این بار کودتای رسانه‌ای امریکا را شکست دادیم

   «همراهی مردم» مهم‌ترین مسئله‌ای است که این روز‌ها هدایتگران اغتشاشات دغدغه آن را دارند؛ رسانه‌ها و تمام ظرفیت شبکه‌های اجتماعی ضدانقلاب امروز به‌دنبال تأثیر بر جامعه هستند تا هر طور شده آن‌ها را برای اغتشاش وارد میدان کنند، اما با خاموش‌شدن آتش اغتشاشات، ناامیدی آن‌ها برای به نتیجه رسیدن این تلاش‌ها نیز بیشتر می‌شود. برای بررسی بیشتر راهکار‌های نظام سلطه، نمونه‌های تاریخی و تفاوت‌هایی که اتفاقات امروز با دیگر اقدامات نظام سلطه در گذشته و در دیگر کشور‌ها داشته به سراغ دکتر فیروز اصلانی، دانشیار و مدیر گروه حقوق عمومی و بین‌الملل دانشگاه تهران رفتیم و در گفت‌وگویی تفصیلی این موضوعات را بررسی کرده‌ایم.    نقش نظام سلطه در تهییج جامعه به اغتشاش را چگونه می‌بینید؟ چه اهدافی را دنبال می‌کنند؟ نقش نظام سلطه در برپایی اغتشاشات اخیر و استفاده‌هایی که از این امر می‌کند، دقیقاً مرتبط با اهداف کلی آنهاست. نظام سلطه به سردمداری امریکا خصوصاً بعد از جنگ دوم جهانی یک نظام کاملاً خشن، ضدمردمی و ضدآزادی توده‌های مردم در سرتاسر دنیاست. هر جایی که نظام سلطه پا گذاشته، استقلال و آزادی مردم را از بین برده و حقوق ملت‌ها را برای تأمین منافع خودش ضایع کرده‌است.  تأمین منافع نظام سلطه جز با مقابله و سرکوب حقوق ملت‌های آزادی‌خواه و مستقل امکان‌پذیر نیست، بنابراین هر جایی که پای این نظام باز شده با کودتا روبه‌رو هستیم. مشهور است از فردی پرسیدند چرا در امریکا کودتا نمی‌شود، که در جواب گفت به دلیل اینکه امریکا در واشنگتن سفارت ندارد! نظام سلطه، ریشه دولتی را که دیکته‌ها و اوامر آن‌ها به سرکردگی امریکا رعایت نمی‌کند از بیخ و بن می‌کند. امریکا بیش از ۷۰ کودتا در کشور‌هایی که می‌خواستند مستقل باشند، انجام داده‌است؛ به دلیل اینکه این خودسامانی ناشی از اراده مستقل توده‌های ملت را به هیچ‌وجه برنتابیده و به سرکوب ملت‌های مستقل مبادرت کرده‌است. زمانی کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه اسبق امریکا خیلی خوب این مطلب را این‌گونه توضیح داد که گفت، هر جا بین ثبات و دموکراسی به‌ویژه در غرب آسیا تعارض باشد، امریکا گزینه ثبات را می‌پذیرد؛ علت این است که هر جا رژیم با ثبات یک کشور دستخوش تغییر شود و دموکراسی محقق شود بی بر و برگرد امریکا شکست می‌خورد. همان‌گونه که غرب آسیا به‌ویژه پس از انقلاب اسلامی، تبدیل به ویترین شکست‌های امریکا شده‌است. به همین دلیل امریکا از ثبات یعنی از رژیم‌های دیکتاتوری و فاسد حاکم بر ملت‌ها طرفداری می‌کند و مانع تحقق اراده توده‌های مردم می‌شود. این استراتژی امریکا برای تأمین منافع خود در سرتاسر دنیا و در طول تاریخ بعد از جنگ دوم جهانی است.    برخی استراتژی مداخله امریکا در مورد ایران را به دلیل ماهیت جمهوری اسلامی می‌دانند.  