نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای


راه‌حل مشکلات از نگاه اصلاح‌طلبان عفو فتنه‌گران از گوگوش تا سروش! سرویس سیاسی-
روزنامه ابتکار در یادداشتی به قلم محمدعلی وکیلی، نماینده اصلاح‌طلب مجلس دهم با عنوان «تغییر از چه نقطه‌ای؟» به اراجیف گویی از زبان یک طاغوتی پرداخت و نوشت: «چند روز پیش یکی از دوستان فرزانه که جزو انقلابیون اولیه بود و البته بعدها مورد غضب واقع شد را زیارت کردم. اگرچه متأسفانه کسالت حادی داشت اما سرشار از امید بود. او خاطره‌ای از آخرین روزهای حکومت پهلوی برای من تعریف کرد. می‌گفت در دیماه ۵۷ استاندار لرستان به من زنگ زد و می‌خواست که مرا ببیند. وقتی رفتم استاندار گفت که کار ما تمام است و من امشب به سمت تهران می‌روم تا به‌اتفاق آقای آموزگار فردا صبح به سمت آمریکا پرواز کنیم. او تعریف می‌کرد که آقای استاندار کلی مرا به رفتن تشویق می‌کرد. می‌گفت تو متخصصی و زبان انگلیسی هم می‌دانی؛ بیا برویم آنجا می‌توانی ترقی خوبی داشته باشی. دوستم در جواب گفته بود که من مرده زیر این خاک و روی آن زنده دارم. نمی‌توانم ازاین‌جا دل بکنم. استاندار نهایتاً وقتی دید اصرارهایش بی‌فایده است گفته بود حالا که نمی‌آیی پس بگذار چیزی به تو بگویم. شما پنجاه سال دیگر می‌رسید به این‌جایی که از ما گرفتید. اما پنجاه سال بعد عده‌ای دیگر پیدا می‌شوند و زیر میز شما می‌زنند و پنجاه سال دیگر ایران را به عقب می‌اندازند. دوست مریض‌احوالم می‌گفت حال که خیابان‌ها را می‌بینم نگران حرف آقای استاندار هستم. نگذارید ایران پنجاه سال دیگر به عقب برگردد. تن بدهید به تغییر و اصلاح و ایران را از این چرخه شوم نجات
دهید.»


در ادامه این مطلب با تأکید بر ضرورت «تغییر» نوشت: «اساساً تغییر تنها سلاح و ابزارِ بقاست. سال‌هاست که عده‌ای ضرورت تغییر را فریاد می‌زنند و البته توسط بخش کاتولیک نظام این شعار تعبیر به براندازی می‌شود و طبیعتاً مدعیان تغییر نیز متهم به براندازی می‌شوند و بعضاً تاوان‌های سنگین داده‌اند.... نقطه شروع می‌تواند اعلان آشتی ملی ازمحمدخاتمی تا شیخ علی‌اکبر ناطق نوری از گوگوش تا سروش و اعلان عفو عمومی برای تمام کسانیکه مرتکب حق‌الناس نشده باشند و...»
مدعیان اصلاحات با تأکید بر ضرورت «تغییر»، این مفهوم را مصادره به مطلوب کرده تا با اراجیف‌نویسی از زبان یک طاغوتی از آن خروجی سیاسی و جناحی بگیرند و به بهانه «آشتی ملی» بگویند که «نقطه شروع می‌تواند اعلان آشتی ملی ازمحمدخاتمی... از گوگوش تا سروش و اعلان عفو عمومی...» این در حالی است که هیچ عقل سلیمی نمی‌پذیرد کسانی که کارنامه عملکردشان فقط خیانت و خباثت و پادویی برای غرب علیه ملت و نظام ایران بوده است، آزادانه بیایند به اقدام علیه نظام، تخریب اموال عمومی و قتل و اعمال جنایتکارانه پرداخته و ایران را ویران کنند.
