الزام احیای اخلاقیات

محمد زاهدی اصل
آرمان امروز: «پرخاشگري اجتماعي» به اشکال مختلف در جامعه خودنمايي مي‌کند. اين در حالي است که در روزهاي اول انقلاب و دوران دفاع مقدس افراد با گشاده رويي  در صحنه‌هاي جنگ و محافل اجتماعي حضور داشتند. در آن دوران، گذشت، فداکاري و ساده زيستي در زندگي‌ها جاري و ساري بود. اگر اخلاقيات در جامعه آسيب ببيند ديگر  امکان جبران اين سرمايه اجتماعي نيست. براي مثال افراد در صورتي که خسارت‌هاي اقتصادي ببينند با کار و تلاش مضاعف مي‌توانند مسائل‌شان را حل کنند، اما وقتي اخلاق در جامعه آسيب ببيند، اين مساله ديگر قابل جبران نيست. در خانواده‌اي که بزرگان آن مسائل اوليه اخلاق را رعايت نکرده و رابطه حسنه را با فرزندانشان نداشته و تقلب در خانواده‌شان رواج دارد، بي‌شک فرزندان نيز از آنها مي‌آموزند. بايد دانست که در دولت نهم و دهم اخلاقيات، اقتصاد را با چالش مواجه کرد. بداخلاقي‌هاي اجتماعي اميد را در جامعه کاهش مي‌دهد و از آن دوران اين امر با مشکلات اقتصادي در دولت دوازدهم و کرونا تشديد شد و به به‌شکل ميراثي شوم به دولت سيزدهم رسيد. وقتي مسئولان به‌جاي ارائه گزارش‌ها صادقانه به مردم در جريانات مختلف مثل ناآرامي‌هاي اخير، بيان مشکلات و حل مساله به توجيه و حرف و حديث مي‌پردازند، طبيعتا ميزان عصبانيت مردم نيز افزايش مي‌يابد. اگر در موضوع مرحومه مهسا اميني، يک عذرخواهي صورت مي‌گرفت، اما با چالش‌هاي امروزي مواجه نبوديم، اما صد حيف که فرهنگ عذرخواهي که ريشه در اخلاق دارد، در دايره المعارف مسئولان ما تعريف نشده است. از سوي ديگر تحريم‌ها در وضعيت امروز جامعه ما بي‌تاثير است، چون تاثير تحريم‌ها حداکثر 20 درصد است، اما 80 درصد مساله به طرز فکر مردم و نحو مواجه مسئولان با مسائل بستگي دارد. اگر افراد اخلاق، تفاهم و اميد به آينده داشته باشند، مي‌توانند در مقابل ناملايمات ايستادگي کنند. هرچند وقتي در بسياري از  مسائل شاهد فساد اداري و مالي هستيم، ديگر ميزان اعتماد اجتماعي در جامعه کاهش مي‌يابد. امروز اخلاقيات، اقتصاد جامعه را به نابودي کشانده است. اگر در جامعه تقلب، تزوير و ريا باشد، حاصل آن هم احتکار، ثروت اندوزي و قدرت طلبي مي‌شود. در اين شرايط فقير روز به روز فقيرتر و ثروتمند روز به روز ثروتمندتر مي‌شود. اين مساله براي جامعه ما مناسب نيست. بر اساس آمار 90 درصد ثروت جامعه در اختيار 10درصد از افراد است. هم‌اکنون فقر مطلق در جامعه از 30 درصد فراتر رفته است. اين وضعيت اقتصادي در سايه سوء ‌تدبير و نبود برخورد قاطع با سوء استفاده کنندگان بازتوليد نارسايي‌ها را در جامعه به‌دنبال دارد. اگر نهادها به شکل صادقانه وارد ميدان شوند، مشکلات اجتماعي جامعه حل و فصل مي‌شود. با بررسي سفارشات معصومين بايد گفت که امام علي (ع) به محمد حنفيه گفت:‌ «اي فرزندم، من از فقر مي‌ترسم و از آن به خدا پناه ببر، زيرا فقر باعث کمبود دين و سرگرداني خرد مي‌شود.» اين به آن معناست که فقر منشاء بروز مشکلات در ابعاد مختلف است. بايد با فقر مبارزه شود، چون فقر منشاء زائل شدن دين و عقل است. حاصل سرگرداني عقل هم بروز رفتارهاي نابهنجار همچون پرخاشگري است. براي مثال وقتي فرد در پاسخگويي به نياز همسر و فرزندان ناتوان باشد، طبيعتا دست به رفتارهاي خلاف عقل مي‌زند. براي مثال در کشورهاي توسعه يافته وقتي ارزاق گران مي‌شود، مردم خريد نمي‌کنند، اما در ايران با هرگونه نوسان در بازار مردم به مراکز فروش هجوم مي‌آورند. اين رفتار نشان دهنده کاهش شديد ‌اعتمادي افراد به مسئولان و نبود اميد در آينده است. در واقع هجوم به بازار نشان از بي‌اعتمادي و نبود اميد است. کشور ايران در مقايسه با ديگر کشورها قابل مقايسه نيست. در حالي که تمامي اين نعمت‌هاي به‌دليل بي‌تدبيري، رانت و سوءمديريت‌ها بلاي جان شده است. بايد بتوان با صداقت با مردم رفتار کرد و داشته‌ها را به ميدان آورد. براي مثال هم اکنون يک کارگران چگونه مي‌تواند با حقوق ماهانه شش ميليون تومان زندگي کند؟ بنابراين بايد به داد ملت رسيد. اميد است با همت و تلاش بتوان اخلاقيات را به کشور برگرداند.
استاد بازنشسته مددکاري اجتماعي دانشگاه علامه طباطبايي