دهه هشتادی‌ها ی معترض فرزندان نسل خاموش

دبیری مهر، جامعه شناس سیاسی: دهه‌های 50 و 60 بارها اعتراض مدنی و مسالمت آمیز خود را نشان داده اند رها معيري
آرمان امروز: بسياري اين روزها معتقدند که هر چه دهه‌هاي شصت و پنجاه در بيان اعتراض کم کاري کرده‌اند، نسل جديد بار آنها را بر دوش کشيده و مي‌خواهد شرايط کشور از نظر اقتصادي و اجتماعي اصلاح کند. اما اين موضوع تا چه اندازه به واقعيت نزديک است؟ آيا دهه‌هاي پنجاهي، شصتي‌ها که والدين دهه‌هاي هشتادي‌ها و نودي‌ها هستند، پشت فرزندانشان که در خيابان يا مدرسه و دانشگاه فرياد مي‌زنند، مخفي شده‌‌اند؟ با نگاهي به اتفاقات گذشته قطعا «خير» پاسخ قاطع به اين سوالات است. نسلي که تا کنون به اشکال مختلف اعتراضات مدني و مسالمت آميز خود را بيان کرده، مانند راي سفيد انداختن در صندوق‌هاي راي، کنشگري در فضاي مجازي، ثبت کمترين مشارکت در انتخابات سال 1400، که کمترين مشارکت مردم در انتخابات شوراي شهر و رياست جمهوري ثبت گرديد، يک نوع اعتراض مدني به شرايط و مشکلات کشور بود که برخي از مسئولان هيچگاه صداي اين اعتراضات خاموش را نشنيدند و کار به شرايط اين روزها و ناآرامي‌هاي اخير رسيد. اما بيان اعتراضات دهه‌هاي هشتادي و نودي‌ها با اعتراضات خاموش و مدني والدين‌شان که در دو دهه گذشته صورت گرفته، متفاوت و طبيعي است، آنها متعلق به نسلي هستند که با يک کليک در اينترنت، جواب سوال‌شان را پيدا مي‌کنند در شرايطي که والدين‌ آنها وقتي در سن فرزندانشان بودند، بايد براي پاسخ به يک سوال‌شان چند جلد کتاب مي‌خواندند.    
همان‌طور که پيش‌تر امان الله قرائي مقدم به «آرمان امروز» گفته بود: «ويژگي اين دوره و اين نسل از ديدگاه جامعه‌شناسي اين است که در مرحله خودمختاري قرار دارد. خودمختاري تنها يک واژه نيست و يک تئوري به دنبال آن است . به اين معنا که جوانان ما به خصوص دهه هشتادي‌ها مرحله سنت خواهي و دنبال‌روي را پشت سر گذشته و در مرحله خودمختاري به سر مي‌برند. يعني از عقل و فهم و منطق خودشان پيروي مي‌کنند و از دريافت‌هاي فکري ريش‌سفيدان و بزرگترها يا اينکه رسم و رسوم چيست و ... دنبال‌روي نمي‌کنند. ين نظر ديويد رايزمن جامعه شناس بزرگ آمريکايي است که مي‌گويد، جوامع از سه مرحله سنت خواهي، دنبال‌روي و خودمختاري عبور مي‌کنند. کشور ما هم اين مراحل را پشت سر گذشته و اکنون به جايي رسيده که جوانان و نسل جديد دهه هشتادي در مرحله خودمختاري قرار گرفته است. مرحله‌اي که نوعي تکامل ذهني و فکري است. از نظر رايزمن، مکتب فرانکفورت و ماکس وبر در اين مرحله مشروعيت عقلاني در جامعه حاکم مي‌شود و مشروعيت سنتي و کاريزماتيک رخت مي‌بندد.»
بيان اعتراض متفاوت است


اما «دهه هشتادي‌ها فرزندان نسل معترض خاموش مدني هستند؟» امير دبيري‌مهر، پژوهشگر علوم سياسي در رابطه با طرح اين موضوع خبرنگار «آرمان امروز»، مي‌گويد: «اين عنوان شما در ميان جامعه شناسان و مطالعات بين نسلي، بارها مورد بررسي قرار گرفته و ريشه در موضوعات مذکور دارد. نسل جديد (دهه هشتادي‌ها) فضاي فکري، عملي، گفتماني متفاوتي با ديگر نسل‌ها دارند و اين‌ نوجوانان در بيان اعتراضات و رفتار خودشان کاملا مستقل و متفاوت از نسل‌هاي گذشته، يعني پدر و مادرشان که عمدتا متعلق به دهه 50 و 60 هستند عمل مي‌کنند. اين موضوع اصلا پيچيده نيست و «وجود» ابراز اعتراض و نارضايتي در هر دو نسل (والدين و فرزندان) وجود داشته و دارد. اين امر هم در مطالعات اجتماعي وجود دارد و پيماش‌ها و هم مشاهدات افرادي که در اين جامعه زندگي مي‌کنند و ارتباط اجتماعي دارند، آن را ثابت مي‌کند. انکار اين موضوع مانند نديدن خورشيد در روز است. ولي اين نسل ادبيات و روش‌هاي متفاوتي با ديگر نسل‌ها دارد و باورها و رويکردهاي‌شان با نسل گذشته بسيار متفاوت دارد. اما به‌اين معنا نيست که نسل گذشته لزوما مخالف اعتراض اين نسل باشند و هيچ ارتباطي ميان اين دو نسل وجود نداشته باشد.
