چرا قانون 3 درصد دیگر پاسخگوی نیاز استخدامی معلولان نیست؟
راضیه زرگری_شهروندآنلاین؛ «اگر بخواهیم بگوییم چقدر از شعارهایی که داده شده، محقق شده است، هیچ؛ بهترین پاسخ است.» بهروز مروتی، مدیر کمپین و فعال حقوق معلولان است. او همان گلایهای را عنوان میکند که حرف دل بسیاری از معلولان است: «دولتها مسئولیت قوه مجریه را دارند، یعنی باید مجری قانونی باشند که تصویب شده است. وعدهها همیشه داده شده است. مخصوصا در 4 سال اخیر که استخدام 3 درصدی معلولان در همه دستگاههای اجرایی باید اجرا شود. ولی بدنه همین دولتها که وزارتخانهها و سازمانهای تابعه هستند، 3 درصد را که مطابق ماده 15 حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت است، رعایت نمیکنند.»
قانون کامل نیست ولی همین هم اجرا نمیشودمروتی معتقد است: «مهمترین مشکل افراد دارای معلولیت، قوانینی است که اجرایی نمیشود. درواقع قانون هرچند با نقص هم باشد، ضمانت اجرایی ندارد. از سوی دیگر ما علاوه بر اشتغال، در فرهنگسازی و مناسبسازی معابر و حتی اعطای کمک هزینههای معیشتی مشکل داریم. اگر همه اینها دست و پا شکسته هم اجرا شود، باور کنید 80-70 درصد مشکلات جامعه معلولان حل میشود.»
چهار سالونیم از ابلاغ قانون حمایت از افراد دارای معلولیت در سال 96 میگذرد، ولی آنطور که باید اجرایی نشده است. مروتی میگوید: «این عدم اجرا فقط مربوط به مواردی نیست که با بودجه سر و کار دارد. حتی بندهایی که هیچ هزینهای هم برایشان نداشته باشد هم مورد بیمهری دستگاهها قرار میگیرد. ما از سال گذشته صدایمان را به گوش دیوان عدالت اداری رساندیم؛ به بیان بهتر به این دیوان پناه بردیم؛ از عدم اجرای همین 3 درصدی که قانونش وجود دارد ولی زیرمجموعههای دولت نسبت به آن کمتوجهی میکنند. حرفمان هم این بوده که حتی در شرایطی که استخدام نمیکنید دستکم در پرداخت کمک هزینه معیشتی به معلولان عزم جدی داشته باشید.»
546 هزار تومان مستمری بهزیستی به کجای معلول میرسد؟در ماده 32 قانون حمایت از افراد دارای معلولیت، دستگاهها موظف شدهاند هر سال گزارش عملکرد درباره حمایتهایشان از جامعه معلولان را به بهزیستی ارائه بدهند تا به مجلس برسد. مروتی با اشاره به این ماده قانونی ادامه میدهد: «تا الان باید 4 گزارش ارائه میشد که دریغ از یک گزارش. با توجه به خط فقر مطلق که گفته میشود به 17 میلیون تومان رسیده، یک فرد معلول که نزدیک 40 برابر کمتر مستمری میگیرد، چطور باید در شرایط فعلی جامعه روزگار بگذراند. مستمری 546هزار تومانی از بهزیستی به معلولان تعلق میگیرد؛ در حالی که این مبلغ دستکم باید 4 میلیون تومان باشد. مسأله این است که حتی در فاکتورهای تعیین خط فقر، معلولیت و نیازهای یک فرد معلول دیده نشده است. معلول هزینه درمانی زیادی دارد؛ برای کمکهای توانبخشی و هزینههای کاردرمانی، گفتاردرمانی و رفتاردرمانی و از نظر زیرساختهای حملونقل عمومی هم وضعیت مناسبسازی برای معلولان همه جا وجود ندارد و مجبوریم از تاکسی برای رفتوآمد استفاده کنیم. در حالی که هزینههای یک فرد دارای معلولیت دو تا سه برابر یک فرد عادی است، مستمری 500 هزار تومان است. هیچ واژهای نمیتواند وضعیت فعلی آنها را تعریف کند. متاسفانه هر سال این روز بهصورت کلیشهای به آنها پرداخته میشود و دوباره فراموش میشوند.»
