روزنامه آرمان ملی
1401/08/23
درخواست نخبگان، اصلاحات واقعی است
آرمان ملی- احسان انصاری: با توجه به چالشهای داخلی و خارجی امروز در جامعه ایران ما در آینده با چه چشماندازی مواجه هستیم؟ راهحل برونرفت از بحران کنونی جامعه چیست؟ نخبگان و جریانهای سیاسی چه نقشی میتوانند در برونرفت از این بحران ایفا کنند؟ «آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات و تحلیل ریشههای اعتراضات اخیر با مرتضی مبلغ، فعال سیاسی اصلاحطلب گفتوگو کرده است. مبلغ معتقد است:« مسئولان تصمیمگیر جامعه باید این واقعیت را درک کنند که حاکمیت هیچ سرمایه و ابزاری جز پشتیبانی و حمایت مردم برای حل مشکلات نمیتواند داشته باشد. تردید نداشته باشید که اگر این سرمایه از دست برود مخاطرات زیادی در آینده متوجه حاکمیت و کشور خواهد شد. به همین دلیل راهی جز ایجاد رضایت درونی وجود ندارد. راهکارها برای عبور از بحران کنونی نیز مشخص است و بارها عنوان شده است. ما نیاز به اصلاح واقعی و فوری در برخی ساختارها، رویکردها و سیاستها در عرصههای مختلف داریم».در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید. چه عواملي در شکل گيري اعتراضات اخير نقش داشت؟ اين اعتراضات چه تفاوتهايي با اعتراضات گذشته داشت؟در شکلگيري اعتراضات اخير ترکيبي از عوامل خارجي و عوامل اجتماعي، سياسي، اقتصادي و فرهنگي نقش داشتهاند. با اين وجود وجه غالب اين اعتراضات به دلايل اجتماعي و فرهنگي بازميگردد. نکته ديگري که در اين زمينه وجود دارد تقسيم جامعه به خودي و غيرخودي است.اين شرايط باعث ميشود عدهاي ميداندار شوند و در مقابل بخشي از جامعه از روند تصميم گيري در جامعه دور شوند. دليل ديگري که مسبب وضعيت موجود بوده بسته شدن تدريجي کانالهايي است که اقشار مختلف مردم بتوانند مطالبات خود را مطرح کنند. به خصوص در موضوع حق اعتراض که سالهاست درباره آن بحث ميشود، اما تاکنون اقدامي در اين زمينه صورت نگرفته است. اتفاق ديگري که در سالهاي اخير رخ داده به حاشيه رفتن برخي نخبگان فکري، سياسي و اجتماعي از عرصه اثرگذاري بوده است.به تبع اين وضعيت احزاب و تشکلها که وظيفه ايجاد تعادل بين حاکميت و مردم را داشتند با موانعي مواجه شدند. نکته ديگر تن ندادن دستگاههاي حاکميتي به اصلاحات در زمان خود بوده است. اين عوامل سبب تکثير و انباشت نارضايتيها شده و به صورت طبيعي اين نارضايتيها نيز در زماني که فرصت پيدا کند بروز و ظهور بيروني پيدا ميکند.در سالهاي اخير برخي از فضاهاي مدني ،فرهنگي و آموزشي به شکلهاي مختلف امنيتي شدهاند. اين موضوع نيز در شکل گيري اعتراضات اخير نقش داشته است. در زمينه سياست خارجي نيزدر سالهاي اخير نه تنها سياستهاي تعاملي با کشورهاي جهان در پيش گرفته نشده، بلکه برخي تصميماتي که از سوي دولتها و مجالس گرفته شده زمينه تشديد تنشهاي بينالمللي را نيز فراهم کرده است. مهمترين وجه تمايز اعتراضات اخير با اعتراضات گذشته اين است که در اعتراضات اخير برخلاف اعتراضات گذشته که عمدتا اقتصادي بود دلايل فرهنگي و اجتماعي و برخي ناديده گرفته شدنهاي مدني و فرهنگي نقش تعيين کنندهاي داشته است.
