روزنامه جوان
1401/08/24
با گستاخی اروپاییها چه باید کرد؟
در مقابل اظهارات و رفتارهای مداخلهجویانه و گستاخانه سران برخی کشورهای اروپایی از جمله فرانسه و آلمان، واکنش دیپلماتیک لازم است، اما نباید به این واکنشها اکتفا کرد و ضروری است به این رفتارها با اقداماتی عملی پاسخی متناسب داده شود.اظهارات بیشرمانه صدراعظم آلمان و اقدامات سرویس اطلاعاتی این کشور در سازماندهی تجمع گروهکهای تروریستی و تجزیهطلب ضدانقلاب در برلین و نیز دیدار رئیسجمهور فرانسه با تجزیهطلبان همچنین تحریمهای به اصطلاح حقوق بشری تحمیلی اخیر اتحادیه اروپا، اقداماتی عادی نیست که بهصرف یک اعتراض دیپلماتیک بتوان به آن پاسخ متناسب داد. این اقدامات تعرضاتی آشکار به حوزه امنیت ملی ایران است و دولت جمهوری اسلامی به جهت رعایت منافع ملت ایران نمیتواند به زیر پا گذاشتن چنین خط قرمزهایی بیتفاوت باشد. طرف اروپایی باید بهصورت ملموس درک کند که ایرانیان تا چه حد برای امنیت ملی و تمامیت ارضی خود ارزش قائلاند و آنها باید هزینه این بیشرمی خود را عملاً پرداخت کنند.
اما بهجز واکنشهای معمول دیپلماتیک، چه ظرفیتهایی برای پاسخگویی متناسب به اروپایی وجود دارد؟ به نظر میرسد ازآنجا که نقطه هدف در این اقدام تهاجمی اروپا، امنیت ملی ایران بوده، واکنش ایران اسلامی نیز باید بر همین نقطه هدف بهصورت نامتقارن متمرکز شود. برخی از مهمترین ظرفیتهای در دسترس برای این مهم عبارتاند از:
اولاً در حال حاضر توانمندی فناوری دفاعی کشور به سطح بالا و قابل اتکایی رسیده و بهطور مشخص موشکهای بالستیک ماهوارهبر، نماد واضحی از قدرت فناورانه تسلیحاتی کشور است. میدانیم که دستیابی به فناوری این موشکها، نقطه حداکثری توان موشکی است و بهسادگی با تغییر کاربری آن به موشکهای زمین به زمین، قلمرو جدیدی از برد موشکی تعریف میشود. اگر تاکنون به سبب مراعات روابط متقابل با اروپا، از برد موشکی فراتر از کلاس شهاب صرفنظر شده، حال که دولتهای اروپایی گستاخانه خطوط قرمز امنیت ملی ایران را زیر پا میگذارند، دلیلی ندارد به این مجاملات ادامه داده شود.
ثانیاً روشن است که بخش قابلتوجهی از قدرت کشورهای غربی ناشی از غارت منابع مستعمرات این دولتها در آسیا، آفریقا و امریکای لاتین است و بهرغم آنکه اکنون این دولتها ظاهراً استقلال بسیاری از این مستعمرات سابق را به رسمیت شناختهاند، هنوز هم نفوذ قابلتوجهی در این کشورها داشته و حتی برخی جزایر و مناطق راهبردی را مستقیماً در اشغال خود نگاه داشتهاند. به نظر میرسد همین نکته میتواند دستمایه اقدام متقابل باشد. زمانی که دولتهای استعمارگر اروپایی با حمایت از گروههای تجزیهطلب و تروریست تمامیت ارضی ایران را به مخاطره میاندازند، چه دلیلی دارد که دولت جمهوری اسلامی ایران از تلاشهای استقلالطلبانه ملتهای تحت نفوذ و استعمار اروپایی در دنیا علناً حمایت نکند؟ بهعنوان نمونه مجلس شورای اسلامی میتواند دولت ایران را موظف نماید که از ظرفیتهای موجود مستقر در کشورهای دوست در امریکای لاتین و آفریقا، استفاده کند و از گروههایی برای بازیابی استقلال جزایر و مناطق اشغالشده از سوی اروپاییها در این دو قاره حمایت کند. همچنین میتوان دیدارهای نمادینی با برخی گروههای استقلالطلب این مناطق در دستور کار قرار داد.
نکته مهم آن است که تجربه ثابت کرده که واکنشهای نرم و دیپلماتیک نمیتواند اروپاییهای نژادپرستی را که از سر عادت با نوک بینی به کشورها و ملتهای مستقل نگاه میکنند و به خوی استعمارگری عادت کردهاند، به عقبنشینی وادار سازد. تنها واکنشهای مبتنی بر اقتدار و مشابه مشی تهاجمی غرب میتواند تا حدی واقعیت سیاست بینالملل و پایان عصر استعمار را به آنها فهم کند. باید دقیقاً بفهمند که امنیت ملی و تمامیت ارضی ایران برای ملت ایران تا چه حد مهم و خط قرمز است.
سایر اخبار این روزنامه
اروپای یخزده در تقلای گرمشدن با اجاق آشوب
آشکار شدن راهبرد امریکا برای مقابله با ایران قوی
با گستاخی اروپاییها چه باید کرد؟
ترکیب تروریستها تجزیه شد
بیبیسی: قطر خیلی بد است، چون آشوبهای ایران را پوشش نمیدهد!
بیبیسی: قطر خیلی بد است، چون آشوبهای ایران را پوشش نمیدهد!
هوش مصنوعی برگ برنده درشبکههای اجتماعی
ذخیره خون بند ناف کشورهای همسایه و اروپایی در ایران
جمعه با «غیررسمی» ۵
پناه استراتژیک طالبان به «شیطان»!
پرچم را بالا نگه دارید
فرصت تحقق رؤیاها
یک هفته با جهشهای فناوری موشکی و فضایی ایران
حوزه نشر باید از پز فرهنگی خارج و حرفهای شود
سوسنگرد کلید دستیابی دشمن به مرکز خوزستان بود
بلوچ هرگز تجزیهطلب نیست تحریککنندگان باید پاسخگو باشند