روزنامه جوان
1401/08/16
قصد انتقام از فرهود را داشتم
مردان فریبکار که در اوج اغتشاشها پدر علم ژنتیک را برای اخاذی ۸ میلیارد تومانی ربودهبودند، به جرم خود اعتراف کردند. عامل اصلی حادثه مدعی است پروفسور را به بهانه اینکه زنی بیوه نیاز به کمک دارد، او را ربوده و به ویلایی در شمال کشور منتقل کردهبودند.فرمانده انتظامی تهران بزرگ درباره حادثه ربایش پروفسور داریوش فرهود و دستگیری سه متهم حادثه به خبرنگار ما گفت: «صبح روز یکشنبه هشتم آبان ماه همسر دکتر فرهود به پلیس آگاهی مراجعه و اعلامکرد همسرش به صورت ناگهانی مفقود شدهاست. پس از طرح این شکایت و با توجه به حساسیت موضوع مفقودی این دانشمند، تیمی ویژه از کارآگاهان پلیس آگاهی تحقیقات خود را آغاز کردند. بررسیها نشان داد ساعت ۵:۳۰ صبح دو مرد ناشناس در نزدیکی خانه پروفسور سوار خودرو وی و از آنجا دور میشوند.»
سردار حسین رحیمی ادامه داد: «مأموران پلیس در بررسیهای بعدی دریافتند طراح نقشه آدمربایی کارمند قبلی دکتر فرهود است که با وی مشکل شخصی داشته و دو نفر را اجیر میکند که به عنوان مأمور پلیس آقای فرهود را بربایند و طراح اصلی هم در خیابان دیگری سوار خودرو میشود. متهمان پروفسور را ابتدا به مرزنآباد در شمال کشور میبرند و از وی میخواهند که آپارتمانی برای آنها بخرد، اما بعد تصمیم میگیرند از او ۸ میلیارد تومان اخاذی کنند که پروفسور به خاطر وضعیت جسمانیاش قبول میکند تا زودتر به خانهاش برگردد. آدمربایان پس از این، او را به ویلایی در نور منتقل میکنند.»
وی در پایان گفت: زمانی که مأموران پلیس آنها را ردیابی کردهبودند، آدمربایان هم با دکتر فرهود راهی تهران شدند و قصد داشتند میانه راه ۴ میلیارد تومان از حساب وی برداشت کنند که موفق نشدند و به همینخاطر از او دستنوشتهای میگیرند که وی پس از آزادی پول را به آنها بدهد. پس از آزادی پروفسور فرهود، مأموران موفق شدند سه متهم را کمتر از ۲۴ ساعت به دام بیندازند.
گفتگو با سردسته آدمربایان
طراح نقشه ربایش پروفسور داریوش فرهود، مرد جوانی به نام کامران است که به گفته خودش چند سالی برای آقای فرهود کار میکرده و با او رفت و آمد خانوادگی داشتهاست. متهم ادعا میکند با اصرار پروفسور چند سال قبل با منشیاش ازدواج کردهاست و همین ازدواج باعث شد تمام دار و ندارش را از دست بدهد. او به خاطر همین موضوع از دکتر کینه به دل میگیرد و با ربودن او میخواهد اموالی را که از دست داده دوباره با اخاذی از دکتر به دست بیاورد. وی ادعا میکرده پروفسور به زن بیوهای کمک مالی میکند و از رابطه آنها با خبر بوده است و روز حادثه هم به همدستانش گفته به دروغ به او بگویند آن زن بازداشت شده و شما هم باید برای توضیح به اداره پلیس بیایید.
کامران چطور با پروفسور فرهود آشنا شدی؟
من از سال ۸۱ دکتر را میشناختم. آن زمان در یوسفآباد زندگی میکردم که یکی از بستگان دکتر با ما همسایه بود و همسایهمان مرا به دکتر معرفی کرد. پس از این، او من و همسرم را به باغش در هشتگرد دعوت کرد و گفت اهالی روستا قصد دارند باغش را از دستش بیرون بیاورند و مرا استخدام کرد و من هم باغش را زنده کردم و بعد هم در محل کارش مشغول به کار شدم.
چه کاری؟
من ناظر خرید و در واقع مورد اعتماد پروفسور و در جریان تمامی کارهای او بودم. معمولاً از وسایل آزمایشگاهی گرفته تا مواد خوراکی همه را من میخریدم.
چه شد که با او اختلاف حساب پیدا کردی؟
اختلاف حسابی نداشتم. در مدتی که پیش او بودم، حق و حقوق مرا به صورت کامل پرداخت کرد. او رابطه خوبی با من داشت و حتی به خانهام رفت و آمد داشت و چند باری در خانه ما ناهار هم خورد.
چرا میخواستی ۸ میلیارد تومان از او اخاذی کنی؟
من نمیخواستم از او اخاذی کنم. او خودش قول دادهبود برای من خانهای بخرد. او یه جوری به من بدهکار بود.
بدهیاش چه بود؟
واقعیتش مربوط به ماجرایی در سال ۹۵ میشود که با منشی او ازدواج کردم و زندگیام تباه شد.