برجام از آغاز محکوم به شکست بود
روزنامه آرمان ملی در مطلبی به نقل از فعال سیاسی اصلاح‌طلب نوشت: «آمریکایی‌ها با چینی‌ها با روس‌ها با بعضی از کشورهای اروپایی آشکارا و پنهان در رقابت و حتی در مرزهای دشمنی قرار می‌گیرند اما همه آنها این بازی‌های بسیار پیچیده را در چارچوب قواعد بین‌المللی انجام می‌دهند. از این منظر برجام، برنامه جامع اقدام مشترک نام گرفت نه برنامه پرونده هسته‌ای ایران. ازاین‌جهت باید بگوییم برجام که از آغاز مربوط به پرونده هسته‌ای ایران شد، محکوم به شکست بود و اکنون هم اگر به برجام بازگردیم به‌تبع دولتی با گفتمان انقلابی که پذیرفته است که مجدد پای میز مذاکره بنشیند و این بار به‌واسطه آنچه که محل پاهای ناظر بر وضعیت کنونی برجام است یک دولت با گفتمان انقلابی در ایران به نام دولت ابراهیم رئیسی است که باید برنامه جامع اقدام مشترک را پذیرا شود. در این برنامه به تبع، محدود شدن در مسئله پرونده هسته‌ای وجود نخواهد داشت. همان طور که رهبری انقلاب اسلامی در این مسیر بارها گفته‌اند آمریکایی‌ها به پرونده هسته‌ای بسنده نمی‌کنند.»
در ادامه این مطلب آمده است: «کنون برجام پایان یافته است. نظام جمهوری اسلامی به خوبی می‌داند بازگشت به برجام یا باید با پذیرش تمامی مسائل مربوط به پرونده ایران و نه پرونده هسته‌ای ایران که بر مواضع رسمی نظام جمهوری اسلامی، این امر قابل پذیرش نیست. اگر ایران بپذیرد وارد این مذاکره شود و این مذاکره منتهی به پذیرش بسیاری از مسائل موجود کنونی در پرونده هسته‌ای بدون عقب‌نشینی ایالات متحده آمریکا به توافق 2015 و برداشتن همه تحریم‌ها شود؛ مطابق خواست تهران نیست.»
اغتشاشگران؛ زندگی خوب و تروریسم
ناراحتی اصلاح‌طلبان از عدم نارضایتی از دولت
روزنامه شرق در سرمقاله خود نوشت: «رادیکالیسم موجود, واکنشی است به محافظه‌کاری و اصلاح‌طلبی که در چهار دهه گذشته گفتمان غالب در سیاست ایران بوده است.»
در ادامه این نوشتار می‌خوانیم: «اگر ویژگی معترضان رادیکال بودن آنها باشد، محافظه‌کاری در سنت اصولگرایی جای می‌گیرد و جای اصلاح‌طلبان هم از پیش معلوم است. اما دولت رئیسی در هیچ‌کدام از این صورت‌بندی‌ها جای نمی‌گیرد. شاید به همین دلیل است که معترضان بدون هیچ برنامه از پیش تعیین‌شده‌ای به این دولت نمی‌پردازند. همین امر موجب شده دولت سیزدهم و حامیان و کارگزارانش این را نشانگر مقبولیت و موفقیت خود قلمداد کنند. این بودن در عین نبودن، فرصت خوبی در اختیار دولت سیزدهم قرار داده است تا هر زمان به هر سمت یا جریانی گرایش پیدا کند.»
این نوشتار سپس می‌افزاید: «اما اینک مسئله دولت رئیسی این نیست؛ مسئله ابزار بودن و مهم‌تر از آن کسب هویت است. هویتی که نشانگر دولت و وزرایش باشد. اگر بپذیریم همه جریان‌های موجود سیاسی حتی معترضان در رؤیای باز‌سازی جامعه سیاسی کشورند، ناگزیریم تمایز میان آنان را عیان کنیم؛ چراکه آنان هریک روشی را برای باز‌سازی جامعه سیاسی با اتکا بر نظریات سیاسی به کار خواهند بست. رادیکال‌ها ضرورتاً چپ‌گرا نیستند اما خواهان تغییرات حداکثری‌اند. معمولاً رادیکال‌ها آرمان‌گرا هستند؛ ویژگی‌ای که در میان معترضان خیابانی 1401 دیده نمی‌شود. آنان نه‌تنها آرمان‌گرا نیستند، بلکه به‌نوعی آرمان‌گریز و در مواردی آرمان‌ستیزند. رادیکال‌ها انتزاعی می‌اندیشند و خیال‌پردازند اما در نتیجه‌گیری خود منطقی هستند. معترضان کنونی خیال‌پرداز نیستند و دست بر قضا انتزاعی هم فکر نمی‌کنند و به معنای واقعی کلمه، خواهان یک زندگی مطلوب به سبک خود و به دور از هرگونه انتزاع هستند.»
