روزنامه خراسان
1401/08/30
فغان یاران «یار مهربان »
بهبودینیا/ آرانیان- خلوت شدن کتابخانهها، سقوط سرانه مطالعه در کشور، گلایهمندی ناشران و اهالی قلم از وضعیت بازار کتاب و آسیب های دیگر، از جمله مواردی است که وضعیتش هرسال در کشورمان وخیمتر میشود.به گزارش مرکز آمار ایران در سال 1399 ، سرانه مطالعه به صورت روزانه 16 دقیقه و 36 ثانیه بوده است . امسال در هفته کتاب خبرهای امیدوارکنندهای در حوزه کتاب و کتابخوانی از زبان مسئولان به گوش رسید؛ این خبر ها آنقدر امیدوارکننده بود که انتظار داریم بعد از این با سیل جمعیت کتابخوان در خیابان، مترو، اتوبوس و حتی در روستاهای دورافتاده روبهرو شویم! اما چرا با این همه گزارشِ کاریِ مثبت مسئولان، اوضاع کتاب و کتابخوانی چندان تغییر نمیکند؟ گرههای این کلاف، زمانی درهم تنیدهتر میشود که برخی مسئولان از فعالیتهای بینالمللیشان آمار و ارقامی ارائه میدهند که با آن چه فعالان نشر در حوزههای بینالمللی روایت می کنند، در تناقض است. رعایت نشدن کپیرایت هم که در داخل و خارج از کشور قوز بالای قوز بازار کتاب است. در ادامه، گفتوگوی ما را با افشین شحنه تبار، ناشر بین المللی، دکتر اعظم نیکخواه فاردقی، ویراستار و استاد دانشگاه و محمد میرکیانی،نویسنده ادبیات کودک و نوجوان درباره آسیبها و مشکلات حوزه کتاب و کتابخوانی میخوانید. افزایش قیمت کاغذ و تولید بیشتر آثار ترجمهای محمد میرکیانی، نویسنده نامآشنای ادبیات کودک و نوجوان، مهمترین مشکل کنونی حوزه کتاب را قیمت بالای کاغذ می داند و می گوید: باید این مشکل حل شود. اینکه کتاب و کتابخوانی گسترش پیدا کند، یک نیاز فرهنگی است اما قیمت بالای کاغذ به آن آسیب زده است و باید فکری اساسی برای آن کرد.این نویسنده در ادامه از رعایت نشدن حقوق مؤلف از سوی بعضی از ناشرها انتقاد میکند و میگوید: عموماً ناشران به ویژه ناشران بخش خصوصی در پرداخت حق التألیف نویسندگان مشکل دارند؛ نه این که همه اینطور باشند ولی غالباً همراهیشان کمتر است.میرکیانی در بخش دیگری از سخنانش، عوامل منتشر نشدن آثار جذاب و پرفروش را برمیشمارد و خاطرنشان می کند: یک بخش این موضوع به کاغذ برمیگردد؛ بخش دیگر هم به توانمند نبودن نویسندگان مربوط میشود. به همین دلیل آثار تألیفی جذاب خیلی کم تولید و منتشر میشود و بیشتر ناشران به آثار ترجمهای که هزینه تولیدشان هم کمتر است، رو آوردهاند. باید از ناشران دولتی و خصوصی حمایت شود تا آثار تألیفی بیشتری منتشر شود.نویسنده «قصه ما مثل شد» در پایان درباره راهکارهای کتابخوان شدن بچهها میگوید: بهترین راه این است که خانوادهها اهل کتاب باشند؛ دستهجمعی کتاب بخوانند و کتابهای مورد علاقه فرزندانشان را در اختیارشان بگذارند؛ کتاب خاصی را تحمیل نکنند و علاقهمندی فرزندانشان به نوع خاصی از کتاب را کشف کنند. آسیبی به نام ویراستارنماها دکتر نیکخواه فاردقی، ویراستار و استاد مدعو گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی، وضعیت ویرایش کتابهای امروزی را اینطور تشریح میکند: از ابعاد مختلفی میتوان به بررسی وضعیت ویراستاری کتابها و دیگر متون پرداخت. ویرایش، یکی از بخشهای ضروری آمادهسازی متون است. هر متنی پیش از