روزنامه جوان
1401/08/10
کملطفی بیلبوردهای شهرداری به شاعران انقلابی
بیلبوردهای شهرداری را دستکم نگیریم، تأثیر بیلبوردهای فرهنگی شهرداری از صداوسیما هم بیشتر است، چون دایره مخاطب گستردهتر و به لحاظ سلیقه فرهنگی متکثرتری را دربر میگیرد. به طور عادی بخشی از جامعه ممکن است تصمیم بگیرد اصلاً توجهی به کانالهای داخلی نکند، اما همین بخش از جامعه خواهناخواه در معرض بیلبوردهای شهری قرار میگیرد و به آنها کم و بیش توجه میکند. برای همین لازم است این امکان با دقت و ریزبینی بیشتری مورد استفاده قرار گیرد.با اینکه از همان روز حادثه شاهچراغ شاعران آیینی و انقلابی به میدان آمدند و درباره آرتین و آرشام شعر گفتند، اما شهرداری تهران ترجیح داد مثل همیشه شعر ناب این شاعران را نادیده بگیرد. واقعاً این سؤال مهمی است که چرا سازمان فرهنگی - هنری شهرداری ظرفیتهای شعر و ادبیات را نادیده میگیرد.
شعر از دیرباز و تا همین امروز در ایران هنر اول بوده است، در رکود و انفعال سینما و تئاتر این شاعران انقلاب هستند که پس از هر رویدادی پرچم هنر را با سرودن اشعاری نغز بالا میبرند، اما این ظرفیت ادبی سترگ از سوی کسانی که امکانات شهری در دستشان است نادیده گرفته میشود. اخیراً شهرداری تهران در حرکتی قابل تقدیر بیلبوردهایی از آرتین و آرشام، دو کودکی که در حادثه تروریستی شاهچراغ در معرض خشم تکفیریها قرار گرفتند و یکی شهید و دیگری یتیم شد، در شهر نصب کرده، اما نوشته روی این بیلبوردها مثل همیشه بیاعتنا به ادبیات و شعر بود و جالب است که عبارت مورد استفاده زیر عکسهای این دو کودک از ترانه شروین حاجیزاده الهام گرفته شده است تا لابد کنایهای به آن ترانه باشد!
شهرداری تهران در این بیلبوردها از عبارت «برای آرتین و خانوادهای که شهید شدند» و «برای آرشام که بیگناه به شهادت رسید» استفاده کرده است، یعنی همین امکانات شهری نیز به ترانه شروین حاجیزاده ارجاع داده شده تا مخاطب ناخودآگاه این گزاره در ذهنش تداعی شود که دست انقلاب از ادبیات خالی است. واقعاً این اندازه بیتوجهی به داشتهها و بضاعت هنرمندان شاعر در استفاده از بیلبوردهای شهری از کجا نشئت میگیرد! شاعران آیینی بدون چشمداشت پس از هر حادثهای سنگتمام میگذارند و همواره از آنها و شعرشان به عنوان زینتالمجالس مراسمهای رسمی استفاده میشود، اما وقتی پای رسانهها و امکانات شهری به میان میآید هنر این قشر نادیده گرفته میشود. پیش از این شاعران انقلاب بارها از قدر نادیدن مسئولان فرهنگی کشور گلایه کرده بودند و این رفتارها را نیز باید بهطور عادی در کنار سایر کملطفیها گذاشت، اماای کاش مدیران فرهنگی سازمانها و مراکز بزرگ کشور به این درک میرسیدند که شعر اصلیترین ظرفیت هنری ایران بوده و همچنان هست و برای ترویج هنر و فرهنگسازی از این گنجینه غنی که به وفور هم در دسترس است باید به موقع استفاده کرد.
سایر اخبار این روزنامه
خویشتنداری کردیم تا صف اعتراض و اغتشاش جدا شود
امریکا کجای آشوبهای اخیر بود
جاندادن آشوب با فیکها!
خادم حرمین شریفین غرق در ابتذال هالووین!
پاسخ نه چندان قاطع وزارت خارجه به آلمان
رویکرد قفقازی تهران باکو را جای خودش خواهد نشاند
چوب لای چرخ تیم ملی!
ناکامتر از مظفرالدین شاه و چارلز سوم در توهم سلطنت!
کملطفی بیلبوردهای شهرداری به شاعران انقلابی
مسیر انتقاد اجتماعی از صحنه تئاتر میگذرد
سنگ بزرگ VAR
کارهایی که برای جوانان نکردیم
افول امریکا در کلام اندیشمندان امریکایی