منافقین، سلطنت‌طلبان و داعش میراث‌دار وهابیت

حمله تروریست داعشی که در شامگاه چهارشنبه ۴ آبان به حرم حضرت احمدبن موسی (ع) [شاهچراغ]انجام و منجر به شهادت رساندن ۱۵ تن از هموطنان و مجروح شدن تنی چند از زائران این امامزاده جلیل القدر شد، تأثر مردم ایران و آزادگان جهان را در پی داشت. این حادثه غمبار موجب شد تا در مقال پی آمده، نگاهی تاریخی داشته باشیم به وقایع تأسفبار حمله به مساجد و اماکن مقدس جهان اسلام، توسط عناصر مسلمان نما در تاریخ معاصر. امید آنکه مفید آید.

همه کافرند جز ما
خداوند در آیه ۱۱۴ سوره آل عمران، در توصیف کسانی‌که اقدام به خرابی مساجد و اماکن مقدس می‌کنند، می‌فرماید: «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ یُذْکرَ فیهَا اسْمُهُ وَ سَعی‏ فی‏ خَرابِها أُولئِک ما کانَ لَهُمْ أَنْ یَدْخُلُوها إِلاَّ خائِفینَ لَهُمْ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظیمٌ: و چه کسانی ستمکارتر از کسانی هستند که از بردن نام خدا در مساجد خدا جلوگیری کردند و در خرابی آن‌ها کوشیدند؟ آنان را شایسته نیست که در آن [مراکز عبادت]درآیند، جز در حال ترس [از عدالت و انتقام خدا]. برای آنان در دنیا خواری و زبونی است و در آخرت عذابی بزرگ است.»


به واقع می‌توان ادعا کرد که در تاریخ معاصر، اولین گروهی که به مساجد و اماکن مقدس حمله کرده و به تخریب آن پرداختند، وهابیون بوده‌اند. این فرقه انحرافی که از همان ابتدای تشکیل، پیوندی ناگسستنی با استعمار انگلستان داشت، کارنامه سیاهی از حملات به مساجد و اماکن مقدس دارد، اما این فرقه چگونه و چه زمانی شکل گرفته و رهبرش چه کسی بوده است؟
محمدبن عبدالوهاب بنیانگذار فرقه وهابیت، در شهر عیینه منطقه صحرای دور سرزمین نجد (جزیرة العرب) به دنیا آمد. پدرش از علمای حنبلی منطقه نجد بود. محمد از نوجوانی، تحصیل علوم دینی را ابتدا نزد پدر آغاز کرد و بعد برای فراگیری علم، به دو شهر مکه و مدینه رفت. وی در طول دوران تحصیل علاوه بر سفر به سایر سرزمین‌های اسلامی، تفکراتی انحرافی درباره توحید، معاد، توسل و... پیدا کرد و مدتی بعد هم با تکیه بر آرای سیاسی ابن تیمیه، راه تکفیر سایر فرق و مذاهب اسلامی و رهبران آن را در پیش گرفت. جالب است که وی ترویج و تبلیغ تفکرات تکفیری و انحرافی خود را در منطقه نجد آغاز کرد و در همان ابتدا با مخالفت پدر مواجه شد. حتی سلیمان بن عبدالوهاب برادر محمدبن عبدالوهاب، کتاب «الصواعق الإلهیة فی الرد علی الوهابیة» را در رد افکار او نوشت. به هرحال مخالفت گسترده علمای منطقه نجد باعث شد وی برای حفظ جانش دست به دامان حاکم منطقه «درعیه» یعنی محمد بن سعود شود و پس از همراه کردن او آن هم به شرط سهیم شدن در غنائم بعد از پیروزی، با شعار جهاد با کفار! (مخالفان تفکر محمد بن عبدالوهاب)، حمله به قبایل و مناطق مختلف را آغاز کردند. به این ترتیب حملات سعودیان و وهابیون به مناطق مختلف عربستان، در سال ۱۱۵۷. قمری [همزمان با دوران روی کار آمدن کریم خان زند در ایران]شروع شد.
