ایران قوی؛ آرمان بزرگ ما

یادداشت
محمد مهدی اسماعیلی
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و عضو هیأت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران



هنگامی که از آرمان‌های ایرانیان در دوران معاصر و مخصوصاً آرمان‌های انقلاب اسلامی سخن به میان می‌آید، آرمان‌های بزرگی نظیر استقلال‌خواهی و رهایی از وابستگی در تمامی ابعاد آن مخصوصاً در ابعاد هویتی و گفتمانی، آزادی‌خواهی، اسلام‌خواهی و استبدادستیزی، به عنوان مهمترین آرمان‌ها جلوه‌گر می‌شوند. تمامی این آرمان‌ها برگرفته از موقعیت کشوری بود که برای صدها سال «ضعیف» مانده یا ضعیف نگه داشته شده بود. این ضعف و فترت چندصدساله هم نتیجه بی‌کفایتی حکومت‌های داخلی بود و هم پیامد دسیسه‌ها و توطئه‌های بی‌پایان دول زورگو و استعمارگر خارجی. انقلاب اسلامی ایران پاسخی برای رهایی ملت ایران از این ضعف تاریخی ناشی از پیوند نامبارک استبداد و استعمار و‌ گذار به مرحله‌ای از شکوه و قدرت تمدنی و تاریخی خود بود. از این‌رو تمام آرمان‌ها و آرزوهای تاریخی ایرانیان و تمام آرمان‌های انقلاب اسلامی را می‌توان در آرمان «ایران قوی» خلاصه نمود. 
این آرمان بزرگ، ریشه در تاریخ پرفراز و نشیب این سرزمین و رؤیای درازمدت ملت بزرگ ایران دارد. به‌گونه‌ای که عصاره و چکیده تمام جریان‌های فکری مستقلی را که در پیروزی انقلاب اسلامی نقشی از خود به یادگار گذاشتند می‌توان تلاش برای بازجویی عظمت و اقتداری دانست که شایسته این سرزمین و ملت بزرگ است. انتخاب مکتب اسلام به عنوان ایدئولوژی مبارزه و گفتمان رهایی و حذف و انزوای ایدئولوژی‌ها و مکاتب رقیب، در چهارچوب همین گفتمان عزت‌طلبی و تمدن‌سازی نوین صورت گرفت. ملت مسلمان ایران در مکتب اسلام، هم راه رهایی و الگوی مبارزه را یافته بود و هم چهارچوب حکومت مطلوب آینده و مسیر استقلال و سربلندی و دستیابی به عظمت و عزت تاریخی خود را جست‌و‌جو می‌کرد. بنابراین اگر مهمترین هدف انقلاب اسلامی را تحقق عظمت و قدرت تاریخی ملت ایران بدانیم سخنی به گزاف نگفته‌ایم. مبارزات تاریخی ملت ایران در تمام سال‌های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی و در تمام سال‌های پس از آن، هدفی جز بازپس‌گیری این قدرت به گروگان گرفته شده توسط مستبدین و مستکبرین نبوده است. در همین راستا، انتخاب و استقرار حکومت جمهوری اسلامی به عنوان نخستین نظام مردمسالاری دینی را می‌توان، نخستین گام بلند ملت ایران در مسیر تحقق ایران قوی ارزیابی کرد. 