خصومت امریکا با ملت‌ها و ملت ما دیرینه و مسبوق به سابقه تاریخی است. درست است انقلاب اسلامی سال ۵۷ و نظام و مدل خاص سیاسی مبتنی بر اسلام ناب محمدی و ولایت فقیه که با رأی میلیون‌ها آحاد ملت و با ۲/۹۸ درصد آرا، برسرکار آمد، چون ماهیت دینی و ضد نظام سلطه دارد، امریکا آن را بر نمی‌تابد، اما دشمنی امریکا در دهه ۳۰ هم وجود داشت؛ آن زمان که دولتی ملی‌گرا با گفتمان غیر‌مذهبی سرکار بود و سخنی از اسلام و انقلاب اسلامی نبود، چرا با کودتای بیست و هشتم مرداد آن را سرنگون کردند؟ در ابتدای دهه ۳۰ مجلس ملی‌گرا با انتخاب نسبتاً آزاد و با حضور برخی از افراد طرفدار ملت توانست دولت ملی‌گرا به وجود آورد و نخست‌وزیر ملی‌گرا هم با پشتیبانی جریان مذهبی به رهبری آیت‌الله کاشانی و سیدمجتبی نواب صفوی برسرکار آمد.  دولت ملی مصدق با پشتیبانی روحانیت و علما برسرکار آمد، اما همین آقای مصدق به تعبیر رهبر معظم انقلاب، روحانی و اسلام‌خواه نبود و حتی ادعا‌های خلاف اسلام را هم مطرح می‌کرد، با روحانیت به‌ویژه آیت‌الله کاشانی برخورد مناسبی نداشت تا جایی که افرادی مانند شهید نواب صفوی و واحدی‌ها را به زندان انداخت و با آن‌ها برخورد منفی کرد، ولی امریکایی‌ها حتی دولت این فرد ملی‌گرا را هم تحمل نکردند و در عملیاتی به نام آژاکس یا همان کودتای ۲۸ مرداد این دولت ملی را سرنگون کردند. یعنی یک دولت ملی‌گرایی که کاملاً با امریکا مرتبط بود، با ترومن در ارتباط و به او خوشبین بود.    عامل موفقیت امریکا در این کودتا چه بود؟ اصولاً موفقیت کودتا‌ها مبتنی بر چند مورد است. یک عامل بسیار مهمی که می‌تواند کودتا را به موفقیت برساند، تضعیف جایگاه نظام سیاسی مستقر در جامعه در اذهان مردم و سلب پایگاه اجتماعی است. اگر به جریان کودتای ۲۸ مرداد توجه کنید، می‌بینید که در آن زمان کتاب «نگهبانان سحر و جادو» توسط سی‌آی‌ای نوشته و به اسم حزب توده منتشر شد و برای نیرو‌های مذهبی و به‌ویژه روحانیت ارسال می‌شد تا در میان ملت این تصور شکل بگیرد که جریانی کمونیستی دارد به واسطه دولت ملی مصدق برسرکار می‌آید؛ تلاش کردند از طریق شبکه «بدامن» با استفاده از مطبوعات و کتاب و نویسندگان نشریات مزدور امریکا و مقالات تهیه‌شده‌ای که به آن‌ها برای چاپ داده می‌شد، افکار عمومی مردم را علیه دولت ملی جهت دهند و هواداران دولت به‌ویژه مذهبی‌ها، نیرو‌های انقلابی و آیت‌الله کاشانی را به آن بدبین کنند و در این کار موفق شدند. وقتی کودتا با عناصر اوباش و فواحش به میدان‌داری شعبان بی‌مخ اتفاق افتاد، توده‌های مردمی به‌دلیل همان تبلیغات گسترده و بدبینی‌های ایجاد شده، بی‌تفاوت ماندند و در کنار مصدق و دولت قرار نگرفتند و از آن حمایت نکردند. در نتیجه جریان آشوبگر و اغتشاشگر و پادوی امریکا و انگلیس به رهبری شعبان بی‌مخ توانست نیرو‌های انقلابی را به حاشیه ببرد و مصدق را که خانه به خانه در حال فرار بود، دستگیر و دولت ملی را ساقط کند.  