محمد یوسفی آرامش زمستان سخت اقتصاد ایران !

روز گذشته دلار با نزدیک شدن به مرز ۳۴ هزارتومانی، نگرانی ها و پرسش های جدیدی را در حوزه آینده اقتصاد پدید آورد، همزمان با اعلام تورم سالانه ۴۲ درصد و تورم ۷۰ درصدی در حوزه مواد غذایی در کنار اعتراضات در شهرهای مختلف کشور، این ابهام بیش از پیش نمود پیدا می کند که چه پیش روی قیمت دلار و اقتصاد ایران است؟!
تمام تصمیمات و اخباری که این روزها می شنویم و شاهد هستیم، نه تنها سیاسی نیستند، بلکه مهمترین تصمیمات اقتصادی هستند که دولت و مسئولین جمهوری اسلامی برای آینده اقتصاد ایران می گیرند.
همزمان با اخبار ناامیدکننده که سرتاسر کشور را فرا گرفته، شاهد عبور نقدینگی از ۵ هزار میلیارد تومان هستیم، در دو هفته گذشته شاهد خروج بیش از ۳ هزار میلیارد تومان خروج سرمایه از بورس بوده ایم. سوال اساسی این است که این حجم از نقدینگی قرار است به کجا برود؟ مگر نه آنکه با بی ثباتی جامعه، مستقیما اهرم های تورم زا را هدف می گیرد و در صف صرافی ها خود را به نمایش می گذارد؟!. این اخبار، خود به اندازه یک حمله تروریستی برای سفره مردم نگران کننده است؛ ولی دیده نمی شود که کسی نگران آن باشد و از آن حرفی بزند؛ شنیده شده که برخی می گویند تورم و بحران های فعلی جهانی است!. نمی‌توان کشوری که همواره تورم تک رقمی داشته و در بدبینانه‌ترین حالت به تورم ۱۰ درصدی رسیده را با مملکتی مقایسه کرد که تنها تورم مواد غذاییش بیش از ۷۰ درصد است و همواره رکوردهای تورمی بالای ۳۰ و ۴۰ ثبت می‌کند! اینها توجیهاتی بیش نیست و به همان اندازه ساده لوحانه است که عده ای گمان می‌بردند با فرا رسیدن زمستان سخت برای اروپا، می‌توانند امتیاز بگیرند! علی‌رغم آنکه بررسی دقیق توان صادراتی گاز ایران این پرسش اساسی را به وجود می آورد که آیا کسانی که این گفتمان و استراتژی‌های غلط را مطرح می‌کنند و در تلاش برای القای آن به مسئولین هستند؛ آیا به راستی دوست مردم و ملت ایران هستند؟! همین تحلیل‌های غلط موجب بی‌توجهی شدید به برجام و معیشت مردم شد، که این روزها نارضایتی گسترده آن را شاهد هستیم. حال زمستان سخت نزدیک است، با این تفاوت که احتمال کم گازی در ایران را شاهد خواهیم بود، نه اروپا!. قیمت گاز به علت عرضه زیاد برای لحظاتی در اروپا حتی منفی صفر شد! متاسفانه شاهد هستیم که مشاورین اقتصادی کم تجربه‌ای در سکان اصلی ترین نهادهای اقتصادی کشور گماشته شده‌اند و هر روز بیش از قبل شاهد ناتوانی دولت در مدیریت اقتصاد هستیم، این درست در سالی است که دولت و مجلس از نگاه سیاسی تماما هم سو هستند، نگارنده بارها در مورد عدم صلاحیت وزرای دولت هشدار داده بود، اما عده‌ای تنها راه اصلاح را استیضاح می‌بینند! در حالی که تا زمانی که انتصابات بر مبنای شایسته سالاری نباشد، وضعیتی بهتر از این را شاهد نخواهیم بود.
در کنار ناآرامی‌ها، بی‌ثباتی پایه پولی و رشد افسارگسیخته نقدینگی، بی‌کاری و رکود گسترده، می‌توان اختلال شدید در اینترنت و فیلترینگ اینستاگرام را نیز اضافه کرد؛ صدمه و رکودی جدی به بخشی از خانوارها وارد شده که شمار آن می تواند به چندین میلیون نفر برسد؛ این رکود اثر شدید و تبعات اقتصادی و اجتماعی خود را در ماه های آینده نمایان خواهد کرد؛ متاسفانه باید اعلام کرد که به جای آنکه زمستان سخت پیش روی اروپا باشد، پیش روی ماست، در تهران و دیگر شهرهای ایران!. پیش تر پیش بینی می شد قیمت دلار در پایان سال ۱۴۰۱ از محدوده ۳۵ هزار تومان عبور نکند، اما حال با آنچه در رفتار برخی تصمیم سازان دیده می‌شود خلاف


آن را ثابت می‌کند.
درنهایت اینکه عمیقا برای آنچه که برای کشورمان اتفاق می‌افتد باید نگران بود و برای اصلاح آن اقدام اساسی کرد.