آنگاه که بارگاه و گنبد حرم حسینی را خراب کردند
البته تا حدود پنج دهه بعد، عملاً وهابیون و آل سعود غیر از حملات ایذایی و قتل و غارت، موفقیت چندانی در فتح سرزمین سایر قبایل کشورشان نداشتند و عملاً در محدوده شهر درعیه و اطراف آن حکومت کردند، اما بعد از آن تاریخ و با حمایت‌های مالی و تسلیحاتی عناصر و جواسیس کشور استعمارگر انگلستان از آل سعود و وهابیون، دور دوم حملات و به اصطلاح «جهادِ!» وهابیون علیه سایر مذاهب اسلامی آغاز شد. حملاتی وحشیانه که این‌بار طی چهار دهه، به اشغال بسیاری از مناطق جزیرة العرب (غیر از مکه و مدینه که عثمانی‌ها بر آن تسلط داشتند) انجامید. بعد از این مقطع وهابیون تصمیم گرفتند به مناطق و اماکن مقدس سایر کشور‌های تحت سلطه عثمانی‌ها همچون کشور عراق به ویژه شهر‌های مقدس آن یعنی کربلا و نجف حمله کنند. آن‌ها ابتدا در سال ۱۲۱۵. ق، لشکری فراهم کرده و به قصد انهدام مرقد مطهر حضرت امیر (ع) عازم نجف اشرف شدند که در مسیر با عده‌اى از اعراب درگیر شده و شکست خوردند، اما یک سال بعد، یعنی در سال ۱۲۱۶. ق، امیر آل سعود با لشکر انبوهى از مردم نجد و عشایر جنوب حجاز و دیگر نقاط، به طرف عراق حرکت کرده و در ابتدای صبح اول ماه ذیقعده به کربلا رسیدند. آنان با شعار ««اقتلوا المشرکین و اذبحوا الکافرین» - مشرکان را بکشید و کافران را ذبح کنید- تمام برج و باروى شهر را خراب کردند و بسیاری از مردم را که در کوچه و بازار مشغول رفت و آمد و کار‌های روزمره خود بودند، به قتل رساندند. آن‌ها تا نزدیک ظهر در کربلا ماندند و نهایتاً با اموال و غنایم فراوان، از شهر خارج شدند و به طرف نجف حرکت کردند. شیخ عثمان نجدى از مورخان وهابى مى‌نویسد: «وهابیان، غافلگیرانه وارد کربلا شدند، بسیارى از اهل آن را در کوچه و بازار و خانه‌ها کشتند، روى قبر حسین (ع) را خراب کردند و آنچه در داخل قبه بود، به غارت بردند و هر چه در شهر از اموال، اسلحه، لباس، فرش، طلا و قرآن‌هاى نفیس یافتند، ربودند. نزدیک ظهر از شهر خارج شدند، در حالى که قریب به ۲ هزار نفر از اهالى کربلا را کشته بودند....»
البته آن‌ها بعد از کشتار بى‌رحمانه اهل کربلا و هتک حرمت حرم حسینى، با همان لشکر راهى نجف اشرف شدند تا به همان شیوه قتل و غارت در کربلا، در نجف هم به کشتار مردم و غارت منابع و اموال حرم علوی بپردازند ولى مردم نجف به خاطر آگاهى از جریان قتل و غارت کربلا و آمادگى دفاعى، به مقابله برخاستند و حتى زنان از منزل‌ها بیرون آمده و مردان خود را به دفاع، تشجیع و تحریک مى کردند تا اسیر قتل و غارت وهابیون نشوند و دقیقاً به همین دلیل، لشکر خونریز وهابیون سعودی پا به فرار گذاشته و به طرف جزیره العرب تاختند! آن روز که قبرستان بقیع را تخریب کردند
به دست آوردن غنائم فراوان در حمله وحشیانه وهابیون به کربلا، موجب جری‌تر شدن سران این فرقه انحرافی شد، به طوری‌که آماده حمله به دو شهر مکه و مدینه شدند. آن‌ها چندین حمله به این دو شهر مقدس داشتند، اما با شکست مواجه شدند تا اینکه بعد از گذشت دو دهه، با فراهم کردن لشکری از مزدوران، ابتدا به شهر مکه حمله کرده و پس از قتل بزرگان و شرفای مکه، به تخریب بسیاری از اماکن مقدس این شهر - که از نظر آن‌ها محل شرک بود- پرداختند. اما پس از اشغال مکه، وهابیان به سرکردگی «عبدالعزیز ابن سعود» به مدینه روی آوردند و پس از محاصره و جنگ با مدافعان شهر، سرانجام آن را اشغال کرده و در تاریخ هشتم ماه شوال سال ۱۳۴۴ هجری قمری (مصادف با ۳۱ فروردین ۱۳۰۵. ش)، به تخریب قبور ائمه بقیع و دیگر قبور همچون قبر ابراهیم فرزند پیامبر اکرم (ص)، قبور همسران آن حضرت، قبر ام‌البنین مادر حضرت اباالفضل العباس (ع)، قبر عبدالله پدر پیامبر (ص) و اسماعیل فرزند امام صادق (ع) و بسیاری قبور دیگر پرداختند. آن‌ها ضریح فولادی ائمه بقیع (ع) را که چند سال قبل از آن در اصفهان ساخته و به مدینه حمل شده بود برداشته و به غارت بردند. همچنین قبور عباس عموی پیغمبر (ص) و فاطمه بنت اسد مادر حضرت امیرالمؤمنین (ع) را که با قبور چهار امام همام زیر یک قبه بزرگ قرار داشت هم ویران کردند. وقتی منافقین از روی دست پهلوی مشق نوشتند
به واقع می‌توان گفت بعد از سابقه ننگین وهابیون در حمله به مساجد و اماکن مقدس، این پهلوی‌ها بودند که کارنامه‌ای سیاه در حمله به مساجد و اماکن مقدس و به خاک و خون کشیدن مردم بی‌گناه را در تاریخ از خود به جای گذاشته‌اند، به طوری که پهلوی اول نقش غیرقابل انکاری در تخریب مساجد و حوزه‌های علمیه در کل کشور داشت که ناشی از سیاست‌های ضدمذهب وی بود. به عنوان نمونه تبدیل مسجد شیخ آقابزرگ کاشان به مدرسه مختلط دخترانه و پسرانه، از جمله این موارد است. رخشنده گوهر مشیری درباره این اقدام خود و همسرش شیخ حسن نراقی [پدر احسان نراقی و از طرفداران سرسخت رضاشاه]، در سال ۱۳۵۱. ش در مصاحبه با مجله اطلاعات بانوان می‌گوید: «خانواده نراقی در کاشان مسجدی داشتند به نام مسجد آقا بزرگ که سال‌ها در این مسجد، طلاب به تحصیل علوم دینی می‌پرداختند و تدریس اصول مذهبی در این مسجد صورت می‌گرفت. تولیت این مسجد به عهده شوهرم بود. بعد از مشورت با شوهرم و کسب اجازه از اداره اوقاف و وزارت فرهنگ، مسجد آقا بزرگ را به صورت مدرسه درآوردم. به خاطر می‌آورم سال ۱۳۰۸ بود که امتیاز مدرسه آماده شد و تابلوی آن که به نام دبستان دانش دوشیزگان کاشان نامگذاری شده بود، نصب شد....»
همچنین حمله عمال رضاشاه به متحصنین مسجد گوهرشاد در اعتراض به قانون تغییر لباس و زمینه چینی برای اجرای قانون کشف حجاب و به خاک و خون کشیدن مردم در مسجد و حرم رضوی از دیگر جنایات مشهور پهلوی اول است. اما در دوره پهلوی دوم و با شروع نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی (ره) تا زمان به ثمر نشستن این نهضت و پیروزی انقلاب اسلامی، عمال حکومت بار‌ها و بار‌ها به مساجد و اماکن مقدس حمله کرده و مردم را به خاک و خون کشیدند. از حمله به زائران حرم حضرت معصومه (س) و اجتماع کنندگان در مدرسه فیضیه در فروردین ۱۳۴۲. ش گرفته تا حمله ساواکی‌ها و چماقداران به مسجد جامع کرمان و به آتش کشیدن آن. اما جالب است که سازمان مجاهدین خلق بعد از پیروزی انقلاب و کنار گذاشته شدن از صحنه سیاست آن هم توسط مردم [عدم رأی آوردن مسعود رجوی و اعضای شاخص این سازمان در همه انتخابات برگزار شده در سال ۵۸ و ۵۹]، شروع به مشق نویسی از روی دست پهلوی‌ها کردند و حمله به مساجد و اماکن مقدس را در دستور کار خود قرار دادند. آن‌ها به ویژه بعد از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰. ش و اعلام رسمی جنگ مسلحانه به نظام، عملاً برای سرنگونی جمهوری اسلامی - که مردم مدافعش بودند- ترور‌های گروهی و خیابانی را آغاز کردند. سازمان یکی از اهداف خود را برای ترور و حمله به متدینین مساجد قرار داد. بمب‌گذاری در حرم ثامن الائمه (ع)