وزارتخانههایی که 3 درصد را اجرایی کردهاند
کامران عاروان، مدیرعامل جامعه معلولان ایران در گفتوگو با «شهروند» میگوید: «قانون 3 درصد، از دهه 60 مطرح بود. از همان سالهای اوایل انقلاب، جامعه معلولان پیگیر بود این کار انجام شود. در همان زمانی که برای معلولان حضور عادی در آزمونهای استخدامی سخت بود و معمولا در مجاری عادی استخدامی در فیلترهای مصاحبه به دلیل شرایط بدنیشان رد میشدند. بعد از وارد شدن 3 درصد سهمیه معلولان، این 3 درصد استخدامی در هر دستگاه به افراد دارای معلولیت اختصاص پیدا میکند؛ مثل سهمیهای که ایثارگران دارند.»
به گفته عاروان این بند قانونی در طول سالیان 30 ساله در دو قانون دیگر وارد شد؛ در قانون 16 مادهای سال 83 و در قانون حمایت از افراد دارای معلولیت در سال 96 به نحوی دوباره بر آن تاکید شد. ولی اینکه در طول 3 دهه بازخورد این چقدر بوده باید گفت خیلی از بچههای همدورهای ما از همین سهمیه استفاده کردند و وارد دستگاههای دولتی شدند. مثلا وزارت کشاورزی، معلولان زیادی استخدام کرد؛ وزارت دارایی و وزارت نفت هم همین طور. ولی بودند دستگاههایی مثل وزارت آموزشوپرورش که این رویه را خوب اجرایی نکردند با این استدلال که دانشآموزان با دیدن معلم معلول افسرده میشوند و روی آنها تاثیر بد میگذارد. این دلیل به نظر من درست نیست. چون من خودم معلول هستم و استاد دانشگاه هستم 20 سال است در دانشگاه تدریس میکنم و اصل در مهارت آموزش فرد است نه شرایط جسمی او.»
مدیرعامل جامعه معلولان با اشاره به اینکه معلول از لحاظ چهره و گفتار مشکل ندارد و نباید نقص جسمی او را دلیل بر ناتوانیاش دانست، ادامه میدهد: «کشورهای توسعهیافته اصلا به اینها نگاه نمیکنند هر کسی توانمند باشد، میتواند بدون هیچ محدودیتی استخدام شود. ولی در ایران دستگاهها با تفسیر به رأی و نگاه سلیقهای و فرهنگ غلط نگاه به معلول به این قانون توجه زیادی نمیکنند.» او ادامه میدهد: «بهزیستی در این موضوع سفتوسختتر وارد شده و برای افراد معلول بانک اطلاعات جمع کرده و در مواقع جذب نیرو، استخدامی دستگاهها این لیست را از بهزیستی میگیرد.»
قانون 3 درصد دیگر نمیتواند مشکلات معلولان را حل کندعاروان اشاره میکند: «مشکل این است که قانون 3 درصد توانایی حل مشکلات معلولان را ندارد؛ دولت کوچک و هزینهها بیشتر شده و بودجهها محدودتر. از طرفی تحصیلکردههای معلول هم زیاد شدهاند و ظرفیت آنها 10 برابر شده ولی ظرفیت استخدامی همان 3 درصد است و دیگر آنچنان استخدامی وجود ندارد. پس این 3 درصد مادهای است که نمیتواند پاسخگوی نیاز معلولان باشد. مدیرعامل جامعه معلولان با تاکید بر اینکه معلولان در کار دقیقتر و کوشاتر هستند، توصیه میکند دولت برای بخش خصوصی آفرها و مشوقهای مالیاتی در نظر بگیرد تا در حمایت از معلولان تشویق شوند.»
