روزنامه جوان
1401/09/07
مخزن سد چمشیر معدن نفت و نمک میشود!
با شمارش معکوس برای آبگیری سد چمشیر هشدارها درباره تبعات این کار جدیتر میشود. این سد خاطرات تلخ سد گتوند و تپههای نمکی زیر مخزن این سد و افزایش ۲۰ درصدی شوری جلگه خوزستان را در ذهن فعالان محیطزیست زنده کردهاست. در عین حال چمشیر با گتوند یک فرق بزرگ دارد؛ علاوه بر لایههای عظیم نمکی در عمق کمتر از ۱۰۰ متر زیر مخزن سد چمشیر که آبگیری این سد را به یک فاجعه محیط زیستی تبدیل میکند، ۱۱ حلقه چاه نفت هم در زیر مخزن این سد جا خوش کردهاست که برای آبگیری سد باید این چاهها برای همیشه کور و خاموش شوند و از تمام هزینهها و ثروتی که این ۱۱ حلقه چاه حاوی طلای سیاه برایمان فراهم میکند، چشم بپوشیم. با تمام این اوصاف وزارت نیرو همچنان مصمم است این پروژه را به ثمر برساند و با آبگیری چمشیر، این سد را افتتاح کند، اما صف مخالفان آبگیری این سد طویلتر و استدلالهایشان برای مخالفت با آبگیری چمشیر مستندتر و مستدلتر است. مجلس، وزارت نفت و سازمان محیطزیست و کارشناسان و دانشگاهیان همه در برابر آبگیری این سد صفآرایی کردهاند تا جایی که علی سلاجقه، رئیس سازمان حفاظت محیطزیست در سفر خود به کهگیلویه و بویراحمد در جمع خبرنگاران در پاسخ به نگرانیها پیرامون سد چمشیر گفت: «در استان کهگیلویه و بویراحمد حساسترین سازندهای زمینشناسی را به خصوص از جنبه املاح داریم و هیچوقت اجازه نمیدهیم که گتوند دیگری تکرار شود.» محمد درویش، کارشناس و فعال محیطزیست، اما روایتهای دقیقتری از سد چمشیر و چالشهای سد گتوند دارد و به نقل از سازمان حفاظت محیطزیست، آبگیری این سد را فاجعهای محیطزیستی میداند. آنچه در پی میآید اصل گفتوگوی ماست. آقای درویش! هشدارهای متعددی از سوی کارشناسان درباره تبعات آبگیری سد چمشیر شنیده میشود و حتی رئیس سازمان حفاظت محیطزیست هم تأکید کرده است نمیخواهد گتوند دیگری تکرار شود! چالشهای این سد چیست و آبگیری آن چه تبعات زیستمحیطی به همراه خواهد داشت؟ در گزارش زمینشناسی سد که در سال ۱۳۹۱ منتشر شده، صراحتاً قید شده ۷۰ درصد از جایی که مخزن سد در آن قرار گرفته در معرض تأثیر گرفتن از تشکیلات زمینشناسی گچساران است. همان تشکیلات معروفی که سد گتوند هم در همان منطقه بود. این تشکیلات زمینشناسی به شدت نسبت به انحلال نمک حساس است و میتواند مشکل مشابهی را با سد گتوند ایجاد کند، اما در مطالعات بعدی هیچ اشارهای به این مسئله نشد و به نظر میرسد این قسمت از مطالعات به عمد حذف و موجب شد تا پروژه ساخت سد در ۱۳۹۳ دولت اول حسن روحانی آغاز شود. با افزایش اعتراضها، سازمان پیمانکار گزارشی را به دانشگاه تهران داد و گروهی به رهبری آقای دکتر منتظری از دانشگاه تهران در سال ۱۳۹۸ و در دوره دوم دولت روحانی پژوهشهایی را انجام دادند که نشان میدهد اگر این سد آبگیری شود میتواند سالانه ۵۰۰ هزار تن نمک وارد مخزن سد کند که این میزان بسیار زیاد است. به خصوص اینکه رودخانه