در طول چهل و چهار سال گذشته جلوه‌های فراوانی از تلاش در جهت تحقق آرمان ایران قوی را شاهد بوده‌ایم که تضمنات و نتایج عینی گوناگونی در عرصه حیات سیاسی و اجتماعی ما داشته‌اند. در این میان، دوران هشت سال دفاع مقدس بی‌تردید یکی از درخشان‌ترین تجارب تاریخی ما برای تحقق این آرمان بزرگ و مبارزه با دشمنانی بود که ایران را ضعیف و لگدمال می‌خواستند. صدها هزار شهید و جانباز و آزاده، بهایی بود که ملت ایران برای تحقق این آرمان بزرگ خود پرداخت کرد. بعد از دوران دفاع مقدس نیز، آنچه سرداران بزرگی نظیر شهید سلیمانی‌ها را به قهرمانان تاریخی ایران تبدیل نمود، مجاهدت‌ها و جانفشانی‌های بی‌دریغ آنها در راه اعتلای اسلام عزیز و ایران قوی بود. آنها با نثار خون پاکشان نشان دادند که تحقق ایران قوی نیازمند مجاهدت خالصانه و بی‌وقفه با دشمنانی است که هیچ‌گاه عزت و اقتدار و آزادی این سرزمین و مردمانش را بر نتابیده‌اند. دشمنانی که از هر تلاش و ابزاری برای ضعیف نگه‌داشتن این کشور دریغ نکرده‌اند و نخواهند کرد. دشمنانی که همه کشورهای جهان را تابعی از نظم خودساخته خود می‌خواهند؛ نظمی که در چهارچوب آن، آنها همواره سلطه‌گرند و کشورهایی نظیر ایران همواره سلطه‌پذیر، اما برای آنها که در فرهنگ ذلت‌ستیز شیعه بزرگ شده‌اند، هر دو سوی این نظم تحمیلی یعنی سلطه‌گر و سلطه‌پذیر از آنجا که در خارج از دایره حق و عدالت است محکوم هستند. قطب سلطه‌پذیر از آن‌رو محکوم و مطعون است که به قبول سلطه تن داده و این رابطه ظالمانه را به رسمیت شناخته است. علاوه بر این، همچنان‌که اگر سلطه‌گر وجود نداشته باشد، نظام سلطه از بین خواهد رفت، اگر سلطه‌پذیر هم نباشد این نظام فرو می‌پاشد. از همین رو است که بر مبنای دیدگاه رهبر معظم انقلاب آنچه می‌تواند این تقسیم‌بندی تحمیلی بر نظام بین‌الملل را با چالش مواجه کرده و یک نظم نوین مبتنی بر عدالت را بر روابط بین کشورها و ملت‌ها حاکم کند، «مقاومت» ملت‌ها و کشورهای مستقل جهان در برابر نظام سلطه و تلاش این ملت‌ها در جهت افزایش قدرت ملی خویش است.
در طول دهه‌های بعد از انقلاب اسلامی و بعد از شکست تمام نقشه‌ها و برنامه‌های نظامی که علیه ایران تدارک دیده شده بود، شاهد تلاش درازمدت دشمن برای تفوق و غلبه ذهنی و گفتمانی بر افکار عمومی هستیم. تلاشی که بیش از هر عرصه دیگری در عرصه رسانه و بوسیله تصویرسازی و گفتمان‌سازی صورت گرفته و بسط و تعمیم می‌یابد. تلاشی که به‌دنبال تغییر تدریجی نگاه و گفتمان در یک جامعه به سمت نگاه و دیدگاه مورد نظر دشمن است. نفوذ رسانه‌ای از یک اصل قدیمی پیروی می‌کند که در آن به جای هرگونه هزینه برای نبرد و درگیری مستقیم و یا به جای هر نوع تلاش نظری و عملی برای توجیه و اقناع، تنها کافی است از طریق شبکه‌سازی و گروهک‌پروری داخلی به‌دنبال تغییر گفتمان و نگاه مسلط بر جامعه هدف باشیم. هنگامی که گفتمان و نوع نگاه حاکم بر جامعه با نوع نگاه مطلوب دشمن همراستا شود، آن هنگام با کمترین هزینه، اهداف دشمن توسط افرادی در داخل کشور پیاده خواهد شد. از همین‌رو است که امروز رسانه‌های وابسته به جریان سلطه‌گر، اعم از رسانه‌های وابسته به غرب و رسانه‌های وابسته به دول مرتجع منطقه، رویکرد اصلی خود برای جلوگیری از تحقق ایران قوی را تضعیف جمهوری اسلامی از طریق گسترش چالش‌های داخلی قرار داده‌اند. آنها بارها آشکار و پنهان اعلام کرده‌اند که ملتی پراکنده، کشوری فروپاشیده و سرزمینی از هم گسیخته می خواهند. 
