روزنامه آرمان ملی
1401/08/16
دیر آموختن و خوب آموختن بهتر از هرگز نیاموختن است
آرمان ملي- فريباخاني،روزنامه نگار: «پسر دير آموز من» اسم کتابي است که مهوش کيانارثي روزنامهنگار باسابقه آن را نوشته است. اين کتاب، سرتاسر خاطرات اوست از رشد و بزرگ شدن پسرش پويا. او در اين کتاب به موضوع «ديرآموزي» ميپردازد. موضوعي که جامعه درباره آن چيزي نميداند. در اين سالها بارها و بارها من شاهد تلاشهاي اين زن بودهام که با شرکت در گروههاي مردم نهاد و فعاليتهاي اجتماعي آگاهي مادر و پدراني که فرزند ديرآموز دارند را بالا ببرد و حالا با نوشتن اين کتاب ميتوانيد تلاشهاي او و همسرش را بخوانيد. در مقدمه کتاب ميخوانيم: «من مادر يک جوان سي و يک ساله ديرآموز هستم. ميخواهم از خاطرات سالهاي کودکي و نوجواني پسرم بگويم. خاطراتي که هميشه بامن هستند. حالا که تصميم گرفتهام آن را بنويسم به سرعت مثل فيلمي از جلوي چشمانم رد ميشوند. خودشان را از سالهاي زندگيم به زمان حال ميرسانند تا گفته شوند. من روانشناس نيستم. مادري هستم که در تعريف واژه ديرآموز از تجربيات زندگيام و نيز مشورت با متخصصان استفاده ميکنم.» مهوش کيانارثي فوق ليسانس روزنامهنگاري دارد و از دانشگاههاي آمريکا فارغالتحصيل شده است. او وقتي مادر ميشود در حين شرايط رشد فرزندش تفاوتهايي ميبيند که کمي برايش جاي سوال بوده و با مشورت متخصصان متوجه ميشود که پويا فرزندش ديرآموز است. دير آموز کيست؟او در کتاب توضيح ميدهد: «دير آموز فردي است که بهره هوشي او 70 تا 89 است. متخصصان از ديدگاه روانشناختي به آنان افراد مرزي هم ميگويند مهمترين ويژگي ديرآموزان کمبود توجه و تمرکز آنان نسبت به همسالان است. آنها توان فراگيري دارند، اما براي يادگيري نيازمند معلماني هستند بسيار صبور و با تجربه که آشنا به شرايط ديرآموزي باشند.»کيانارثي درباره ويژگي افراد ديرآموز مينويسد: «آنان در روابط با ديگران آسيبپذير هستند. ولي صداقت همراه با عطوفت به آنان روحيه خاصي ميبخشد و از آنان انسانهاي متفاوتي ميسازد.»در کتاب از اولين نشانههاي طبيعي نبودن فرزندش ميگويد که شرايط رشدي او شبيه بچههاي ديگر نبود. بچهها معمولاً قبل از راه افتادن چهار دست و پا ميروند. ولي براي پويا اين اتفاق نيفتاد. يکسال و نيمه بود که در يک بعدازظهر ديديم ناگهان از بغل پدرش بلند شد و چند قدم راه افتاد. در حاليکه فهميدم براي رشد سلولهاي مغزي بسيار لازم است مراحل رشد از چهار دست و پا رفتن شروع شود. او در اين کتاب مينويسد: «ديرآموزي مانند سندرم داون و اختلال اوتيسم در پزشکي شناخته شده نيست. به نظر من دليل اصلي آن اين است که شرايط بروز کمتواني ذهني در افراد ديرآموز گوناگون است و مثل ساير اختلالات داراي يک عليت مشترک و شناخته شده نيست در نتيجه به دليل فقدان پيشينه پزشکي تعداد کمي از متخصصان به شرايط ديرآموزي آشنا هستند و ميتوانند خانوادههاي سرگردان و افراد ديرآموز را راهنمايي کنند. در جاي ديگر تاکيد ميکند که بايد بدانيم که اين افراد متفاوت هستند و بايد تفاوت آنها را پذيرفت. همسر مهوش کيانارثي، «پيروز کلانتري» مستند ساز است. اين زوج سالهاست که روي فرهنگ و شناخت جامعه از ديرآموزي تلاش کردهاند. مهوش کيانارثي در جايي از کتاب