بیشتر توضیح بده؟
من کارمند دکتر بودم و دکتر هم رابطهاش با من خیلی خوب بود. مدتی بعد من در حالی که دو دختر داشتم، از زن اولم جدا شدم و دکتر اصرار کرد با منشیاش به نام مهین ازدواج کنم. او گفت مهین پنج سال است در مطبش کار میکند و او را کامل میشناسد. من به آقای فرهود اعتماد کردم و همراه او به خواستگاری مهین رفتم. در مجلس خواستگاری دکتر به من گفت سه دانگ خانهام را به نام او بزنم و ۱۱۴ سکه هم مهریهاش کنم. من خانهام را در یوسف آباد فروختم و در خیابان فردوس نزدیک خانه مادر مهین آپارتمانی خریدم و سه دانگ آن را به نام مهین زدم. سه ماه بعد از ازدواج مهین زیر قولش زد و گفت خانه و مهریهام را میخواهم. او مهریهاش را اجرا گذاشت و من حیران و سرگردان خیابان شدم. من فکر کردم آقای فرهود عمدی این بلا را سرم آورد، چون من به اصرار او این اشتباه را مرتکب شدم و او هم کامل مهین را میشناخت، اما مرا در دام او انداخت. پس از اینکه به مشکل برخوردم، سال ۹۶ از محل کارم بیرون آمدم.
بعد به چه کاری مشغول شدی؟
ماشین خرید و فروش میکنم.
چه شد که پس از پنج سال تصمیم به آدمربایی گرفتی؟
الان من شش ماه است داخل خودروام میخوابم و شکایتم در دادگاه به جایی نرسید و از طرفی هم قرار بود دکتر برای من خانه ۵۰ متری بخرد تا با دو دخترم زندگی کنم، اما امروز و فردا میکرد و من هم تصمیم گرفتم او را به ویلای خودم در شمال ببرم تا برای من خانهای بخرد یا پولش را بدهد. چون الان خانه من حدود ۸ میلیارد تومان ارزش دارد.
شما دکتر را تهدید کردهبودید که اگر به شما پول ندهد، رابط پنهانی او با زنی را بر ملا میکنید و به همین خاطر هم دکتر قبول کردهبود، درست است؟
نه قرار نبود آبروی دکتر را ببریم، چون او آدم خیر و آبرومندی است. وقتی دوستانم را اجیر کردم به آنها گفتم وقتی خودتان را مأمور معرفی کردید، به دروغ به او بگویید که فلان زنی که با شما ارتباط دارد و به او کمک مالی میکنید، از سوی مأموران بازداشتشده و شما باید به اداره پلیس بیایید و درباره رابطه خودتان با او توضیح بدهید. در واقعاً به این بهانه قرار بود دوستانم سوار خودروی او شوند.
گفتهشده شما از رابطه دکتر با آن زن فیلم و عکس داشته اید و با تهدید انتشار این فیلم و عکس میخواستید ۸ میلیارد تومان اخاذی کنید؟
نه ما فیلم و عکسی نداشتیم. رابطه دکتر با آن زن فقط رابطه کمک به او بود. آن زن بیوه و از آشنایان دور آقای فرهود بود و دکتر هم از ۲۰ سال قبل به او فقط کمک مالی میکرد و رفت و آمدش هم به همینخاطر بود. دکتر آدم خیری بود و حتی دختر بزرگ آن زن را برای تحصیل به یکی از کشورهای اروپایی فرستاد.
یعنی او را تهدید نکردید؟
نه.
چطور بدون تهدید قبول کرد ۴ میلیارد تومان به شما بدهد؟
چون او باعث شد زندگیام خراب شود و خودش هم میدانست. او اصرار کرد تمام زندگیام را به نام منشیاش بزنم. از طرفی هم او خیر بود و میدانستم به من کمک میکند.
چرا به مطبش نرفتید تا از او بخواهید به قولش عمل کند؟
او ۳۰ تا کارمند دارد و نمیخواستم کارمندانش متوجه شوند. چون همه آنها مرا میشناختند.
حرف آخر.
پشیمان هستم. زندگیام را خرابتر کردم.
سایر اخبار این روزنامه
«باور» شکارچی بالستیک
رونمایی بایدن از عقبه جنگ ترکیبی
اصلاحطلبان نگران قاتلان شدهاند
اصلاحطلبان نگران قاتلان شدهاند
با قاچاق دیگر چه کنیم که نکرده باشیم!
تعدد و تنوع، اصلیترین چالش کاربران پیامرسانهای داخلی
ظرفیتهای نشرو ناشران فرانکفورت زده
جنگ اوکراین دستگرمی چالش چین هم نیست
قصد انتقام از فرهود را داشتم
منافقین، سلطنتطلبان و داعش میراثدار وهابیت
ایستگاه عاشقی خشم و عصبانیت دشمن را برانگیخت
امریکا میداندار دروغهای دیپلماتیک درباره «مقام زن»
روزانه ۵۰ هزار خدمت درمانی به جانبازان ارائه میشود
حال خوش کشتی را مدیون شهدا هستیم
تزویر در رختکن استقلال نمایان شد!