طرفداران ناآرامی در کردستان چشم دیدن پروژه آبرسانی سنندج را نداشتند

  سرویس سیاسی-آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی روز پنج‌شنبه همراه شماری از اعضای هیئت دولت و با هدف بهره‌برداری از سامانه انتقال آب سد آزاد به تصفیه‌خانه سنندج به استان کردستان سفر کرد.
پروژه آبرسانی از سامانه انتقال آب سد آزاد کردستان به تصفیه‌خانه سنندج یکی از پروژه‌های نیمه‌تمام استان بود که اجرای آن از ۲۲ بهمن سال ۱۳۹۹ آغاز شده بود و تا پایان دولت دوازدهم فقط ۱۵ درصد پیشرفت داشت، اما در دولت سیزدهم اجرای آن در اولویت‌ قرار گرفت و با اقدام جهادی دولت مردمی ۸۵ درصد باقیمانده طرح اجرا و این پروژه تکمیل شد.
برای اجرای این پروژه که به لحاظ توپوگرافی در یکی از ناهموار‌ترین و صعب‌العبور‌ترین مناطق کشور اجرا شده، ۸۵۰ میلیارد تومان هزینه شده است. به دلیل ناهمواری مسیر انتقال آب، چند ایستگاه پمپاژ در مسیر احداث شده که آب را تا ارتفاع ۴۸۰ متری پمپاژ خواهند کرد. با بهره‌برداری از این طرح علاوه ‌بر ارتقای قابل توجه کیفیت آب شرب و انتقال سالانه حداقل ۵۷ میلیون مترمکعب آب سالم به شهر سنندج، پایداری آب شرب نیز تا افق سال ۱۴۲۵ تامین خواهد شد.
رئیس‌جمهور سپس به میان مردم سنندج رفت در سخنانی کوتاه کردن زمان تکمیل طرح آبرسانی به سنندج را از مصادیق کار مجاهدانه و انقلابی برشمرد و اظهار داشت:‌ معتقدیم همین مدل و روش را می‌شود در دیگر نقاط کشور هم دنبال کرد تا کارها سریع‌تر به نتیجه برسد.


نکته قابل تامل در این ماجرا سانسور اقدام مهم دولت در پروژه آبرسانی کردستان در روزنامه‌های طیف مدعی اصلاحات است. طیفی که پیش از این مدعی شده بود که می‌خواهد صدای مردم کردستان باشد. البته سانسور اقدامات دولت در جهت منافع مردم در رسانه‌های طیف اصلاح‌طلب مسبوق به سابقه است. این طیف پیش از این نیز اقدامات جهادی دولت در رفع مشکل آب بخشی از خوزستان، اراک و همدان را نیز سانسور کرده بود. همین موضوع به راحتی این نکته را اثبات می‌کند که برای این طیف مردم و جامعه مهم نیست بلکه آنچه برای آنها اهمیت دارد منافع حزبی و سیاسی آنهاست. این طیف شعار مردم و جامعه را تنها برای فریب و کسب رای در مقاطع خاص به زبان می‌آورد.
رسانه و وظیفه ارتباطی آن
رسانه می‌تواند رابطی امین میان جامعه و مسئولان باشد. با گسترش جوامع و بزرگ شدن شهرها عملا جوامع به یک پل ارتباطی میان جامعه و مسئولان نیازمند بودند تا محلی باشد برای انعکاس مشکلات و حرف‌های مردم و انتظارات آنها از دولت‌ها و مسئولان شهری اما نکته مهم همین جاست که این جاده ارتباطی یک مسیر یکطرفه میان جامعه و مسئولان نیست بلکه راهی دوسویه است. به این معنا که از آن سو رسانه‌ها در راستای وظایف ارتباطی خود به معرفی و تشریح اقدامات صورت گرفته از سوی مسئولان نیز می‌پردازند تا جامعه را به‌صورت شایسته از آنچه صورت پذیرفته یا در دست صورت‌پذیری است آگاه کنند.
چنان‌که در ابتدای این متن قید شد یکی از مضرات رسانه سوءاستفاده از آن برای پوشیده نگاه داشتن آنچه صورت گرفته و نیز فریب دادن جامعه است. در این راستا رسانه‌هایی که به این ترفند روی می‌آورند یا رخدادی را به‌طور کامل از میان خبرها و گزارش‌های خود حذف می‌کنند و یا به دیگر عملیات‌های رسانه‌ای روی می‌آورند که برخی از آنها عبارتند از کوچک و بی‌اهمیت جلوه دادن برخی اقدامات صورت گرفته، یا بزرگنمایی از مشکلات، القای ناامیدی در توان دولت برای حل مشکلات، ارائه راه‌حل‌های غلط برای حل مشکلات و... هستند.
می‌­خواستند صدای کردستان باشند!
با مقدمه‌ای که در سطرهای بالا تقریر شد قصد داریم به ادعاهای یک طیف و نیز عملکرد رسانه‌ای آنها و سنجش این نکته مهم که ادعاهای طیف مذکور با نمودهای رسانه‌ای آنها تا چه اندازه همخوانی دارد و یا اینکه اصلا همخوان نیست.
از آنجا که گزارش روزنامه‌ای محدودیت تعداد کلمه دارد برای موضوعات مختلف به ذکر یک مصداق اکتفا می‌کنیم اما قطعا مصادیق بیشتر از آن چیزی است که در این وجیزه خواهد آمد.
در سوم آذرماه جاری روزنامه سازندگی از یکی از برندهای طیف موسوم به اصلاح‌طلب به نام «حسین مرعشی» یادداشتی را با عنوان «صدای کردستان باشیم» منتشر کرده بود.
