روزنامه اعتماد
1401/08/24
تن دادن به حكمرانيخوب
ريشه حوادث تلخ را بايد در درون جستوجو كردگروه سياسي| «براندازي نه ممكن است نه مطلوب؛ ولي ادامه وضع كنوني هر لحظه زمينههاي فروپاشي اجتماعي را بيشتر ميكند.» اين عبارت را شايد بتوان چالشبرانگيزترين بخش از اظهارنظر روز گذشته سيد محمد خاتمي دانست، عبارتي كه بخش ابتدايي آن ذيل كلماتي چون «براندازي نه ممكن است نه مطلوب» با شديدترين نقدها از سوي براندازان مواجه شد و بخش دوم آن با عبارتي چون «ادامه وضع كنوني هر لحظه زمينههاي فروپاشي اجتماعي را بيشتر ميكند.» مورد شديدترين تخريبها و حملات طيفهاي تند جناح راست در ايران قرار گرفت. شيخالرييس اصلاحات اما با آگاهي از تبعاتي كه ممكن است، اظهاراتش در فضاي عمومي به جاي بگذارد، تلاش كرد بر همان گفتماني پافشاري كند كه با استفاده از آن توانست حماسه دوم خرداد 76 را پايهريزي و نوع تازهاي از نظام حكمراني را تصويرسازي كند. مدلي كه از بطن آن يكي از باثباتترين دوران اقتصادي در كشور شكل گرفت، سياست تنشزدايي در سطح بينالملل دنبال شد، بهار مطبوعات و رسانهها از راه رسيد و اِلمانهاي مشاركتي ايرانيان در بالاترين سطوح قرار گرفت. مبتني بر اين سابقه است كه خاتمي از خود اصلاحي سيستم سخن ميگويد و از ضرورت شنيدن صداي مخالفان صحبت ميكند. او تاريخ پر فراز و نشيب ايران را نشانهاي از هويت قواميافته اين مردم ميداند و با تشريح ويژگيهاي يك حاكميت مطلوب، تلاش ميكند نسبت «وضعيت موجود» با آنچه كه «بايد باشد» را نظيرسازي كند. رييس دولت اصلاحات معتقد است، «ريشه حوادث تلخ را بايد در درون جستوجو كرد» و آن را ناشي از «سازوكار و شيوه پراشتباه و نادرست حكمراني» دانست. او در عين تشريح مشكلات، راهكار نيز ارايه ميكند و چاره كار را شناخت ويژگيهاي حكمراني خوب و تن دادن به آن عنوان ميكند. سيد محمد خاتمي در ديدار جمعي از خيرانديشان مطلع و علاقهمند به مسائل سيستانوبلوچستان گفت: كمهزينهترين و پرفايدهترين راهكار كه نتيجه آن ثبات و پيشرفت و بازسازي اعتماد از دست رفته بخش مهمي از جامعه از حكومت است، خود اصلاحي نظام است، هم در ساختار، هم رويكرد و هم رفتار؛ امري كه همواره از سوي خيرخواهان گفته و پيشنهاد شده است ولي ظاهرا حتي نياز به شنيده شدن آن احساس نميشود چه رسد به عمل كردن آن. به گزارش خاتمي مديا در متن كامل سخنان رييس دولت اصلاحات آمده است: «به نام خدا؛ ايران عزيز كه در طول تاريخ، تندبادهاي سهمگيني را از سر گذرانده است و افتان و خيزان تاريخ پردرد و رنج و البته افتخارآميز خود را رقم زده است اين روزها حال خوشي ندارد و بدخواهان و دشمنان از بيرون و درون پيشرفت و سربلندي آن را مورد تهديد قرار دادهاند ولي جسم مجروح و روح آزرده آن چشم به آينده بهتر دوخته است. با افسوس و درد و دريغ از آنچه اين روزها بر ميهن و ملت ميگذرد و جان باختن دهها انسان كه در ميان آنها كودك و نوجوان كم نيست و عرض تسليت به ملت شريف به خصوص بازماندگان و آرزوي سلامتي براي آسيبديدگان، از گزارش جامع و آسيب شناسانه شما بزرگواران از حوادث سيستانوبلوچستان و علل و عوامل پديدآمدن آنها و احيا نمودن راه درمان و برونرفت از بحران تشكر ميكنم و تقاضا دارم اين مطالب را به اطلاع دستاندركاران امور برسانيد و بر مسوولان نيز فرض است كه علاوه بر تحليلها و گزارشهايي كه از مجاري رسمي ميرسد از طريق مجاري بيطرف و خيرخواه در جريان امور قرار گيرند. در مورد سيستانوبلوچستان مظلوم و عزيز و آنچه اين روزها بر آن گذشته است چند نكته را عرض ميكنم:
اولا: عزل يك مسوول (هرچند بسيار دير) كار درستي بود و انتظار اينست كه در برخورد با كساني كه مقصرند دستكم سرعتي به خرج داده ميشد كه متاسفانه در برخورد با معترضان ميشود.