صفحهآرایی، نیاز است ویرایش شود؛ اما در این حوزه دو موضوع را باید در نظر داشته باشیم؛ یکی دانش و مهارت ویراستار و دیگری میزان اهمیتی که ناشر یا نویسنده برای ویرایش متن قائل میشود. متأسفانه امروزه افراد بسیاری از رشتههای مختلف و بهصرف آشنایی با نشانههای نگارشی، به حرفۀ ویراستاری مشغول هستند. فعالیت رشتههای تحصیلی مختلف در این زمینه، اتفاق بدی نیست؛ اما این موضوع، زمانی چالش هایی به دنبال خواهد داشت که این افراد دانش و مهارت کافی را در این حوزه نداشته باشند و هنگام اصلاح متون، به ویرایش چند نقطه و ویرگول بسنده کنند. متأسفانه هم اکنون چنین ویراستارها یا بهتر بگویم، ویراستارنماهایی داریم که تعدادشان هم کم نیست. حتی اینگونه ویراستارها معمولاً بدون مشاهده و بررسی متن، قیمتهایی نجومی هم برای ویرایش اعلام میکنند. درواقع، بسیاری از آن ها نمیدانند ویرایش، انواعی دارد و این متن است که نوع ویرایش و میزان حقالزحمۀ آن را تعیین میکند. از سوی دیگر، در حوزۀ نشر در کنار ناشران دغدغهمندی که کیفیت متون برایشان اولویت دارد، ناشرانی هم داریم که بیشتر از کیفیت، نگاهی مادی به آثار دارند؛ برخیهایشان چیزی به نام ویرایش متن را اصلاً به رسمیت نمیشناسند و برخیهایشان هم برای کاهش هزینههای مربوط به چاپ، ویرایش کتابهایشان را به ویراستارانی بیتجربه و فاقد دانش و مهارت لازم میسپارند. به همین دلیل نمیتوان گفت هم اکنون ویرایش کتابها و دیگر متون فارسی وضعیت مساعدی دارد. ناشرانی که ویرایش را به رسمیت نمیشناسند این ویراستار و استاد دانشگاه در ادامه از عوارض نادیده گرفته شدن اهمیت ویراستاری کتابها میگوید: ویرایش انواع مختلفی دارد؛ بهعنواننمونه، کتابهای ما با توجه به نوع نگارش نویسنده و کیفیت نثر او، معمولاً به ویرایش فنی و گاهی هم ویرایش زبانی نیاز دارند. ازطرفی، میزان و چهارچوب اصلاحات و همچنین حقالزحمۀ ویراستار در هریک از انواع ویرایش متفاوت است. در این میان، دستهای از ناشران ما ویرایش کتاب را به رسمیت نمیشناسند و حاضر نیستند برای آن هزینه کنند. حتی برخیهایشان نام ویراستار را در شناسنامۀ کتاب نمیآورند. تعداد قابل توجهی هم هستند که ویرایش کتاب را ضروری میدانند؛ اما ویرایش را به ویرایش فنی یا همان اصلاح جدانویسی و پیوستهنویسی و نشانههای نگارشی تقلیل میدهند؛ البته دلیل این موضوع تفاوت حقالزحمۀ ویراستار است. به همین دلیل ما کتابهای چاپشدۀ زیادی داریم که سرشارند از خطاهای نحوی و زبانی؛ علاوهبراین، ما هرروزه شاهد چاپ ترجمههای فارسی فراوانی هستیم؛ ترجمههایی که گاه خوانش و فهم آن ها از متن زبان اصلی هم دشوارتر است. این در حالی است که ویرایش زبانی در کنار ویرایش فنی برای این نوع آثار اهمیت فراوانی دارد و نتیجۀ بیتوجهی ناشر یا مترجم به این موضوع، چاپ ترجمههای ضعیف و پرایرادی است که همواره شاهدشان هستیم. معضل دیرینه کپیرایت افشین شحنهتبار درباره آسیبهای رعایت نشدن قانون کپیرایت در ایران و تأثیر آن بر بازار جهانی کتاب میگوید: «کپیرایت از مهمترین مشکلات ماست. با اینکه ما عضو کنوانسیون «برن» هستیم اما قانون کپیرایت را اجرا نمیکنیم. کموبیش همه ناشران اروپایی از رعایت نشدن این قانون در ایران