ژوبین صفاری فهم مطالبه، کلید حل بحران

عزت الله ضرغامی روز گذشته گفت: «با بازجوی اصلی آن‌ها صحبت کردم، آن فرد گفت من یک عمر بازجویی کردم، از آدم‌های درشت سیاسی بازجویی کردم و این چند روز چند صد نفر از افراد بازجویی را کردم و این سخت‌ترین بازجویی من بود، زیرا نه من می‌فهمم آن‌ها چه می‌گویند و نه آن‌ها می‌فهمند من چه می‌گویم.»
بله این درست همان نقطه‌ای است که از روز اول همه جامعه‌شناسان و کارشناسان دلسوز در خصوص آن سخن گفتند. واقعیت آن است که زبان بسیاری از مسئولان امروز نه تنها به دهه هشتادی ها که با سایر نسل ها نیز هر کدام به فراخور تفاوت پیدا کرده است. نمی توان انتظار داشت زمان بایستد و با همان ادبیات، افکار و طرز نگاه چند دهه گذشته با مردم سخن گفت. ادامه اصرار بر این شکاف نتیجه مثبتی برای هیچ گروهی به همراه نخواهد داشت. در بهترین حالت که خبری از منازعه نباشد قهر گفتمانی همچنان ادامه پیدا خواهد کرد و جامعه دیگر سلامت حال و روان خود را باز نمی یابد. تقلیل دادن اعتراض‌ها به نوع پوشش و حتی مسائل اقتصادی و گشایش‌های جزیی برای کنترل وضعیت هم همان خطای شناختی است که به دلیل بهره نبردن از دانش جامعه شناسی در سپهر تصمیم گیری رخ داده و همچنان در حال ادامه یافتن است.
به نظر می‌رسد حتی دولتمردان فعلی هم همچنان با همان شیوه عکس‌های یادگاری و گفت‌و‌گو با عده ای از دانش آموزان یا افراد جامعه قصد دارند تا فضا را آرام کنند. این در حالی است که حلقه مفقوده این وضعیت عدم مفاهمه مطالبات مردم در هر سطحی است که تنها به دهه هشتادی‌ها هم معطوف نمی‌شود. به نظر می‌رسد آنچه امروز بیش از هر چیز به آن نیاز است بهره گیری از دانشمندان بی‌طرف و دلسوزی است که در حوزه علوم اجتماعی از سال‌ها پیش هشدارها را داده‌اند اما کمتر کسی به آن گوش سپرده است. لازم است تا برای رسیدن به فهم مشترک دست از اظهارنظرهای تحریک‌آمیز برداشته شود و در فضای همدلانه و البته پذیرش قصورها سعی در بهبود وضعیت کرد. در غیر این صورت معلوم نیست که همچنان بتوان با همان رویکردهای قبلی گام بر جاده توسعه گذاشت.
آنچه در این بین اهمیت دارد پذیرش اشتباه در وهله نخست و سعی در جبران اشتباه است. دولت گاه در مسائل اقتصادی هم، همچنان تجربه‌های اشتباه گذشته را تکرار می‌کند و هم در رویکرد اجتماعی همچنان بر همان منوال سابق عمل می‌کند. در این برهه به نظر می‌رسد لاجرم به فهم مطالبات جامعه هستیم حتی اگر امروز با پرخاش آن را مطرح می‌کنند. باید پذیرفت که این پرخاش محصول انباشت نادیده شدن های متوالی طی سال‌های گذشته است که بهتر است جبران شود و این خشم را با همدلی آرام کرد.
سایر اخبار این روزنامه