400 هزار معلول بدون شغل پایدار داریمبراساس آمار سازمان بهزیستی کشور یک میلیون و ۷۱۰ هزار و ۴۷۵ نفر معلول در ایران دارای پرونده هستند که از این تعداد ۲۶۳ هزار و ۶۴۱ نفر معلول خفیف و ۴۶۲ هزار و ۶۱۱ نفر معلول متوسط و ۵۷۸ هزار و ۵۱۷ نفر معلول شدید و ۲۲۱ هزار و ۵۴۶ نفر معلول خیلی شدید هستند. همچنین ۱۹۸ هزار و ۷۵۵ نفر معلول بینایی، ۶۵۵ هزار و ۱۶۶ نفر معلول جسمی حرکتی، ۱۴۲ هزار و ۷۹۶ نفر معلول روانی، ۳۹۸ هزار و ۲۶۹ نفر معلول ذهنی، ۲۱۹ هزار و ۶۶۵ نفر معلول شنوایی و ۹۵ هزار و ۸۲۴ نفر معلول صوت و گفتار در ایران وجود دارد. عاروان با توجه به آمار معلولان دارای پرونده در بهزیستی میگوید: «ما 400 هزار معلول بدون شغل پایدار داریم. این آماری است که همین هفته گذشته سازمان بهزیستی ارائه داده است. این رقم از میزان یک میلیون و 500 هزار نفری است که تحت پوشش این سازمان قرار دارند. یعنی کسانی که شناسایی و تحت حمایت هستند در حالی که آمار معلولان در کشور ما بسیار بیشتر از این ارقام است.»
عاروان معتقد است برای حمایت از معلول باید برنامه فراگیر وجود داشته باشد که بتواند تکتک افراد دارای معلولیت را تحت پوشش قرار دهد. در این فرآیند هم باید بودجه لازم دیده شود. چیزی که امروز مشخص است، برای حمایت حداقلی قانون 3 درصدی کفایت نمیکند و نیاز به بازنگری دارد.
معلولان به امید کسی نمانند و کارآفرین شوندعلیرضا آتشک، مدیرعامل موسسه نیکوکاری رعدالغدیر، درباره قانون حمایت از اشتغال معلولان میگوید: «پیگیریکننده و نظارت بر قانون از طریق سازمان بهزیستی است که گزارش رسمی از میزان اجرا و عدم اجرای آن در دست نداریم. ولی در کل موانع این است که این قانون به صورت کلی برای دستگاههای دولتی الزامآور است نه خصوصی؛ دستگاههای دولتی هم در حال حاضر یا جذب ندارد یا آنقدر محدود است که 3 درصدش هیچ میشود. مثلا 5 نفر استخدام کنند؛ 3 درصدی در آن نمیتوان تعریف کرد. برای اجرای این قانون حداقل جذب باید 100 نفر باشد که 3 نفرش به معلولان تعلق بگیرد.»
آتشک با بیان اینکه به طور کلی کمتر از 5 درصد بچههای معلول جذب دستگاههای دولتی شدند، به آموزشوپرورش اشاره میکند که هم حداقل سلامت را در موارد استخدامی در نظر میگیرد و مانع جذب فرهنگیان معلول میشود: «حتی در مجلس هم برای انتخاب نمایندگان مجلس سلامتی عنوان شده ولی این سلامت صرفا در دارا بودن بدنی سالم تعریف شده است. در حالی که بسیاری از بزرگان علم و ورزش بچههای معلول هستند.»
به گفته این فعال کارآفرین حوزه معلولان نکته بعدی این است که قانونگذاران مطالبهگری نمیکنند. سازمان متولی کار هم این حقوق را از طرف معلولان مطالبهگری چندانی نمیکنند. مشاغلی مثل پاسخگویی به تلفن بهراحتی میتواند به روشندلان و معلولان جسمی حرکتی سپرده شود ولی پاسخگوهای 118 و 127 همه سالم که پشت تلفن نشستهاند. حتی 110 هم میتواند از معلولان خانواده نیروی انتظامی استفاده کند ولی اینکار انجام نمیشود.
آتشک ادامه میدهد: «ما متاسفانه بررسی تطبیقی نمیکنیم و قانون کشورهای دیگر را ببینیم تا از آنها الگو بگیریم. مثلا در فرانسه قانون میگوید 7 درصد استخدامهای دولتی و خصوصی باید معلولان باشند، اگر نتواند جذب کند موظف هستند حداقل حقوق قانون کار را به معلول بدهند.»
او با اشاره به اینکه در حال حاضر شغلها دستهبندی شدهاند و مشاغل زیادی هستند که نیازی به حضور ندارند، به معلولان توصیه میکند منتظر دولت و قوانین باشند و با توان و خلاقیت خودشان کارآفرین باشند. «معلول داریم در اسلامشهر کارخانه تولید ویلچر دارد و برای چندین نفر اشتغالزایی کرده است. یا چهرهای شاخص در حوزه فریلنسری و تولید محتوای فضای مجازی. بچههای معلول به امید کسی نمانند و سعی کنند دست به زانو بگیرند و خودشان کارآفرین شوند.