باخبرند. این موضوع، برچسب سیاهی بر پیشانی هر شخصی است که بخواهد در بازار بینالمللی کتاب فعالیت کند. به همین دلیل، تمام ناشرانی که در داخل ایران فعالیت میکنند، برای حضور در مجامع بینالمللی با این مشکل روبهرو هستند.» روی کاغذ موفق، در واقعیت ضعیف این ناشر بینالمللی میافزاید: «بیشتر گزارش کارهایی که از نهادهای دولتی درباره جایگاه جهانی قابلتوجه کشورمان در بازار کتاب و ترجمه میشنویم، شعارهای خبری است؛ بهعنوانمثال درباره برخی نمایشگاههای خارجی خبرهایی از حضور پرشور و بیسابقه بازدیدکنندگان غیر ایرانی منتشر میشود که بههیچعنوان واقعیت ندارد بلکه تنها خبرهایی است که مصرف داخلی دارد و بس. متأسفانه در خارج از ایران، جایگاهی شایسته نداریم و چشمانداز خوبی هم برای ارتقای شرایط در حوزه نشر وجود ندارد. بیشتر موفقیتها از آنِ ناشرانی است که مستقل فعالیت میکنند.» طرح گرنت به بیراهه رفت؟! شحنهتبار ادامه میدهد: «هفت سال پیش وزارت ارشاد طرح حمایت از ترجمه و انتشار کتاب ایرانی در بازارهای جهانی را با نام «گرنت» راهاندازی کرد. این طرح در شروع، قابلتحسین بود اما به مرور زمان از رسالت اصلی خود فاصله گرفت و به طرحی سلیقهای تبدیل شد که از ناشرهایی خاص حمایت میکند. بر اساس این طرح، قرار بر این بود هر اثری که به زبان فارسی منتشر میشود تحت پوشش قرار گیرد اما الان اینطور نیست. بیشتر از آثاری حمایت میشود که سفارتخانهها و رایزنهای فرهنگی تایید میکنند و با این روند، گمان نمیکنم تأثیری در بازار جهانی کتاب داشته باشد. بازار نشر، در خارج از ایران با آنچه در ایران میبینیم، کاملاً متفاوت است. سیاستگذاریها در داخل ایران، نگاه خاص خودش را دارد. این نگاه، نمیتواند به جهانیشدن ما کمک کند. متأسفانه نهادهای فرهنگی ما معمولاً دستگاههای دولتی هستند و چارهای جز اجرای دستورها ندارند. به همین دلیل از گذشته تا امروز، از وزارت ارشاد تا سازمانهای مسئول دیگر، در مسیر انتقال و انتشار فرهنگ و ادبیات ایران به دیگر کشورها موفق نبودهاند.» افشین شحنه تبار خاطرنشان میکند: «امیدواریم سکان سازمانهای فرهنگی ایران به دست انسانهای متخصصتری بیفتد و این مسئولان تمرکزشان را از دادنِ حواله کاغذ به بحثهای مهمتری معطوف کنند. اگرچه مواردی که بررسی شد در ظاهر مشکلات چاپ و نشر کتاب در خارج از کشور است اما همین موضوعات را میتوان در سقوط سرانه مطالعه و گریز از کتاب و کتابخوانی مردم کشورمان مؤثر دانست که باید هر چه سریعتر برای برطرف کردن آن چارهاندیشی شود.»
سایر اخبار این روزنامه
دورهمی بهصرف جامجهانی
امنیت جام جهانی زیر چتر نیروهای چندملیتی
سفر از کمدی ناکام به ویژه برنامه جام جهانی!
دست اندازهای کو چ طبیعی از پلتفرم ها
مرمت میراث فرهنگی جای مناقصه نیست!
فغان یاران «یار مهربان »
روایت جهانی از 10 سال درجازدن چرخ صنعت
علایم باورنکردنی افسردگی
بایدها و نباید های گفت وگوی مسئولان با مردم و جوانان
سیلی خوری ملس ماکرون، ایران علیه سیاسی کاری آژانس و ناز ترامپ و نیاز ماسک
سبقت موشک های ایرانی از تراز جهانی
افزایش هزینه نهاده های دامی با انحصار کامیونی!
بازار داغ تعمیرکاران تقلبی!
دستبرد تبهکار سابقه دار به اموال بدهکاران بانکی!