه التزام و پایبندی به عفاف و حجاب و خصوصاً رعایت عفت عمومی را ندارند و موجبات اشاعه ناهنجاری‌های اخلاقی و اجتماعی را فراهم می‌آورند.
گروه پنجم: گروهی که با پشتیبانی از افراد یا تشکیل گروه‌ها، با برنامه‌ریزی و هدفمند موجبات اشاعه فرهنگ مغایر با عفاف و حجاب یا درصدد سیاسی کردن موضوع در جامعه هستند.
گروه ششم: مسئولان در دستگا‌های اجرایی و تقنینی به عنوان امانتدار مردم در مسند مسئولیت قرار گرفته و سیاستگذاری، قانونگذاری، اجرا و نظارت بر اجرای قوانین را بر عهده دارند. وضعیت مواجهه با گروه‌های مختلف اجتماعی در موضوع حجاب
از نگاه سرپرست پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی در توصیف وضعیت موجود سه گروه اول، اگر چه به دلایل مختلف و بعضاً مبانی متفاوت، پایبند به عفاف و حجاب هستند و در محیط اجتماعی هم عامل ناهنجاری نیستند، بلکه با پایبندی به عفاف و حجاب، زمینه‌ساز سلامت و امنیت به شمار می‌روند، اما دسته چهارم که نه پایبند به دین و اخلاقند و نه خود را ملزم به رعایت ضوابط و مقررات می‌دانند، لازم است اقدامات بازدارنده را با استفاده از ظرفیت‌های قانونی، برای این گروه تدبیر کرد تا حداقل اگر پایبند به دین و اخلاق نیستند، لااقل الزام به قانون را درک کنند و پذیرا باشند و همراه با عموم مردم شوند یا حداقل در جهت مخالف قدم برندارند که موجبات مزاحمت و ناامنی را فراهم آورند.
وی ادامه داد: «برای این گروه لازم است، در مرحله اول آگاهی‌بخشی و اقدامات فرهنگی لازم صورت پذیرد. در مرحله دوم، با عنایت به قوانین عمومی، صنفی و خصوصاً اصل ۸ و رعایت اصل ۳۹ قانون اساسی اقدامات مقتضی انجام گیرد. اگر اقدامات انجام‌شده اثرپذیر نبود، الزامات کیفری با رعایت اصل حفظ حیثیت در راستای حفظ عفت عمومی و رفع موانع آن توسط مسئولان اقدام شود.»،
اما دسته پنجم، عاملان ترویج و زمینه‌ساز ایجاد مانع برای پایبندی و حتی دور شدن افراد از این هنجار و ارزش الهی هستند و زمینه رفتار‌های ناهنجار و آسیب‌زا را در جامعه فراهم می‌آورند. در واقع این گروه برخلاف دسته چهارم، آگاه و عاملند و چه بسا مغرض. مواجهه با این گروه، محصور در ابزار‌های قانونی است.
قوی تأکید کرد: «متأسفانه واقعیت جامعه امروز ما این است که این گروه نقش و تأثیر مهمی در ترویج عدم‌پایبندی در ما نحن فیه را با قالب‌های مختلف با استفاده از فضای مجازی، تصویری و مطبوعاتی دارند.»
سرپرست پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی معتقد است: در دسته ششم سازمان‌ها و مراکز مسئول اجرای اقدامات فرهنگی، سیاستگذاری، قانونی و مسئول نظارت بر حسن اجرای خصوصی قوانین هستند. پاسکاری مسئله حجاب بین مسئولان قانونی و فرهنگی
قوی معتقد است: در موضوع مورد حجاب، صرفاً اقدام فرهنگی یا صرفاً اقدام سیاستگذاری و قانونی کفایت نمی‌کند، بلکه انجام توأمان و هماهنگ و هدفمند تمامی این اقدامات است که می‌تواند عامل مؤثر و حتی شتاب‌بخش برای پایبندی را قوت بخشد و عوامل بازدارنده را تقویت کند.
وی افزود: «نکته مهم این است که تاکنون در کشور، متأسفانه ارجاع کار از مسئولان فرهنگی به مسئولان قانونی و احاله کردن مسئولان قانونی به مسئولان فرهنگی در به‌وجود آمدن شرایط موجود، کاری از پیش نبرده و نخواهد برد بلکه لازم است تمامی مسئولان و دستگاه‌ها، خود را در مقابل وضعیت موجود جامعه مسئول بدانند و به جای احاله وظایف و سربار زدن از ایفای مسئولیت در سبقت کردن به خیر، فرصت را غنیمت شمرند.»
سرپرست پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی ادامه داد: «اگر عصر کنونی را به نوعی عصر عقلانیت و عقل‌گرایی تعبیر کنیم- چراکه میزان و سنجش خصوصاً برای جوانان با تبلیغات عقل محسوس آنهاست نه مبانی و باور‌های دینی- نتیجه باید این باشد که عقل که امروزه مبنای امور قرار گرفته است، باید ما را به سوی خیر و رعایت و پایبندی به عفاف در تمامی ابعاد آن رهنمون کند، اما متأسفانه به رغم ادعای کاربرد عقلانیت در زندگی عصر کنونی، حرکت در جهت عکس آن در موضوع مورد بحث را شاهدیم و با وجود مبانی محکم دینی و اخلاقی و ضوابط قانونی وحتی قوانین کیفری، گروه‌ها و افرادی در جامعه در جهت خلاف ارزش‌های دینی و اخلاقی عمل می‌کنند، پس لازم است مسئولان (گروه ششم) با تدابیر و اقدامات توأمان ارشادی و فرهنگی برای گروه‌های ۱، ۲، ۳، ۴ و با الزام قانونی و اجرای ضوابط و مقررات برای گروه‌های ۵ و ۶ زمینه رفع موانع و ایجاد شرایط لازم و مقتضی را در پایبندی و ترویج و نهادینه‌سازی عفاف فراهم آورند.»
قوی تأکید کرد: «جایگاه رفیع انسان با عطایای الهی اراده و استعداد عقلانی غرض معبود در نظام احسن خلقت را قابلیت تحقق می‌بخشد، بر این مبناست که در اندیشه متکلمان و فیلسوفان نقش بی‌بدیل عقل و به دنبال آن عملکرد ارادی انسان، نقطه تمایز از دیگر موجودات به شمار می‌رود. ثمره عفت این است که موجب می‌شود انسان با بهره‌گیری از قوه عقل بر قوه شهوت غلبه کند و با ایجاد تعادل بین این قوا، بتواند به اوج نقطه کمال انسانی راه یابد و در صورتی که قوه عقلانی انسان مغلوب شود، فرد مغلوب، موجودی غیرعفیف و فردی در قالب انسان، ولی با خوی حیوانی است.»