ثانيا: همه مسببان و برنامهريزان و تخلفكنندگان مورد بازخواست و برخورد قرار گيرند.
ثالثا: در وطنخواهي و نجابت مردم بزرگوار استان به خصوص قوم اصيل و محترم بلوچ ترديدي نيست. امري كه در مقاطع مختلف بروز و ظهور كرده است و نيز محروميتهايي كه اين استان از آن رنج ميبرد بر كسي پوشيده نيست.
رابعا: در حوادث اخير نيز بر اين استان و به خصوص بخش بلوچ آن ستم و جفاي مضاعف رفت كه لازم است هرچه زودتر مردم منطقه كه هم رنج محروميت و هم ستم اشرار را بيش از ديگران احساس و تحمل كردهاند مورد استمالت قرار گيرند و نيز آسيبي كه به خصوص به لحاظ روحي و حيثيتي به اين مردم رسيده است تا آنجا كه ممكن است جبران شود.
چنانكه بارها گفتهام و گفتهاند ريشه حوادث تلخ را بايد در درون جستوجو كرد و آن را ناشي از سازوكار و شيوه پر اشتباه و نادرست حكمراني دانست و چاره كار نيز شناخت ويژگيهاي حكمراني خوب و تن دادن به آن است.
حكمراني خوب ويژگيهايي دارد كه از جمله مهمترين آنها شناخت (يا به رسميت شناختن) حقوق ملت و رعايت آزاديهاي اساسي به خصوص زمينهسازي اعمال حق شهروندي شهروندان كه اعضاء يك ملتند و ملت از گرايشها، قوميتها، سليقهها و حتي مذاهب تشكيل شده است و نيز تامين ثبات و امنيت كشور با حضور و كمك خود مردم كه صاحب اصلي كشور و حكومتند و به خصوص حكمراني خوب آنست كه پيشران كشور به سوي توسعه همهجانبه توام با عدالت باشد. وقتي اين ويژگيها بود حكمراني خوب هم خواهد بود و هركدام از اينها كه نباشد حكمراني را بايد حكمراني بد دانست.
البته بيگانگان و بدخواهان و دشمنان عزت ملت و استقامت و پيشرفت كشور بيكار نمينشينند ولي نقش و كار آنها بيشتر بهرهبرداري سوء از نارضايتي مردم و تلاش براي سوق دادن اين اعتراضها به سوي ناآرامي است و حتي ابزار قرار دادن خون و رنج مردم براي نيل به مقاصد شومي است كه دارند.
نديدن يا انكار وضع بدي كه به نام زندگي بر مردم تحميل ميشود نارضايتي را از بين نميبرد و اگر چشماندازي به سوي بهبود اوضاع نباشد نارضايتي همراه با يأس و احيانا به آشوب عليه آنچه هست مبدّل ميشود.
اولين گام اصلاح نه تنها به رسميت شناختن حق اعتراض بلكه استقبال از آن است. اينكه هر اعتراضي، اغتشاش معرفي شود و برخورد خشن و سخت با آن توجيه گردد مشكل را بيشتر ميكند. از سوي ديگر در جهان و فضايي به سر ميبريم كه وضع گريزناپذير ارتباطات در آن زمينه بهرهبرداري سوء از نارضايتيها و استفاده ابزاري از آن براي رسيدن به مقاصد شوم را آسان كرده است.
براندازي نه ممكن است نه مطلوب؛ ولي ادامه وضع كنوني هر لحظه زمينههاي فروپاشي اجتماعي را پهنتر و بيشتر ميكند. در يك كلام: كمهزينهترين و پرفايدهترين راهكار كه نتيجه آن ثبات و پيشرفت و بازسازي اعتماد از دست رفته بخش مهمي از جامعه از حكومت است، خود اصلاحي نظام است، هم در ساختار، هم رويكرد و هم رفتار؛ امري كه همواره از سوي خيرخواهان گفته و پيشنهاد شده است ولي ظاهرا حتي نياز به شنيده شدن آن احساس نميشود چه رسد به عمل كردن آن.