رفتارشناسي نخبگان در اعتراضات اخير به چه صورت بود؟ آيا نخبگان به خوبي به درک واقعيتهاي جامعه اهتمام داشتند؟
نخبگان جامعه سالهاست در مقابل جامعه رسالت خود را انجام داده و ميدهند. نخبگان همواره با هشدارها و توصيههايي که نسبت به مديريت کشور داشتهاند حساسيت خود را نسبت به تحولات جامعه نشان دادهاند. البته برخي از نخبگان دير متوجه واقعيتهاي جامعه ميشوند و يا اينکه ملاحظه بيش از اندازه اجازه کنشگري موثر به آنها نميدهد. اگرچه برخي از اين نخبگان نيز مدتهاست متوجه واقعيتهاي جامعه شده و رسالت خود را انجام ميدهند. نکته مهمي که در اين زمينه وجود دارد اين است که نخبگان در شرايط بحراني مانند اعتراضات اخير با دشمنان قسم خورده کشور نيز مواجه هستند. به هر حال اين دشمنان پس از وقوع چنين اتفاقاتي اتاق فکر تشکيل ميدهند و با به راه انداختن جنگ رواني تلاش ميکنند به اهداف خود دست پيدا کنند.نخبگان دلسوز همه اين شرايط را رصد مي کنند. بدون ترديد اگر خلاقيت و ابتکار عمل وجود داشته باشد و برخي تندروها ميدان داري نکنند کار نخبگان و صاحب نظران راحتتر است. در شرايط کنوني ديدگاه نخبگان جامعه اين است که اگر حاکميت دست به اصلاحات واقعي بزند قطعا بسياري از مشکلات مرتفع خواهد شد و زمينه بسياري از اين نارضايتيها از بين ميرفت.متأسفانه اين اتفاق تاکنون رخ نداده و ما اميدواريم اين اتفاق در آينده رخ بدهد.
نوع کنشگري جريان اصلاحات نسبت به اعتراضات اخير نشانگر چه مسائلي است؟آيا با توجه به پايگاه اجتماعي جريانهاي سياسي اصلاحطلبان از تأثيرگذاري لازم در چنين شرايطي برخوردار هستند؟
اصلاحطلبان سالهاست که نسبت به ناکارآمديها و سياستهاي اشتباه هشدار داده و با تحليل مسائل و ارائه راهحل، کنشگري کردهاند. بدون ترديد اگر به هشدارهاي اصلاحطلبان در زمينههاي فرهنگي،مدني،سياسي،اجتماعي و اقتصادي توجه ميشد کار به اينجا کشيده نميشد و جامعه با بحران مواجه نميشد. البته نقدي که به جريان اصلاحات وارد است کم کاري در برخي زمينهها بوده که اين نقد در درون جريان اصلاحات نيز مطرح است.با اين وجود در شرايط کنوني اصلاح طلبان شناخته شده و پيشرو وظايف خود را انجام دادهاند. اصلاحطلبان راههاي مختلفي براي حل مشکلات کشور ارائه کردهاند که مورد توجه قرار نگرفته است. از سوي ديگر جامعه نيز راههاي زيادي را براي تحقق مطالبات خود انتخاب کرده و هر کدام را تجربه کرده است. با اين وجود به دليل اينکه برخي دستگاههاي حاکميتي دچار تعصب نسبت به برنامهها و باورهاي خود هستند و به اصلاحات واقعي دست نزدند. به همين دليل نيز برخي اقشار جامعه به خيابانها آمدند و مطالبات خود را مطرح کردند.کساني که به خيابانها آمدهاند اميد خود را براي انجام اصلاحات در کشور از دست دادهاند. در شرايط کنوني جريان اصلاحات با دو گزينه به هم ريختگي اجتماعي و انجام اصلاحات مواجه است. اصلاحطلبان بايد از يک طرف مطالبات مردم را نمايندگي کنند و از سوي ديگر حاکميت را براي اصلاحات واقعي و در راستاي مطالبات مردم متقاعد کنند. در شرايط کنوني بايد اين واقعيت را درک کنيم که راهي جز اصلاحات واقعي وجود ندارد و اگر اين اصلاحات صورت نگيرد ممکن است اتفاقات تلخي براي کشور به وجود بياورد که فرصت را براي دشمنان قسم خورده اين کشور فراهم خواهد کرد.
