خوابیده در آفساید!

سکوت عجیب وزارت ورزش و فدراسیون‌ها در قبال حرکات برخی ورزشکاران همچنان ادامه دارد که البته این احتمال قوی را تقویت می‌کند که آن‌ها خود آتش‌بیار معرکه‌اند. در‌حالی‌که آتش اغتشاشات در کشور تقریباً خاموش شده و صرفاً حرکات شیطنت‌آمیز در برخی نقاط دیده می‌شود، گویا چهره‌های ورزشی و به‌خصوص ملی‌پوشان رشته‌های مختلف می‌خواهند همچنان آتش‌بیار معرکه اغتشاشات باشند و با حرکات و رفتار‌های خود جوانان را تهییج به بیرون آمدن و اغتشاش کنند. چنین رفتار‌هایی در حالی صورت می‌گیرد که برخی چهره‌های بیرون مانده ورزشی همگام و همسو با رسانه‌های سعودی و لندنی این روز‌ها سعی دارند عالم و آدم را مجاب کنند که این تیم‌ها اصلاً تیم ایران نیستند و باید از صحنه مسابقات جهانی و بین‌المللی حذف شوند. هرچند چنین تلاش‌هایی راه به جایی نخواهد برد و این افراد حقیر تنها شخصیت پست و وابسته خود را نشان می‌دهند، اما در این میان جامعه ورزش هم باید تکلیف خود را روشن کند.
اوج نفاق و ریاکاری
بروز رفتار‌های دوگانه از سوی ورزشکاران، آن هم مقابل دوربین رسانه‌ها و پشت دوربین‌ها برای هیچ کس قابل قبول نیست. آنچه مسلم است اینکه ورزشکار باید تکلیف خودش را روشن کند. اینکه با لباس تیم ملی جمهوری اسلامی ایران در رقابت‌های بین‌المللی شرکت کند و بعد به سرود و پرچم ایران بی‌اعتنایی یا حتی بی‌احترامی کند، دوگانه‌ای است که نشان از شخصیت متزلزل این ورزشکار دارد. اینکه یک مربی فوتبال نزدیک ۵۰ روز و بدون اطلاع کافی با استوری‌های خود بر آتش اغتشاش بدمد و بعد ناگهان تغییر موضع بدهد و از فرهنگ بالای ایرانی نسبت به احترام به لباس‌ها و پوشش‌های مختلف بگوید نشان از همین دوگانگی رفتار دارد.
قبلاً هم گفتیم از آن چند ورزشکار خارج‌نشین و معلوم‌الحال توقعی نیست، آن‌ها باید کاسه‌لیسی‌شان را بکنند تا جیره و مواجب‌شان برسد، اما از ورزشکار، مربی و پیشکسوتی که اینجا در ایران و زیر سایه جمهوری اسلامی زندگی می‌کند توقع دیگری می‌رود. توقعی که اگر برآورده نشود، آن‌وقت است که باید سراغ مسئولان ورزش و فدراسیون‌های ورزشی رفت که چرا با این قبیل حرکات برخورد درستی صورت نمی‌گیرد. حرکاتی که در ضدیت تمام با منافع ملی و امنیت کشور است و در راستای اهداف دشمنان آتش اغتشاشات را شعله‌ورتر می‌کند.


امروز کار به جایی رسیده که حتی در خود کشور هم اتفاقاتی در مسابقات ورزشی رخ می‌دهد که دیگر قابل اغماض و چشم‌پوشی نیست. فدراسیون‌ها باید از اهرم‌هایی که در اختیار دارند، استفاده کنند تا جلوی این اقدامات زشت گرفته شود. اگر ورزشکاری دلش با ایران نیست اصلاً نباید جایگاهی در تیم‌های ملی داشته باشد. اینکه سرود نخوانند یا به پرچم بی‌اعتنایی و بی‌احترامی کنند، آن‌هم به این بهانه که رسانه‌های معاند در گوش‌شان خوانده‌اند کار جمهوری اسلامی تمام است، عین دشمنی و نفاق است که باید مقابل آن ایستاد و این وظیفه امروز فدراسیون‌ها و به‌خصوص فدراسیون‌هایی است که مسابقات مهم جهانی را در پیش دارند.
