روزنامه اعتماد
1401/09/09
تخممرغ زندگي در سبد ورزش؟
به ظاهر ترديدي در اين نيست كه فوتبال در برزيل بيش از هر كشور ديگري با زندگي مردم عجين شده و حتي به نوعي تبديل به يك مناسك مذهبي شده است. مناسكي كه منبع درآمد و قدرت آنان هم شده است. كشوري كه موفقترين تيمها را در جام جهاني داشته و انتظار داشتند كه جام جهاني ۲۰۱۴ را در كشور خود نيز به دست آورند و در حقيقت شانس اول مسابقات هم بودند. آنان تا نيمه نهايي با موفقيت پيش رفتند و در اين مرحله بايد از سد آلمان ميگذشتند تا به فينال برسند. نتيجه غيرقابل تصور بود، ۷ بر يك شكست خوردند، بدترين شكست برزيل در دوران جديد فوتبال، آنهم جلوي چشم دهها هزار تماشاگر خود در استاديوم بزرگ و شايد چند صد ميليون نفر در جهان. آنان كه آن بازي را ديدند وضعيت روحي اين تيم را به ياد دارند. حتي در دل خود ميگفتند كه آلمانيها، قدري رعايت كنند و اين نتيجه را تحقيرآميزتر نكنند، بد نيست كه حرمت صاحبخانه را نگه دارند و كمتر گل بزنند. به نظر ميرسيد كه آلمانيها نيز همينگونه رفتار ميكردند، شايد ميتوانست نتيجه بدتر از اين باشد كه شد. آن رويداد چه عوارضي داشت؟ قطعا مردم برزيل مدتي ناراحت شدند، دقيقا مثل روزهايي كه پيروزيهاي چشمگيري داشتند و مدتي را خوشحال بودند و پايكوبي ميكردند و ميرقصيدند. روشن است كه پيروزي بر شكست و خوشحالي بر ناراحتي ترجيح دارد ولي اين طبيعت زندگي است، گاهي اين و گاهي آن را نصيب ما ميكند. مهم اين است كه اين پيروزيها و شكستها را حيثيتي نكنيم و مفهومي اضافه بر مفهوم مرسوم بر آنها بار نكنيم. اينها پيروزيهاي عادي و شكستهاي عادي هستند . شادي آنها مثل ناراحتي آنها كمعمق است و مهمتر اينكه آن را نبايد به ساير حوزهها تسري داد.اواخر ديشب بازي مهم ايران و امريكا نيز انجام شد، طبيعي است كه اين متن پيش از بازي نوشته شده است و تمامي آنچه كه گفته شد، بايد در شرايط پيش از مسابقه مورد قبول باشد. اگر بازي آلمان و برزيل ۷ بر يك به سود برزيل هم تمام ميشد، تاثيري بر سرنوشت امروز مردم دو كشور نداشت. فقط حسي را در تيم شكست خورده براي كسب انتقام فراهم ميكرد. مردم از پيروزي تيم خود خوشحال ميشوند و اين ويژگي دنياي امروز و ورزش قهرماني است، ولي تمامي تخممرغهاي زندگي خود را در سبد ورزش قهرماني نميگذارند، حتي اگر اين سبد فوتبال و جام جهاني باشد. البته بايد پذيرفت كه گريزي از توجه به شرايط سياسي پيرامون مسابقه ديشب نيست. تقابل دو تيم ايران و امريكا و در مرحله آخر مقدماتي كه نتيجه بازي در تعيين تيم صعودكننده تاثير دارد و همزمان مواجهه سياسي داخلي و بينالمللي پيرامون عملكرد تيم، موجب شده كه اين مسابقه بسيار حساس شود. با اين حال معتقدم كه چند نكته را ميتوانيم رعايت كنيم:
ابتدا سعي شود بازيكنان تيم و كادر مربيگري فارغ از هر نتيجهاي كه گرفتند، از ميدان سياست و نتايج آن خارج شوند. بازيكنان به صفت فردي ميتوانند تعلقات و سوگيري سياسي داشته باشند، ولي در تيم ملي بايد به عنوان يك عضو حاضر باشند، مگر اينكه از ابتدا اين را نپذيرند و نيايند كه اين نيز حق آنان است.
دوم اينكه هر نتيجهاي كه از اين بازي به دست آيد تاثيري بر سرنوشت جامعه ايران يا روابط بينالملل آن ندارد. نه در سويه مثبت و نه منفي. پس از اين مسابقات اين ما هستيم و ادامه زندگي و كوشش براي ساختن اين زندگي.
و نكته سوم اينكه هر اقدامي از هر سو كه معطوف به دو قطبيسازي جامعه و مردم باشد و بخواهند از نتيجه اين بازي براي چنين هدفي بهرهبرداري كنند، پيشاپيش محكوم است.
جامعه توسعهيافته جامعهاي است كه نبايد يا نميتواند مسائل و كاركرد نهادهاي گوناگون را جانشين يكديگر كند. به نظرم نتايج نظرسنجي ايسپا نشاندهنده نكات مهمي است. هم براي مخالفان و هم براي موافقان. فرصتي بود تحليل آن را مينويسم.
سایر اخبار این روزنامه
ميليونها آه و افسوس
با تكيه بر مردم و نيروهاي جوان و پرانگيزه در مقابل دشمنان پيشرفت عراق بايستيد
پيشنهاد تندروها و پاسخ متفاوت اژهاي
سردرگمي بر سر «كوپن»
هر كاشي قاجاري يك تابلوي نقاشي است
ركورد 10 ساله چاپ پول شكست
«بهشت رضا» رقيب «بهشت زهرا» ميشود
تخممرغ زندگي در سبد ورزش؟
رسانههاي نوين و گفتوگو
مسائل آب در غرب استان تهران
وكلاي ملت و حال ناخوش جامعه
نتيجه تكصدايي در سياستورزي