استعمار توانسته‌بود بی تفاوتی و انفعال را در میان نیرو‌های انقلابی نسبت به دفاع از دولت و مقابله با کودتا و عوامل میدانی آن ایجاد کند، ولی اگر توده‌های مردم پای دولت ملی مصدق ایستادگی می‌کردند و جلوی کودتاگر‌ها مثل ملت پس از انقلاب می‌ایستادند و با همه جریان‌های باطل آشوبگر و اخلالگر امنیت ملی برخورد می‌کردند، کودتا به جایی نمی‌رسید. اگر اکنون هم حضور ملت را در صحنه نداشتیم، نظام سلطه مثل جریانات پادو‌های امریکا و انگلیس در عملیات آژاکس در سال ۱۳۳۲ موفق می‌شد.    این حضور مردمی که جلوی کودتا را می‌گیرد، چه مشخصاتی دارد؟ بی تفاوت نبودن، فعال‌بودن، در صحنه حاضر‌شدن، بینش سیاسی بسیار بالا داشتن. بصیرت عمیق و روشن بینی بسیار زیاد مردم ناشی از حرکت‌ها و اقدامات رهبری معظم انقلاب و یاران فداکار ایشان در عرصه جهاد تبیین اتفاق افتاد. اگر بصیرت حاصل از این روشنگری‌ها نبود، مردم در میدان نمی‌ایستادند و عملاً عملیات اغتشاشی برخی که به زعم باطل خودشان به دنبال براندازی است و توسط دشمن جهت داده شده‌بود، اتفاق می‌افتاد، مردم دچار بی تفاوتی و خالی کردن عرصه می‌شدند و وقتی این اتفاق می‌افتاد شرایط مصداق این شعر شاعر می‌شد که می‌گوید «شمع شب افروز چو پنهان شود/ شب پره بازیگر میدان شود.» وقتی مردم در صحنه نباشند، شعبان بی مخ‌ها و پری بلنده فاحشه، عرصه را تحویل خواهند گرفت و در عرصه میدان‌داری خواهند کرد. شمع شب افروز باید بماند و الا همان بلایی را برسر ملت ایران و انقلاب اسلامی می‌آوردند که در کودتا‌های مختلف در کشور‌های جهان آوردند.    مختصات حضور مردم چیست؟ این حضور یعنی بدنه اجتماعی قابل‌اعتنایی از انقلاب خود دفاع می‌کند و با تمام وجود بر مواضع عدالت طلبانه، آزادی خواهانه و استقلال خواهانه خودش تأکید می‌کند، برای آن جان می‌دهد، ایثار می‌کند و همه هستی، فرزندان و یاران خودش را فدا می‌کند تا این علم جمهوری اسلامی یعنی حکومت مبتنی بر ولایت فقیه در کشور در اهتزاز بماند.  به تجربه تاریخی اثبات‌شده هیچ علمی برپا نمی‌شود و برجا نمی‌ماند، مگر به واسطه پشتیبانی بدنه اجتماعی قابل اعتنا که امیرالمؤمنین (ع) در خطبه شقشقیه از آن به حضور حاضر و وجود ناصر تعبیر می‌کنند؛ یعنی همان بدنه اجتماعی که می‌تواند در وزن کشی‌های سیاسی و اجتماعی تأثیر عمده بر پیروزی جریان نظام مستقر سیاسی حاکم بر کشور داشته‌باشد، بنابراین توده‌های میلیونی مردم چه ایجابی و چه سلبی می‌توانند در ناکامی یا موفقیت عملیات دشمن بسیار تأثیرگذار باشند.    در تلاش نظام سلطه برای براندازی حکومت در ایران، نفس نظام جمهوری اسلامی چه اهمیتی دارد؟ علامت جمهوری اسلامی ایدئولوژی و مواضع ملت ما ست که فلسفه وجودی خاص آن را تشکیل می‌دهد و این علامت با این پشتیبانان قابل اعتنای چند ده میلیونی ملت برپا شده و تداوم پیدا کرده‌است. عالم سیاست، عالم تزاحم است و نوع و میزان کنش‌ها و واکنش‌های اراده‌های موجود در صحنه و میدان نتیجه را ترسیم می‌کند. بر همین اساس، ریشه ناکامی اغتشاشات کنونی برآمده از توطئه سازمان جاسوسی امریکا و هم‌پیمانان غربی آن در انگلیس، فرانسه و آلمان