پهپاد‌ها بهانه و قدرت دفاعی نشانه است

در وانفسای حوادث داخلی کشور که اکنون طراحی و اجرای آن از سوی دشمنان شناخته شده، مستند به گزارش دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی کشور، جای هیچ تردیدی را باقی نگذاشته، این روز‌ها در برخی محافل سیاسی و رسانه‌ای داخلی، همسو با دشمنان بیرونی خطی به خطا دنبال می‌شود که براساس آن می‌کوشد به بهانه ادعای فروش پهپاد‌های ایران به روسیه، پای کشور را به یک مناقشه سیاسی – حقوقی بین المللی باز کند.
سخنان چند روز پیش وزیر امورخارجه درباره اینکه ایران پیش از جنگ اوکراین، به روسیه پهپاد فروخته - در حالی که پیشتر اصل آن را انکار کرده بود- از سوی این محافل با دوگانه (مصلحت اندیشی- عدم اطلاع وزیر) تحلیل و تفسیر می‌شود که در صورت گمانه اول بی اعتمادی در نظام بین‌الملل به دستگاه سیاست خارجی تجویز می‌کند و در صورت گمانه دوم، نظام تصمیم‌گیری در کشور را به جزایر منفک از هم متهم می‌کند که خروجی آن بازتولید دوگانه دیگری به نام «میدان» و «دیپلماسی» است. این انگاره ذهنی در فضای رسانه‌ای اصلاح طلبان در حال تکثیر شدن است که نتیجه هر دو گمانه اعمال فشار بر ایران و تشدید تحریم‌هاست.
اما فارغ از اظهار نظر وزیر امورخارجه، ابتدا باید به این سؤال پاسخ داد که آیا جمهوری اسلامی ایران در جنگ روسیه و اوکراین در کنار روسیه قرار گرفته است؟ شواهد نشان می‌دهد که این گزاره اساساً هیچ پایه و اساسی ندارد و مقامات رسمی کشور همواره بر اصل بی طرفی تأکید و حل مشکلات از طریق گفتگو را بر هر روش دیگری توصیه کرده‌اند.
با این توصیف، همکاری‌های تسلیحاتی ایران و روسیه البته محدود به دیروز و امروز نیست و بیش از ۳۰ سال است که مراوده تسلیحاتی بین دو کشور در جریان است که خرید تسلیحاتی مانند سوخو ۲۴، اس ۲۰۰ و اس ۳۰۰ از مصادیق این همکاری‌هاست. علاوه بر این در جنگ با تروریسم تکفیری در سوریه، دو کشور ایران و روسیه حدود ۱۰ سال است که مراوده پهپادی دارند. دستگاه تبلیغاتی غرب، اما همواره در بروز بحران‌های منطقه‌ای و بین‌المللی می‌کوشد روایت را از پله دوم به مخاطب خود منتقل کند. اینکه بین اوکراین و روسیه جنگی در جریان است و به دلیل گرایش‌های دولت حاکم بر اوکراین به غرب، باید انگشت اتهامات به سوی طرف مقابل اوکراین نشانه برود، اما کسی نمی‌پرسد اساساً این درگیری چرا و چگونه (پله اول) آغاز شده است؟ پاسخ به این سؤال اساسی روایت را ۱۸۰ درجه تغییر خواهد داد.


اکنون برای هیچ ناظر و منصف بین‌المللی تردیدی باقی نمانده که سیاست گسترش ناتو به شرق، عامل تعیین‌کننده و محرک اصلی این جنگ است که به تعبیر رهبر معظم انقلاب در دیدار پوتین با معظم له در تیرماه امسال «اگر جلوی آن در اوکراین گرفته نمی‌شد، مدتی بعد به بهانه کریمه، همین جنگ را به راه می‌انداختند.»
در واقع طرف‌های غربی با هدف گسترش ناتو، ملت اوکراین را قربانی اهداف توسعه‌طلبانه خود کردند و سپس زرادخانه‌های تسلیحاتی خود را روانه این کشور کرده‌اند و البته در این معرکه از بازوی رسانه‌ای و تبلیغاتی خود بهره می‌گیرند که اقدامات خرابکارانه و توسعه‌طلبانه خود را مشروع جلوه دهند. بنابراین، غرب و اروپا اگرچه در ماجرای اوکراین آتش بیار معرکه شده‌اند، اما به مدد قدرت رسانه‌ای می‌کوشند زمین بازی را عوض کنند.
اروپای مدعی که اکنون به بهانه فروش پهپاد ایران به روسیه مدافع حقوق بشر شده و اشک تمساح می‌ریزد، همانی است که در طول جنگ تحمیلی از هیچ تلاشی برای تجهیز ماشین جنگی رژیم بعث عراق علیه ایران اسلامی فروگذار نکرد، به گونه‌ای که آثار شیمیایی سلاح‌هایی کشتار جمعی دولت آلمان همچنان بر تن جانبازان دفاع مقدس باقی است، اما هیچ یک از آن‌ها این فاجعه انسانی را محکوم نکردند.
برخی در نقد سیاست خارجی با تمسخر این گزاره که «ایران پهپاد‌ها را پیش از جنگ اوکراین» به روسیه فروخته بود، می‌نویسند: «روشن است که روسیه پهپاد‌ها را به قصد ذخیره کردن آن‌ها در زرادخانه خود یا به نمایش گذاشتن در نمایشگاه ادوات نظامی دریافت نکرده است.» این اذهان غربزده، اما تابه حال از خود پرسیده‌اند که چرا دولت‌های اروپایی و در رأس آن‌ها آلمان تسلیحات شیمیایی را در جنگ عراق و ایران در اختیار صدام قرار دادند؟ آیا این جنگ‌افزار‌های غیر متعارف شیمیایی برای مبارزه با آفات زراعی و مقابله با حمله ملخ‌ها به مزارع بغداد به این کشور گسیل شد؟ آیا آن‌ها کشتار مردم سردشت، قتل عام مردم بی دفاع کرد‌های حلبچه و رزمندگان دفاع مقدس در جبهه‌ها را فراموش کرده‌اند؟ آیا این کشور‌ها صلاحیت اظهار نظر درباره حقوق بشر را دارند؟
به عنوان نکته پایانی اینکه کسانی که نرمالیزاسیون در مناسبات جهانی را دنبال می‌کنند، به یاد داشته باشند که بر اساس توافق برجام ۲۷ تیرماه ۹۹ تحریم تسلیحاتی پنج ساله ایران به پایان رسیده و جمهوری اسلامی ایران مانند همه دولت‌های دیگر حق دارد با دنیا خرید و فروش تسلیحات متعارف داشته باشد. اکنون بر فرض فروش پهپاد به روسیه مرتکب چه جرمی شده است که باید سرزنش شود؟ چرا نقطه قدرت و قوت دفاع ملی در دعوا‌های سیاسی به نقطه ضعف تبدیل شود؟ راز این همه عصبانیت شاید به ترس از «ایران قوی» برمی‌گردد. آیا یک ایرانی میهن دوست را می‌توان سراغ گرفت که به تضعیف کشورش راضی شود؟