درس‌هایی از جام‌جهانی

نعمت احمدی حقوقدان  
 
فراموش نمی‌کنیم در جام‌جهانی فرانسه وقتی تیم فوتبال ایران با 2 گل تیم آمریکا را درهم شکست و مسئولین هم به بازیکنان تبریک گفتند و به سیاسی‌ترین فوتبال جام‌جهانی فرانسه وجهه سیاسی بیشتری دادند. شب فراموش ناشدنی پیروزی ایران بر آمریکا را سینه تاریخ به یاد دارد؛ شبی که همه دردها و تنگناها را فراموش کردیم. ملتی یکپارچه که از شمال و جنوب، شرق و غرب ید واحده‌ای شدند و تا صبح شادی کنان پیروزی دلچسب تیم‌ملی را جشن گرفتیم. از 1998 تا 2022 بر ما و کشورهای پیرامونی چه گذشت؟ قطر، کشوری که از کوچک‌ترین استان کشور پهناور ایران، کوچک‌تر است ناباورانه میزبان جام‌جهانی شد و با تکنولوژی روز، زمین و زمان را تغییر داد. زمان را از این بابت که فصل برگزاری جام‌جهانی از تابستان را به آخر پاییز و زمین یعنی سرزمین خشک قطر را با معماری زیبای بزرگ‌ترین طراحان و معماران به چشم‌اندازی زیبا و دلچسب تبدیل کرد. هم به عرف و باورهای قومی خود پایبندی نشان داد و هم جانب شارعین را گرفت و وقت اذان، بازی‌ها تعطیل و صوت قرآن سرآغاز افتتاحیه شد. هرچند در مستطیل سبز استادیوم‌ها، تیم قطر که به یمن میزبانی در جمع تیم‌های شرکت کننده قرار گرفته بود، نتوانست از مرحله مقدماتی بالاتر برود و شیرینی میزبانی را با طعم پیروزی همراه سازد. بعد از 24 سال دوباره ایران و آمریکا رودر روی هم قرار گرفتند اما چه شد که تیم‌ملی 24 سال پیش ایران، تیم‌ملی همه بود و این تیم با همه توان و قدرتی که پیدا کرده بود، با بی‌مهری روبه‌رو شد. چه شد که به اینجا رسیدیم؟ چرا بچه‌هایی که از جان مایه گذاشتند در میانه میدان، طعن دوست و دشمن را به جان خریدند؟ مگر یک فوتبالیست چه باید می‌کرد؟ دیگر تیم‌ها چه کردند؟ مگر مثل ما قبل از اعزام به جام‌جهانی دید و بازدیدی با مسئولین کشور خود ندارند؟ چه اتفاقی افتاد که با بدترین اهانت‌ها از طرف برخی تماشاچیان در میدان نبرد روبه‌رو شدند. مگر آستانه تحمل انسان چقدر است؟ وقتی که میانه بازی در زمین به زبان مادری برخوردی غیردوستانه با تیم می‌شود، چه باید می‌کردند؟ چه روحیه‌ای باید می‌داشتند که بتوانند بر خود مسلط باشند؟ این سه بازی که اعضای تیم داشتند را دوباره نگاه کنید. بازی اول که به گفته فردوسی بزرگوار در آغازین بیت‌های داستان رستم و سهراب، «یکی داستان است، پر آب چشم» عده‌ای از عمکرد آنان راضی بودند و عده‌ای ناراضی. 6 گلی که خوردیم، مثل هزاران تیر زهرآگین به جانمان نشست و آن را تاریخ جام‌جهانی در سینه خود ثبت کرد که ایران در مصاف با انگلیس، 6 گل در کارنامه خود دارد. زمان می‌گذرد اما این 6 گل در تاریخ به نام ما ثبت شدند. مگر دیگر کشورهای شرکت کننده در فراز و فرود تاریخ خود قصه پرغصه‌ای نداشتند اما کسی نام اعضای تیم و مسئولین ورزشی آن کشور را به یاد ندارد. ولی نام تیم کشور شرکت کننده باقی مانده است. ولز، انگلیس است درست مثل اسکاتلند. یک خاک، یک ملت اما سه تیم! یک ملت با دو تیم در جام‌جهانی قطر شرکت کردند. چرا توانستیم ولز را شکست دادیم اما انگلیس را نه؟ رسیدیم به آمریکا، بچه‌ها از قبل باخته بودند. چون عده‌ای می‌خواستند که تیم ببازد. آیا این غم بزرگی نیست؟ به اطراف خودمان نگاه کنیم. خانواده‌ها دچار سردرگمی شده بودند. عده‌ای دست به دعا آرزوی پیروزی داشتند و بعضی هم شکست تیم‌ملی را خواستار بودند. وقتی ورزش را که آنهم ورزش مورد علاقه ایرانیان یعنی فوتبال را به سیاست گره زدیم، نتیجه همین خواهد شد. زمانی که در سال 1350 ایران دارای استادیوم یکصدهزار نفری شد، همین کشور میزبان هنوز به دهه اول از استقلال خود پا نگذاشته بود. تشکیل امارات متحده عربی برمی‌گردد به خروج انگلیس از منطقه در سال 1971. باید قاعده بازی را وقتی وارد میدان بازی می‌شویم در نظر بگیریم و به آن پایبند باشیم. توپ گرد است و می‌چرخد و می‌چرخد و دروازه هم وسعت و اندازه‌ای دارد. توپ از خط دروازه می‌گذرد و بر تور دروازه بوسه می‌زند. قرعه‌کشی هم چشم و گوش ندارد. روزی که بر رقیب پیروز شدیم و پیروزی در میدان ورزش را به پیروزی سیاسی تشبیه کردیم، فکر آن را نکردیم که صفحه روزگار به حرکت درمی‌آید و فردایی هم در کار است و اگر در فردا، توپ چرخید و چرخید و از خط دروازه ما عبور کرد، چه پاسخی داریم؟ در تاریخ خواهد ماند که عده‌ای ولو اندک از شکست تیم‌ملی خود شاد شدند. کدام وطن پرستی است که حاضر به شکست تیم‌ملی خود باشد و با شکست تیمش شادی کند؟ لطفا کارگروهی تشکیل دهید و پیرامون آن تحقیق کنید. ملتی که فرزندان خود را برای حفظ آب و خاک روانه جبهه‌ها کرد و شمیم عطرآگین گلزار شهدا در هر شهری پذیرای مردم است. چرا باید برخی به این مرحله از جدایی از افتخارات خود باشد؟ اولین نشانه این شکست در بُعد ملی به باور من همین برخورد دوگانه‌ای بود که شکست و پیروزی تیم ما در سه بازی گذشته بین مردم به‌وجود آورد. بگذاریم همبستگی دوباره به جمع ما اضافه شود.