روزنامه اعتماد
1401/09/17
نقد منصفانه، ضرورت دانشجوي امروز
شانزدهم آذرماه در حيات سياسي كشور ما از برجستگي خاصي برخوردار است. تظاهرات دانشجويان دانشگاه تهران، به عنوان اعتراض به ورود دنيس رايت، كاردار جديد سفارت انگليس در ايران، از روز ۱۴ آذر ۱۳۳۲ آغاز شد. دانشجويان دانشكدههاي حقوق و علوم سياسي، علوم پزشكي، فني، پزشكي، داروسازي در دانشكدههاي خود تظاهرات پرشوري عليه رژيم كودتا برپا كردند. رژيم پهلوي كه به خوبي از خشم ملت و خصوصا دانشجويان نسبت به خود و اربابان امريكا از پيش آگاه بود، با تمام قوا متوجه دانشگاه شد. روز ۱۵ آذر تظاهرات به خارج از دانشگاه كشيده شد و ماموران انتظامي، در زد و خورد با دانشجويان، شماري را مجروح و گروهي را دستگير و زنداني كردند؛ صبح روز ۱۶ آذر ۱۳۳۲ گارد تا دندان مسلح رژيم پهلوي براي اولينبار وارد صحن دانشگاه شد تا فرياد مخالفان را در گلو خفه كند. در آن روز تاريخي كه صحن دانشگاه تهران در آستانه ورود نيكسون معاون رييسجمهور وقت امريكا از خون پاك سه دانشجوي مبارز دانشكده فني، شريعت رضوي، قندچي و بزرگنيا رنگ گرفت و در تاريخ جمهوري اسلامي ايران به عنوان «روز دانشجو» ثبت شد. در حقيقت «روز دانشجو» پيش از آنكه تعريف شود به وجود آمد و به يادماني بلند و باشكوه در طول دوران معاصر تبديل شد. فضاي دانشگاه از آن زمان تا به امروز بنا به شرايط و مقتضيات جامعه تغييرات زيادي را از حيث علم و دنياي سياست تجربه كرده است و در اين سالها تلفيقي از نماد علم همراه با تلاشهايي است كه در ارتباط با مسائل سياسي و اجتماعي جنبشهاي دانشجويي با اهداف انقلابي پايهگذاري شد. جنبش دانشجويي در ايران برخلاف ساير جنبشهاي دانشجويي در جهان، سه آرمان مهم دارد؛ استقلالطلبي، استكبارستيزي و عدالتخواهي و تحقق اين آرمانهاي مقدس، جز با «آگاهي از راه و آگاهي از دشمن»، امكانپذير نيست. در تجربههاي مكرر تاريخي اين موضوع اثبات شده كه هرگاه جنبش دانشجويي به جناحهاي سياسي بپيوندد، از هويت واقعي و تاريخي خود كه حمايت از مردم بوده، فاصله ميگيرد.از اين رو دانشجو بايد «سياسي» باشد و از بينش و تحليل سياسي قوي و مشاركت سياسي سازنده برخوردار باشد ولي از «سياستبازي» و افتادن در دام جنجالهاي سياسي و جناحي بپرهيزد. همانطور كه مقام معظم رهبري در ديدار با دانشجويان دانشگاه فردوسي مشهد در سالهاي گذشته به اين موضوع اشاره كرد كه «در محيط دانشگاه، محيط دانشجويي، نقد منصفانه و متقابلا نقدپذيري متواضعانه، هر دو لازم است. جوان، آن هم دانشجو، در محيط علمي، بايد ذهنش و زبانش باز باشد، نقد كند، البته منصفانه باشد. نقد را با عيبجويي و با عصبانيت و با بهانهگيري نبايد اشتباه كرد اما نقادي بايد كرد. در عين حال، نقدپذير هم بايد بود. ديگران هم اگر از ما به عنوان دانشجو، به عنوان تشكل دانشجويي نقد كردند، بپذيريم يعني تحمل كنيم... در محيط دانشگاه، تحمل و مداراي سياسي لازم است.»
