روزنامه ایران
1401/09/12
خاطرات جا مانده در صندوق مادربزرگ
«بازار صندوقسازان» این کلمات تنها چیزی است که بر دروازه یا سر ستون قدیمی بازار به چشم میخورد و یادت میآورد در این راسته روزی صندوقچههای سنتی رنگ ووارنگ ساخته میشده است. این روزها از راسته بازار صندوقسازان در بازار بزرگ تهران تنها یک نوشته باقی مانده و تعدادی مغازه دمپایی فروشی و دیگر هیچ. اما هرچه هست هنوز این اسم باقی مانده تا یادت بیاورد که در این راسته روزی صندوقهای چوبی با روکشهای مخملی و رنگی چشمها را خیره میکرده. اما در این راسته هم مثل بازار مسگرها دیگر نه صدای چکشی میشنوی و نه هیچ جا اثری از صندوق و صندوقچه میبینی و ...ترانه بنییعقوب
گزارش نویس
«بازار صندوقسازان» این کلمات تنها چیزی است که بر دروازه یا سر ستون قدیمی بازار به چشم میخورد و یادت میآورد در این راسته روزی صندوقچههای سنتی رنگ ووارنگ ساخته میشده است.
این روزها از راسته بازار صندوقسازان در بازار بزرگ تهران تنها یک نوشته باقی مانده و تعدادی مغازه دمپایی فروشی و دیگر هیچ. اما هرچه هست هنوز این اسم باقی مانده تا یادت بیاورد که در این راسته روزی صندوقهای چوبی با روکشهای مخملی و رنگی چشمها را خیره میکرده. اما در این راسته هم مثل بازار مسگرها دیگر نه صدای چکشی میشنوی و نه هیچ جا اثری از صندوق و صندوقچه میبینی و نه یک مشتری که بین انتخاب صندوقچه آبی فیروزهای و قرمز جگری و سبز مخملی سرگردان مانده باشد.
البته لابهلای مغازههای دمپایی فروشی بازار صندوقسازان چند اغذیه فروشی هم هست. چند مغازهدار معمولی این راسته میگویند زمانی را که اینجا پر از صندوقسازی بوده به یاد نمیآورند، اما شنیدهاند این راسته برای خودش بروبیایی داشته و ازهمه جای کشور برای خرید صندوق به اینجا میآمدهاند. یکی از مغازهدارها میگوید: «الان همانطور که میبینی بیشتر کفش و دمپایی فروشی هست و بعضی اوقات قدیمیها خاطراتی از گذشته برایمان تعریف میکنند اما دیگر تصورش هم سخت شده، کلاً از بازار قدیمی تهران انگار چیزی نمانده البته توی کوچه غریبون یک دانه مغازه مانده حتماً به آنجا هم سری بزن. چند لحظه صبر کن تا عباس آقا را صدا کنم.» عباس آقا ظاهراً تنها بازمانده صندوقسازان این بازار است. خودش همین جا مغازه صندوقسازی داشته اما مجبور شده تغییر شغل بدهد. او به اغذیهفروشی رفته تا ساندویچ بخرد، اما در واقع خودش صاحب یک دمپایی فروشی است. با یک ساندویچ بزرگ سوسیس در دست به طرفم میآید.عباس رحیمی، یکی ازصندوقچهسازهای مشهور بازار تهران مویش را در همین بازار سفید کرده. او برایم با آب و تاب از زمانی میگوید که این راسته رونقی داشته و پر از رنگ و لعاب و زیبایی بوده. در واقع دنیای رنگ و طرح: «این راسته پر از صندوقسازی بود، تا چشمت کار میکرد. من خودم 20 سال است مغازهام را جمع کردهام. دلیلش هم این است که یک مرتبه صندوق و صندوقچه از مد افتاد. البته یک مغازه هنوز توی کوچه غریبون هست. آنها هنوز هم میسازند. من اوایل نجار بودم و بعد صندوقساز شدم. آن موقعها بیشتر مشتریهای ما شهرستانیها بودند. مخصوصاً شمالیها که خیلی از صندوق استفاده میکردند. هم برای جهیزیه دخترشان صندوق میخریدند هم برای دکور. توی زنجان و مشهد و چند شهر دیگر هم صندوقسازی بود اما الان دیگر اثری از آنها هم نمانده. صندوقچهها مدلهای مختلفی داشت؛ هم پایهدار بود که رویش را با مخمل میپوشاندیم هم ورقهای که خیلی رایج بود. البته مدلهای دیگری هم بود و تنوع زیادی داشت. میدانی توی هوای مرطوب، صندوقچه خیلی خوب جواب میدهد، چون چوبی است و رویش هم حلبی میکوبیدیم و رنگ میکردیم که در هوای مرطوب زنگ نزند. اما نمیدانم چرا یک مرتبه از مد افتاد و مجبورشدیم دانه دانه جمع کنیم و برویم سراغ شغل دیگری. برخی هم که اصلاً مغازه را فروختند و رفتند. اما اسمش باز هم راسته صندوقچهسازان ماند.»مغازههای دور و برمان را نشان میدهد: «میبینی که هرکس مغازهای برای خودش باز کرده جز صندوقسازی. اصلاً بدجوری از مد افتاد. من خودم به کل کار نجاری را کنار گذاشتم. حالا بد نیست به کوچه غریبون یک سری بزنی، آنها سنگر را نگه داشتهاند.»