در حوادث اخير آنچه چشمگير است حضور زنان، جوانان و حتي نوجوانان معترض در عرصه است. نگوييم تعداد آنها زياد نيست بگوييم و بدانيم كه بخش بزرگي از جامعه در اصل نارضايتي با معترضان شريكند و دل بخشهاي مهمي از جامعه به خصوص نخبگان و انبوهي از نيروهايي كه بر خشونت پرهيزي و اعتراض مدني تاكيد داشتهاند با آنها است و نمونه آن را در دانشگاههاي كشور ميبينيم كه اينبار همدلي و همراهي استادان با دانشجويان بيشتر است و متاسفانه هم استاد و هم دانشجو تحت فشار قرار ميگيرند.
اعتراض گرچه با مرگ ناگوار خانم مهسا اميني دختر خانم كرد سني آغاز شد ولي خوشبختانه در اثر هوشياري مردم و به رغم تلاش مذبوحانهاي كه به خصوص از خارج هدايت ميشد، اعتراض رنگ و بوي قومي و مذهبي نگرفت و صداي تجزيه طلبي كه مورد خواست دشمنان است شنيده نشد. ولي بپذيريم كه محروميت كه همه جا هست در نواحي مرزي كه بيشتر سكونت گاه اقوام مختلف است و نيز براي زنان و جوانان بيشتر است و از اولويتهاي حكمراني خوب تلاش مضاعف براي رفع اين محروميتهاي مضاعف است. در مورد تركيب جامعه به خصوص ويژگيهاي نسل جوان اگر به پيمايشها و پايشهاي ارزندهاي كه از سال 79 به بعد چندبار صورت گرفته است در سياستگذاريها و برنامهريزيها توجه نميشود دستكم مسوولان به آخرين مطالعه دولتي درباره اعتراضها و تصوراتي كه از حاكميت در نسل جديد وجود دارد و آن را منشأ مجموعهاي از ممنوعيتها و محروميتها (به جاي گرهگشايي و همدلي) ميداند رجوع كنند. پژوهشي كه در شماره اخير ماه نگار راهبردي «ديدبان امنيت» نشر يافته است. و مقايسه شود دادههاي اين پژوهش با آنچه در تحليل نهادهاي امنيتي آمده است و نيز مطالب و مواضعي كه مسوول وزارت علوم با دانشجويان و دانشگاهيان داشته و مواضع نظير آن تا فاصله نجومي آنها دريافته شود. نسل جديد كه جهان ويژه خود را دارد سرمايه بزرگ امروز و فرداي ما است. اگر نميخواهيم يا نميتوانيم تقاضاهاي او را برآورده كنيم دستكم ذهنيت، اميد و اعتراض او را بفهميم. فهميدن گام نخست تفاهم و حركت به سوي همدلي و اقناع متقابل است.»
نسل جدید که جهان ویژه خود را دارد سرمایه بزرگ امروز و فردای ما است
اعتراض گرچه با مرگ ناگوار خانم مهسا امینی دختر خانم کرد سنی آغاز شد ولی خوشبختانه در اثر هوشیاری مردم رنگ و بوی قومی و مذهبی نگرفت
هم استاد و هم دانشجو تحت فشار قرار گرفته اند
كم هزینه ترین و پرفایده ترین راه کار خود اصلاحی نظام است
اولین گام اصلاح نه تنها به رسمیت شناختن حق اعتراض بلکه استقبال از آن است
ریشه حوادث تلخ را باید در درون جستجو کرد و آنرا ناشی از سازوکار و شیوه پر اشتباه و نادرست حکمرانی دانست
سایر اخبار این روزنامه
تن دادن به حكمرانيخوب
تصميمات مهم حكومتي براي سيستان و بلوچستان
بدرقه تيم ملي در ميان بيم و اميد
محدوديت صداي زنان دليل توقف «نواي خرم»
زمستان سرد روابط ايران و اروپا
سنگينترين خروج پول از بورس در دو هفته
5 ماه است كه جلسه شورايعالي كار برگزار نشده است
انتشار عكس حسين رونقي در بيمارستان پس از 48ساعت پر ماجرا
چشمانداز ايران
«جمع» ميكنيم «حل» نميكنيم
سعيد مدني جامعهشناسي براي مردم
گفتوگو مثل آب خوردن نيست، لوازمي دارد
عمامهپراني و تناقضهاي اخلاقي
به فروپاشي كشيدن نظام پولي و بانكي كشور (1)
فرار سرمايه و نخبگان از ايران