نیز در همین حضور میلیونی قابل اعتنا حاضر و فداکار پای علم انقلاب و حکومت مبتنی بر ولایت فقیه است. در مقایسه با جریان کودتای ۲۸ مرداد که اغتشاشات اوباش و فواحش زمینه پیروزی آن کودتا را فراهم کرد، اکنون استعمار و پادو‌های آن‌ها و سرمایه‌های نتانیاهو در ایران که مانند نهنگ‌های درنده‌ای در رسانه‌های خودشان به جان افکار عمومی ملت افتاده‌اند، به دلیل همین حضور هوشیارانه و همه‌جانبه مردم در عرصه شکست خوردند. یقیناً اگر این وضعیت حضور فعال و هوشیارانه ملت نبود و کوچک‌ترین انفعال و بی تفاوتی ملت درقبال کشور و انقلاب وجود داشت، اغتشاشات می‌توانست تأثیر بگذارد و دشمن را امیدوار و دلگرم کند، اما به شهادت تحقیق‌های میدانی، توده‌های مردم نه تن‌ها با اغتشاشگران معدود همراهی نکردند، بلکه علیه آن‌ها هم اقدام کردند و با حضور خود میدان را بر آن‌ها تنگ و آن‌ها را مجبور به فرار از صحنه اغتشاشات کردند و موجب ناکامی طراحان اصلی خارجی شدند. همین است که شاهد هستید که فضای اغتشاشات از شدت و حدت روز‌های اول افتاد و به لطف خدا جمع شد. ساختار فرماندهی درونی آن‌ها نیز به هم ریخته‌است. برخی تحرکات مذبوحانه نیز به علت همین گسیختگی ساختاری و ارتباطی است که برخی پادو‌های دست چندم هنوز در توهم قرار دارند.    نقش رسانه‌ها برای تأثیر بر افکار عمومی مردم را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ به تعبیر یکی از کاریکاتوریست‌های کشور، درندگان رسانه‌ای یا به تعبیر بنده زرادخانه‌های دشمنان اسلام و انقلاب موفقیت خودشان را در تأثیرگذاری بر اذهان عمومی دنبال می‌کنند. در همه انسان‌ها یک قابلیت تأثیرپذیری وجود دارد و به دلیل استفاده از همین قابلیت طبیعی در انسان‌ها است که روانشناسان اجتماعی و جامعه شناسان سیاسی به استعمار و نظام سلطه جهت می‌دهند و برای آن‌ها سناریو تعیین می‌کنند که چگونه بر اذهان توده‌های مردم تأثیر بگذارند، بنابراین روی تأثیرگذاری بر اذهان مردم کار می‌کنند.  تفاوت عمده جنگ سخت و سرد در همین است که در جنگ سخت دنبال شکستن استخوان‌ها هستند، اما در جنگ سرد اراده‌ها را سست می‌کنند و می‌شکنند. واقعاً دشمن نتوانست در جنگ سخت با ملت ما هماوردی کند، شکست خورد و بعد از هشت سال ملت ما با استقامت و حضور در میدان بر تخت سینه دشمن کوبیدند و او را از مرز‌های ایران خارج کردند. در آن هشت سال مقاومت با ایثار‌ها و جانفشانی ها، ملت توانست فکه‌ها و شلمچه‌ها به وجود بیاورد و فکه‌ها و شلمچه‌ها به دلیل اینکه شرف و عزت ملت ما را تأمین کنند بر تارک تاریخ ایران می‌درخشند. اگر این ایثار رزمندگان و جانبازی ملت نبود و اگر این ویلچری‌هایی که سند عزت، شرف و ناموس ملت ما هستند، نبودند، امروز سخن از ایران اسلامی و استقلال و عزت وجود نداشت.  