در چنین منظومه‌ای، اکنون شاهد نزاع گفتمانی میان دو جریان در سپهر سیاسی کشور هستیم و اغتشاشات اخیر در کنار همه تلخی‌ها و لطمات، فرصتی فراهم کرد تا نخبگان و کنشگران سیاسی، جبهه خود را مشخص کنند. از یکسو جریان معتقد به تحقق ایران قوی را شاهدیم که تعالی این کشور و ملت را در سایه عدالت، پیشرفت، تحول و آزادی دنبال می‌کند و اعتقاد دارد کاستی‌ها و مشکلات نباید ما را از راه و هدف اصلی غافل کند. در جبهه مقابل «جریان واگرا» را شاهد بودیم که یک حادثه را ابزار و فرصتی دیده برای تشویق به اغتشاش و تخریب و تروریسم رسانه‌ای و صدافسوس که غفلت کردند و متوجه نشدند سرویس‌های جاسوسی غربی و تروریست‌های رسانه‌ای در پشت پرده این ماجراها، تضعیف ایران و ایرانیان را دنبال می‌کنند. 
اما آنچه دشمنان فراموش کرده‌اند آن است که «ایران قوی» آرمان همه ملت ایران اعم از کرد و ترک و لر و بلوچ و فارس و شیعه و سنی است. آنها نمی‌دانند که مردم این سرزمین حاضرند قطعه قطعه شوند، اما ایران عزیزشان را قطعه قطعه نبینند. ایران قوی آرمانی است که این ملت بهترین فرزندانش را برای تحقق آن فدا کرده است و امروز نیز 80 میلیون نفر تا پای جان برای تحقق آن ایستاده‌اند. ایران قوی آرمانی است که از اعماق وجود آحاد مردم ایران می‌جوشد و توسط همین مردم نیز محقق خواهد شد. مردمی که در نظام جمهوری اسلامی به عنوان تنها نظام مردمسالار در تاریخ ایران، به عنوان رکن اصلی حکومت و دولت شناخته شده‌اند. تأکید بر جایگاه والای مردم در این نظام به همراه دستاوردهای عینی جمهوری اسلامی در دفاع از تمامیت ارضی، استقلال، عزت و امنیت ملی کشور، این نظام را به تنها نظام مشروع و کارآمد در جهت تحقق آرمان ایران قوی تبدیل می‌سازد؛ نظامی که برآمده از مردم ایران، برای مردم ایران و به‌دنبال تحقق مهمترین آرمان و آرزوی مردم ایران است. 
شاید امروز و در پس اتفاقات تلخ اخیر، اهمیت طرح «ایران قوی» توسط دولت مردمی آیت‌الله رئیسی بیش از قبل برای همگان روشن شده باشد. در واقع ریاست محترم جمهوری با بصیرت، هوشمندی و موقعیت شناسی، آرمان «ایران قوی» را با تدبیر و عقلانیت سیاسی به عرصه عمومی آورد تا نقشه راهی ارائه کرده و از تزاحم و تنش در کشور اجتناب کند. لازمه چنین اتفاق مبارکی، حاکم شدن خِرَد سیاسی و عقلانیت سیاسی بر اداره کشور و پرهیز از دوقطبی سازی‌های کاذب است. 
در عین حال، زندگی امن و عزتمندانه در «ایران قوی» حق بدیهی همه ملت ایران است و جمهوری اسلامی ایران و دولت مردمی و انقلابی، مطالبه و تحقق این حق ملی را در عرصه‌های داخلی و خارجی مهمترین هدف خود تعریف کرده است. دستیابی به این هدف در گرو همدلی و همبستگی ملی همه ملت ایران از یک‌سو و مرزبندی آشکار با سلطه‌گران، بدخواهان و دشمنان ایران قوی، از سوی دیگر است. برای ساختن ایران قوی نیازمند مشارکت همه ایرانیانی هستیم که دل در گروی عزت و سربلندی این آب و خاک دارند. «راه ما؛ راه حق، راه بهروزی‌ است، اتحاد، اتحاد، رمز پیروزی‌ است.»