از ابتداي تشكيل جنبشهاي دانشجويي، همواره دانشجويان به خاطر جايگاه و منزلتي كه در حوزه علم و دانشگاه از آن برخوردار بودند به عنوان يك مرجع در جامعه مورد احترام بوده و هستند. جنبشهاي دانشجويي به هر اندازه كه دانش دانشجويانش ارتقا يابد به همان اندازه حضور در عرصههاي فرهنگي و سياسي و همچنين نقد و نقادي در بخشهاي مختلف ساختار سياسي به ضرورتي اجتنابناپذير تبديل ميشود. به همين دليل شاخص نقادي و مساله اثرگذاري انتقاد نيز بايد مورد توجه همگان قرار بگيرد. بنابراين بايد اذعان داشت نقد تنها در صورتي ميتواند تاثير مطلوب داشته باشد كه به صورت منصفانه مطرح شود. اما قبل از هر مسالهاي، دانشجوي نقاد بايد تصوير روشني از واقعيت و حقيقت را به نمايش بگذارد و سپس مساله را مورد نقد و بررسي قرار دهد. به همين علت بايد از رخدادهاي مختلف اجتماعي، سياسي، تاريخي و علمي آگاهي كافي داشته باشد و براساس اين اطلاعات به انتقاد مبادرت بورزد. از آنجا كه نقد صرفا نفي نيست و در بسياري از موارد در جهت تكميل يك ايده يا نظريه است، بنابراين ميتواند اخبار و اطلاعات وقايع روز را با واقعيتهاي موجود تلفيق كند. دانشجويان بايد بدانند كه در قبال جامعه خود مسوولند، زيرا آنها جايگاهي را در دانشگاه دارند كه بايد در آينده تبديل به مديران آينده كشور شوند. براي اينكه دانشجو بتواند در آينده مديريت كند، بايد با واقعيتها و حقايق موجود در كشور و تاريخ سرزمين خود آشنا بوده و آنها را به زبان مورد نياز جامعه عرضه كند. نكته ديگر آنكه نقد بايد همواره حاصل و خروجي يك گفتمان در فضاي گفتوگو و تعامل دو سويه باشد. در اين صورت است كه بايد گفتوگو را پايه و اساس نقد و نقادي قرار داد تا بتوان از دل آن خروجي مفيد و راهگشا و تصوير ارزشمندي از شرايط را به جامعه ارايه داد؛ خروجياي كه مردم آن را به عنوان مرجع بدانند و به آن استناد كنند. براي ورود به عرصه نقد و نقادي در فضاي دانشگاه، جنبشهاي دانشجويي بايد چند مساله را مورد توجه قرار دهند نخست ورود به عرصه علم و دانش به عنوان پيشدرآمد «واقعيت»، سپس پذيرش موضوع و دريافت و فهم درست از حقايق «حقيقت»، مرحله بعد ايجاد فضاي تعاملي و شرايط گفتوگو با هدف انتخاب ايدههاي درست و مرحله آخر فضاي نقد و به چالش كشيدن مسائل است كه ماحصل آن بايد در حل مسائل با هدف بهبود شرايط جامعه و انتقال آن به صاحبنظران، تصميمگيران و تصميمسازان، سياستگذاران و مديران كشور باشد.
سایر اخبار این روزنامه
گروههاي ميانجي نباشند مردم راديكالتر ميشوند
تحقق وعده مسکن 2800 هزارمیلیاردتومان پول میخواهد
ماجراي پيامك «وحشت» براي تهرانيها چه بود؟
الناز ركابي در كلاس بينالمللي مربيگري
ديكتاتوريكهكشور را مزرعه شخصي خودش ميدانست
بولتننويس خودي كه حالا مطرود شده است
وزيري كه ركورد دريافت تذكر از مجلس را شكست
دومينوي حقيقت راه مرجعيت رسانهاي
جنبش دانشجويي وجدان بيدار
دانشگاه پادگان نيست
زندگي در قانون محبت
نقد منصفانه، ضرورت دانشجوي امروز
ورزش سياسي در جامعه چندبُعدي