از آب گل آلوده ماهي نگيريد
وي در ادامه گفته‌هايش مي‌افزايد: «نسل گذشته (دهه پنجاه و شصتي‌ها) نظرات اعتراضي خود و نقدهايي که وضعيت سياسي، اقتصادي و اجتماعي داشتند به شکل مسالمت آميز و مدني بروز داده‌اند. اين اعتراضات خاموش در قالب‌هاي مختلف به‌ويژه و به‌طور خاص از مجراي انتخابات و با راي‌هاي که داده‌اند و با روي کار آوردن دولت‌هاي مختلف و گرايش‌هاي متفاوت نشان داده‌اند. اين نسل از والدين در همين شبکه‌هاي اجتماعي، فضاي مجازي و تا حدي رسانه‌هاي رسمي و غيره ديدگاه‌هايشان را بروز داده‌اند. اما نسل جديد به‌دليل ويژگي‌هايي که دارند، به اين باور رسيده‌اند که روش‌هاي اعتراضي پدران و مادرانشان چندان نتيجه و اثر بخش نيست و فايده‌اي ندارد. آنها معتقدند که اعتراضشان را بايد در قالب فرياد، ديوارنيسي و... نشان دهند. مختصات بيان اين اعتراضات متفاوت است و آنها هم تعجيل دارند و از روش‌هاي مختلفي براي بيان اعتراض استفاده مي‌کنند. ريشه‌هاي اعتراضي و انتقادي مشخص است و در ميان والدين و فرزندان آنها ريشه‌هاي مشترکي دارد. مردم در هر نسلي به‌دنبال رفاه، اقتصاد پويا، ثبات اقتصادي، رويکرد بين المللي کشورمان با ديگر کشورها و ارتباط خوب مسئولان با مسئولان ديگر کشورها دارند که باعث مي‌شود مردم راحت‌تر به کشورهاي ديگر بروند، براي ويزا مشکلي نداشته باشند، خوشبختي را در مهاجرت و ترک وطن نبينند، وضعيت شغلي سامان داشته باشد و درآمدهاي مکفي وجود باشد و... خواسته‌هاي همه مردم همين‌هاست و در کنار اين موضوعات، احترام به حريم شخصي رعايت شود و آزادي‌هاي فکري و اجتماعي افراد به رسميت شناخته شود. هيچ نسلي تمايل ندارد به بهانه‌هاي مختلف در کارشان دخالت شود. اصلا اين موضوعات پيچيده نيست که برخي مي‌خواهند از آب گل‌آلود ماهي بگيرند و عموما خواسته همه نسل‌ها اين‌‌ موضوعات هستند. حالا ممکن است که جريانات فکري راديکال مسائل را نوعي ديگر نشان دهند، اما واقعيت‌هاي جامعه همين امور است و واقعيت پيچيده‌اي نيست.
دبيري مهر، معتقد است که والدين آنها کنشگري‌‌هاي خود و مشارکت‌هاي سياسي خود را ايفا کرده‌اند و اينگونه نيست که پشت بچه‌هايشان نباشند. شايد مدل بيان اعتراضي آنها متفاوت باشد و ممکن از به فرزندان خود بگويند: «براي چه اين روش اعتراض را انتخاب کرده‌‌اي؟ من هم به وضعيت اقتصادي اعتراض دارم و به شرايط کشور (نکات مذکور در بالا) اعتراض دارم، اما راهش اين نيست» اين گفته نشان مي‌دهد که راه يکي است اما روش بيان اعتراض و انتقاد تفاوت دارد که يک بحث عميق جامعه شناسي است که انسان‌ها وقتي سن‌شان بالا مي‌رود‌ و تعلقات اجتماعي‌شان زيادتر از گذشته مي‌شود، به دليل وابستگي‌هايي که دارند و... باعث مي‌شود که محافظ کارتر و محاسبه‌گرتر عمل کنند. اما آنها پيش از اين نيز با اشکال مختلف اعتراض‌ها به‌خصوص در حوزه انتخابات اعتراضات‌شان را نشان داده‌اند. پس اين موارد نشان مي‌دهد که يک شبه، اين موضوعات و ناآرامي‌ها رخ نداده که يک عده تعجب مي‌کنند که چرا دهه هشتادي‌ها در خيابان اعتراض مي‌کنند و زمينه‌هاي اعتراض نرم و آرام مردم را از قبل ديده‌ايم. ما ماجراي پارک آب و آتش، تجمع نوجوانان در مجتمع کوروش، کنشگري نسل جديد در فضاي مجازي، موسيقي زير زميني و... داشته‌ايم، ولي حالا خود را به شکل عيان‌تر در کف خيابان نشان مي‌دهد.