روزنامه آرمان ملی
1401/09/03
امیدواری به عمل است نه به شعار
سیدمصطفی هاشمیطبا فعال سیاسی جامعه دچار مسائلي است که هر کدام از آن مسائل ميتواند ايجاد بحران کند. حال اينکه بايد ديد مجموعه آن مسائل چقدر ميتواند موجب افزايش بحران شود. به نظر ميرسد که يک دگرگوني در تفکر حاکميت بايد وجود داشته باشد. اتفاقا مقام معظم رهبري نيز درباره اميدواري صحبت کردند و مثالهايي را نيز در اين خصوص که جنس اميدواري از چه جنسي است بيان کردند. ايشان 6 پروژه را مثال زدند که اين کارها انجام شده اما کسي متوجه نيست. يعني ايشان هم به نوعي گفتند که اميدواري به اين است که مساله پيشرفت در کشور باعث اميد شود. اين حرف نيز بسيار سنجيده بود که ايشان بيان کردند. بنابراين مسئولين اجرايي بايد به مردم اميد بدهند. مثل ماجراي برنامه ششم نباشد که يکسري مطلب نوشتند و بعد گفتند 800هزار ميليارد بودجه ميخواهد و نداريم. يعني ميخواهيم بدانيم که ايران در 10 سال آينده چگونه است، وضع مردم چگونه خواهد بود و روش رسيدن به آن سرمايه مورد نياز و ارتباطات بينالمللي براي رسيدن به آن چگونه بايد تامين شود؟ لذا اميد دادن کار مسئولان است. اين مسئولان هستند که ميتوانند دورنماي خوبي به مردم نشان دهند، راههاي منطقي رسيدن به آن را نيز ارائه دهند و آن زمان است که مردم اميدوار ميشوند. اميد بايد از جنس واقعي و رئاليستي باشد وگرنه کلام که فايده ندارد. قرآن هم ميفرمايد چيزي نگوييد که نميتوانيد انجام دهيد. اين کار نيز اگر بخواهد انجام شود بايد با يک دگرگوني در اداره کشور و حضور ما در جهان اتفاق بيفتد. البته نه آقاي رئيسي بلکه آقاي روحاني و ساير افراد نيز نتوانستند اين مساله را حل کنند. هر چند که آقاي روحاني دلش ميخواست در اين مسير حرکت کند، اما از يک نوع خاص و بهخاطر همين بود که موفق نشد. از طرفي اينکه آقاي رئيسجمهور گفته «دولت براي شنيدن حرف معترض و مخالف گوش شنوا دارد» بايد گفت که ميتوان شنيد اما شنيدن شرط لازم است و شرط کافي اين است که روش انجام کار مشخص و توانايي آن وجود داشته باشد. يکي از رسانهها در خصوص حاشيهنشيني چابهار نوشته بود که 63 درصد مردم حاشيهنشين هستند و در وضعيتي فاقد آب، برق و هرگونه وسايل زيستي قرار دارند و در کپر زندگي ميکنند. پرسش اينجاست در کشوري که اين همه ثروت دارد چطور ممکن است که در جايي از اين کشور مردم به اين صورت زندگي کنند و از امکانات اوليه براي زندگي بيبهره باشند. البته اين يک نمونه از حاشيهنشيني و کپرنشيني است که در کشورمان اتفاق افتاده است و چندين مساله ديگر مانند اين مساله وجود دارد. بنابراين بايد يک تفکر جديد در حکمراني حکمفرما شود که ديدگاهش اعتلاي ايران باشد. هر چند که اخيرا سرودهايي درباره ايران پخش ميشود؛ چند مدت صداو سيما سرودهاي ايران و ايران ايران را ميگذارد در حالي که خيلي پيش از اين برخي بودند که چندان به ايران دوستي و مليت اعتقادي نداشتند. تفکر بايد مقداري عوض گردد و ايران احيا شود. اگر اين مساله رخ دهد مردم اميدوارتر ميشوند و راهحل آن هم آن زمان پيدا ميشود وگرنه نه اين دولت و نه هر دولتي با اين روش و طرز تفکر قادر به حل مشکلات و مسائل نخواهد بود. از طرفي اگر مسئولان وعدههاي بدون عمل بدهند ديگر پذيرشي در جامعه وجود ندارد اما اگر بگويند که ميخواهيم فلان کار را انجام دهيم، بودجه، فناوري و روش آن را نيز داريم و ميتوانيم در اين سال اين کارها را انجام دهيم اين پذيرش در جامعه به وجود خواهد آمد. مردم که عناد ندارند و اگر کار عملي درست و دقيق ببينند هم ميپذيرند و هم حمايت ميکنند. يکي ديگر از مشکلات نيز اينجاست که فقط يک گروه خاصي ميخواهند حاکميت را در اختيار داشته باشند در حالي که همه مردم بايد در حاکميت دخيل باشند. آقاي رئيس جمهور گفته بود برخي خواص موضعگيري درستي نداشتند؛ در حالي که برخي افراد تا پيش از اين کلا ممنوعالتصوير بودهاند.
سایر اخبار این روزنامه
جوانان، خاتمی و ناطقنوری را نمیشناسند
آسمان را به رنگ آبی نقاشی کنیم
برنامه روز پنجم دیدارهای جام جهانی قطر -2022
امیدواری به عمل است نه به شعار
هنوز میتوانیم با آژانس به توافق برسیم
رقیبان دیروز رفیقان امروز
چرا نتانیاهو ساکت است؟
آسمان را به رنگ آبی نقاشی کنیم
موانع استفاده از نخبگان در مسئولیتهای اجرایی برداشته میشود
تاکید بر تمامیت سرزمینی سوریه
تغییراتی که لازم است