از ساوت‌گیت یاد بگیرید
از این دست رفتار‌ها در دو ماه گذشته زیاد دیده شده و ورزشکاران و چهره‌های ورزشی همچنان بدون کوچک‌ترین تحقیق و اطلاعاتی صرفاً هر آنچه را که رسانه‌های معاند می‌گویند باور می‌کنند. باور می‌کنند که فلان مجرم سابقه‌دار توسط نیرو‌های امنیتی و در اغتشاشات کشته شده است یا باور می‌کنند که مثلاً فلان دختر را نیرو‌های امنیتی کشته‌اند. ماجرا وقتی جالب می‌شود که حتی در برابر فهمیدن حقیقت هم مقاومت می‌کنند تا نکند طرفداران فضای مجازی خود را از دست بدهند یا اینکه برای اقامتشان در ینگه دنیا مشکلی به وجود بیاید. یک نمونه جالب اینکه دیروز از گرت ساوت‌گیت، سرمربی انگلستان در مورد حذف ایران از جام جهانی به خاطر کمک به روسیه سؤال پرسیدند، اما سرمربی انگلستان گفت، چون مسئله سیاسی است او اطلاعی ندارد و در این مورد حرفی نمی‌زند. یک رفتار کاملاً حرفه‌ای که‌ای کاش مورد توجه سلبریتی‌ها و چهره‌های ورزشی ما هم قرار بگیرد.
فوتبال یا اغتشاش
جام جهانی فوتبال در پیش است. رقابتی که دشمنان قسم‌خورده این آب و خاک آن را فرصتی مناسب برای خود می‌دانند که به ایران و ایرانی ضربه بزنند و حالا سؤال اینجاست که ورزشکار ایرانی در بین دوقطبی فوتبال و اغتشاش کدام را انتخاب می‌کند؟ آیا ترجیح می‌دهد با ارائه بازی‌های خوب، ولو اینکه منجر به نتیجه هم نشود دل مردم کشورش را شاد یا اینکه آتش اغتشاش و فتنه را شعله‌ورتر کند؟
بدون هیچ تردید و شکی مردم فوتبالدوست ایران در این ایام از بازیکنانشان جز مورد اول چیز دیگری نمی‌خواهند. آن‌ها می‌خواهند بازی خوب و سرافرازی ایران را ببینند، نه چیز دیگری. آن‌ها لحظه‌شماری می‌کنند تا شاهد هنرنمایی بازیکنان تیم ملی در میدان جام جهانی باشند، نه سیاسی‌بازی‌های آنچنانی و نه ژست‌های مردم‌فریب و دشمن شادکن. کسی در جام جهانی دنبال این نیست که مثلاً فلان بازیکن، فلان شعار سیاسی را سر دهد یا اینکه مثلاً نام فلان کس را فریاد بزند. یک ایران از تیم ملی‌اش بازی خوب و تماشاگرپسند می‌خواهد تا با کسب نتایج خوب همه شاد شویم و مهم‌تر از آن مهر باطلی بزنیم بر تمام نقشه‌هایی که برای ایران و ایرانی در رسانه‌های معاند سعودی و لندنی کشیده می‌شود.
حرف آخر
سخن آخر اینکه جناب ورزشکار و جناب فوتبالیست، وقتی با لباس مقدس تیم ملی در مسابقات شرکت می‌کنی باید به سرود و پرچم احترام بگذاری. مردمی که مثلاً ادعای حمایت از آن‌ها را داری جز این از تو چیز دیگری نمی‌خواهند و یادت باشد آن‌ها که با تحریک‌شان این قبیل حرکات را انجام می‌دهی تمام تلاش‌شان را می‌کنند که نامی از ایران در این مسابقات نباشد. تو امروز در حالی بر آتش اغتشاش می‌دمی که تا دیروز مدعی بودی سیاسیون نباید در ورزش دخالت کنند، اما حالا خودت پای سیاست را به ورزش باز کرده‌ای!