نکته قابل‌تأمل در متن فوق این است که گویا این روزنامه اصلاح‌طلب از اینکه در جریان ماه‌های اخیر شعار علیه دولت رئیسی داده نشده ناراحت است.
آنچه برای اصلاح‌طلبان مهم است منافع حزبی و جناحی آن‌هاست و آنچه آنها را به این منافع برساند لذا اکنون و در این برهه که دولت در دست آنها نیست و اکثریت مجلس فعلی نیز از آن آنها نشده سبب می‌شود این آرزو را داشته باشند تا شعارها به سمت و سویی برود که علیه دولت رئیسی باشد.
ترویج و حمایت از توهین و فحاشی در روزنامه اصلاح‌طلب!
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی باعنوان «اعتراض‌ روي ديوارهاي شهر» نوشت: «درخواست براي پاك كردن ديوار نوشته‌ها از سوي شهروندان در سامانه ۱۳۷ شهرداري ۶ هزار درصد رشد داشته است» اين آمار در حقيقت بخشي از گزارش سامانه ۱۳۷ شهرداري تهران در مورد تماس‌هاي شهروندان است كه اين روزها به شكل گسترده‌اي در فضاي مجازي دست به دست مي‌شود. اما شايد اهميت اين آمار در آن باشد كه حكايت از رشد تصاعدي و ظهور مجدد پديده‌اي قديمي در بحبوحه اعتراض‌ها و ناآرامي‌هاي اخير دارد. پديده‌اي كه قدمتي طولاني در تاريخ اعتراض‌ها دارد و گرچه با رونق گرفتن بازار رسانه‌ها و به خصوص فضاي مجازي، مدتي است كه ديگر يكه‌تازي گذشته را ندارد اما با اين حال به نظر مي‌رسد در ايران تاريخ دوباره تكرار شده و ديوار نويسي بعد از قطعي‌هاي مكرر اينترنت و محدوديت‌هاي رسانه‌اي، دوباره به تريبوني پر قدرت براي بيان ديدگاه‌ها و عقايد و البته اعتراض‌هاي شهروندان بدل شده است....مسئولان بايد بپذيرند، نمي‌شود شبانه‌روز همه خيابان‌ها و معابر را كنترل كرد. بايد بپذيريم كه با دريايي از آدم‌هاي متنوع رو‌به‌رو هستيم كه قدرت‌شان را با به تصرف در آوردن ديوارهاي مدارس و خانه‌ها و... نشان مي‌دهند.»
گفتنی است طیف مدعی اصلاحات در طی سه دهه گذشته همواره به مثابه یک توده بدخیم به مولفه‌های قدرت کشور حمله کرده و در پی نابودی یا حداقل تضعیف آنها بودند، تلاش این روزنامه اصلاح‌طلب برای تایید و اعتبار‌دهی به آشوب و اغتشاشات اخیر که به اذعان تقریبا همه ناظران سیاسی و بین‌المللی یک جنگ ترکیبی تمام عیار از سوی دشمنان علیه ملت ایران بود در حالی است که اخیرا یک فایل صوتی از رعنا رحیم پور خبرنگار رسانه سلطنتی انگلیس منتشر شده که وی صراحتا افشا می‌کند که آشوب‌طلبان و رسانه‌های آنها در اغتشاشات اخیر تجزیه و تکه‌پاره کردن ایران را دنبال می‌کنند.
از سوی دیگر ترویج و حمایت از فحاشی و توهین در دیوارهای شهر از سوی این روزنامه اصلاح‌طلب در حالی است که جدا از محتوی‌های زشت و زننده اغتشاشگران‌، دیوارنویسی جزو تخلفات شهری محسوب می‌شود که علاوه‌بر نقض حقوق شهروندی، سلامت روان و زیبایی شهر را دچار اخلال کرده و موجب آسیب‌رسانی به شهر و تهدید سلامت اجتماعی می‌شود و معضلات و مشکلات عدیده‌ای را پدید می‌آورد.
سایر اخبار این روزنامه