مينويسد: «من و همسرم به علت مشکل پويا، خيلي تلاش ميکرديم که او براي انجام امور روزمره زندگي به ما وابسته نباشد.» يکي از نگرانيهاي خانوادههايي که فرزندان ديرآموز دارند استقلال آنهاست. نگراني از اينکه در آينده چطور بتوانند روي پاهاي خود بايستند. او مينويسد چطور با پسرشان کار کردهاند تا بتواند ذهني حساب و کتاب کند و علاوه بر ساعت کامپيوتري از ساعت عقربهدار هم به راحتي استفاده کند. مهوشکيانارثي هرگز خسته نشده است. و در اينسالها از طريق رسانهها سعي در بالابردن شناخت جامعه از موضوع ديرآموزي داشته است. او در کتاب چگونگي آموزش و خريد کردن و سوار تاکسي شدن به تنهايي را به پسرشان آموخته مينويسد... و درباره چالشهايي که يک فرد ديرآموز ميتواند به آن دچار شود. مثل زمان تحصيل مساله متفاوت بودن و نداشتن مدارس و امکانات ويژه دانشآموزاني با شرايط ديرآموزي مساله مهم خانوادههايي است که فرزندشان ديرآموز است. او درباره خدمت سربازي پويا مينويسيد. و اينکه يک خانواده با داشتن فرزند ديرآموز چقدر بايد براي معافشدن فرزندش تلاشکند. اما تلاشهاي مادر و پدر پويا ثمر ميدهد و با ممارست آنها پويا در مسابقات المپيک ورزشي براي افراد داراي کمتواني ذهني شرکت ميکند او در مسابقات جهاني در کشورهاي چين، يونان و آمريکا و مسابقات منطقه خاورميانه و شمال آفريقا در کشورهاي امارات و سوريه و مصر برگزار شد در رشته شنا و يکبار هم تنيس روي ميز شرکت ميکند و صاحب سه مدال طلا، سه مدال نقره چهار مدال برنز و چهار نشان المپيک ميشود. او مينويسد که پويا از سال 1385 از خدمات انجمن «خورشيد» استفاده ميکرد که شامل آموزشهاي توانبخشي در زمينههاي گوناگون مانند موسيقي، تئاتر، ورزش و مهارتهاي اجتماعي و توليد کارهاي دستي بود. او سالهاي بعد از انجمن «سُها» فعاليتهاي خود را شروع کرد. کيان ارثي مينويسد تلاش ما براي اين است که فرزندمان استقلال داشته باشد. مسائل قانوني اداره اموال هم از دغدغه ديگر خانوادههايي است که فرزند ديرآموز دارند... در بخشي از کتاب اين مادر روزنامهنگار با فرزندش گفتوگويي دارد. ياد جملهاي از يک روانشناس ميافتم. همه آدمها نبايد شبيه هم باشند. آدمهاي ديرآموز مهربان و ساده هستند. دروغ نميگويند و زندگي را متعادل ميکنند... حالا پويا هنوز به کلاسهاي ورزشي رفته روزهايي کار ميکند خريد ميکند. و در گفتوگوي آخر کتاب نشان ميدهد چقدر خوب از شرايط زندگي و خانوادهاش آگاه است. اين مرهون تلاشهاي مادري روزنامهنگار است که خواسته است پسرش شرايط بهتري براي زندگي داشته باشد. کتاب پسر ديرآموز من از سوي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي منتشر شده است.
سایر اخبار این روزنامه
اول امنیت، بعد تغییر
هدف؛ حذف شمخانی از دبیری شورای عالی امنیت ملی
نه من دهه هشتادیها را میفهمم ؛ نه آنها من را
فرهنگ، مدیریتپذیر نیست
متضر ر واقعی افزایش تعرفه پلکانی گاز
دیر آموختن و خوب آموختن بهتر از هرگز نیاموختن است
هنوز دیر نیست
نتانیاهو و چالش تشکیل کابینه
جایگاه قانون جرم سیاسی کجاست؟
شلیک موفق «باور ۳۷۳» به هدف در برد ۳۰۰ کیلومتری
نتانیاهو و چالش تشکیل کابینه
جامعهای که گرفتار «فقر و بیعدالتی» است هرگز پیشرفت نمیکند
کشتي ما در حال غرق شدن است