به همین دلیل که ملت به رهبری امام راحل (ره) مردانه و ایثارگرانه ایستاد و بر دهان امریکا و عواملش به ویژه صدام زد و آن‌ها را به خارج از مرز‌های بین‌المللی انداخت، امریکا به دنبال این افتاد همانگونه که واینبرگر وزیر اسبق امورخارجه امریکا اعلام کرده‌بود، ریشه ملت ایران را خشک کند؛ آن‌ها با ملت ایران سروکار دارند. الان هم این اغتشاشات و خشونت عریان و بی سابقه کلامی و عملی از خودشان نشان می‌دهند تا بتوانند مستقیماً با ملتی که به قول واینبرگر باید ریشه آن‌ها خشکانده شود، مقابله کنند. می‌خواهند از ملت انتقام بگیرند و آن‌ها را از صحنه بیرون کنند، چراکه نقاط قوت انقلاب ناشی از این ملت است و می‌خواهند به تکی که مردم با انقلاب به امریکا و هم‌پیمانان آن در دنیا زدند، پاتک بزنند؛ از اول انقلاب استراتژی دشمن این بوده که بین ملت و نظام شکاف ایجاد کند، در حالی که مهم‌ترین هنر انقلاب اسلامی این بود که شکاف بین ملت و دولت را پر کرد. قبل از انقلاب بین ملت و دولت شکاف بود. به همین علت، راهبرد اساسی دشمنان انقلاب به سردمداری امریکا پیگیری ایجاد شکاف بین ملت و دولت بوده و هست و خواهد بود.    نظام سلطه این ایجاد شکاف بین ملت و دولت ایران را چگونه دنبال می‌کند؟ نارضایتی تراشی ها، اختلاف افکنی ها، تزریق یا تحمیل نفوذی‌ها در مناصب حساس و کلیدی، جریان‌برانداز، ایجاد جنگ تحمیلی و راه‌اندازی جنگ نرم و ناتوی فرهنگی گسترده و بی امان که از دوم خرداد شروع شد و به ویژه در دولت قبلی شدت و توسعه پیدا کرد و با ۲۰، ۳۰ که نسخه استعماری دشمن برای تزلزل در پایه‌های اخلاقی و اعتقادی ملت بود، داشت تکمیل می‌شد، حتی اختلاس‌ها و سوءاستفاده‌های مالی هم به اعتقاد من، در همین جهت با برنامه‌ریزی مشخص و هدفدار توسط دشمن پیگیری و عملیاتی شده‌است؛ یعنی دشمن نیرو‌های خود را در دولت نفوذ داده تا بتواند پول‌های ملت را بالا بکشند، به خارج منتقل کنند و بعد آن را مایه تخریب نظام و بدبین ساختن مردم قرار دهند. اینکه دزدان بیت‌المال و مترفین با نظام سلطه پیوند تنگاتنگ دارند و به آن‌ها پناهنده شده‌اند و مانع استرداد آن‌ها می‌شوند خود مؤید با برنامه‌بودن اختلاس‌ها در راستای استراتژی کلان فوق الذکر است. همان اختلاسگران، سرمایه داران و محافل فاسد وابسته به استکبار که امروز در کنف حمایت کشور‌های غربی جا خوش کرده‌اند، علاوه بر عربستان دارند هزینه اغتشاشات را می‌دهند. اغتشاشات توسط محافل مالی و سرمایه داری غرب تأمین می‌شود و این محافل مالی که بخشی از آن‌ها در درون کشور هستند، پروژه ایجاد شکاف بین ملت و دولت را هماهنگ با استراتژی امریکا انجام می‌دهند؛ اگر جریان‌های اطلاعاتی و امنیتی روی این موضوع دقیق کار کنند، مشخص می‌شود که این عوامل در پیوند با سازمان‌های جاسوسی و از قبل سازماندهی شده دست به اختلاس، سوءاستفاده، نارضایتی تراشی و ایجاد ناکارآمدی در سیستم اداری، آموزشی و فرهنگی کشور زده بودند و به همین دلیل است که جنگ نرم را برای تحقق راهبرد کلان دشمن سامان دادند.    راهکار دشمن در جنگ نرم علیه ایران چیست؟ عرض کردم در جنگ سخت استخوان‌ها و در جنگ نرم اراده‌ها را می‌شکنند. در جنگ سخت دشمن ناکام شد، چون ملت با فداکاری تمام ایستاد. حال در جنگ نرم به دنبال شکستن اراده‌های ملت و مسئولان کشور هستند. بر همین اساس دنبال این هستند که با تأثیرگذاری بر اذهان مردم، محاسبات مردم و مسئولان را تغییر دهند و وقتی این تغییر اتفاق افتد به جای اینکه دشمن به درون بیاید و بخواهد اقدام کند، همین داخلی‌ها هستند که به استقبال دشمن خواهند رفت.  داخلی‌های فاسد و تحت‌تأثیر جریان استعمار می‌توانند زمینه حضور نظام سلطه را فراهم کنند و الا جمعیت میلیونی ملت بحمدالله به علت آمیختگی با سنت‌ها و باور‌های عمیق و دیرینه و دینی تحت‌تأثیر این فضاسازی دشمن قرار نگرفتند و قرار هم نخواهند گرفت. البته با آنکه جهاد تبیین توانسته این بصیرت‌افزایی و هوشیاری آفرینی را در مردم مؤمن ایجاد و تقویت کند، اما متأسفانه ماهواره‌ها و فضای مجازی ولنگار که به تعبیر رهبر معظم انقلاب مدیریت آن متأسفانه به علت غفلت و اهمال مسئولان یا خدای ناکرده نفوذی‌ها به دست دشمن است، توانسته در برخی از اقشار بسیار محدودی که تحت‌تأثیر آن‌ها هستند، تأثیرگذار باشد و معمولاً همین افراد تربیت شده فضای مجازی ولنگار هستند که در اغتشاشات شرکت داشتند. این امر دقیقاً ناشی از همان تأثیرپذیری از رسانه‌ها و ابزار‌های ارتباطی گسترده و متعدد دشمن و فضای مجازی ولنگار و فاقد مدیریت داخلی است. متأسفانه این افراد قربانیان نبود اعمال مدیریت داخلی در فضای مجازی رها و ولنگار هستند و مسئولان قاصر یا مقصر روز قیامت باید پاسخ این اهمال یا عمد خود را بدهند. به هر حال، تصویرسازی وارونه، دروغ پراکنی و شایعه‌پراکنی و بر هم زدن امنیت روانی جامعه و تهییج افراد خالی الذهن و گروگان‌گیری افراد در فضای مجازی زمینه ساز ظهور این اغتشاشات بوده‌است. سکوت نخبگان یا بعضاً تحریک نخبگان حوزه و دانشگاه هم که انتظار نخبگی و بصیرت‌افزایی در حوزه تقویت همبستگی و امنیت ملی از آن‌ها می‌رود، بی تأثیر نیست. الحمدلله مانند همیشه، جمعیت میلیونی مردم که بصیر و هوشیار هستند باز یک گام جلوتر از خواص قرار گرفتند و در مقابل این اغتشاشات در میدان ایستادند و آن‌ها را به انزوا و خروج از صحنه کشاندند.    در پایان سرنوشت اغتشاشات اخیر را چگونه می‌بینید؟ این اغتشاشات به علت جهت‌گیری بر خلاف مسیر ملت و نداشتن پایگاه اجتماعی راه به جایی نبرد و شکست خورد و در آینده هم به لطف خدا به همین دلایلی که عرض شد راه به جایی نخواهد برد.  نظام آشوب‌ها و طوفان‌های سخت و عقبه‌های دشواری را به علت رهبری بی بدیل و فداکاری و حضور همیشگی و هوشیارانه ملت در صحنه با موفقیت پشت سر گذاشته است. این اغتشاشات از حیث قدرت سازماندهی و آهنین بودن تشکیلات و گستردگی اعضا و نیرو‌های میلیشیایی و وفور سلاح‌های دزدیده شده از پادگان‌های اول انقلاب، یک هزارم آن‌ها هم نیستند و برای ملت و نظام ما عددی محسوب نمی‌شوند. گروهک‌ها و سازمان‌های مسلح و آهنین باسابقه مارکسیستی و التقاطی مزدور امریکا و شوروی سابق در دستان ملت ما پودر شدند و رهبران مزدور آن‌ها خودشان پشت صحنه نشستند و جوان‌های خام و بی تجربه را با اغواگری و تحریک احساسات تهییج کردند و به میدان فرستادند و در مواجهه با سیل و سیلی ملت قربانی کردند و در نهایت هم، چون جایی در میان ملت نداشتند، مجبور شدند خودشان به دامن ارباب امریکایی شان پناه ببرند.  