بمب‌گذاری در مساجد، مصلا‌ها و محل برگزاری نمازجمعه و به شهادت رساندن چندین امام جمعه و تعداد زیادی از نمازگزاران در دهه ۶۰، از شرارت‌های غیرقابل انکار منافقین است، اما یکی از جنایت‌بار‌ترین اقدامات آنان برای انجام عملیات تروریستی در یک مکان مقدس، به سال ۱۳۷۳ و بمب‌گذاری در حرم مطهر امام رضا (ع) برمی‌گردد. در آن واقعه منافقین در تاریخ ۳۰ خرداد ۷۳ که با سالروز عاشورای حسینی همزمان بود، در حالی که هزاران تن از زائران و مجاوران حضرت ثامن‌الائمه امام رضا (ع) در حرم مطهر آن حضرت مشغول عزاداری برای سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) بودند و صد‌ها تن از مشتاقان کنار ضریح شریف امام رضا (ع) گرد آمده و سرگرم دعا و نیایش بودند، بمبی قوی را در حرم و کنار ضریح حضرت منفجر کردند! روزنامه کیهان یک روز پس از وقوع این حادثه و در تاریخ ۳۱ خرداد ۱۳۷۳. ش خود، در گزارشی عنوان کرد: «این جنایت هولناک و بی‌سابقه، در پی انفجار یک بمب حدود پنج کیلوگرمی در ساعت ۱۴:۳۰ بعد از ظهر روز گذشته دوشنبه روی داد. بر اثر انفجار این بمب ۲۵ تن شهید و حدود ۲۹۰ نفر مجروح شدند....» همچنین در این گزارش آمده است: «بمب در محل روضه منوره بالای سر حضرت و در پای ستونی کار گذاشته شده بود که بر اثر انفجار بمب خساراتی به روضه منوره وارد و تعداد زیادی از قرآن‌ها، با خون مردم بی‌گناه و بی‌دفاع آغشته گردید....»
فردای آن روز رسماً سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، مسئولیت بمب‌گذاری را به عهده گرفت و آن اقدام را به تلافی خون کشته شدگان سازمان در ۳۰ خرداد ۶۰ اعلام کرد! البته بسیار جالب است که «سایت ویکی پدیا» در مطلبی مملو از دروغ و تهمت، ضمن بیان قبول مسئولیت این انفجار توسط منافقین، با نقل قول آوردن از چند تن از رجال اصلاح‌طلب، مسئولیت انجام این عملیات را متوجه نظام و سپاه و وزارت اطلاعات! کرده است. بدون اینکه سندی برای این ادعا بیاورد یا اینکه حداقل بیان کند چرا نظام، سپاه یا وزارت اطلاعات باید چنین کاری را می‌کرده و چه سودی از این جنایت می‌برده است؟
سلطنت‌طلب‌ها و حمله به اماکن مقدس
استکبار جهانی از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، برای ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی، سال‌هاست از گروه‌های ضدانقلاب حمایت و زمینه را برای خرابکاری آن‌ها در داخل کشور فراهم می‌کند. از آنجا که سلطنت‌طلبان با وجوه دینی و عقیدتی نظام مخالفتی تام و کینه عجیبی از آن به دل داشته و دارند، حمله به مساجد و اماکن مقدس را در دستور کار قرار داده‌اند. شاید بتوان پررنگ‌ترین اقدام تروریستی سلطنت‌طلبان را در حمله به اماکن مقدس، از جمله بمب‌گذاری گروه تندر وابسته به انجمن پادشاهی ایران، در حسینیه سیدالشهدا (ع) گروه فرهنگی رهپویان وصال شیراز دانست. این بمب گذاری که در تاریخ ۲۴ فروردین ۱۳۸۷. ش توسط گروه تندر انجام شد، به شهادت ۱۴ نفر و مجروحیت تعداد زیادی از شرکت کنندگان در مراسم حسینیه منجر شد. از قضا دقیقاً دشمنان و از جمله سایت ویکی پدیا با هدف تطهیر گروهک ضدانقلاب انجمن پادشاهی ایران و زیر مجموعه آن گروه تندر به سرکردگی جمشید شارمهد، این بمب‌گذاری در حسینیه را کار اطلاعات سپاه عنوان کرده‌اند!
