ماکرون به ته تجزیه‌طلبی رسید

تصویر دیدار مصی علی‌نژاد با رئیس‌جمهور فرانسه، یک قاب ساده است؛ قابی که حرف جدید آن فقط علنی شدن دشمنی‌ها و صف‌بندی‌ها برای تجزیه ایران است، دیداری که میزبان اصلی یک گروه تجزیه‌طلب کرد است. غیر این، همه چیز تکراری است. ما یک مصی علی‌نژاد خائن به ایران و آویخته بر خزانه دولت‌های غربی را پیش از این دیده بودیم؛ یک فرانسه حامی منافقین و آمدنیوز و تحریم‌کننده هم دیده بودیم؛ جز پیوند علنی این دو، باقی همه تکراری است. حتی شکستگی این قاب هم تکراری است. ایران قاب‌های خیانت زیادی را شکسته است، معروف‌ترین و شکسته‌ترین آن، قاب دست دادن مسعود رجوی و صدام حسین است؛ پیکر‌های آن هر دو اکنون سال‌هاست تجزیه شده است.
روز گذشته اخباری کوتاه و تصاویری اندک از دیدار مصی علی‌نژاد، فعال رسانه‌ای ضد ایرانی با امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه منتشر شد. در نگاه اول شاید ابتذال در سطح مراودات اروپا با اپوزیسیون ایرانی به چشم آمد، اما فرانسه‌ای که مأمن تروریست‌های مجاهدین خلق شد، مگر چیزی هم برای از دست دادن در چشم ایرانیان دارد؟
این میان اینترنشنال تلاش کرد میزبانی این دیدار را به «کاخ الیزه» و ریاست جمهوری فرانسه نسبت دهد، اما یک توئیت که توسط خود علی‌نژاد هم بازنشر شد، نشان داد میزبان اصلی این دیدار، سازمان تجزیه‌طلب «عدالت برای کردستان» است؛ سازمانی که از گروه‌های کرد تجزیه‌طلب حمایت می‌کند.
شبکه سعودی اینترنشنال علاقه داشت اینگونه القا کند که این دیدار با ابتکار ریاست جمهوری فرانسه انجام شده است. این رسانه تروریستی سال‌هاست با اتهام حمایت از تجزیه ایران روبه‌روست. چهار سال پیش بود که ساعاتی پس از حمله تروریستی به رژه نیرو‌های مسلح در اهواز، تریبون این رسانه تروریستی در اختیار اعضای گروهک تجزیه‌طلب الاحوازیه قرار گرفت تا از کشتار مردم و نیرو‌های مسلح در اهواز دفاع کنند!