به همین علت است که نظام جمهوری اسلامی با ظرفیت بسیار بالایی که دارد، مدارا و سعه صدر بسیار عظیم و شگفت انگیزی از خود در قبال این اغتشاشات نشان داد و اصلاً این‌ها را در حدی نمی‌داند که بتوانند توهمات القایی شان را عملیاتی کنند. نظام از آن بید‌هایی نیست که در مقابل تعداد معدود و محدود انگشت شمار اغتشاشگران بلرزد.  جمع‌کردن بساط اغتشاشگران علیه اسلام و انقلاب برای ملت ما کار چندان دشواری نیست، اما نظام مانند برخورد با منافقین و فتنه‌گران، بر اساس سیاست امهال و ارشاد علوی، ضمن حفظ و ایستادگی برمواضع اصولی خودش تلاش کرده تا ناآگاهان و فریب خوردگان احتمالی ریزش کنند و با شناسایی دقیق و همه جانبه بر خورد مناسب و به موقع با طراحان و صحنه‌گردانان و عوامل اصلی انجام دهد؛ بنابراین در این اغتشاشات هم مانند همیشه با سیاست امهال و ارشاد نظام، برخی از افرادی که در اثر فضای مجازی ولنگار و تصویر‌سازی و دروغ‌پراکنی‌های امپراتوری رسانه‌ای دشمن دچار هیجانات شده و فریب خورده‌بودند، دچار ریزش شدند.  البته صدا و سیما با بررسی حقوقی قضایا و تهیه فیلم و کلیپ‌های سازنده و بصیرت‌افزا علیه هنجارشکنی و نقض امنیت می‌تواند این ریزش را بیش از پیش سرعت و افزایش دهد و به جای دعوت از عناصر مسئله‌دار که بعضاً بانی و عامل آسیب رساندن به اعتماد عمومی و ایجاد زمینه‌های اغتشاش و نارضایتی بوده و هستند بر تقویت قانون گرایی و هنجار‌ها و افشای پشت صحنه جریان برانداز تلاش کند. نشان دادن عواقب جوانانی که قربانی سازمان‌های تروریستی امریکایی منافقین و مارکسیست‌ها شدند خیلی می‌تواند روشنگر باشد.  این نکته را هم در پایان لازم است عرض کنم که نهاد‌هایی حافظ امنیت خودشان باید امنیت داشته باشند تا بتوانند امنیت را برقرار کنند. همانطور که امنیت کشور و ملت در هیچ نظامی شوخی‌بردار نیست و هیچ کشوری برای براندازانش فرش قرمز پهن نمی‌کند، صبر و حوصله و تسامح نظام و مردم ما هم اندازه‌ای دارد و مانند بقیه کشور‌ها بر سر حفظ و تقویت استقلال و امنیت کشور و مردم و دفاع از فلسفه وجودی نظام سیاسی که به پشتوانه خون‌های مطهر شهدا و ایثار فرزندان پاکباز ملت و انقلاب برپا شده شوخی نمی‌کنند و با تمام قدرت با عوامل و میدان داران اصلی هنجارشکن و مزدور دشمن که قصد انتقام از ملت عزیز پشتوانه اصلی نظام را دارند، مقابله می‌کنند و به آن‌ها درسی سخت خواهند داد.  مطالبه ملت آن هم با توجه به این همه مستندات و اطلاعات گسترده موجود از خشونت عریان و بی سابقه اغتشاشگران و محاربان مسلح و ناقضان امنیت ملی، برخورد قاطع و قانونی و بازدارنده و سریع و پشیمان کننده دستگاه قضایی است.