البته گروهک‌ها و جریان‌های دیگری از ضدانقلاب هم در کارنامه خود، برنامه حمله به مساجد و اماکن مقدس را دنبال کرده‌اند. مثلاً در سال ۱۳۹۶. ش مجری وطن فروش سیدمحمدحسینی با هماهنگی کانال «آمدنیوز» به مدیریت نیما زم معدوم، پروژه‌ای را برای آتش زدن مساجد کلید زدند. پروژه‌ای که با استقبال شدید رسانه‌های ضدانقلاب خارج کشور مواجه شد و در جریان آن چندین مسجد و تکیه تاریخی درکه تهران به آتش کشیده شد. داعش و تکرار جنایات تاریخی وهابیون
با شروع جنگ سوریه و حمایت تمام قد غرب و اسرائیل از گروه‌های تکفیری وابسته به عربستان سعودی، رسماً گروه داعش [دولت اسلامی شام و عراق]شکل گرفت. گروهی جنایتکار که هنگام تسلط بر هر شهری، ابتدا سراغ مساجد و اماکن مقدس آن می‌رفت و شروع به تخریب و نابودی آن‌ها می‌کرد! مثلاً تکفیری‌های داعشی از زمان تسلط بر شهر موصل در شمال عراق و بخش‌هایی از استان کرکوک تا زمان شکست توسط جریان مقاومت، ۳۰ مسجد (متعلق به شیعه و سنی) و مکان مقدس را تخریب کرده است. مسلماً بعد از شکست حقارت‌بار داعش توسط جریان مقاومت در کشور عراق و سوریه به فرماندهی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، این گروهک تکفیری بدنام با حمایت غرب و اسرائیل، به فکر انجام عملیات‌های تروریستی در داخل خاک ایران افتاد. تصمیمی که به دلیل عملکرد بسیار بد جریان لیبرال مسلک در مدیریت کشور و البته فتنه‌گری اغتشاشگران در ۵۰ روز گذشته، شرایط را برای عملیاتی شدن آن فراهم کرد. عملیات‌های تروریستی، چون حمله به حرم حضرت امام خمینی (ره) و مجلس شورای اسلامی در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۳۹۶. ش، حمله یک عنصر داعشی با چاقو به چند طلبه و روحانی جهادگر در صحن پیامبر اعظم (ص) حرم رضوی در فروردین ۱۴۰۱. ش و در نهایت حمله تروریستی داعش به حرم حضرت شاهچراغ (ع). کلام آخر
اهمیت و جایگاه مهم مساجد و اماکن مقدس در تاریخ اسلام و همچنین پررنگ شدن نقش‌های معنوی، آموزشی، اجتماعی و سیاسی آن‌ها بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به ویژه در چند سال اخیر در ایران اسلامی، باعث شده است دشمنان اسلام، سیاست حمله به مساجد و اماکن مقدس (زیارتگاه‌ها) را در دستور کار خود قرار دهند. سیاستی که با حمایت غرب و اسرائیل، نه تنها از سوی داعشی‌های تکفیری که از سوی بقیه گروهک‌های ضدانقلاب دنبال می‌شود تا از یک طرف نشان دهنده عمق نفرت آن‌ها از اماکن مقدس باشد و از طرف دیگر، موجب آسیب رساندن به نظام و ناامن کردن کشور شود، زیرا آنان می‌دانند که مساجد و اماکن مقدس، منبع گسترش معنویت و اعتقادات دینی و اصلی‌ترین مراکز پاسخگویی به شبهه افکنی مداوم دشمنان در جنگ نرم با مسلمانان به ویژه مردم ایران اسلامی هستند.
منابع:
۱- رضوانی، علی اصغر، «سلفی‌گری (وهابیت) و پاسخ به شبهات»، انتشارات مسجد مقدس جمکران (قم)، چاپ ۱۳۸۷. ش، ۲۸۰ تا ۲۸۳،
۲- طاهری- احمدوند، سیدمهدی- شجاع، مقاله «وهابیت و استمرار حاکمیت آل سعود»، فصلنامه علمی- پژوهشی پژوهش‌های سیاسی جهان اسلام، شماره ۴، سال پنجم، زمستان ۱۳۹۴. ش
۳- مرکز پژوهش‌های مؤسسه کیهان، مقاله «تبدیل مسجد آقابزرگ به مدرسه دخترانه»، روزنامه کیهان، شماره ۲۱۲۱۷، مورخ ۴ آذر ۱۳۹۴. ش، ص ۶