کوچه غریبون فاصله زیادی با راسته صندوقسازان ندارد. مغازه صندوقسازی از دور به چشم میآید چرا که مقابل کارگاه پر از صندوقچههای رنگارنگ است و جوانی هم درحال ساختن صندوقچه. این روزها دوباره صندوقچههای سنتی مد شده و تقریباً توی بیشتر کافههای تهران برای دکوراسیون از آنها استفاده میشود. همینطور برخی هم از این صندوقها برای تزئین خانهشان استفاده میکنند. صندوقهای کوچک هم برای نگهداری اشیای باارزش دوباره حسابی مد شده و خیلیها دوباره به صندوق چوبی علاقهمند شدهاند. انگار آن چیزی که 20 سال پیش از مد افتاده با قدرت دوباره دارد به بازار برمیگردد هرچند بازار پر و پیمانی برای ساختش وجود ندارد.
علی کیکاوسی همینطور که یک صندوق را رنگ میزند برایم از شغل آبا و اجدادیاش یعنی صندوقسازی میگوید، گوشه و کنار مغازه چند صندوقچه آماده هم به چشم میخورد. پدر آقای کیکاوسی گوشهای نشسته و با چند مشتری حرف میزند. این روزها توان ساختوساز ندارد و کارش تنها مدیریت است. ترجیح میدهد به جای خودش پسرش کسب و کارش را توضیح دهد: «پدر و پدر بزرگم سالها در این کار بودهاند. من هم کار آنها را ادامه دادم. پدر بزرگم چند سال پیش فوت کرد اما من و پدرم هنوز این مغازه را میگردانیم. ما مشتریهایمان را از قدیم داریم هرچند از تهران هم خریدار جدید داریم. تقریباً هفتهای دو سه تا کار از خود تهران سفارش میگیریم. چون صندوقچه دوباره مد شده و از همه قشری از این وسیله استفاده میکنند. مردم تهران بیشتر از صندوقچه برای دکور استفاده میکنند و در شهرستانها برای نگهداری وسایل.»
صندوقچهها با چوب ساخته میشوند و رویشان با حلبی پوشانده میشود و بعد هم رنگ میشود: «البته باید بگویم هنوز هم بیشتر مشتریهای ما از شهرهای شمالی و مشهد هستند که اغلب وسایل باارزششان را در این صندوقها نگه میدارند. الان قیمت یک صندوقچه متوسط 550 هزار تومان است و در شهرستان 750 هزار تومان به فروش میرسد.»
پدربزرگ علی، غلامرضا کیکاوسی از جمله اولین کسانی بودند که صندوقچهسازی را به بازار تهران آوردند و به عنوان اولین صندوقساز بازار بزرگ تهران شناخته میشود. او چراغ مغازهاش را روشن کرد و به مرور بر تعداد صندوقسازها اضافه شد: «ما قدرتمندتر از همه بودیم. سالها نفر اول بودیم و کسب و کار ما در واقع این راسته را شکل داد و هنوز هم که میبینی اسمش باقی مانده. بعد که راسته تعطیل شد ما هم نقل مکان کردیم.»
او علت رونق دوباره صندوقچه و میل مردم به خرید این جعبههای سنتی را خاطرات کودکیمان میداند: «همه در خانه مادر بزرگشان حتماً یک صندوقچه دیدهاند و خاطرهای از آن در ذهن دارند. البته این کار بسیار پرزحمت است و به نسبت مشقتی که دارد درآمد کافی ندارد. همیشه هم با شهرداری و دیگر نهادها درگیری داریم چون شهرداری معتقد است این کار آلایندگی دارد و باید جمع شود.»
شاید شما هم توی خانه خودتان یا مادربزرگتان یکی از همین صندوقچههای قدیمی را دیده باشید. جایی که فکر میکردید، خوشمزهترین خوراکیها و باارزشترین چیزهای خانه در آن نگهداری میشود شاید هم به زور خواسته باشید در صندوق را باز کنید و ببینید داخلش چه خبر است. هرچه هست صندوق دوباره مد شده و چه بسا همه ما تا چند سال دیگر یک صندوق با روکش مخمل سرخ توی خانهمان داشته باشیم.
سایر اخبار این روزنامه
بهرهبرداری از پروژه آبرسانی سنندج
جزئیات اجرای طرح کالابرگ الکترونیکی در هرمزگان
«جایزه سال میرزا» به بهروز افخمی اهدا شد
صادرات نفت ونزوئلا با «ناوگانارواح» ایران
پروژه کشتهسازی در بیرون از مرزها
رأی سازمان ملل به خروج رژیم صهیونیستی از جولان
میزبانی 8 تماشاخانه از 8 تئاترکودک و نوجوان
ثبت 4 میراث فرهنگی ایرانی دیگر در یونسکو
خاطرات جا مانده در صندوق مادربزرگ