زهره همین حالا هم رودخانهای لب شور است که پی سی آن بالای ۲ هزار است و اگر همین حالا به پایین دست تنگه چمشیر و جایی که سد احداث شده بروید و دبی برخی از چشمهها را بررسی کنید، میبینید که شوری این چشمهها ۳۵ برابر بیشتر از رودخانه زهره است و تا ۷۰ هزار گزارش شدهاست؛ یعنی در واقع دو برابر شوری دریای آزاد. این وضعیتی است که همین الان در آبهای منطقه وجود دارد. در این گزارش آمده که مخزن شور این سد که ۳/۲ میلیارد متر مکعب حجم دارد و پنجمین سد بزرگ کشور است، میتواند روی منابع آبی سطحی و زیرزمینی در پایین دست سد اثر بگذارد و شوری آن را افزایش دهد. علاوه بر این وزارت نفت هم گزارشی منتشر کرده که طبق آن ۱۱ چاه نفت در مخزن سد قرار دارد که باید برای همیشه بسته شوند! در این گزارش در عین حال تأکید شده که حتی اگر این چاههای نفت بسته و قفل هم بشوند، احتمال دارد مواد شیمیایی نفتی و نمک باز هم وارد مخزن سد شود. خب با این تفاسیر که در صورت آبگیری علاوه بر شوری احتمال آلودگی نفتی آب در مخزن سد هم وجود دارد! مگر قرار نیست آب این سد برای تأمین آب شرب مردم منطقه مورد استفاده قرار گیرد؟ دقیقاً؛ قرار است این سد مشکل آب شرب مردم خوزستان و بوشهر را حل کند و ۴۰ هزار هکتار به وسعت اراضی کشاورزی منطقه اضافه کند، اما عملاً با چنین وضعیتی امکان چنین بهرهبرداریهایی از این سد بسیار کم میشود. منطقه گچساران دومین مخزن نفتی بزرگ جهان است و برای ساخت هر کدام از چاههای نفت این منطقه ۵/۲ میلیارد دلار هزینه شدهاست و ظاهراً بین ۷ تا ۱۱ میلیارد دلار ارزش نفت چاههایی است که در صورت آبگیری این سد باید بسته شود! تمام اینها در حالی است که تمام هزینهای که طرف چینی به ما داده تا این سد را بسازد، ۲۳۵ میلیون یورور بودهاست؛ یعنی خیلی راحت با ارزش نفت این چاهها میتوانند این خسارت را جبران کنند. ظاهراً در حال حاضر فقط وزارت نیرو برای آبگیری این سد اصرار دارد، چراکه سازمان محیطزیست و همینطور وزارت نفت به واسطه تبعات و هزینههای آبگیری سد چمشیر، با این کار مخالفند. شما دلیل اصرار وزارت نیرو را چه میدانید؟ حرف وزارت نیرو این است که ما به طرف چینی تعهد دادهایم و باید بازپرداخت بدهیهایمان را شروع کنیم. به همینخاطر مجبوریم آبگیری سد را آغاز کنیم، اما این میتواند تبعات خیلی زیاد زیستمحیطی و حتی اقتصادی داشته باشد. آقای دکتر سامانی رئیس امور آب مرکز پژوهشهای مجلس هم دو ایراد جدی نسبت به این سد گرفته و آن را به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس انتقال دادهاند و از آنها خواستهاند فعلاً دستور بدهند آبگیری این سد متوقف شود. دو ایراد مرکز پژوهشها به آبگیری سد چمشیر چیست؟ نخست اینکه طول دوره آماری که اینها بررسی کردهاند مربوط به ۱۲ سال قبل است، در حالی که طی سالهای اخیر میانگین آماری بارشها خیلی پایین آمده و میانگین دما افزایش پیدا کردهاست. در نتیجه ممکن است ادعاهایی که درباره آورد رودخانهای که میشود ۴۰ هزار هکتار اراضی کشاورزی را زیر کشت برد، تولید برق را اضافه کرد و میشود مشکل آب شرب بوشهر و خوزستان را تأمین کرد، همه در صورت به روزرسانی آمارها زیر سؤال برود. نکته دوم هم اینکه کارفرما هنوز مشخص نکرده، گسل زمینشناسی که در منطقه هست تا کجای مخزن سد ادامه دارد که این هم میتواند خیلی خطرناک باشد. در گزارش دیگری که دانشگاه ایلام و دکتر رحیمخانی روی آن کار کرده، نشان میدهد لایههای نمکی که این سد روی آن قرار دارد، در عمق کمتر از ۱۰۰ متر است و این میتواند فوقالعاده خطرناک باشد. در لایهبرداری از منطقه دیدهاند عمق نمکهایی که در ژرفای کمتر از ۱۰۰ متر قرار دارد، بیش از شش متر است که این میتواند ابعاد خطر را افزایش دهد. علاوه بر این مخزن سد در جایی است که ما یک رویشگاه فوقالعاده از درخت پده، گز و کنار و همچنین انواع و اقسام نی را داریم. با آبگیری چمشیر در منطقهای که دمای هوا بالای ۵۰ درجه میشود، ممکن است یک جنگل ۲ هزارو ۵۰۰ هکتاری از این سد متأثر شود و بخش بزرگی از درختان آن غرق شود و زیر آب برود. اینها همه چالشهایی است که تا وقتی شفاف به آنها پاسخ داده نشود، ما خواهان این هستیم آبگیری سد به تعویق بیفتد. گویا رئیس سازمان محیطزیست هم ظاهراً از جمله مخالفان آبگیری این سد است. شما مطلع هستید چه اقداماتی برای مقابله با این کار صورت گرفتهاست؟ من مطلعم کمیسیون اصل ۹۰ هم در تلاش است آبگیری را به تعویق بیندازد. آقای سلاجقه، رئیس سازمان محیطزیست هم به همین منظور به منطقه رفته است، اما گویا معاون وزیر نیرو هم به منطقه رفته و گفتهاست تحت هر شرایطی شده، دی ماه ما آبگیری سد چمشیر را آغاز میکنیم. من امیدوارم در این کشمش اداری حقیقت ذبح نشود و ما دوباره شاهد یک فاجعه بدتر از سد گتوند نباشیم. به آسیبهای زیستمحیطی که میتواند با آبگیری سد چمشیر رخ بدهد، اشاره داشتید. سؤال من درباره تبعات سد گتوند است و اینکه آبگیری این سد چه مضراتی را به محیطزیست منطقه وارد کرد که حالا ما نگرانیم با آبگیری چمشیر این تبعات و حتی آسیبهایی بدتر از آن دامنگیر محیطزیست کشور و منطقه نشود؟ مهمترین تبعات سد گتوند که مرکز بررسیهای استراتژیک نهاد ریاست جمهوری هم آن را تأیید کرده، این است که ۲۰ درصد بر شوری جلگه خوزستان اضافه کرد. جلگه خوزستان راهبردیترین و مهمترین منبع تولید غذا در ایران و تقریباً یک سوم منبع غذای ایرانیان را جلگه خوزستان تأمین میکند. چه محصولاتی در جلگه خوزستان کشت میشود؟ جلگه خوزستان به طور عمده کشت نیشکر، گندم و برنج محصولات استراتژیکی است که در جلگه خوزستان کاشته میشود. علاوه بر این ما شاهد نابودی بخش قابلتوجهی از اراضی حاصلخیز اطراف سد گتوند بودیم که این اراضی به عمق چند ده متر برای ساختن یک پتوی رسی دور تشکیلات گچساران در مخزن سد کشیده و باعث شود نمک در مخزن سد حل نشود و این کار در دولت دهم ۸۰۰ میلیارد تومان هزینه برد، اما این پتوی رسی یک هفته هم دوام نیاورد و عملاً آن فاجعه به بار آمد. در سد چمشیر به دلیل قرار گرفتن ۱۱ چاه نفت احتمالاً وضعیت بدتری را شاهد خواهیم بود، چراکه احتمال ورود نفت به آب و آلودگی نفتی آن هم وجود دارد؛ اینطور نیست؟ بله، ممکن است آب آلوده هم بشود. از سوی دیگر خود این چاههای نفت برای کشور ثروت میآورند. در چنین شرایطی چرا باید این چاهها کور شوند؟ به همینخاطر وزارت نفت هم چند میلیارد دلار ادعای خسارت کردهاست. اشاره داشتید که با آبگیری سد گتوند شوری جلگه خوزستان ۲۰ درصد افزایش داشتهاست. آیا این شوری روی کیفیت و کمیت محصولات کشاورزی این جلگه هم اثر گذاشتهاست؟ بله، تأثیر زیادی داشته و ناگزیر شدند کود بیشتری مصرف کنند و مصرف کود بیشتر روی سلامت محصولات کشاورزی تأثیر منفی گذاشتهاست. آیا قبل از ساخت سد مطالعات لازم روی آن انجام نگرفت که حالا با این همه هزینه در صورت آبگیری با این حجم از چالشها مواجهیم؟ مطالعات زمینشناسی این سد مربوط به سال ۹۱ است، ولی متأسفانه این مطالعات رسانهای نشدهاست و در کنار کارشناسان بیطرف قرار نمیگیرد. بعدها این اطلاعات به صورت قطرهای به رسانهها، فعالان محیطزیست و دانشگاهها ارائه میشود و تازه ما میفهمیم چه اتفاقی افتادهاست. کمیسیون اصل ۹۰ مجلس و سازمان محیطزیست پیگیر ماجرای این سد هستند و سازمان حفاظت محیطزیست در نامهای از فاجعه آبگیری سد چمشیر صحبت کردهاست. یک سؤالی که در این بین وجود دارد، این است که بسیاری از سدسازیها با هدف تأمین آب شرب انجام میگیرد و در حال حاضر در منطقه خوزستان هم ما با مشکل آب شرب مواجهیم. اگر بنا باشد این سد آبگیری نشود، پیشنهاد شما برای تأمین آب شرب منطقه چیست تا این فاجعههای محیطزیستی را با سدسازی غلط نداشته باشیم؟ اول اینکه قرار است بخش کوچکی از آب این سد برای تأمین آب شرب منطقه دیلم و بوشهر و خوزستان استفاده شود و از سوی دیگر ما در منطقهای از کمبود آب شرب صحبت میکنیم که بیشترین تعداد رودخانههای آب شیرین کشور را در خود جای داده و ۳۰ درصد کل آبهای سطحی ایران در این منطقه است. کل نیاز آب شرب مردم خوزستان و بوشهر به ۶۰۰ میلیون متر مکعب در سال نمیرسد، در حالی که ما در این منطقه ۱۴ میلیون متر مکعب آب داریم و مشکلی برای تأمین آب شرب منطقه وجود ندارد. مشکل آب در این منطقه به دلیل فروش آب شرب است و با ایجاد کمبود مجازی آب شرب تلاش میشود مجوزی برای سدسازی بیشتر، پروژههای انتقال آب و افزایش دستگاههای آبشیرینکن است.
سایر اخبار این روزنامه
جاسک در سفر بعدی نباید مشکل آب و جاده داشته باشد
سیستانی و بلوچ امت واحده هستند
رونق دروغ برای رونقی
مخزن سد چمشیر معدن نفت و نمک میشود!
اهمیت خروج فدراسیونها از بلاتکلیفی
مأمور امریکایی یورگن زیادهگو!
تشییع با شکوه شهدا نشان میدهد صف مردم از اغتشاشگران جداست
ازدواجهای اجباری، زودهنگام و غیررسمی با اتباع در کمین زنان و دختران ایرانی
دشمن خارجی و نفاق داخلی در حال آخرین تلاش خویش هستند
وکیل مدافع شیطان حقطلب حقوق بشری ایرانیها