به چه ميزان شکاف نسلي را در اعتراضات اخير موثر ميدانيد؟
تحولاتي که در هر جامعهاي رخ ميدهد به صورت طبيعي بين نسلهاي جديد و نسلهاي گذشته شکاف ايجاد ميکند. اين وضعيت در همه جوامع رخ ميدهد و مختص جامعه ايران نيست.در چنين شرايطي بايد تحليل صحيحي از تحولات جامعه و دغدغههاي نسلهاي جديد داشته باشيم.اگر اين اتفاق رخ بدهد هماهنگي نسلي اتفاق ميافتاد و شکاف نسلي نميتواند به عنوان يک چالش براي جامعه مطرح باشد.با اين وجود اگر اين اتفاق رخ ندهد و نتوانيم خود را با دغدغههاي نسل جديد تطبيق بدهيم جامعه با شکاف نسلي مواجه ميشود که اين وضعيت براي آينده يک جامعه خطرناک خواهد بود.ما در عصري زندگي مي کنيم که انقلاب ديجيتال چهره جهان،سبک زندگي و معادلات سياسي اجتماعي را به سرعت تغيير ميدهد. به صورت طبيعي نسلهاي جديد نيز به صورت گستردهاي در معرض اين تحولات قرار گرفتهاند. به همين دليل حاکميت جامعه بايد بتواند واقعيتهاي اين تحولات را درک کند و به مطالبات نسل جديد پاسخ قانع کنندهاي بدهد.متأسفانه برخي دستگاههاي مسئول در اين زمينه در دهههاي اخير بهرغم اينکه بودجههاي هنگفتي نيز در اختيار داشتهاند درک صحيحي از تحولات پيدا نکردهاند و توانايي کافي براي پاسخ به دغدغههاي نسل جديد در خود ايجاد نکردهاند.به همين دليل نيز شکافهاي نسلي در جامعه ايران به گسل تبديل شده است. به همين دليل يکي از دلايل اعتراضات اخير را بايد در موضوع شکاف نسلي مورد تحليل قرار داد.واقعيت اين است که برخي از مديران در دنياي گذشته و افکار خود درگير هستند. اين در حالي است که نسل جديد با تحولات عظيمي مواجه شدهاند و اهداف و آرمانهاي جديدي پيدا کردهاند.
يکي از اتفاقاتي که در اعتراضات اخير رخ داد تبديل شدن دوباره دانشگاهها به مکاني براي بيان مطالبات مدني و سياسي بود. اين در حالي بود که در سالهاي اخير دانشگاهها دچار رخوت شده بودند. ارزيابي شما از اين موضوع چيست؟
دانشگاهها همواره يکي از کانونهاي تأثيرگذار فرهنگي، مدني و سياسي در جامعه ايران بودهاند. در سالهاي اخير به دليل فضايي که در دانشگاهها وجود داشت تا حدود زيادي تأثيرگذاري دانشگاهها نسبت به گذشته کمتر شده بود. اين سخن به معناي اين است که تأثيرگذاري دانشگاهها بر مناسبات مدني و سياسي جامعه با توجه به بسته يا باز بودن فضاي سياسي دانشگاهها در نوسان قرار داشته است. به صورت طبيعي هر زمان فضاي آزاد و با نشاط در دانشگاه وجود داشته باشد به همان اندازه ميزان تأثيرگذاري دانشگاهها در زمينه بيان مطالبات مدني و سياسي جامعه افزايش پيدا خواهد کرد و در مقابل اگر فضاي امنيتي و حراستي بر دانشگاهها حاکم شود محيط دانشگاهها با رکود و رخوت مواجه خواهد شد. دانشگاهها همواره کانون بالندگي فکري و علمي و تحولات سازنده اجتماعي بودهاند.کليشهاي و دستوري کردن فضاي دانشگاهها، ستارهدار کردن دانشجويان و بازنشسته کردن برخي از اساتيد دانشگاه و تحميل انديشههاي بيروني بر فضاي دانشگاهها به صورت طبيعي فضاي دانشگاهها را در کوتاه مدت به انفعال ميکشاند.