علاوه بر این، همواره میزبان احزاب مختلف تجزیه‌طلب بوده و در فایلی صوتی که اخیراً از رعنا رحیم‌پور مجری بی‌بی‌سی فارسی لو رفت، نیز او از دستور مدیران اینترنشنال به نیرو‌های خود برای گفتگو با نمایندگان این احزاب می‌گوید و موج فزاینده‌ای از فشار رسانه‌ای بر اینترنشنال تحمیل شده که به دنبال تجزیه ایران است. بنابراین، آن‌ها از اینکه بگویند ترتیب‌دهنده این دیدار تجزیه‌طلبان بوده‌اند، ابا دارند.
همکار تجزیه‌طلبان
برنارد آنری لوی، رئیس سازمان غیرانتفاعی و صهیونیستی «عدالت برای کردستان» است. دو هفته پیش بود که مصی علی‌نژاد در توئیتی به زبان انگلیسی خبر از دیدار خود با این فرد داد و نوشت که موضوع صحبت‌شان این بود که چطور غرب به اوکراین در مبارزه با پوتین کمک می‌کند، اما در اقدام علیه جمهوری اسلامی تردید دارد. تلاش علی‌نژاد در این دیدارها، چنانکه خودش نوشته، این است که اتحادیه اروپا، آنچه را که او انقلاب در حال وقوع در ایران می‌نامد، به رسمیت بشناسد.
با این حال، از انقلاب مدنظر مصی علی‌نژاد تعفن تجزیه‌طلبی و فروپاشی ایران بلند است. آنری لوی یک مخالف جمهوری اسلامی نیست، یک یهودی حامی اسرائیل و مخالف ایران یکپارچه است که در راستای جدا کردن کردستان از خاک ایران تلاش می‌کند. او حامی حمله نظامی به سوریه، حامی انقلاب رنگی در اوکراین، حامی و مدافع کاریکاتور‌های موهن علیه پیامبر اسلام، مدافع حمایت از اوکراین مقابل روسیه و حامی جنبش سبز در ایران بود. او پنج روز پیش خبر از حضور خیلی زود مصی علی‌نژاد در پاریس داده بود.
دو هفته پس از دیدار آنری لوی با مصی علی‌نژاد، مکرون در کاخ الیزه با علی‌نژاد و چند زن دیگر از فعالان فمینیست ضد ایرانی و دختر یکی از زنان کشته شده در جریان آشوب‌های اخیر در کرمانشاه، دیدار کرد و دلال این دیدار او بوده است.
درآمدزایی از مبارزه سیاسی!
مصی علی‌نژاد در مسیر فعالیت‌های ضد ایرانی خود، هیچ گاه مستقل نبوده است. او با دلار‌های امریکایی و سیاست امریکایی پیش رفت و در همه این سال‌ها رسماً تبدیل به کارمند دولت امریکا برای مبارزه با ایران شد. کسب درآمد او البته فقط به دلار نیست و چندی پیش انتشار یک فایل صوتی از مجری شبکه منوتو نشان داد که علی‌نژاد شیوه‌های دیگری هم برای درآمدزایی در مسیر مبارزه با جمهوری اسلامی بلد است!
سالومه سیدنیا، مجری منوتو در این صوت به طرف مقابل که هویتش روشن نیست، می‌گوید که علی‌نژاد در ازای ارسال ویدئوی مادر یکی از جان‌باختگان حوادث آبان‌ماه ۹۸، فاکتور ۱۰هزار پوندی برای مدیر تلویزیون منوتو ارسال کرده است.
متن قسمتی از این صوت به این شرح است: «مادر پویا گفت [ویدئو را]پخش نکنید، خانم مسیح علی‌نژاد به کیوان گفت پخش کن! کیوان گفت اگر آمدند او (مادر پویا) را بردند، تو جواب می‌دی؟! کیوان پخش نکرد. مسیح بیل (فاکتور) فرستاد که ۱۰ هزار پوند بده. کیوان گفت من پول تو رو می‌دم، فقط بدونم برای چی دارم پول می‌دم! اونجا کیوان، مسیح رو بلاک کرد.»
به نظر می‌رسد حالا که تعداد اپوزیسیونی که از دولت‌های غربی برای مبارزه با ایران پول می‌گیرند، زیاد شده، علی‌نژاد به دنبال یک محل درآمد دیگر و البته این بار به «یورو» است. او که وضعیت خود در ایران را اینگونه توصیف می‌کرد که در هنگامه خبرنگاری، نیازمند چند هزار تومان پول بوده، اکنون سال‌هاست در منزلی ۲۰ میلیاردی در نیویورک ساکن است. اپوزیسیون ایرانی شاید تنها مبارزان انقلابی در جهان هستند که نه تنها ثروت‌شان را در مسیر مبارزه نمی‌دهند، بلکه از قبل مبارزه کسب درآمد‌های هنگفت هم دارند و پولدار می‌شوند! این تصویر، همان قابی است که جوان ایرانی باید با دقت بیشتری آن را رصد کند.
چندی پیش بود که یک مؤسسه صهیونیستی به علی‌نژاد به دلیل «تلاش برای تضمین منافع امریکا و صهیونیست‌ها» جایزه داد. آن قاب هم بخشی از فعالیت این مهره غربی‌هاست.
و، اما فرانسه!
کمتر از سه ماه از زمانی که مکرون از رئیس‌جمهور ایران، ابراهیم رئیسی، خواست میانجی جدال میان روسیه و اروپا باشد، می‌گذرد. حالا در آغوش اپوزیسیون ایرانی افتاده تا خبرنگار فراری ضدایرانی و مهره دولت امریکا، از او بخواهد نخستین کشوری باشد که انقلاب ایران را به رسمیت می‌شناسد و به جای مقامات ایرانی با اپوزیسیون ایرانی دیدار کند.
این یعنی دولت امریکا نخواسته نخستین کشور باشد و علی‌نژاد مهره پس انداخته امریکایی راهی فرانسه شده است. مکرون هم که در جریان تحریم‌های ضد ایرانی دنباله رو امریکا بود، ایرادی نمی‌بیند مهره دست دوم امریکایی را به کاخ الیزه راه دهد. شاید نفوذ بنیاد صهیونیستی آنری لوی، مکرون را دچار این اشتباه محاسباتی کرده که واقعاً انقلابی در ایران در حال وقوع است.
واکنش دولت و دستگاه سیاست خارجی ایران به دخالت دولت فرانسه در امور داخلی ایران و مهره شدن رئیس‌جمهور این کشور برای حمایت از تجزیه ایران می‌تواند تلنگری برای مکرون جوان باشد.
وقتی قرار است مقامات اروپایی با تجزیه‌طلب‌های ایرانی دیدار کنند، دیگر نمی‌توانند از باز بودن راه مذاکره با ایران دم بزنند؛ میان حمایت از تجزیه ایران و دیدار دیپلماتیک و درخواست از مقامات جمهوری اسلامی باید یکی را انتخاب کنند.

مصی علی‌نژاد سرمست است؛ هم دلار‌ها خوب رسیده و می‌رسد، هم ایران را از نگاه خودش در آستانه فروپاشی می‌بیند و حس پیروزی همه وجودش را گرفته است. اما او باید به یک قاب دیگر بیندیشد؛ نیما زم در قسمت عقب ماشین با چشم‌بند و دست‌بند، ماشینی که اختیار آن دست نیرو‌های امنیتی ایران بود. نیما زم همه فخرش این بود که تحت مراقبت سازمان اطلاعاتی فرانسه است. غربی‌ها به مهره‌های دست آموز و عروسک‌های خیمه شب‌بازی خود وفادار نیستند و سخت به رعایت «تاریخ مصرف» در برده‌داری معتقدند.