حال باید دید آیا این طیف آنچنان که باید صدای کردستان بوده‌اند؟! کردستانی که همواره پاره‌ای از تن ایران بزرگ بوده است.
آنچه اصلاح‌طلبان از کردستان سانسور می­‌کنند
مدعیان اصلاح‌طلبی در حالی ادعای صدای کردستان بودن را مطرح کرده و می‌کنند که در بررسی عملکرد این طیف در ماه‌های اخیر نشان می‌دهد که آنها دست کم چند مورد را در‌باره کردستان به عمد نادیده می‌گیرند. آن هم به این معنا که موضوعی را یا کلا سانسور می‌کنند و آن را نادیده می‌گیرند و یا در روشی دیگر انکار می‌کنند.
یکی از مصادیق این روش اصلاح‌طلبان انکار اراده‌ای بر تجزیه کشور است که در اغتشاش‌های اخیر حضور داشت. برای نمونه روزنامه هم‌میهن از جمله روزنامه‌های طیف موسوم به اصلاح‌طلب در گفت‌وگویی با عنوان «نباید روایت تجزیه‌طلبانه را پذیرفت» به انکار اراده‌ای پرداخت که ریشه و باور آن به گروهک‌های مقیم در کردستان عراق می‌رسد و آرزوی آنها تجزیه ایران است.
موضوع تجزیه ایران و اقدامات صورت‌گرفته در اغتشاش‌های اخیر و عملکرد و روش شبکه سعودی اینترنشنال به‌عنوان محرک اغتشاشگران و تروریست‌ها به اندازه‌ای واضح و آشکار بود که خبرنگار شبکه بی‌بی‌سی در مکالمه تلفنی خود به آن اشاره می‌کند؛ مکالمه تلفنی که صوت لورفته آن در هفته‌های اخیر در فضای مجازی دست به دست می‌شد.
اما همین موضوع به این آشکاری را روزنامه طیف موسوم به اصلاح‌طلب انکار می‌کند. عملکردی که از نظر امنیتی بسیار خطرناک است و برای درک بهتر خطر آن کافی است تصور کنید در دوره‌ای که ایران از سوی صدام مورد هجوم واقع شده رسانه‌ای به القای این تفکر در میان مردم و مسئولان بپردازد که ارتش صدام قصد پیشروی ندارد! آنچه روزنامه اصلاح‌طلب اعتماد انجام داده به نوعی تلاش برای انحراف ذهن جامعه و مسئولان از ناحیه خطری است که کشور را تهدید می‌کند.
تاسف‌بارتر اینکه انکار موضوع تجزیه‌طلبی که در بطن اغتشاش‌های اخیر ریشه داشت در سخنان فردی مانند خاتمی نیز دیده می‌شود و حتی برخی از افراد صاحب‌نام این جریان سیاسی به جای ابراز نگرانی از اقدامات گروهک‌های تروریست و تجزیه‌طلب مقیم در کردستان عراق از عنوان شدن موضوع تجزیه‌طلبی ابراز نگرانی کردند.
اغتشاش به تروریسم رسید
اما اعتراض خوانده می­‌شود
نکته دیگر در مورد عملکرد رسانه‌های اصلاح‌طلب به موضوع کوچک‌­نمایی و یا تقلیل تروریسم و اغتشاش به اعتراض است. در مورد وقایع اخیر می‌توان گفت که اگر در دیگر موارد اغتشاش‌ها ابتدا با یک شکل اعتراض‌گونه شروع می‌کنند و در ادامه به ماهیت اغتشاش‌خواهانه خود می‌رسند اما در وقایع اخیر به نظر می‌رسد از همان ابتدا نمود وقایع شکلی اغتشاشگرانه داشت و به سرعت این شکل اغتشاشی خود را تثبیت کرد. به این معنا که دیگر برای هیچ فردی شکی باقی نمی‌گذاشت که آنچه روی می‌دهد هیچ ربطی با اعتراض ندارد و شکلی از اغتشاش است آن هم شکلی بسیار خشونت‌طلبانه و با اقداماتی فجیع.
با گذشت مدت اندکی حتی شاهد رد شدن از اغتشاش و رسیدن به تروریسم بودیم اما طیف موسوم به اصلاح‌طلب همچنان مشغول اطلاق عنوان اعتراض به این وقایع بود و هست.
انواع و اقسام جنایات در این اغتشاش‌ها علیه نیروهای حافظ امنیت و حتی مردم عادی رخ داد؛ از تیراندازی کور در میان مردم تا شکنجه وحشیانه یک طلبه و گرفتن فیلم از لحظات شکنجه او، تهدید مردم به تعطیل کردن مغازه‌ها و حتی آتش زدن خانه‌های مردم در جوانرود و... اما با چه معیاری این طیف هنوز این وقایع را اعتراض نامگذاری می‌کند و با چه هدفی؟!
چنان‌که گفته شد یکی از رسانه‌های اصلی در تحریک اغتشاشگران رسانه سعودی اینترنشنال است که با همکاری عوامل موساد آرزویی جز تجزیه ایران ندارد و در این بین استفاده زیاد تلویزیون سعودی از گزارش‌ها و مطالب تولیدشده در روزنامه‌های اصلاح‌طلب جای تامل دارد. کار تا جایی پیش رفت که در یک فقره این تلویزیون با تحسین گزارشی که در روزنامه هم‌میهن منتشر شده بود گفت که این گزارش باید در صفحه نخست روزنامه منتشر می‌شد.
سایر اخبار این روزنامه