ارزيابي شما از نوع برخوردي که با معترضان صورت گرفت چيست؟ آيا اين نوع برخورد را قانع کننده ميدانيد؟
اساسيترين مشکل در نحوه برخورد با معترضان اين است که صرفا با رويکرد و ابزارهاي انتظامي برخورد ميشود. اين موضوع نه تنها باعث حل شدن مشکل نميشود، بلکه آن را تشديد و تعميق ميکند. اين وضعيت در واقع مانند پنهان کردن آتش زير خاکستر است. شايد در کوتاه مدت شعلههاي آتش زير خاکستر پنهان شود اما به مرور زمان با شدت بيشتر در آينده بروز و ظهور پيدا خواهد کرد. براي مواجهه با اعتراضات بايد سياستها و تدبيرهاي هوشمندانه سياسي در پيش گرفته شود تا بتوان اين بحران را کنترل کرد. عجيب به نظر ميرسد که برخي ابتداييترين رفتار براي جلب اعتماد و حرکت جامعه به سمت آرامش را رعايت نمي کنند. مسائلي مانند پذيرش خطاها، عذرخواهي از خطاها، پرهيز از سخنان نسنجيده، استفاده از نظرات انديشمندان و صاحب نظران از جمله عواملي است که ميتواند در شرايط کنوني به آرامش جامعه کمک کند. اين در حالي است که گاهي سخنان نسنجيدهاي از برخي مسئولان شنيده ميشود که نه تنها به آرامش جامعه کمک نميکند، بلکه مانند نمک روي زخم پاشيدن است.
راهکار شما براي عبور از بحران کنوني چيست؟
در شرايط کنوني کشور با چالشهاي دروني و بيروني مواجه است. در داخل با گروههاي تندرو مواجه هستيم که درک صحيحي از تحولات جامعه ندارند. از سوي ديگر با برخي مديران کم تجربه مواجه هستيم. اين در حالي است که دشمنان قسم خورده کشور و مردم در چنين شرايطي عزم خود را براي آسيب رساندن به کشور و مردم جزم کرده و با تحريمهاي ناجوانمردانه، موج سواري بر اعتراضات داخلي، انواع فشارهاي سياسي،اقتصادي و ديپلماتيک عرصه را بر همگان تنگ کردهاند. محصول اين رويکردها به وجود آمدن شرايط سخت و چالشهاي جدي در جامعه ايران بوده است. نظرسنجيهاي نهادهاي رسمي در کشور نارضايتي هاي مردم در زمينههاي اقتصادي بالاي80 درصد برآورد کردهاند. مسئولان تصميم گير جامعه بايد اين واقعيت را درک کنند که حاکميت هيچ سرمايه و ابزاري جز پشتيباني و حمايت مردم براي حل مشکلات نميتواند داشته باشد. ترديد نداشته باشد که اگر اين سرمايه از دست برود مخاطرات زيادي در آينده متوجه کشور خواهد شد.به همين دليل راهي جز ايجاد رضايت دروني وجود ندارد.راهکارها براي عبور از بحران کنوني نيز مشخص است و بارها عنوان شده است. ما نياز به اصلاح واقعي و فوري در برخي ساختارها، رويکردها و سياست ها در عرصه هاي مختلف داريم. اگر در سالهاي گذشته که هشدارهاي زيادي داده ميشد برخي اصلاحات لازم انجام شده بود ما امروز با انباشتي از مشکلات مواجه نبوديم. بدون ترديد اگر امروز نيز به اين هشدارها توجه نکنيم در آينده با چالشهاي جدي تري مواجه خواهيم بود.
سایر اخبار این روزنامه
حل مسائل کشور در مسیر عقلانیت
درخواست نخبگان، اصلاحات واقعی است
بدهیها را چه کسانی به شهر تحمیل کردهاند؟
پرواز از فرودگاه شارل دوگل به جهان دیگر!
ناکامـــان دولت
چک الکترونیکی در انتظار استقبال کاربران
بر باد رفتن رویای تزار بیتاج
فرستاده رهبری در سیستانو بلوچستان
یک نفر به اعدام محکوم شد
سیاست دستگاه قضا، تفکیک میان معترضان و اغتشاشگران است
بر باد رفتن رویای تزار بیتاج
نخبگان فرصت هستند نه تهدید